خود فرخزاد بینی افراطی
شیر و خورشید و تاج
***** پایان - این مبارزه برای نجات خاک است، برای نجات قانون است، برای نجات انسانها و انسانیت و مدنیّت است، برای نجات نجابت است، برای نجات فرهنگ و زبان و هویت است...، و برای ادامه بقای ایران و ایرانی است... *****
نتیجه اینکه وقتی در زمانی زندگی میکنیم که هیچ کسی و هیچ چیزی در جای اصلی خود قرار ندارد و یک رژیمی بر سر کار است که هرج و مرج فرهنگی، هرج و مرج زبان، هرج و مرج هویت، هرج و مرج شخصیت را سیاست روزانه خود کرده و در تمام زمینهها یک جامعه را به پایینترین رده انسانی رسانده، مسلما در نبود یک الگوی پاک، میهنی، و در نبود انضباط فرهنگی و سیاسی و قانونی و اجتماعی جای تعجب نیست اگر از این جامعه عصبی و سرگردان و هویت گم کرده کارهای عجیب و قریب سر زند که همگان را هاج و واج کند.
ملتی که فرزندش را کول میکند و به تماشای اعدامها میرود و دست زن و بچه خود را میگیرد و در گوشه خیابانها راها میکند که نان شب را بیاورند، و ملتی که قسمتی از بدن خود را بدست جراح میسپارد که نان شب بیاورد، و هزار فلاکت دیگر، همین که تا اینجا هم باقی مانده جای امیدواری است، که شاید از آن هنوز چیزی مانده باشد که بشود آن را نجات داد.
آن زمان که ما به برخیها میگفتیم نباید گذاشت این مبارزه به ده و بیست و سی سالها بکشد، آن زمان ما فکر اینجاهای کار را میکردیم... فکر آنهایی که چه به وسیله این رژیم نابود میشدند و یا بدست خود، خودشان را ویران میکردند... فکر اینها را میکردیم... اما آن زمان گوش کسی به این حرفها بدهکار نبود...
در هر حال، اکنون ما در یک هرج و مرج و در دوران سقوط یک ملت زندگی میکنیم. یکی دیگر از دلایل مبارزه ما با این رژیم همین است که نظم انسانی را در تمام زمینهها به ایران باز گردانیم. این مبارزه برای دوباره بلند شدن از زمین است. اما قبل از هر چیزی اول باید این رژیم را سرنگون کرد، تا سقوط یک ملت در تمام زمینهها متوقف شود.
|