از استقبال از فراخوان ویدویی شاهزاده رضا پهلوی تا مخالفتها با شورای ملی
حق
با درود، فکر کنم ۲ سال پیش در همین سایت پیشنهاد کردم که این حزب کادری شبیه یک کابینه دولت را تدارک ببیند.خلاصه کلامم این بود که با چنین کادر رهبری برنامه های لازم برای بازسازی ایران از تدوین پیش نویس یک قانون اساسی لیبرال دمکرات مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر گرفته تا یک برنامه اقتصادی منسجم برای بازسازی اقتصاد ایران را تدارک ببیند و آنرا به ملت ایران ارائه کند. حول و حوش یکسال پیش دوست ما از ایران با نام مستعار ؛ایرانی؛ که نظرات و نوشتارهای پر بارش را در این سایت همواره می بینیم، از شاهزاده خواست یک کادر رهبری از افراد خوشنام و کاردان تدارک ببیند و برنامه براندازی رژیم، و برنامه های سیاسی و اقتصادی برای سازندگی ایران پسا این رژیم تدارک ببیند و به ملت ارائه کند. هنوز بر این باورم بدون یک کادر رهبری متشخص خوشنام لایق و کاریزماتیک، و نه یک نفر کاریزماتیک، ما ول معطلیم. در همه این سالها بارها ثابت شده که بخش قابل ملاحظه ای از مردم ایران علاقه خاصی به شاهزاده و خاندانش داشته اند و اینان را محبوبترین و خوشنام ترین بخش آپوزیسیون واقعی جمهوری اسلامی می شناسند، شاهزاده با اتکا به این مردم می توانست به نمایندگی از آنان، قویترین جبهه را در آپوزیسیون شکل دهد. بدیهی است برنامه های سیاسی اقتصادی که اعتماد هواداران و ملت را بخود جلب کند، انگیزه جنبشی قوی می شود که نه مخالفان و نه رژیم و نه جهان قادر نخواهند بود در معادلات سیاسی خود نادیده بگیرند حتی اگر این جنبشها در درون مرز متشکل هم نباشند. وجود آن انگیزه ها در درون جامعه، از هر تشکلی برای ایجاد تغییر، تعیین کننده تر و موثرترست. واقعیت اینست که پایه اجتماعی شاهزاده در ایران و برون مرز بیش از هر شخصیت و حزب و تشکل سیاسی دیگریست. این پایه اجتماعی آماده حرکت است ولی محرک آن، شاهزاده، هنوز نتوانسته با اتکا و اعتماد بنفس به آن، آن کادر و برنامه سیاسی اقتصادی لیبرال دمکرات و برانداز را تدارک ببیند تا جنبش به پشتوانه اهداف آن قد علم کند، از آپوزیسیون نمایان عبور کند و تیر را به هدف بزند.
|