حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.




حق
با درود خدمت مسؤلان و امضاء کنندگان و انتخاب شدگان برای تشکیل شورای ملی، خواهشمندم نام و نشان رادیو وتلویزیون هایی که قرارست همین آخر هفته نشست دو روزه پاریس برای تشکیل شورای ملی و تدوین اساسنامه اش را پخش کنند چیست تا مردم از نزدیک ناظر باشند؟ با سپاس، ارادتمند حق
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،

در دو روز گذشته خود را برای این آخر هفته ادامه کرده ام. خبر خوانی می کنم ولی در این سامانه فعلی هیچ کار دیگری نخواهم کرد. در واقعه این آخرین نوشته من در این سامانه خواهد بود (امیدوارم).
تا روز سه شنبه مقاله و خبر جدیدی در این سامانه درج نخواهد شد.
بهار سامانه این حزب را هم دگرگون کرده!

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی
... البته دقیقا روشن نیست که کسانی که فراخوان امضای منشور و یا شرکت در تشکیل کمیته شورای ملی را امضاء نموده اند، با چه عنوان و شکلی از نام حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) استفاده کرده اند. چناچه خودسرانه و بدون آگاهی حزب به چنین کاری دست زده باشند، نه تنها جسارت بخرج داده و مرتکب اشتباه بزرگی شده اند بلکه اصولا کار قبیح و زشتی انجام داده اند که بایستی بدون چون و چرا مورد سرزنش و نکوهش قرار گیرند.
از سوی دیگر، با توجه به مغایرت های عدیده ای که در منشور و اجرای برنامه های مبارزاتی میان برخی احزاب و گروه های سیاسی با دیدگاه های متفاوت وجود دارند، نمی توان از احزاب انتظار داشت که بی قید و شرط و پیش از آنکه ائتلاف یا توافق و هماهنگی فی مابین صورت گرفته باشد، همینطور خوش خوشکی از یکدیگر حمایت کنند.
شاید اشتباه کنم، ولی به گمان من، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در مصوبه های مربوطه خود این اختیار و آزادی را برای اعضای خود در راستای حفظ اصول دمکراتی و آزادی خواهی قائل شده است که به صلاحدید و مصلحت شخصی اقدامات و فعالیت های سیاسی شان را بطور فراحزبی توسعه داده و برخلاف روش های دیکتاتوری صرفا متعهد و وفادار به حزب خود نبوده و آنجا - بله قربان، چشم، چشم ...- نگویند.
....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی

قابل توجه هموطن گرامی کیهان د.

ابتدا لازم به ذکر است که من نه از امضاء کنندگان و حامیان شورای ملی، و نه عضو حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) هستم.
لیکن در رابطه با نوشته و نظر شما ابراز می دارم که مساله یا مشکل اساسی در امضاء فرد زیر منشور پیشنهادی شورای ملی نیست بلکه سئوال در این است که آیا فرد یا افراد عضو حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) به نام و خواست شخصی خود یا به نمایندگی و نیابت از جانب حزب اقدام به امضای منشور کرده اند!؟ اگر به نام و با تمایل شخصی خود چنین کاری را کرده باشند که خب، چه ایرادی دارد، همراه نام و مشخصات خود از عضویت در گروه یا سازمان یا حزبی هم نام ببرند!؟ من تصور می کنم که یکی از ویژه گیهای دمکراسی خواهانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) همین است که آنرا سرلوحه برنامه مبارزاتی خود علیه استبداد و زور و خودکامگی قرار داده است؛ بدین معنا که هر فردی، چه عضو چه غیر عضو، کاملا آزاد و خودمختار است، در فعالیت های مبارزاتی گروه و سازمان و یا احزاب دیگری که اصولا اهداف مشترکی را در راه مبارزات سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری مذهبی دنبال می کنند، سهیم بوده یا از برنامه و منشور آنها حمایت کند. ادامه .....
....ادامه....




وجدانی

همکاری بر اصول آری! (۲)

این حزب بلحاظ رسالت، وظیفه و مرامی که ریشه در مشروطه خواهیش دارد، هیچوقت بخود این اجازه را نداده و نمیدهد مانع افراد، اشخاص و گروههائی گردد که در جهتِ رهائی و آزادی ایران از هیچ کوششی فروگذار نبوده و جان و مالشان را از این بابت به خطر می اندازند. در حزب مشروطه ایران نمیتوان عضو و هموندی را سراغ گرفت که نسبت به سرنوشت و آیندۀ ایرانش بی تفاوت باشد. بارها و به کررات از مسئولین درجاتِ بالای حزب یعنی دبیرکل، قائم مقام، رایزن و دیگر اعضای معمولی آن شنیده ایم که بخاطر ایران و برای اعتلایش حاضرند، همانند گذشته، دست به هراقدامی بزنند و در هر پست و مقامی بصورتِ افتخاری فعالیت نمایند. بدونِ تردید، اگر این خبر درست باشد که حزب مشروطه ایران نیز در زمرۀ امضاء کنندگان منشور شورای ملی ایران در آمده است نمیتوان جز این فکر نمود که حزب مزبور کماکان بدنبالِ خدمت به میهنش است و نه در پی پست و مقام. چون الآن بیش از یک هفته است از انتخاباتِ مجمع مؤسس شورای ملی ایران گذشته و احدی نمیتواند مدعی باشد که حزب مشروطه ایران جهت کسب آراء و رسیدن به قدرت از نفوذ خود استفاده نموده و در نتیجۀ رأی گیری ها و انتخاب افراد دخل و تصرفاتی کرده است. از دوستانِ میهنپرست و سلحشور و بویژه هموندان حزبِ بزرگ و با نام یعنی حزب مشروطه ایران تقاضاء دارد در چنین شرایط خطرناک و خطیری از تصمیمات و اقداماتِ حزبشان حمایت نموده و مواظب حرکات، توطئه ها و نیرنگهای خصمانۀ مخالفانِ قسم خوردۀ این حزب باشند و بی محابا و نسنجیده فعالیتهای شورای مرکزی حزبشان را زیر سؤال نبرند. حزب مشروطه ایران برای حفظ تمامیت ارضی کشور قبل از همه باید در کنار دوستان و سایر دگراندیشان قرار گیرد و در جوار جمهوری اسلامی بودن را به آن شرایطِ خاص و منحصر به فردی که رایزن فقید این حزب، شادروان دکتر داریوش همایون، تعیین نموده است موکول خواهد کرد.
....ادامه....




وجدانی

همکاری بر اصول آری! (۱)

حزب مشروطه ایران طی بیانیه ای بتاریخ 8 ماهِ اکتبر 2012 در رابطه با ابتکار تشکیل کنگره یا همان مجمع تأسیس شورای ملی ایران از جمله چنین بیان میدارد: «... حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در طول دو دهه دوران مبارزات افتخار آمیز خود در گذارهای گوناگون نشان داده است که همواره با هرکنش و جنبشی برای رهائی، سربلندی و تامین صلح و امنیت در ایران کوشا بوده و به استقلال، تمامیت ارضی و یگانگی ملت ایران، دمکراسی، و اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‏های پیوسته به آن پایبند بوده است، اکنون نیز ابتکار تشکیل " کنگره شورای ملی ایران" را به فال نیک گرفته و آرزومند پیروزی آن در راه رهائی و سربلندی ایران می‏باشد...»
....ادامه....




کیهان د.
تصویب شده است. آیا شورای مرکزی حزب عوام فریبی کرده است؟ در پی تصویب آن که هر فرد می تواند به گونۀ فردی و نه حزبی به شورای ملی بپیوندد، هموطنانی از شاخه واشنگتن حزب به جریان شورای ملی پیوستند که نام آنها هم در لیست امضا کنندگان آمده است. آیا این افراد خود را فراتر از شورای مرکزی و حق دیگر اعضا دانسته و به جای استفاده از حقوق فردی خود، از نام حزب سوء استفاده کرده اند؟ اگر چنین است، این دوستان نه تنها کار خلاف اساسنامه انجام داده اند بلکه آبرو و اعتبار هیجده ساله حزب را نیز به بازی گرفته اند. من فکر می کتم در سلب مقام و اخراج این افراد از حزب نباید تردید کرد.
سوال دیگر این است که آیا شاهزاده رضا پهلوی از این عمل خود سرانه آگاهی دارد؟ آنچه که ما تا با امروز از روش گروه تدارک دهنده شورای ملی فهمیده ایم، غیر از بی احترامی به آرا، گمراه کردن افراد و سوء استفاده های گوناگون، چیز دیگری نبوده است و به همین سبب هم ما وجود چنین افرادی را در کنار شاهزاده بسیار خطرناک دانسته ایم، چون اینان به غیر ضربه زدن به شاهزاده و برنامه پربار سیاسی ایشان حاصلی به بار نخواهند آورد. اگر آوردن نام حزب مشروطه در لیست امضا کنندگان شورای ملی بدون اطلاع شورای مرکزی حزب بوده است، پس این دلیل دیگری خواهد بود بر بی کفایتی افراد تدراک دهنده شورای ملی. این اعمال "بله قربان گفتن های" دوران انقلاب و دروغگویی ها به پادشاه فقید را زنده می کند. امیدوارم شاهزاده از این تجربه که طبیعتا تلخ خاهد بود پیروز بیرون آید.
امیدوارم در زدودن شک و تردید ها کوشا باشید.

....ادامه....




کیهان د.
حکایت شورای ملی و حزب مشروطِّۀ ایران (لیبرال دمکرات)
در تارنمای شورای ملی، نام حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) در زمرۀ امضاکنندگان آمده است و این بسیار تعجب آور است. به عنوان یک عضو حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) که در تمام جریانات و بحث ها در مورد پیوستن و یا نپیوستن به جریان شورای ملی حضور داشته ام، اکنون برایم این سوال پیش آمده است که چرا قضیه برعکس آن شده است که شورای مرکزی حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) تصویب کرده است. شورای مرکزی حزب به اعضای خود اطلاع داد که در این شورا تصویب شده است که هر فرد می تواند از حق فردی خود استفاده کند و به شورای ملی بپیوندد، اما فقط در حکم یک فرد. خود حزب با توجه به احترام بسیاری که برای شاهزاده و نقش سیاسی او قایل است، بر اساس تجربه سیاسی و حزبی خود و بر اساس دانش به کارنامه نه چندان درخشان برخی افرادی که به شورای ملی پیوسته اند از حمایت حزبی معذور خواهد بود و پیوستن به شورای ملی را صلاح خود و شاهزاده نمی داند. این نتیجه ای بوده است که شورای مرکزی در جلسات متعدد خود به اعضای خود اعلام کرده است. پس اکنون آوردن نام حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) در زمره امضا کنندگان شورای ملی به چه معنی است؟

....ادامه....




ایرانی
بهمن خان گرامی، دوست و سرور نازنین
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی نیز از ایران در دسترس نبود. می خواستم این موضوع را اطلاع دهم که حضرتعالی مشکل را رفع نمودید. خوشحالم که تلاش شما و سایر دوستان در این کانون، توجه همه را به خود جلب نموده است. تاجایی که پس از سریال هفتگی کلاه پهلوی، در میزگردی! که برای تحلیل! سریال ارائه می شود، سعی می کنند به مطالب مطرح شده در کانون پاسخ دهند. چون می خواهند درباره راه آهن منحصرا صحبت کنند، من نیز منتظر می مانم و سپس نقد جامعی بر آن دروغ های مطرح شده در قسمت های مختلف آن میزگرد، خواهم نگاشت.
روشنگری و اطلاع رسانی، راهی است که تمامی اعضای کانون، تا به انتها با صلابت ادامه خواهند داد. از زحمات شما سپاس فراوان دارم بهمن خان. مورد حمله قرار گرفتن مقالات شادروان همایون، دکتر فاطمی و کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی، پیامی روشن حاکی از ترس جمهوری جهل و فساد از آگاهی مردم است. تلاشمان در راه ایران جاوید، بیش باد.
پاینده ایران
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود

مشکلات مقالات آقای همایون و دکتر فاطمی رفع شدند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،

به علت جمله انترنتی که شب گذشته به سامانه حزب شده است. قسمتی از مقالات آقای همایون و دکتر فاطمی از بین رفته اند. امروز در تلاش خواهم بود این مقالات را به سامانه برگردانم.

جلوی حملات گرفته شده است.

این حمله با همکاری کشورهای چین، رومانی، روسیه و جمهوری اسلامی انجام شده بود.

امروز به خاطر همین موضوع مقاله جدیدی در سامانه حزب درج نخواهد شد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




کاوه یزدانی
فدرالیسم از کشور واحد پدید نمی آید .
زنده یاد دکتر داریوش همایون یکسال پیش از درگذشت

در باره مفهوم فدرالیسم و عدم تمرکز سخنان زنده یاد دکتر داریوش همایون

از دقیقیه 53 به بعد
http://www.youtube.com/watch?v=QfdjHB91U_w
....ادامه....




کاوه یزدانی
با تعریف شناخته شده جهانی
یک کشور با یک ملت تعریف و شناخته می شود . ایران یک کشور است و یک ملت دارد با هزاران سال تاریخ و فرهنگ .
21.04.2013
کاوه یزدانی
....ادامه....




کاوه یزدانی
مسعود رجوی و مریم رجوی حق ندارند برای ملت ایران سر خود تصمیم بگیرند .
هشت سال جنگ ملت ایران را رها کردند و در کنار دشمنان ایران با ملت ایران جنگیدند .
مجاهدین در ایران هیچ جایگاهی ندارند . قاتلین فرزندان ایران حق ندارند از طرف ملت ایران حرف بزنند . آنوقت که در کنار صدام حسین تکریتی گلوله هایشان را در سینه فرزندان ایران خالی می کردند باید فکر این روزها را هم می کردند .

21.04.2013
....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به هم میهنان گرامی کا خواهان یکپارچگی و یگانگی ملی

هر روزتان نوروز باد

نوری علاء خودش یکی از افرادی است که شبکه سکولارها را سبز کرد و فدرالیسم و جا انداختن فدرالیسم را دست مایه ایجاد اختلافات کرد تا هیچ همبستگی ملی در اپوزیسیون صورت عملی به خود نگیرد . نوری علاء برای من و بسیاری از ایرانیان زره ای قابل اعتماد نبوده و نیست . کسی که فدرالیسم را برای کشور یکپارچه ایران ترویج و تجویز می کند هرگز خواهان آزادی ایران و ایرانی نمی باشد . فدرالیسم از چند واحد جدای ازهم و کاملا مستقل به وجود می آید نه اینکه از یک کشور یکپارچه ای مثل ایران . نمی دانم ایشان اینهمه ذکاوت را از کجا دریافت کردند . خلاصه اینکه کورفکرانی مثل نوری علاء ها بودند که خمینی منحوس را مورد تایید قرار دادند و پشتیبانی کردند تا ایران و ایرانی را به این سرنوشت تیره و تار گرفتار کردند . شرم بر چنین ناروشنفکران باد
نوروزتان پیروز باد

21.04.2013
کاوه بزدانی
سرنگون باد رژیم جنایت کار اسلامی و ولایت زشت و کریح فقیح و قیحشان باد

....ادامه....




وجدانی

تو کز محنت دیگران بی غمی // نشاید که نامت نهند آدمی!

در نهایت ناباوری و کمالِ تأسف در طی دو روز گذشته شاهد حوادثِ وخیم و ناگواری را بودیم که هرکدام از دیگری درد آور و حزن انگیزتر بود. حادثۀ اول انفجارِ بمبهائی بودند که موجوداتی بظاهر انسان و در باطن دیو و ددانی که بقدری رذل، فرومایه و بزدلند که زورشان به مردمِ سادۀ بیگناهِ شرکت کننده در دوِ ماراتن آمريكا رسیده و حتی از کشتن کودک خردسال نیز ابائی نداشتند. ساختنِ بمبی که محفظه اش دیگ زود پز باشد و درونِ آن پر از گلوله و منفجر نمودنش در بین جمعیت، نشان از رذالت دارد اما از شجاعت هرگز! نفرین ابدی بر هر کس و هر گروه و مذهبی که خود را در پشتِ چنین جنایتی مخفی نموده و دیگ آشپزخانه را بجای غذا از گلوله پر کرده و اینگونه بین جمعیت پخش کرد.

حادثۀ دلخراش دیگری که روز بعد از انفجار بمبها در آمریکا در کشور خودمان اتفاق افتاد و باعث کُشته، زخمی و بی خانمان شدن عدۀ کثیری و بویژه روستائیان بی پناه کشورمان گردید، بقول رسانه ها ناشی از بزرگ ترين زمين لرزۀ نيم قرن اخير ايران بود. این زلزله را يك هزار و 200 مركز لرزه نگاري جهان ثبت كردند و گویا بر اثر آن که حدود ۱۰۰ کیلو متر از مناطق مسکونی فاصله داشته، فقط منازلِ روستايي به دليل نوع ساخت گلي تخريب شده اند. نظامِ اسلامی با اینکه بعد از ۳۵ سال حکومتش هنوز مردم خودش در خانه های گلی زندگی میکنند برای حزب الله، حماس، بشار اسد و خیلی های دیگر پارک و تفریحگاه میسازد و عملآ نتنها سوریه و نظائر آنرا بر خوزستان که بر تمام ایران ترجیح داده و میدهد اما بفکر مردمِ فقیر و بی پناهِ روستاهای ایران نبوده و نیست. با امید به اینکه در موارد اضطراری و حوادث ناگوار مانند همین زلزلۀ اخیر مردم اقصی نقاط مملکت به یاری همدیگر بشتابند، برای آسیب دیدگان زلزلۀ سراوانِ ایران شکیبائی و استقامت می طلبم.
....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی

جناب بهمن زاهدی
ضمن تقدیر از شما به مناسبت راه اندازی و تکمیل سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) به زبان آلمانی لازم به تذکر است که اشتباه کوچکی در عنوان و نام سایت به آلمانی دیده می شود که می بایستی تصحیح شود: کلمه "Costitutionelle" در زبان آلمانی وجود ندارد و کلمه درست آن "Konstitutionelle" است.
علاوه بر آن، چندین لغات و اصطلاحات انگلیسی هم مابین عناوین آلمانی به چشم می خورند که به نظر من بهترست بجای آنها از واژه های اصیل آلمانی استفاده شود.
امیدوارم که تذکر این نکته موجب سوتفاهم نشود چون من به هیچ وجه قصد تعیین تکلیف یا آموزش زبان آلمانی به شما را ندارم بلکه صرفا جهت یادآوری و جلب توجه شما به این نکات، آنرا در اینجا مطرح نمودم.

برایتان موفقیت و نیرومندی برای پیشبرد برنامه هایتان آرزومندم.

جمشاد پرچمشاهی


--------------------
با دورود و سپاس از شما

پیگیری خواهم کرد.

ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،

قابل توجه دوستانی آلمانی زبان.

قسمت آلمانی سامانه جدید کم کم آماده می شود. همیاری شما به ما کمک خوبی خواهد بود.

ارادتمند
بهمن زاهدی

http://fnis.info/de/

....ادامه....




وجدانی

بخاطر ایران در همۀ میدانها باید مبارزه نمود!

از آنجائیکه در برابر سرنوشت و آیندۀ ایرانمان نمیتوانیم سکوت کنیم و میدان را مبارزه ننموده تمامآ در اختیار حریفان خود و چه بسا مخالفانِ و دشمنان وطنمان قرار دهیم، از دوستان، یاران، همسنگران و خلاصه همۀ میهنپرستانِ عزیز و گرانمایه همچون آقای بهمن زاهدی، هموطنان شیر و خورشید و تاج و دیگران تمنا دارد چنانچه بصلاح میدانند حداقل شمارۀ اشخاصی که مورد تأئیدشان است و اصلح میشمارند و جهت شرکت در مجمع مؤسس شورای ملی ایران کاندید شده اند را در همین سامانه درج نمایند تا چنانچه حائز شرایت باشند بتوان به آنان رأی داد. تشکر خویش را از این بابت پیشاپیش ابراز میدارم.
....ادامه....




ایرانی
شیر و خورشید و تاج گرامی
ابتدا سپاس از لینک ها، سپس، آنچه ایران را به سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ که بهترین سال های تاریخ ایران هستند، رساند، رجحان کار کارشناسی توسط تکنوکرات های میهن پرست، بر کوتاه قامتان نالایق بود. وقتی از شاهنشاه آریامهر دفاع می کنیم، در واقع مدافع تفکر برتری میهن پرستی و تکنوکراسی بر عوام زدگی (پوپولیزم) و ساده انگاری از جهان و ما فی ها هستیم. نگاهی دقیق به آنچه ایران در بدنه کارشناسی در نظام بروکراتیک از دست داد، افسوسی عمیق را حاصل می کند. به نظر من بزرگترین ضرر شورش ۵۷ برای ایران و ایرانی، از دست رفتن این تکنوکرات های کاردان و میهن پرست است. کارشناسانی که شاهنشاه آریامهر آنها را گرد آورده بود و در همکاری تنگاتنگ، ایران را به عنوان شخص اول مملکت به پیش می راند. امروز که سری به ادارات ایران می زنم.، انبوهی از کسانی که شمایل احمدی نژاد را دارند و مصادر امور از کل تا جزء شده اند، حیرت و حسرتی بی مانند می آفریند. دست آورد شاهنشاه آریامهر با تیم تکنوکراسی برجسته اش آن بود و دست آورد حکومت پابرهنگان و جاروکشان خمینی، این. اگرچه با سختی بسیار، اما کارخانه و ساختمان و راه و بندر و ... را می توان ساخت، اما تربیت آدم های توانا، دانا و تکنوکرات برای نظام بروکراتیکی که از اینگونه اشخاص خالی شده و همه آنها به وادیی سقوط کرده اند که احمدی نژاد سمبل آنهاست، دهه ها زمان خواهد برد.
پاینده ایران
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** پایانی ناتمام - از نسل شمع تا نسل اتم *****

گاه چند لحظه تامل و مرور لازم است، تا برخی‌ حقایق برای ما روشن شود.

"تکیه بر جای بزرگان نشود زد به گزاف، مگر اسباب بزرگی‌ همه آماده کنی‌".

فرق بین اندیشه و شخصیت سازنده، و بی‌ خردی و بی‌ شخصیتی‌ متخرب، فرق بین یک دیپلمات بر جسته و خود ساخته زمان شاه، با این اراذل و اوباش جمهوری اسلامی که خود را رهبر و رئیس جمهور و دیپلمات می‌نامند. فرق بین میهن‌پرست و ضّد میهن.

فرق بین یک انسان با غیرت، و حیواناتی که امروز بر ایران ما حکومت می‌‌کنند. فرق بین آنهایی که "اصول زندگانی‌ را رعایت کردند، با آنهایی که آمدند تا تمام قوانین انسانی‌ و زیست را بر هم ریزند و زیر و رو کنند.

مخصوصا قابل توجه نسل ما، که آن زمان‌ها نبودیم و فقط در مورد آن در اینجا و آنجا می‌شنویم و در کتاب‌ها میخوانیم:

مصاحبه سال ۲۰۱۱ تلویزیون ایرانیان با دکتر امیر اصلان افشار - وابسته سفارت ایران در هلند و رابط دادگاه لاهه هنگام ملی‌ شدن صنعت نفت در ۱۹۵۲ - نماینده ایران در کمیته اقتصادی مجمع عمومی‌ سازمان ملل متحد در سالهای ۱۹۵۸، ۵۹ و ۶۱ -

سفیر ایران در اتریش ۱۹۶۷-۶۹، رئیس شورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی‌ در وین ۱۹۶۸-۶۹ / سفیر ایران در آمریکا و مکزیک ۱۹۶۹-۷۳ / سفیر ایران در آلمان ۱۹۷۳-۷۷ و رئیس کًل تشریفات دربار شاهنشاهی ایران ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷.

قسمت اول - http://www.youtube.com/watch?v=X-9_iBKKYVg

دوم - http://www.youtube.com/watch?v=-su6RZ_An5A

سوم - http://www.youtube.com/watch?v=yaydC00Yv6E

چهارم - http://www.youtube.com/watch?v=pmY8iyk44oM

پنجم و آخر - http://www.youtube.com/watch?v=QIxbQA-p9jc
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم - از نسل شمع تا نسل اتم *****

قابل توجه آنهایی که مدعی هستند، شاه و اطرافیانش می‌بایستی خیلی‌ بیش از اینها برای ایران انجام میدادند...

گاه لازم است تا بپای خاطرات و گفتنی های سیاسیان آن زمان بنشینیم، که ما آنها را سیاسیان "نسل شمع" ایران مینامیم، و نه نسل معروف به ( Baby Boomers, یا X یا Y )، و در لابلای گفتار آنها به حال و روز آن روز ایران و جهان پی‌ ببریم - و ببینیم اینها که بودند که ایران را به مرز‌های تمدن رساندند؟ در چه زمانی‌ از تاریخ ایران و جهان و با چه مشکلاتی خود و ایران را ساختند؟ و چگونه ایران را در کمتر از سه دهه مفید (از دید پتانسیل انسانی‌ و سرمایه) از دوران شمع به دوران اتم رساندند؟

و از همه مهمتر، در میان کلام صادقانه آنها و رفتار آنها به شخصیت و نیت پاک آنها پی‌ ببریم. به شخصیت نسلی که بر خلاف برخی‌ دیگر، بدنبال ساختن بودند، نه بدنبال تخریب.

امیدواریم، اگر فرصتی دست آمد به این پنج ویدئو که هر کدام حدودا بیش از ۱۵ دقیقه نیست، حتی اگر آن را قبلاً دیده باشید دوباره رجوع کنید، تا بدانید چرا آنها هنوز هم به شاه خود وفادار هستند و چرا از بر باد رفته ها، و آنچه که پنجاه و هفتی‌ها در حق این ملت کردند، افسوس می‌‌خورند. ببینید آیا واقعا همانطور که پنجاه و هفتی‌ها مدعی هستند افرادی که در کنار شاه بودند تو خالی‌ و بی‌ سواد و بی‌ شخصیت بودند؟ یا هر کدام سر میز پدر و مادری بزرگ شده و تنها هدفشان خدمت به میهن بود؟ شخصیت در سیاست خیلی‌ مهم است، هر بی‌ سر و تهی‌ نمی‌تواند از راه برسد و خود را رهبر و رئیس جمهور، ملت بزرگ و تاریخی‌ ایرانزمین بنامد.
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - از نسل شمع تا نسل اتم *****

هم میهنان گرامی‌ در این سامانه،

با دوستان بدنبال مطلبی، در حال جستجو و مرور مقالات و مصاحبه ها و یادمانده‌ها از شخصیت‌های سیاسی زمان شاهنشاه ایران بودیم. در این ضمن، در میان مطالب بایگانی شده، برخورد کردیم به مصاحبه تلویزیون ایرانیان با دکتر امیر اصلان افشار که چند سال پیش انجام شد. و خوشبختانه لینک‌های آن مصاحبه را در شاهراه مجازی پیدا کردیم، که در آخر این مطلب اضافه خواهیم کرد.

این نوع مصاحبه ها؛ با چند تن‌ از دست اندر کاران زمان شاهنشاه، که توانستند خود را از زیر تیغ پنجاه و هفتی‌ها نجات دهند، همیشه ما را به یاد تبلیغات دروغ رژیم و حامیانش در مورد سیاسیان زمان شاهنشاه می‌‌اندازد. و ادعأیی که چگونه سیاسیان زمان شاهنشاه همگی‌ بله قربان گو و بی‌سواد و غارت گر و دیکتاتور منش، و و و... بودند. و هزاران تهمت دیگر که می‌زدند و هنوز هم میزنند، آن هم نسبت به افرادی که با زحمت فراوان خود را به مقامی رساندند تا بتوانند به میهن خود خدمت کنند. افرادی که نه خود را بهتر و نه بدتر از دیگران می‌دانستند و همه از یک خاک سر بر آوردند. خاک ایرانزمین.

در این مصاحبه، حتی تلویزیون ایرانیان وارد بحث پیچیده سیاسی نشده. مصاحبه‌ای‌ است که در لابلای خاطرات شخصی‌، حال و روز ایران و جهان آن زمان دست شنونده می‌‌آید، و در ضمن شنونده پختگی، انسانیت، خلوص نیت و خاکی بودن یک فرد را میتواند تشخیص دهد. یک ایرانی‌ که به دیپلماسی علاقه داشته، و خود را ساخت تا بتواند به میهن خود خدمت کند. اینها افرادی بودند که شاه برای این میهن در کنار خود انتخاب میکرد. اینها کجا و این اراذل و اوباشی که پنجاه و هفت را انقلاب شکوهمند می‌‌نامند و امروز هم برخی‌ از آنها یا در خارج وظیفه ضّد ملی‌ خود را ادامه میدهند، یا در داخل ملت را اسیر کرده‌اند، کجا؟ اینکه ایران چگونه و از طریق چه افرادی، به یک ایران نوین تبدیل شد را در مرور این نوع خاطرات است که بهتر در می‌یابیم.
....ادامه....




وجدانی

با ابراز مراتبِ تأسف و تأثر!

دیروز بار دیگر ایرانمان این دفعه همراه با زلزلۀ تأسف بار بوشهر به جنبش در آمد و ملت صمیمی و نوع دوست به یاری هموطنان مصدوم و گرفتار در زیر آوارها شتافتند. بدنبالِ حوادث طبیعی همیشه مردم یک منطقه دچار بلا و مصیبت میگردند اما این مردمانِ سایر مناطق هستند که نهایتآ با کمک های خویش آثار بلایا را از بین می برند و بار دیگر شکوفۀ خنده را بر لبان آسیب دیدگان میزنند.

به گفته مسؤلان سازمان انرژی اتمی ایران هیچ آسیبی به نیروگاه اتمی بوشهر وارد نشده است. البته که اعلان چنین خبری جای بسی خوشالیست و ای کاش هیچوقت شاهد روزی نباشیم که نیروگاهی اتمی در گوشه ای از خاکِ کشور عزیزمان دچار سانحۀ بویژه زلزله و یا سونامی شود. هنوز بیش از دو سال و چند روزی از فاجعۀ اتمی با آن خسارتهای غظیم جانی و مالی که در یکی از شهرهای ژاپنِ با آن توان اقتصادی و صنعتی بالا و کم نظیر اتفاق افتاد، نمیگذرد. اگر خدای ناکرده چنین فاجعۀ اتمی نیز بدنبال همین زلزلۀ در بوشهر و خصوصآ روستاهایش با خانه های سست و کم طاقت در برابر حوادث طبیعی با مردمِ بی پناهشان رخ میداد بدون تردید وسعت و گستردگی این بلا و این حادثۀ ناگوار از این که هست بسیار بسیار بزرگتر میبود.

بهترین نوع همدردی و تسلی جستن برای هموطنان خوب و عزیمان در بوشهر و اطراف آن همانا طلب یاری، مودت و رساندن آذوقه و دیگر مایحتاج ضروری و فوری به آسیب دیدگان است. عینآ همانکاری که در سالِ گذشته توسط مردم شریفِ سراسر ایران در حق هموطنان آذربایجانیمان در تبریز انجام گرفت میبایست برای مردم بوشهر نیز صورت پذیرد. با آرزوی پایداری و سلامتی عاجل به تمامی آسیب دیدگانِ زلزلۀ ایران، امید آنرا دارد که هرچه زودتر رنج و اندوح زلزله زده گان خاتمه یافته و آرامش و آسایش به خانه و کاشانه شان برگردد.
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
عرفان گرامی‌،

مطلبی در مورد شاهزاده نوشتید که دوستان و یاران و هم پیمانان لازم دانستند به آن نیز اشاره‌ای شود. نوشتید: بالخص اینکه شاهزاده هم پا پیش گذاشته و اعتبار خود را خرج کرده.

اول از همه، این را به شما اطمینان می‌‌دهم که ما از روز نخست در کنار شاهزاده بوده و هستیم. و اطمینان داشته باشید ایشان هرگز تنها نیستند.

و اما تا آنجا که مربوط به اعتبار شاهزاده می‌‌شود، باید گفت. شاهزاده اعتبار خود را تازه با این شورا خرج نکردند. ایشان اعتبار خود را از روز نخست در راه ایران و ایرانیان خرج کرد و همچنان بر عهد و پیمان خود نسبت به میهن و ملت پا بر جا و استوار هستند. اعتبار شاهزاده، از عشق ایشان به ایران، از دید ایشان نسبت به آینده، و از اعتقادات و باورها و آرزوهای ایشان برای ایران و ایرانی‌ سرچشمه می‌گیرد.

حال شاهزاده اعتبار خود را از طریق این شورا "در اختیار مردم ایران گذاشته" و این بر ما ملت است که با خود، آینده خود و این شورا چه می‌کنیم. توپ در واقع در میدان ملت است، نه در میدان شاهزاده. حال چه در شورا باشیم و چه نه، چه شورا موفق شود چه نه. که دلیلی‌ ندارد که نشود. زیرا به اندازه کافی‌ انسان با خرد و بیدار در شورا وجود دارد و اگر همت کنند میتواند شورا را به نحو احسن پیش ببرند.

اما این مبارزه دارای پیچیدگی‌‌های است که لازم است که برخی‌ از ما خارج از این شورا بمانیم. ما از بیرون این شورا خیلی‌ بهتر میتوانیم بقول ما ایرانیان (هوای ایشان را داشته باشیم). یک تعداد هم در داخل شورا بهتر میتوانند مقاصد سیاسی خود را پیش ببرند. هر کسی‌ باید کار خودش را در جای خود انجام دهد.

مبارزه بر ضّد این رژیم منفور با این شورا آغاز نشد، با این شورا هم تمام نخواهد شد. این یک مبارزه ملی‌ است، و این شورا بخشی از این مبارزه ملی‌ است، که اگر کار خود را بخوبی انجام دهد، تاثیر بزرگی‌ در پیشرفت مبارزه خواهد گذاشت. این یک مبارزه حساب شده است، که سرانجام و نه‌ در دوردست‌ها به سرنگونی رژیم می‌‌انجامد.
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
عرفان جان،

با سپاس از شما، متوجه منظور شما هستیم و فکر نکردیم که هدف شما توهین بود. در تبادل نظر توهین معنی‌ ندارد. تنها توهین نسبت به ما ایرانیان، وجود جمهوری اسلامی است.

در مورد اینکه چرا باید امضا کرد یا نکرد تا در شورا بود یا نبود، الان منتفی و دیر است چون زمان برای شرکت در شورا گذشت.

اما افرادی در شورا هستند که بخوبی بنده و شما می‌دانند مشکلات در کجا است. از حالا نمی‌‌شود گفت که آنهایی که با ما هم عقیده هستند خواهند توانست اصلاحات مورد نظر ما را در منشور انجام دهند یا نه؟ همه چیز بستگی به این خواهد داشت که این شورا چگونه اداره شود و پرسش‌ها درست مطرح گردد، چون پرسش که اشتباه مطرح گردد خوب نتیجه هم بی‌ ربط خواهد بود.

در هر حال، برخی‌ از ما تشخیص دادیم که نباید این منشور را به این شکل کنونی امضا کرد - تا در فردا‌ها بشود با دست باز با آنها که این بحث را حتماً دوباره مطرح خواهند کرد، در حضور ملت وارد بحث شد. هر چقدر هم که شما معتقد باشید حضور برخی‌ در این شورا لازم می‌بود، اما لازم تر از حضور برخی‌ از ما در تدوین قانون اساسی‌ آینده ایران نیست. در آینده خواهید دید که بیرون بودن برخی‌ از شورا شاید مثبت تر و لازم تر است.

در ضمن، باید منصف و واقع بین بود و پذیرفت که هیچ کاری بدون اشکال نیست، مخصوصا در مبارزه با رژیمی‌ که از هزار جناح پشتیبانی می‌‌شود. اما این اشکالات دلیل بر این نیست که جمهوری اسلامی را نتوانیم سرنگون کنیم. اگر نیت پاک باشد و بیدار بمانیم، هر مانعی که جلوی پای ما گذاشته شود، برای آن یک راه حل پیدا می‌کنیم.

خلاصه مطلب اینکه، گفتنی فراوان است، اما تا آنجا که می‌‌شد ، گفتنی‌ها گفته شد. کسی‌ در فرداها نمی‌تواند بگوید و مدعی باشد که "نمی‌ دانست".

حال این بستگی به شرکت کنندگان در شورا دارد که با این دانسته‌ها و مخالفت‌ها و موافقت‌ها با برخی‌ از مفاد این منشور چه خواهند کرد. مهم این است که این منشور مبارزان را متحد تر کند و نه پراکنده تر. و این مهم را همه شرکت کنندگان در شورا می‌‌دانند.
....ادامه....




عرفان
شير و خورشيد و تاج گرامی ضمن سپاسگذاری بابت توضيحات خوبتان بايد خدمتتان عرض کنم که منظور من از سياهی لشکر جسارت به هیچکس نبوده بلکه اين بود که اگر من همچون هزاران نفر دیگر پای منشور ناقص شواری ملی را امضا بکنم در حالی که هيچ نقشی نميتوانم در ان داشته باشم و يا نماينده ای که بتواند در جهت رفع نقصان های منشور و عملکرد ضعيف کمیته موقت بکوشد عملا نقش سياهی لشکر را پيدا خواهم کرد همين.
بنظر من در اين شرايط نبايد کنار نشست و بی تفاوت بود ( باید سعی در مشارکت و اصلاح انحرافات را داشت )بالاخص اينکه شاهزاده هم پا پيش گذاشته و اعتبار خود را خرج کرده اند.
پاينده ايران
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** پایان - ماده ۱۱ منشور شورای ملی‌ را حذف کنید *****

در نتیجه نباید با اضافه کردن ماده‌ای در منشور شورای "ملی‌"، که میهنپرستان بدرستی نسبت به آن حساسیت نشان میدهند کار همه آزادیخواهان را مشکلتر کرد. و نباید آزادیخواهان را در برابر سیاست‌های شورای "ملی‌" قرار داد. آن هم شورایی که به تمامی‌ نیروهای ملی‌ نیاز دارد، مخصوصا پس از عبور از کارهای اداری ( Bureaucratic ) و ورود به کارهای اجرایی.

چاره چیست؟

ماده ۱۱ منشور شورای ملی‌ را حذف کنید.

با توجه به اینکه در منشور شورای "ملی‌" ماده ( ۱، ۳، ۸، ۹، ۱۲ و ۱۳ ) که هر کدام به نحوی ماده ۱۱ منشور را زیر پوشش قرار میدهد، وجود دارد.

و در زمانی‌ که هدف پس از سرنگونی جمهوری اسلامی، نخست "رساندن ایرانیان بپای صندوق‌های رای آزاد و عادلانه برای تعیین نوع نظام آینده" است - ماده ۱۱ منشور شورای ملی‌ در حل حاضر غیر ضروری است، و بحث در مورد آن ماده (که باعث تفرقه شده است) را می‌‌شود به آینده و زمان تدوین قانون اساسی‌ نوین ایران آزاد موکول کرد.

فراموش نکنید، هدف یک "شورای ملی‌" پیوند دادن حد اکثر آزادیخواهان است، و نه ایجاد تفرقه با پیش کشیدن بحث‌های پیچیده که برای بحث و حل آن، نیاز است به اطلاعات کافی‌، زمان کافی‌ برای بحث، در یک فضای سالم ملی‌، در حضور ملت.

ماده ۱۱ منشور، بحثی‌ است که حتی مطرح کردن و آوردن آن بر روی کاغذ باید در حضور ملت باشد. امضا یا تصمیم در مورد آن که جای خود دارد. پس از سرنگونی رژیم، در زمان تدوین قانون اساسی‌ نوین ایران، فرصت برای همه فراوان خواهد بود تا مطرح و در مورد آن همگان بحث کنند.

در جو کنونی که جمهرری اسلامی کشور را در آن قرار داده، و در زمانی‌ که تمامیت ارضی ایران از چندین سوی مورد حمله قرار گرفته، اضافه کردن این ماده به منشور (حتی اگر با واژه‌ها بازی کنید و آنها را پس و پیش کرده یا کلمات دیگر جایگزین واژه ها کنید) برای پیشرفت شورا و مبارزه مشکل گشا نخواهد بود، بلکه مشکل آفرین خواهد بود.

ماده ۱۱ منشور شورای ملی‌ را حذف کنید.
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - ماده ۱۱ منشور شورای ملی‌ را حذف کنید *****

قابل توجه شرکت کنندگان در شورای ملی‌: "همه پرسی‌ در جمهوری آذربایجان"، "اتفاقا این تجزیه طلبان هستند که خاک و زبان برایشان مهمتر از انسان است"، "خطری که یکپارچگی ایران را تهدید می‌کند".

موضوع این نیست که در این مقاله‌ها یا مقالات مشابه چه گفته میشود - و آیا این نوع مقالات تماماً در جهت دفاع از تمامیت ارضی ایران است یا برخی‌ در لابلای مخالفت‌ها به آتش تجزیه طلبان هیزم اضافه میکنند!؟ و حتی برخی‌ از مقالات با زیرکی با زبان بی‌ زبانی رژیم اسلامی را در این زمینه در کنار مردم و ملی‌ گرا نشان میدهند. و می‌گویند "رژیم اسلامی به جلسات تجزیه طلبان اعتراض کرد"، اما نویسنده به خواننده مقاله توضیح نمی‌‌دهد که این اعتراض برای این نیست که ناگهان رژیم نگران تمامیت ارضی ایران شده، بلکه برای پیشبرد اهداف سیاسی روسیه در منطقه است که رژیم به جلسات تجزیه طلبان در باکو اعتراض می‌‌کند. و برای پرده گذاشتن بر این حقیقت است که خود رژیم دست و پای تجزیه طلبان را در آذربایجان باز گذاشته، تا برای آزادیخواهان ایران مشکل آفرینی کند.

اعتراضی که میهنپرستان ایران به جلسات باکو و تجزیه طلبان میکنند، برابر نیست با اعتراضی که جمهوری اسلامی به آن جلسات می‌‌کند. آن هم رژیمی‌ که میهن‌پرستی را یک جرم میداند و میرود زیر تابلوی خلیج عربی‌ می‌نشیند و جزایر و منابع و دریاهای ما را پیش کش می‌کند و کورش بزرگ‌ها و فردوسی‌‌ها را انکار می‌کند و از طرق مختلف می‌خواهد مانع برگزاری جشن‌های ملی‌ ایرانیان شود و آثار تاریخی‌ ما را که شناسنامه ما ایرانیان است را تخریب می‌کند یا به غارت میبرد و در جهان پخش می‌کند.

موضوع اصلی‌ این است که بحث تجزیه / خود گردانی / فدرالیسم با ضدیت رژیم اسلامی با ایران و ایرانی‌ گره خورده، و پایه های تمامیت ارضی ایران را لرزانده. و ترکیب همه اینها و مسائل دیگر، بیشتر دست و پای آزادیخواهان را بسته و آنها را درگیر کرده، اما دست رژیم اسلامی را در برابر آزادیخواهان باز گذاشته.

....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
بهمن زاهدی گرامی‌،

یک دنیا سپاس از توضیحات شما در مورد سایت جدید حزب. در مورد سرعت سامانه مطلب روشن شد. اما حقیقتش درست است که ما از شما چند سالی‌ جوانتر هستیم (شوخی‌ بود البته) ولی‌ دروغ چرا، ما که تاریخ مطالب را پیدا نمی‌‌کنیم در سامانه جدید.

تاریخ مطلب معمولا بهتر است در کنار قسمتی‌ که می‌گوید مقاله از کیست یا زیر تیتر مقاله نمایان شود. تنها تاریخی‌ که ما در همه جا واضح مشاهده کردیم، تاریخ روز در بالای تمامی‌ صفحات سمت چپ است. که آن با تاریخی‌ که مقاله یا مصاحبه انجام شده فرق می‌کند.

بعنوان نمونه: سخنرانی‌ در برمن آلمان بخش پنجم که نوشته شده (پنچم بجای پنجم)... در هیچ کجای آن صفحه ما نشانی‌، از اینکه روشن کند آن سخنرانی کی‌ انجام شده ندیدیم. یا در صفحه سخنرانی آقای فواد پاشایی... بخش چهارم، آنجا هم تاریخی‌ ندیدیم، بجز تاریخ امروز. یا در بیانیه جمعی از ایرانیان خطاب به مردم عرب، باز تاریخی‌ ندیدیم که نشان دهد آن بیانیه مربوط به چه زمانی‌ است؟ یا مقاله آقای شاهین فاطمی با تیتر زمان تفاهم و ائتلاف فرا رسیده است، آنجا هم تاریخی‌ که نشان دهد آن مقاله مربوط به چه زمانی‌ است را ندیدیم. یا در مقاله "خود فرخزاد بینی‌ افراطی" نوشته ایرانی‌ عزیز، آنجا هم تاریخی‌ ندیدیم که نشان دهد ایشان چه زمانی‌ آن مقاله را نوشته.

در ضمن زمانی‌ که روی لینک "نشست ۱۳۳ دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران..." کلیک می‌کنیم، Error ۵۰۰ PHP reg exp limit میدهد. که مربوط به index.php میشود و باید آن را تغییر دهید تا آن هم برطرف شود.

باز هم با سپاس مجدد از همه زحمات شما. امیدوارم هر چه زودتر یا در میدان شهیاد و یا در پاسارگاد یا در تجریش در یک ایران آزاد یک چایی داغ ایرانی‌ در خدمت شما و دیگر هم میهنان صرف کنیم و از این روز‌هایی‌ که همگی‌ ما گذراندیم تا به ایران آزاد رسیدیم صحبت کنیم. تخته‌ای هم باشد دیگر بهتر. اما از حالا بگویم که بنده هرگز در تخته شکست نمی‌خورم.


با دورود

تاریخ ها را درست کردم. حق با شما بود. تاریخ ها را مخفی کرده بودم.
نشست 133 مشکل دارد چون پیش از حد امکان بزرگ است و باید تقسیم به دو بخش بشود.
خودم نمی دانستم که اشکال دارد. همین که شما عزیزان این مشکلات را با من در میان می گذارید بهنرین کار است.

ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

تمامی " آخرین نظرات " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites