|
نيروی دافعهء تبعيض
مهدي مفخمی
درود به بهمن زاهدی ، دوست و هموند گرامی (۲)
ایشان در پایان نتیجه گرفته که مشکل اصلی در بوجود آمدن وضع موجود ، استیلای حکومت اسلامی بر ایران است و تا زمانی که دست در دست هم و به کمک همه ایرانیان شر این حکومت را از سر ایران عزیزمان کوتاه نکنیم این میل به جدائی و کریز فردی و جمعی روز افزون است. بیشتر از این لازم نیست وارد جزئیات بشوم متن نوشتار مقابلتان است. توجه بفرمائید که با مراجعه مکرر به سر تا پای مقاله حتی یک کلمه از "فدرالیسم" ، "هزارملت و ملیت" ( تنها در یک مورد وآن نیز منفعلانه و به نقل قول) ، "دست ساز کردن ملت فارس" ، " آثار پیروی از استالین و حزب توده "و آنچه دیگر که این دوست نا آشنا سر هم کرده - وبر اساس آن نویسنده را مورد تعرض شخصی قرار داده - وجود ندارد.
....ادامه....
|
|
شاهزاده رضا پهلوی: آغاز یک حرکت نهایی به سوی آزادی و ...
Joker
سلام به همه راستش من نمی دونم در ایران و در دل ایرانی چه اتفاقی افتاده انگار مردم ایران خواب هستن انگار همشون طلسم شدن با اینکه اکثریت ناراضی هستن ولی هیچ حرکتی نمی کنن واقعا چه اتفاقی افتاده؟؟؟؟؟
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
شیر و خورشید و تاج
حق گرامی،
شما و دیگر هم میهنان همگی به مسائل مهمی اشاره کردید. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که عدم اطلاعات کافی از اوضاع داخلی ایران و بالخص اوضاع مبارزین در داخل و مشکلاتی که آنها در داخل با آن روبرو هستند باعث شده که برخی ایرانیان در خارج بدون دقت به حساس بودن مبارزه در این مرحله مبارزاتی. یا دست به کاری میزنند، یا فکر نکرده از کاری پشتیبانی میکنند.
از رفتار و نوشته‌های ایرانیان خارج نیز به این نتیجه رسیده‌ایم که اکثر ایرانیان متوجه نیستند که مبارزین در داخل ایران همزمان با دو عامل مهم در گیر هستند. یکی با خود رژیم، دوم با ایرانیانی که فقط اهداف کشورهای خارجی را در ایران پیش میبرند.
امروز مشکل اساسی ما در داخل بیشتر با دسته دوم است، چون رژیم به دلائل بسیار کاملا رشته از دستش در رفته، سازمانهای اطلاعاتی رژیم تمام مدت در حال آماده باش هستند چون دیگر حتی به سایه خود اطمینان ندارند. و آنها برای این نگرانی دلائل خوبی هم دارند. در نتیجه مشکل بزرگتر گروه دوم است که فعلا نفوذ بدی روی مردم دارند و دعوای اصلی در حال حاضر در داخل با آنها است. و دلیل اصلی که ملت بپا نمیخیزد همان گروه دوم است.
اما ما مقاوم هستیم و صبور و از مانع دوم هم عبور خواهیم کرد.
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
مهدي مفخمی
درود به بهمن زاهدی ، دوست و هموند گرامی (۱)
نظر به ارادت و احترامی که بخاطر خدمات ارزنده تان به حزب وبخصوص پشتکاری که درراه برقراری و راهبرد سامانه حزب مبذول میدارید و نیز اینکه به این بحث ورود کردید ، مطالبی چند خطاب به شما عرضه میدارم.
موضع دوست نا آشنا آقا یا خانم "حق" چه در کامنت به نوشتار آقای نوری علا و چه در اعتراض اخیر به من با سئوالات شما فرق اساسی دارد. سئوالات شما در رابطه با این مقاله آقای نوری علا نیست ف کلی است و به کرات در مقاله های پیشین ایشان مورد اشاره قرار گرفته که سعی خواهم کرد در زمانی دیگری به آنها برای مطالعه مجدد شما رجوع دهم . مقاله حاضر آقای نوری علا تحت عنوان " نيروی دافعهء تبعيض " در سه بخش آورده شده . دو بخش اول و دوم : " جاذبه و دافعهء قدرت " و " علاقه و پيوند ـ سلب علاقه و بيگانگی " بحثی تحلیلی جامعه شناختی است که پایه ایست برای پرداختن به اثبات اینکه " سی و سه سال است که صاحبان قدرتی بر ايران ما حکومت می کنند که کاری جز ايجاد نيروی گريز در ما نداشته اند " و اینکه این گریز و جدائی هم "فردی" است که مصداقش ما آوارگان از میهنیم و هم "جمعی" است که مصداقش میتواند جوانان کرد و آذری و بلوچ در داخل کشور باشد و تحت عنوان " تبعيض و «جدائی خواهی فردی و جمعی " به کمال و بلاغت تمام آورده شده است .
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
حق
ابهامات و مسئولیتها درباره "منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگذاری انتخابات آزاد"
منشور شورای ملی دارای 16 ماده است. یکی از ماده ها منشور جهانی حقوق بشرست. این منشور خود دارای 30 ماده است که شامل منع اعدام و شکنجه و زندان و زندانی سیاسی و حقوق برابر همه شهروندان در برابر قانون و برابری جنسیتی و حقوق کودکان و زنان و تحزب و سندیکاها و انتخابات ازاد و و و می باشد. این حقوق برای یک کشور و یک ملت تدوین شده است و تمامیت ارضی کشورها را برسمیت می شناسد. سر تا پای این منشور جهانی هم کاملا سکولارست. حال چگونه است که این منشور شورای ملی منتشر شده که معلوم نیست چه کسانی آنرا نوشته اند، یکی از ماده هایش منشور جهانی حقوق بشرست ولی در 15 ماده بقیه اش حقوقی را در بر می گیرند که در خود منشور جهانی حقوق بشر آمده اند!؟ به عبارت دیگر، نویسندگان منشور ملی، چه لزومی داشت که به تکرار برخی از بندهای منشور جهانی حقوق بشر در 15 ماده دیگر اشاره کنند!؟ این نویسندگان منشور ملی یا نمی فهمند که 30 ماده منشور جهانی حقوق بشر چیست و یا می دانند و مغرضانه به چنین عملی دست زده اند. در ضمن چرا این منشور را به بحث و نقد و بررسی نگذاشتند تا همه ابهامات برطرف شوند و روشنگریهای لازم بشود پیش از آنکه از همگان بخواهند که پای انرا امضاء کنند!؟ این خود بسیار بحث برانگیز و شک برانگیزست. اگر مغرض نبودند و شیاد نبودند با همه رسانه های ایرانی تماس می گرفتند و بطور وسیع تبلیغش می کردند و در قبالش پاسخگو می شدند. کار رسانه ها و ژورنالیستها روشنگری و آگاهی دادنهاست به مردم. در این راستا رسانه ها و ژورنالیستها وظیفه داشتند و دارند که با کارشناسان حقوقی و حقیقی مستقل و نویسندگان این منشور، چالشگریهای لازم را بکنند و تشخیص دهند که این یک پروژه الماس فریب و هخا دیگریست یا نه. وظیفه ملی و وظیفه ژورنالیستی رسانه های ایرانی به کدام گوری رفته است!؟ مگر نمی فهمند که این پروژه های دروغین در طی این سالها چه صدماتی به مبارزات ملت ایران زده و چه دلسردی ها و سرخوردگی ها ایجاد کرده و چه تعداد میلیون ایرانی را به انفعال سیاسی کشانده و از مردم سلب اعتماد کرده است!؟ وظیفه ملی و حزبی فعالان سیاسی کجا دفن شده که بجای به چالشگیری این چنین منشورها و پروژه هایی مثل توده مردم یا نظاره می کنند و یا ...
....ادامه....
|
|
الیت ایران منتظر این نشسته است تا دولت‌های بیگانه تکلیف کشور و آینده آن را روشن کنند
جمشاد پرچمشاهی
نگارنده و هم میهن گرامی این نوشتار، من نگرانی و دغدغه شما را درمورد آنچه که بیان داشتید، کاملا درک می کنم. اما راستش چه انتظاری غیر از این "فعالیت های" بقول شما "الیت" یا نخبه گان عصر معاصر را دارید؟ اغلب این "عزیزان" اولویتی جز فرصت طلبی در ذهنیت خود ندارند. اینها "اپوزیسیونیست" نیستند بلکه "اپورتونیست" اند که فعلا تا روز مبادا روی چمدان های نیمه بسته خود نشسته و با سخن پراکنی و نقالی های سرگرم و سردرگم کننده، محفل را گرم نگه می دارند تا در فردای آزادی و "استقلال" میهن عازم میدان نبرد برای به چنگ گرفتن مقامات و پست های اداری و وزارتی و غیره شوند.
من از شیوه عملکرد اعضای "الیت" تعجبی ندارم بلکه از خوش باوران ساده لوح و نحیف در حیرتم که از آنها استقبال کرده و تنها به امید حرف و وعده و وعیدهای تهی و خیال پرورشان نشسته اند و به نوبه خود دست روی دست گذاشته و از جا تکان نمی خورند چون براین باورند که طبقه "الیت" و "زبدگان اپوزیسیون" از فهم و شعور سیاسی کافی و درست برخوردارند و "بزودی" کار رژیم را یکسره خواهند کرد!؟
....ادامه....
|
|
اول شما امضا بزنید بعد من می‌فرمایم!
پریش
این مطلب بسیار سخیف و بی ارزش بود
....ادامه....
|
|
شیر و خورشید و تاج
***** بخش چهارم، سلطنت طلب را اعدام کردید اما باز هم راضی نشدید *****
یکی از بدبختی‌های ما امروز همین است، که ما بجای اینکه اول خودی‌ها را سر و سامان دهیم، رفتیم اول بدنبال اینکه دشمن را راضی کنیم. غافل از اینکه این دشمن اگر راضی شدنی بود، همان روزی که شاه فقید گفت من صدای انقلاب شما را شنیدم، باید پاسخ مثبت میداد، البته اگر هدف آن دگر اندیش (البته بقول خودشان) میهن بود. چون این دگر اندیش هم از آن واژه‌های مزخرف است که بر دهان این ملت انداختند، که آن هم بحثی جدا و طولانی است. سپاس از توجه شما، امیدواریم که برای بار آخر پاسخ شما و امثال شما را در این زمینه شفاف داده باشیم.
شیر و خورشید و تاج سلطنت طلب
....ادامه....
|
|
شیر و خورشید و تاج
***** بخش سوم، سلطنت طلب را اعدام کردید اما باز هم راضی نشدید *****
من و امثال بنده به واژه سلطنت طلب بعنوان یک جرم نگاه نمی‌کنیم، بلکه بعنوان یک هویت تاریخی ملی میهن پرستانه که باید از آن در برابر دشمن ایران‌زمین حفاظت کرد نگاه می‌کنیم، و نه بعنوان نحوه اداره کشور در ایران آینده. زیرا امروز برای مردم بسیاری از مسائل روشن شده و دیگر به آن نحوه اداره کشور نیازی نیست. این ملت معنی مشارکت در سرنوشت خود را فهمیده، و فقط به یک موقعیت نیاز دارد که آن را به اجرا در بیاورد، حال چه در شکل جمهوری و یا پادشاهی آن.
موفقترین دمکراسی ها در جهان امروز هنوز هم نظام های پادشاهی است دلیلی ندارد که ایران فردا نتواند یک پادشاهی پارلمانی دمکراتیک باشد. مگر اینکه شما به درک و توانایی مردم ایران شک داشته باشید.
در هر حال منظور اینکه این حزب، حزبی سلطنت طلب به آن معنی که شما منظورتان است، به هیچ وجه نیست. این حزب حتی یک حزب فقط طرفدار نظام پادشاهی هم نیست، اگر بود ما الان اینجا نبودیم.
....ادامه....
|
|
شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم - سلطنت طلب را اعدام کردید اما باز هم راضی نشدید *****
وانگهی امثال من هم که خود را سلطنت طلب میدانیم، نه به این منظور است که به سلطه یک نفر معتقدیم، اینها متأسفانه دروغ‌های رژیم است که در ۳۳ سال گذشته در مغز مردم به زور فرو رفته. در زمان خودش، بر طبق حال و روز سیاسی و اجتماعی و اوضاع جهانی شاه چاره دیگری بجز این نداشت که خود بر بیشتر امور و اجرای آن ناظر باشد. اما در دنیای امروز پس از این همه اندوخته و تجربه آن نوع حکومت اگر من سلطنت طلب هم بخواهم دیگر کار ساز نیست.
و وقتی امثال من با افتخار هم می‌گوییم ما سلطنت طلب هستیم - هدف ما همانا شیوه پادشاهی پارلمانی است از نوع اسپانیا و انگلیس و غیره...
اما چون این رژیم هزار‌ها ایرانی را به جرم سلطنت طلب بودن اعدام کرده و می‌کند، بنده و امثال بنده این واژه را با افتخار هر چه بیشتر بر دوش میکشیم تا کور شود رژیم تبهکار و ضحاکان زمانه.
شما سعی کنید از این رژیم پیروی نکنید و در دام تبلیغات پوچ و بی اساس این رژیم نیافتید. کمااینکه تند رو‌ترین طرفداران نظام پادشاهی (البته از دید استراتژی و نحوه مبارزه) حتی، همواره می‌بینید که به یک پادشاهی پارلمانی برای ایران آینده معتقد هستند.
....ادامه....
|
|
شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - سلطنت طلب را اعدام کردید اما باز هم راضی نشدید *****
هم میهن آقای مهران آذرزاده،
بنده چون عضو حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نیستم معمولاً در مورد مسائل مربوط به این حزب دخالت نمیکنم زیرا جای من و یاران من نیست و در این حزب به اندازه کافی افراد شایسته وجود دارند که خود مسائل مربوط به حزب خودشان را پاسخ گو باشند.
اما نوشته شما اصولا اشتباه بود زیرا نوشتید: "بیانیه شما در تأیید آقای رضا پهلوی را دیدم. این آخرین مورد از این دست است وگرنه... به سرعت بسوی سلطنت خواهان گرایش پیدا کرده‌اید و به آن سو می‌‌تازید."
پاسخ: بعنوان یک سلطنت طلب به شما اطمینان میدهم که حزب مشروطه ایران همه چیز است بجز یک حزب سلطنت طلب.
اصولا صحبت بر سر تأیید یا رد شاهزاده رضا پهلوی نیست، صحبت بر سر پشتیبانی از فراخوان منطقی شاهزاده است. شما اگر مشکلی با فراخوان شاهزاده دارید خوب بفرمائید مشکل شما با آن فراخوان در کجاست که امثال من هم بدانیم.
....ادامه....
|
|
بهمن زاهدی
دورود بر مهران آذرزاده،
امیدوار بودم که بجای دیدن کمی هم تحمل میکردید و میخواندید. اندیشههای آقای همایون در ما زنده هستند و زنده خواهند ماند. کم لطفی شما در مورد این حزب را نمیدانم چگونه بدست آوردهاید ولی میتوانم به شما بگویم که این حزب پادشاهی برای ایران را بهترین گزینه میدانسته و هنوز هم به آن اعتقاد دارد.
سلطنتطلبی که شما از آن سخن می‌گوید من هنوز در این حزب ندیدهام و بهتر است کمی بیشتر توضیح دهید که به چه علتی شما فکر میکنید که این حزب به سلطنت گرایش پیدا کرده، زمانیکه از لیبرال دموکراسی سخن می‌گوید.
آیا اعضای جدید حزب همه سلطنتطلب هستند؟ آیا عملکردهای حزب این باور را در شما تقویت کرده است؟
یا اینکه حمایت از کاندید پادشاهی ما برای آینده ایران، که سخنانش را هم جمهوریخواهان آزاده ایرانی قبول دارند شما را به این نتیجه رسانده است.
با این شاهزاده ای که من میبینم در ایران سلطنت برنخواهد گشت، بلکه در یک شکل پادشاهی، لیبرال دموکراسی در این نهادینه خواهد شد. همان لیبرال دموکراسی که در برنامههای شاهزاده و این حزب همیشه باگو شدهاند و میشوند.
آیا خواهان لیبرال دموکراسی بودن برابر با سلطنتطلبی میباشد؟
اگر بدین صورت است که من سلطنتطلبترین سلطنتطلب هستم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
|
مهران آذرزاده
بیانیه تازه شما در تایید آقای رضا پهلوی را دیدم. این آخرین مورد از این دست است وگرنه موارد متعدد دیگری هم بوده که نشان می دهد پس از درگذشت مرجوم آقای همایون، از اندیشه نو خالی شده اید و به سرعت به سوی سلطتت خواهان گرایش پیدا کرده اید و به آن سو می تازید. افسوس
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
بهمن زاهدی
دورود بر آقای مهدی مفخمی گرامی،
هموند گرامی، در این مکان که ما آن را کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی برای ایران نامیدهایم، هر ایرانی حق دارد نظرات خود را در کمال آزادی و در چهارچوب اخلاق سیاسی مطرح کند و حتا پرسشی را که دارد بیان کند و منتظر روشنگری بماند.
در این مکان دوستان میتوانند حزب را هم با پرسشهای خود به چالش بکشند.
معذرت خواهی شخصی شما از آقای نوریعلا جای خود را دارد ولی پرسش بی پاسخ آقای حق را من از آقای نوریعلا میپرسم و در انتظار جواب خواهم ماند.
سکولار دموکراسی که آقای نوریعلا بیان می‌کند چه تفاوتی و چه نقاط اشتراکی با لیبرال دموکراسی که ما برای آینده ایران در نظر داریم، دارد؟ در کدامین کشور سکولار دموکراسی و فدرالیسم توانسته است جامعه را به پیشرفت برساند؟
حزب بارها اعلام کرده است که «ایران یک ملت و یک کشور» است. اگر دیگرانی بر این باورند که «ایران هزار ملت و هزار کشور» است، هنوز در درک هویت ایرانی خود نتوانستهاند پیشرفتی بکنند، و از نظر من خود را ایرانی هم نمیتوانند بنامند. که متاسفانه کم هم نیستند.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
حق
از چه انقدر برآشفته اید جناب مفخمی!؟ از ملت و ملیت تراشی نوری علاء، یا افشای این حقیقت که ملت و ملیت تراشی او همان خلق تراشی استالین است که حزب توده سرسپرده موظف به پیاده کردنش در ایران شد!؟ اگر نمی دانید، بدانید امروز همان دنبالچه های حزب توده و وارثان فکر استالین هستند که اینبار با حمایت امریکا و اسرائیل و انگلیس بدنبال تکه پاره کردن ایران هستند. اینها برای توجیح موجودیت خود و حزب و شبکه شان، ایران را کشوری ؛چند ملت و ملیتی؛ می نامند و اصرار می ورزند که تبعیض مصنوعی بین این ؛ملتها و ملیتهای؛ ساختگیشان تنها زمانی از بین می رود که فدرالیسم قومی زبانی/فاشیسم در ایران پیاده شود. جناب مفخمی، آیا شما بعنوان یک عضو حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات)، مثل داریوش همایون و این حزب ایران را یک کشور و یک ملت می دانید یا مثل نوری علاء و استالین، ایران را کشوری ؛چند ملت و ملیتی؛؟ آیا در اینمورد با اسماعیل نوری علاء هستید یا با داریوش همایون؟ بفرمایید این ارادت و حمایت غیرتمندانه شما از نوری علاء بابت چیست که انقدر برآشفتید و با گردن کج از او عذر خواستید!؟ بفرمایید اگر ؛ایران چند ملت و ملیتی؛ را از نوری علاء بگیرید چه چیزی برایش می ماند که روی میز بگذارد!؟ بفرمایید نظامی بنام سکولاردمکراسی کجا خواندید!؟
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
جمشاد پرچمشاهی
.... تعداد کثیری از این مهاجران و "فراریان" پس از دو سه سال اقامت در کشور"پناهگاه" خود حتا بطور مکرر در حال رفت و آمد به موطن "اصلی" و "وطن انتخابی" بوده و دیگر سخنی از "تبعيض" و خطرات جانی و حیاتی درمیان نیست. برای اینگونه افراد مساله "تمامیت ارضی" یا تجزیه خاک میهن مطرح نیست؛ برای آنها مهم فقط آنست که راحت به سیر و سیاحت ادامه داده و کسی مزاحم کارشان نشود. من کسانی را می شناسم که در این راستا حتا به کار تجارت و خرید و فروش و دلالی مشغولند و فقط بدنبال سودجویی یا پولشویی اند و به مسائل و بحران های دامنگیر وطنشان بی تفاوت بوده و تنها غم وهم شان گذران زندگی خود بوده و نه برای ایران دلسوزند و نه بفکر نگونبختانی هستند که فرصت گریز از آتش دوزخ یا اعمال به گفته شما "تبعيض" حاکمان رژیم را نداشته یا ندارند!
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
جمشاد پرچمشاهی
جناب نگارنده، تشریح و توضیح شما در باره واژه "علاقه"، کمی ضد و نقیض بنظر می رسد و سوتفاهم ایجاد می کند. آنچه که به "دوست داشتن" و "دوستدار" مربوط می شود کلمات "علاقه" و"علاقه مند" بدان تعلق می گیرند که با "ع" به فتحه یعنی [Alaagheh] تلفظ می شود. لیکن رشته، بند یا ریسمان را در گذشته "علاقه" و به ابریشم باف و امثال آن "علاقه بند" با تلفظ "ع" به کسره یعنی [Elaagheh] می گفتند.
درمورد "تبعيض" هم حالات متفاوتی برای آن وجود دارد: تبعيض نژادی، تبعيض فرهنگی، تبعيض دینی، تبعيض رنگ پوستی، تبعيض زبانی و غیره. کسانی که از وطن خود فرار کرده و به کشورهای دیگری پناهنده می شوند یا به آنجا مهاجرت می کنند، الزاما در تمام موارد بخاطرتبعيضات واردشده برآنها نیست. بسیاری از "فراریان" یا کسانی که بطور موقت یا دائم جلای وطن می کنند، بویژه طبقه جوان، به دلائل گوناگونی اقدام به چنین کاری می کنند. عده ای به خاطرعدم تحمل شرایط موجود و فشارهای مالی و اقتصادی، برخی به دلائل سیاسی و امنیتی و کسانی هم به علت مسائل شخصی و خصوصی. ادامه ...
....ادامه....
|
|
اتحاد ملی برای نجات ایران
ساسان بهمن آبادی
... ادامه
اما امروز تنها سمت و سوی جریانهای سیاسی تعیین کننده نیست. مسأله اصلی پافشاری لجبازانه جمهوری اسلامی در جاه طلبی هسته ایش می باشد که قطعا با هدفی فراتر از برق هسته ایست و عزم جامعه جهانی و قدرتهای جهانی در رویارویی با این بلندپروازی هاست. با توجه به عزم جهانی، انزوای مطلق رژیم در سطح منطقه، وضعیت درونی حکومت و انباشت مطالبات مدنی و جراحت و سرخوردگی عمومی در پی سرکوب خونین 88 و گره خوردن نارضایتی های عمیق اقتصادی کنونی که روز به روز بر وخامت آن افزوده خواهد شد، سرنوشت تنازع جمهوری اسلامی با جهانیان بر سر جاه طلبی هسته ایش کاملاً روشن است.
هنر جریانهای سیاسی از یکسو تلاش برای کاستن از هزینه فروریختن آوار است و از دیگر سو بهره برداری از شرایط در راستای خواست عمومی و پی ریزی زمینه مساعد برای برقراری ثبات، امنیت، پیشرفت و ... که تنها در قالب یک دموکراسی سکولار میسر است.
پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی - عضو حزب پان ایرانیست
....ادامه....
|
|
اتحاد ملی برای نجات ایران
ساسان بهمن آبادی
همه هم و غم اصلاح طلبان حکومتی آنست تا جامعه ایران در انتخاب میان "بد و بدتر" محدود بماند و "خوبها" وارد کارزار سیاسی و ساختار حکومتی ایران نشوند. اساساً موجودیت سیاسی این دست جریانها وابسته به بقای جمهوری اسلامی است.
راستی در حاکمیتی بجز جمهوری اسلامی، جامعه روحانیون مبارز چه جایگاهی خواهد داشت؟ جبهه مشارکت ایران اسلامی که در پی برقراری اسلام ناب محمدی است در کدام رقابت سیاسی پیروز خواهد شد؟ محافل ملی مذهبی که اصول اداره کشور را در آیات و روایات جستجو می کنند با کدام اقبال عمومی روبرو خواهند شد؟ نهضت آزادی که مهمترین حرکت سیاسی اش برپایی نماز جمعه یواشکی در اصفهان است چه حرفی برای گفتن خواهد داشت؟
از اینرو حال و روز اینگونه جریانها، حتی اگر در گوشه زندانهای جمهوری اسلامی باشند، بهتر از نبود جمهوری اسلامی است و بر این پایه می کوشند به هر بهانه، هرگونه حرکت در راستای تحقق مطالبات مردمی را در چارچوب جمهوری اسلامی محدود کنند ... ادامه ...
پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی - عضو حزب پان ایرانیست
....ادامه....
|
|
اپوزيسيون
ا
در زمانیکه کشورهای اروپائی برای مقابله با قدرتهای بززگ متحدمیشوند و حتی در گفتگو هستند تا ارتشی واحد برای جلوگیری از استسمار قدرتهای بزرگ تشکیل دهندعده معدودی جیره خوار بیگانه دم از تجزیه ایران میزنند رضاشاه کبیر بعد از ۱۴۰۰سال تسلط اعراب در لباس مذهب ایرانیان را از جنگ های قبیله ای نحات داد و عده ای میخواهند کشور ایران را مانند افغانستان دوباره به عقب برگردانند و مانند افغانستان لوئیجرگه و جنگهای داخلی راه بیاندازند برای همین ملت ایران بایستی هشیار باشند و باهمبستگی و هشیاری از اینکه بیگانگان برای ماتصمیم بگیرند خودبرای ازادی ایران کوشا باشیم و مانند عده ای تمامیت خواه ملت ایران را به خودی مناخودی تقسیم نکنیم و یا حاضر باشیم با صدام گفتگو کنیم و برای نجات وطن از گفتگو باهم وطن خود ابا داشته باشیم!
....ادامه....
|
|
خرمهرههای غرب
أهنیان
جناب زاهدی به نکته باریکی اشاره کردید که همانا استراتژی ژئو پلیتیک غرب در خلاف جهت رویاهای ملت سازی ست آنهم با قرن ها تاخیر و از روی سر تاریخ. راستی که نشسته بر شاخ بن بریدن و دانه را لپ لپ به خواب خوردن از خرد سیاسی به دور و شگفت آور است مگر آنکه استاد ازل از نهانخانه یک حرف و دو حرف برزبان می نهد تا غیرت ایرانی را بیازماید . زنده یاد همایون بارها گفت که همه ایرانیان بارها به ناگاه و از هیچ جا پدیدار و هسته ایران را نگاه داشتند. دزدانی که میخواهند حواس صاحب خانه را به سگ تازی پرت کنند تا در خانه درآیند کمی دیر رسیده اند.
....ادامه....
|
|
اپوزيسيون
احمد معتمد
پس از مشورت باخانواده مووارد بالاموردتائیید۱۱نفرافرادخانواده است
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
بهمن زاهدی
با دورود،
بعد از اینکه اسامی افراد و سازمانهای که زیر این منشور ناقص کُپی شده را کمی مورد بررسی قرار دادم، به این نتیجه رسیدم که این شورا هم «امام زمانی» میباشد. به افرادی که در حداقل چهل بار بازنویسی (به نوشته آقای دوشکی مراجعه کنید) هنوز آماده ظهور نیستند نمیتوان اعتماد کرد. شفافسازی مورد نظر ما در این منشور دیده نمیشود.
نام سازمان‌ها و افرادی منتشر شده است که فقط این منشور ناقص کُپی شده را بعد از ظهورش امضا کردهاند و نه قبل از آن. آن هم سازمان‌ها ناشناس و به نظر من تک نفره هستند. منفردین امضا کننده هم بیشتر و طبق معمول با نام مثتعار انترنتی پای این فراخوان را امضا کردهاند...
به نظر من بهتر است این منشور کُپی شده را هر چه زودتر به فراموشی بسپاریم، چون نه ملی میباشد و نه مانند یک شورای ملی عمل کردهاند.
زمانی افرادی میخواستند که اندیشه مشروطهخواهی این حزب را به اصلاحطلبان بفروشند، حالا که ما این معامله را نکردیم، میخواهند آن را بدزدند. ولی دزدان بیسوادی هستند که حتا نتوانستهاند به آن چیزکی اضافه کنند که بگویند ما این چیزک را اضافه کردهایم. حتا در تفسیر کردن اندیشه مشروطه خواهی نشان دادهاند که مطلب را هم نفهمیدهاند و بیسودای خود را میخواهند به رُخ ما بکشند.
ای دزد، ای دزد،ای جمهوری اسلامی
هر چه نوشتهام نظر شخصی من میباشد و میتواند با نظرگاههای حزب یکی نباشد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
مهدی مفخمی
به عنوان عضوی از اعضائ حزب مشروطه ایران ( لیبرال دموکرات ) شخصا از آقای نوری علا معذرت میخواهم. نمیدانم بر دوست نا شناس ما (حق ) که در زیر اغلب مقاله های مندرج در سامانه رسمی حزب کامنت میگذارند و بعضا نیز حرف هائی برای گفتن دارند چه رفته است که چنین پریشان گوئی کرده اند. واضح است که نظر ایشان مربوط به خودشان است و مسئولیتی متوجه حزب نمیکند لیکن چون به هر حال بر صفحات سامانه درج شده است و به رسم آزادی بیان و رویه حزب از درج آن چاره ای نبوده است وظیفه عذر خواهی را به گردن میگیرم . با احترام به سامانه حزب و آقای نوری علا.
مهدی مفخمی
....ادامه....
|
|
اول شما امضا بزنید بعد من می‌فرمایم!
یزدان پرست
متاسفانه با نگاهی به لیست امضا کنندگان و نحوه انتشار آن که بدون هیچ بررسی صورت گرفته به نتایج خوبی نمیرسیم, امیدوارم که راه درستی رو پیش بگیرن!!
هرچند که تا اینجای کار گاف های بزرگی دادن
میگن به طرف گفتن این جنگلی که داری میری توش شیر داره و دریده میشي,طرف هم گفت ان شالله که گربه است! هی ان شالله کنان به جنگل رفت و شکار شیر شد!!
حالا ما هم میگیم ان شالله که گربه اس!
اما تو باور مکن
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
شیر و خورشید و تاج
***** بخش پایانی - منشور شورای ملی ناکامل *****
در ضمن به دلیل کارنامه‌های سیاسی بحث انگیز من و دوستانم تا زمانی که شاهزاده رضا پهلوی این منشور را امضا نکنند نمیتوانیم از این منشور پشتیبانی کنیم. دلیل هم ساده است، ما شاهزاده، کارنامه ایشان، استراتژی مبارزه ایشان، و بدلیل موقعیت ایشان؛ ایشان را تنها رهبر سیاسی ملی قابل اعتماد برای تشخیص اینکه آیا میشود از این منشور پشتیبانی کرد یا نه تشخیص میدهیم و به ایشان اطمینان داریم. اگر ایشان این منشور را امضا کردند ما نیز این منشور را امضا خواهیم کرد. به شرط اینکه ماده ۱۱ این منشور شفاف شود، واژه‌های استفاده شده در این منشور توضیح داده شود، فارسی بعنوان زبان رسمی کشور شناخته و به منشور اضافه شود، سرنگونی رژیم و رای آزاد مردم برای تعیین نوع حکومت آینده به منشور اضافه شود.
شیر و خورشید و تاج
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - منشور شورای ملی ناکامل *****
لیست اسامی منفردین و سازمان‌ها را امروز بالاخره اضافه کردند.
اما هنوز مشخص نیست که آیا این منشور شورای ملی ایران، آیا برای بر اندازی رژیم و سپس رای آزاد مردم برای تعیین نوع حکومت است، یا برای تدوین قانون اساسی نظام آینده ایران؟ در هر دو صورت بعلاوه مشکلاتی که قبلاً اشاره شد، جای زبان فارسی بعنوان زبان رسمی کشور نیز در این منشور خالی است.
اگر در این منشور به آزادی ادیان پرداخته شده در نتیجه باید به این مسئله مهم یعنی ( فارسی بعنوان زبان رسمی کشور) هم پرداخته شود.
باید دید این مشکلات را بر طرف میکنند یا نه. زیرا منشور در شکل کنونی برای ما قابل امضا و پشتیبانی نیست.
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
حق
من وقتی به منشوری یا فراخوانی یا شورایی برمی خورم، از رسانه ها و احزاب و شخصیتهای سیاسی جدی و مسئولیت پذیر توقع دارم که به چند و چون و کند و کاو بپردازند و مردم را آگاه کنند. نه اینکه آنها را بدون هیچ تحقیقی منتشر کنند و از خود سلب مسئولیت کنند. احزاب و رسانه ها و شخصیتهای جدی و مسئولیت پذیر باید چشم . گوش و زبان و مدافع حقوق ملت ایران باشند و نه اینکه با انتشار چنین منشورها و اعلامیه ها و فراخوانهایی مردم را گیج کنند و مردم را نسبت بخود بیش از پیش بی اعتماد کنند و مسئولیتهای خود را به مردم محول کنند. // این منشور از یکسو منشور جهانی حقوق بشر را بعنوان یکی از ۱۶ ماده می پذیرد ولی از سوی دیگر برخی از مفاد همان منشور جهانی را بعنوان چند ماده دیگر ۱۶ ماده ای اش تکرار می کند! یا منشور جهانی حقوق بشر را نفهمیده اند و یا مردم را مسخره کرده اند. // کار منشور نویسی اینگونه کار کارشناسان حقوقی و حقیقی باید باشد که در یک پروسه علنی و با مشارکت مردم و نظارت رسانه ها و و و باشد و این در برون مرز کاملا امکان پذیرست. پیش نویس یک قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر هم اکنون لازمست تا جلوی این حقه بازیها گرفته شود.
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
جمشاد پرچمشاهی
از آنجا که نام امضا کنندگان این "منشور پیشنهادی" مشخص نیست - درواقع هر حسن و حسین و تقی و نقی میتواند فراخوانی هایی از این قبیل را منتشر و از اینراه یارگیری کند - دو نکته محتمل بنظر میرسد:
۱- افرادی یا گروهی به تقلید از شاهزاده رضا پهلوی فرصت طلبی کرده و می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند چون متن و محتوای "منشور" شباهت زیادی به سبک و شیوه سخنان ایشان داشته و در واقع آنها می خواهند با این کار چنین وانمود کنند که تنها رضا پهلوی نیست که به مبارزه علیه رژیم کنونی بپا خاسته است.
۲- افراد یا گروه های وابسته به رژیم مذهبی که به منظور کسب و جمع آوری اطلاعات مهم در مورد ایرانیان مخالف رژیم به خارج اعزام شده اند و احتمالا می کوشند اول از طریق امضا، بعد عضویت جعلی و پیوستن به جمع "شورا" و نهایتا شناسایی و انتقال اطلاعات به نهاد های امنیتی داخل کشور اقدام نمایند. بدیهیست که با انتشار چنین محتوایی، وارونه جلوه دادن حقایق به منظور انحراف افکارعمومی بوده تا کسی به برنامه و اهداف آنها مشکوک نشود. دراینجاست که همه باید با هوشیاری تمام گوشی دستشان بوده تا مبادا به دام چنین فراخوانی های کذب افتند!
....ادامه....
|
|
نيروی دافعهء تبعيض
حق
اسماعیل نوری علاء ملت و ملیت ساز در آفرینش تبعیض بین ایرانیان سهیم بوده. بر پایه این تبعیضات مصنوعیش و با فرصت طلبی برای ایجاد شکاف بین جنبش سبز ملت ایران، شبکه سکولارهای سبزش را به موازات آن راه انداخت تا آنانی را که او ؛تحت ستم ملت فارس؛ تشخیص داده را نمایندگی کند و از حقوقشان در مقابل جنبش سبز ملت ؛فارس؛ دفاع کند! خیلی وقاحت می خواهد کسیکه خود ملت ایران را به پیروی از استالین و حزب توده سرسپرده اش به خلقها/ملیت های متعدد تجزیه کرده تا بین ایرانیان اختلاف و نفاق و کینه ایجاد کند تا همبستگی ملی در ایران را که حافظ هویت ملی و تمامیت ارضی ایران است را بخطر اندازد، حالا بالای منبر می رود و از زشتیهای تبعیض سخنوری می کند و راهکارها برای جلوگیری از تبعیض در ایران! استالین برای ایجاد تبعیض ساختگی، برای ایران به ملت و ملیت و خلق سازی دست زد تا ملت ایران را بجان هم بیاندازد. ؛ملت فارس؛ دست ساز او بود که آنرا دیوی جلوه می داد که پدر دیگر ؛ملتهای؛ ایران را درآورده و حق ؛ملل تحت ستم ملت فارس؛ است که خود را رها کرده و جمهوریهای مستقل شوند. حال اسماعیل نوری علاء به پیروی از استالین ملت و ملیت سازی و تبعیض ساز مصنوعی، برایمان بالا منبر می رود و از زشتیهای تبعیض و راهکارها برای رفع آن تبعیضات مصنوعی حرف می زند!
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
ایرانی
بخش ۳: در پایان و در همین نگاه نخست، مقایسه منشور و اساسنامه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) با انشایی که حتی نمی دانیم چه کسی آنرا نگاشته، ارزش تلاش های شادروان همایون و ارکان و اعضای حزب را بیشتر روشن می کند. علی القاعده، رسیدن به آزادی دموکراسی، حقوق بشر، عدم تمرکز، اقتصادی پویا و هر آنچه آرزوی هر ایرانی است، نه یک شبه ممکن است و نه با انشاء نویسی شدنی. شورای ملی ایرانیان، در وحله اول، شخصیتی ملی را طلب می کند و گروهی آگاه به مسائل تئوری و برنامه ریزی عملی معطوف به دانش. در این میان، به نظر می رسد، کپی کردن بخش هایی از اساسنامه و منشور حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و اضافه کردن بخش هایی دیگر و یک انشای پر از تناقض نگاشتن، دوای درد امروز ایران نیست. در مقام قیاس، آنچه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در اسناد رسمی خود بیان می کند، بسیار فراتر از منشور پیشنهادی است. از سویی شخصی ملی را کاندیدای مقام پادشاهی می داند و از سوی دیگر با تعریف درست و دقیق واژه ها، برنامه ای عملی را پیشنهاد می دهد. ارائه پیشنهاداتی از این دست (مانند منشور پیشنهادی شورای ملی) هرچند کار بدی نیست، اما به شرط آنکه اصول، پرنسیپ، دانش و هر آنچه لازمه عنوانی ملی است را در خود جای داده باشد.
پاینده ایران
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
ایرانی
بخش ۲: مشکل عمده ای که در متن این بیانیه وجود دارد، همانطور که هموطن گرامی شیر و خورشید و تاج قلمی نمود، عدم تعریف واژه هاست. تا زمانی که معنای دقیق هر واژه معین نگردد، برداشت های متفاوت از آن ممکن است. مانند اینکه آقای دوشوکی در پی نوشت این منشور می نگارند، حق! ما را بدهید، نامش مهم نیست!. آنچه در این منشور آمده است، بندهای آن یکدیگر را نقض می گنند، به عنوان مثال صحبت از عدم تمرکز می شود، اما گسترش بهداشت و آموزش را بی تعریفی درست از این واژه ها به عهده دولت می داند!، ظاهرا نویسندگان منشور، تفاوت های مابین دولت رفاه و سیستم اداری عدم تمرکز را نمی دانند و از یک دولت رفاه، توقع در پیش گیری سیاست عدم تمرکز را دارند!.
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
ایرانی
با درود خدمت دوستان، کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران
بخش ۱: هر دم از این باغ بری می رسد!، افراد و سازمانی مجهول الهویه، انشایی پر از تناقض می نویسند و نام آنرا می گزارند منشور پیشنهادی شورای ملی ایرانیان، کدام شورا؟ هویت اعضای آن؟، وزن سیاسی هر کدام از این افراد مجهول الهویه چیست؟ آیا شورایی که نام ملی را یدک می کشد، عنصری ملی را نیز در درون خود دارد یا خیر؟. چگونه می شود برنامه! و منشور کسی را پذیرفت که حتی از قرار دادن نامش در زیر دست پخت پر از تناقض خودش ابا دارد؟ بنابراین، اولین شرط انجام اقداماتی از این دست، وجیه المله بودن و داشتن وزن ملی برای کسانی است که شورای اینچنین را تشکیل می دهند که اگر به اعتماد به ناشناسان باشد، شورای مجهول الهویه راه سبز امید نیز وجود دارد!
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
سیامک شوروی
با درود!
این دیگر از آن شوخیهای کمیابی است که تلخی اش را به این آسودگی نمیتوان بر خود روا داشت! هنگامی که این شوخی را خواندم و نامی در زیر آن ندیدم به این گمان که انتشار نام ها به گونه ای از یاد رفته است بر آن شدم که پژوهشی کنم تا ببینم چه کسانی در پشت چنین منشور بزرگی که در یک برگ نوشته جا میگیرد، هستند و یا پشتیبانی اش میکنند. همانگاه نوشته بهمن گرامی را دیدم و پس از خواندن آن شیرفهم شدم که هدف از این نوشته گردآوردن نام های دیگران است و نه شناساندن خود این کسان (و شاید یک فرد). بیگمان این نیز بگذرد اما تلخی اش به این آسودگی ما را رها نخواهد کرد.
با درود دوباره!
سیامک شوروی
سوئد
....ادامه....
|
|
منشور پیشنهادی شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد
شیر و خورشید و تاج
چند نکته کوچک در مورد این منشور (دوباره) بی امضا...
۱- در منشور یک شورای ملی، سرنگونی رژیم و رای آزاد ملت برای تعیین نوع حکومت آینده باید بعنوان یکی از اهداف این شورا بصورت روشن و شفاف گنجانده شود. این بحثی نیست که در پسوند و پیشوند و توضیحات گنجانده شود.
۲- ماده ۱۱ و ۱۵ این منشور در کنار یکدیگر و جدا، مبهم است و جا را برای بحث و از آن مهمتر تعبیر باز گذاشته. بوی فدرالیست بمشام می‌خورد.
۳- منشور باید از یک واژه نامه برخوردار باشد که هر کسی واژه‌ای را آنطور که دوست دارد تعبیر نکند. مثلا وقتی می‌گوید عدالت آموزشی و تسهیلات آموزشی بدون توضیح دقیق در را برای تعبیر باز میگذارید که حزب‌اللهی بگوید بر طبق "عدالت و تسهیلات آموزشی" ما میخواهیم در مدارس و دانشگاه کلاس فلسفه حزب‌الله را درس دهیم و آموزش‌های عملیاتی و و و ... حالا بیا و توضیح بده که بابا جان منظور از عدالت آموزشی درس ترور نبوده... در نتیجه توضیح واژه‌ها برای جلوگیری از شیطنت شیاطین لازم است.
این منشور مشکلات دیگری هم دارد که فعلا به همینجا بسنده می‌کنیم. تا منشور بعدی...
اعتبار یک منشور ملی به چاپ آن نیست مانند اسکناس‌های بی اعتبار رژیم. این ملت به منشور شورای ملی بی امضا نیاز ندارد به رهبران ملی قابل اعتماد احتیاج دارد.
....ادامه....
|
Make irancpi.net you start page | 
Add irancpi.net in you favorites