آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
شهرام آريان
(پاسخ به همميهن «شهرام» - بخش ۳)
در پايان يک خواهش خصوصی نيز دارم. به شيوهی قيچی قيچی و پامنبری (با واژگانی بسان «بدبخت»)، که خواننده را به ياد سخنگفتن آيتالله خمينی میاندازد، سخن نگوييد. اين شيوه درخور يک ايرانی نيست. شيوا و آشکارا سخن گوييد، والا سخن گوييد، تا ديگر پارسیزبانان راستکردار نيز از شما بياموزند و والايی بگسترد.
....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
شهرام آريان
(پاسخ به همميهن «شهرام» - بخش ۲)
پ) راهکار درست سياسی «جدايی نهاد دين از نهاد کشورداری» است. اما اين به آن چَم (معنی) نيست که نبايد ساختارهای دينی در کشور را بررسی کرد و سنجيد و اگر نياز بود حتا به سرزنش گرفت. (بويژه که دينی با شمشير بر سر مردم ايستاده باشد)
ت) اينکه مردم میخواهند کدام دين را برگزينند، اين کار من و شما نيست. ما اينجا بررسیهای واکافتانه میکنيم. خود بنده برای آگاهی شما بیدين هستم (نياکان من البته شيعيان بسيار ستبرباور بودند) و اينکه دين مردم به خودی خود کدام است در ميدان انديشهی من نيست.
(اما برای يک بررسی درست و رسا بايد گفته شود که اين يک دادهی شناختهشده است، که سدهاهزار ايرانی از کشور گريخته به مسيحيگری و به زرتشتيگری گرويده اند و اين نشان میدهد که با دين اسلام دشواری بنيادی دارند.)
ث) تنها چيزی که ايران امروز نياز ندارد يک «انقلاب» است. کسی از شما نخواسته انقلاب کنيد. همان يک «انقلاب شکوهمند» برای هفت پشت کشور ايران، که اکنون در تنفروشی دختران تنگدست و در آستانهی گسلش بسر میبرد، بس بود. از شما خواهش میکنم بجای انقلاب تا میتوانيد بخوانيد و بيانديشيد.
....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
شهرام آريان
(پاسخ به همميهن «شهرام» - بخش ۱)
با درود بر همميهن گرامی شهرام،
داستان به آن آسانی و سياهسفيدنگری که شما میپنداريد نيست.
الف) از ديدگاه بررسی دانشگرانه در اين نکته هيچ گمانی نيست که دينهای ابراهيمی، از همه آشکارتر اسلام، به سوی کنترل سياسی هَمبودْمان (جامعه) چنگ میاندازند، و مردم، تنها با کوشش بسيار، میتوانند دست آنها را از دستگاه کشورداری کوتاه داشت (برای نمونه بسنجيد جنگ سیساله را برای جدايی نهاد دين از کشورداری در اروپا: ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸).
دينهای ابراهيمی بسان «دين» (برای نمونه دين بودايی) کار نمیکنند بلکه بسان ايدئولوژیهای همهچيزکنترلکننده، با يک گرايش بسيار درشتخوی به «خويشبرترپنداری» و «خوارپنداشت هرگونه دگرانديش».
ب) شما اگر بخواهيد آزادی و مردمسالاری به ايران آوريد، بدون آنکه زيرساخت فرهنگی کشور را دريافته و کاستیهای آنرا بررسی کرده باشيد، کوششهای شما بیهيچگمان شکست خواهند خورد؛ هراندازه هم که شما نيکخواه بوده باشيد. راهکار درست تنها برپايهی بررسی درست و گسترده کامياب میشود.
....ادامه....
|
مرگِ الله اکبر
عرفان
نکته دیگری که به ان اشاره فرمودید هم درست است با این تفاوت که من فکر میکنم قضیه بسیار فراتر همزیستی مسالمت امیز با اسرائیل است و سیاستمداران سرسپرده و حلقه به گوشی چون کرزای بیش از ان که به منافع ملی خویش بیاندیشند به تامین منافع اربابان میاندیشند تا جایگاه خود را در قدرت کماکان مستحکم ببینند.
البته یک نکته را لازم میبینم که به ان اشاره کنم و ان اینست که خاورمیانه بدلیل وجود منابع نفتی سرشارش که همانند خونی که در رگ جاری است غرب به ان نیاز دارد و از طرف دیگر بدلیل افیون تروریستی و افراطی اسلامی و همچنین صدور تروریسم بین المللی همواره غرب را بر ان داشته که موذیانه پتکش را بر سر انها بکوبد به همین روی ما باید نقاب غرب ستیزی را برداریم و با خرد گرایی و سیاست های ناسیونالیستی و مسالمت امیز خود با منطقه و جهان حساب خود را از جمهوری تروریستی اسلامی جدا کرده و خود را بعنوان یک ملت فرهیخته و مسالمت جو به جهان ثابت کنیم.
پاینده ایران ....ادامه....
|
مرگِ الله اکبر
عرفان
درود بر اقای زاهدی گرامی
اقای زاهدی گرامی این مقاله شما حقیقتا زیبا و دارای نکاتی قابل تامل بود که شما بدرستی به ان اشاره کرده و به زیبایی انها را با هم مرتبط ساختید.
همانطور که شما فرمودید الله در زمانی که کعبه بت خانه و شرابخانه اعراب و کاروان های تجاری بود به جهت بزرگ بودن و قدمتش محبوب ترین بت نزد اعراب بود به طوری که نام پدر محمد " عبدالله " بود یعنی بنده الله حال حکایت اسمانی شدن الله و الله اکبر شدن ان حدیث مفصل است و در این سطور کوتاه نمیگنجد. اما نکته مهم و حساسی که به ان اشاره فرمودید نقش نفت در سرنوشت ما ایرانیان از یک طرف و نقش بردگی سیاسی از طرف دیگر میباشد که من هم کاملا با ان موافقم. نقش نفت از ان جهت که تاریخ معاصر ما را دستخوش تحولاتی زیانبار و اصفناک کرده و کماکان نیز تحت تاثیر ان قرار گرفته ایم بسیار حیاتی و مهم است . شاید دیگر نیازی به این توضیح نباشد که شاه فقید برای خودکفایی نفتی از یک جهت و ایجاد توازن قیمت برابر با تورم و عرضه کالاهای غربی و در نتیجه بالا بردن غیر منتظره قیمت نفت از جهت دیگر دنیای غرب را بر علیه خود شوراند اما صد حیف که ما قدر این اقدامات وطن پرستانه و ملی گرایانه را ندانسته و هنوز اندرخم یک کوچه ایم و ان کربلای 28 مرداد است. ....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
شهرام
شما چه قدر بدبختید و ما چقدر بدبخت تر که شما ها دارید برای ملت انقلاب میکنید اخه بی ....ها اگر ملت با اسلام مشکل داشت که تغیر دین میداد نه تغیر حکومت ما با حکومت مشکل داریم که در جامه اسلام نقش بسته است اگر توهین های شما به اسلام نبود خیلی وقت پیش انقلاب شده بود میترسیم انقلاب کنیم شما بدتر از اونا باشید پس انقدر به اسلام توهین نکنید ما با اسلام مشکلی نداریم ....ادامه....
|
مرگِ الله اکبر
شیر و خورشید و تاج
مردم ایران در حال عبور از چهار راه "هویت" هستند. این ملت سه راه را امتحان کرد، راهی که به مکه، به مسکو، و راهی که به منافع و سیاست بازیهای غرب از طریق عوامل آنها در ایران ختم شد.
راه چهارم، بازنگری به خود، خود شناسی، و در آغوش گرفتن و پذیرفتن اصل است. که کم کم این نگرش نوین ایرانیان به خود و اصل دارد در جامعه جا باز میکند. به همین دلیل است که بسیاری که هنوز پرچم سه راه قبلی را در دست گرفتهاند، از خیزش آخر ملت نگران هستند، و خود را به هر دری میزنند که این ملت جرات خیزش دیگری را به خود ندهد.
آنها میدانند، روزی که این ملت با شعارهای ایرانی و ملی پا به میدان بگذارد، در واقع اعلام تولدی دیگر برای ایرانزمین را میکند و با آن کار، خود را از دست ۱۴۰۰ سال سر در گمی نجات خواهد داد، خود را از نفوذ مارکس و لنینها نجات خواهد داد، و از نفوذ سازمانهای اطلاعاتی / سیاسی که زیر چتر احزاب و سازمانهای اجتماعی در میان ملت رخنه میکنند، از آن پس، با چشمان بازتر خود را حفاظت خواهد کرد.
زمانی که برای ملت اهمیت اصل و افتخار به هویت آشکار شود، راه گذر از این رژیم و حامیانش، و راه رسیدن به آزادی و استقلال و پاس نگاه داشتن اندوخته ها نیز روشن خواهد شد.
شیر و خورشید و تاج ....ادامه....
|
مرگِ الله اکبر
وجدانی
جناب آقای بهمن زاهدی در این مقالۀ افشاء گرانه و بسیار روشنگرشان بر نکته ای بس مهم و در عین حال حساس انگشت گذاشته و موردِ توجه قرار دادن آنرا به چالش طلبیده اند. آقای بهمن زاهدی بخوبی و به حق میان آخوندِ سالوس و مارمولک صفت از یک طرف و یک روحانی واقعی که دین اسلام را بازیچه و وسیلۀ سود جویی، تفوق طلبی و صرفآ تکیه زدن بر اریکۀ قدرت قرار نمی دهد، فرق میگذارد و هر دو را یکی نمیداند. کیست که نداند برادران زاهدی و بویژه آقای دکتر نادر زاهدی چقدر در جهت حمایت از آزادی و نجات روحانی بزرگواری همانند آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی که سالیانِ زیادیست در همین جمهوری اسلامی تحت انواع شکنجه ها و آزار و اذیت ها قرار دارد، تلاش نموده و فعالیها کرده اند. ملت ایران حسابِ ملایان و آخوند های قدرت طلب و سیاست زده را از حسابِ اشخاصِ به تمام معنا روحانی مثل آیت الله کاظمینی بروجردی جدا کرده و برخوردش بااین دو یکی نبوده و نخواهد بود. همین ملت تکلیفِ آن آخوندهایی که "از اسلام استفادۀ ابزاری" نموده و بر گُردۀ مردم سوارند و از جلادانی همانند خویش حمایت می کنند را در فرصت و زمانِ مناسبی مشخص خواهد کرد. آن آخوندهای سالوس و ضد بشر در ایران نباید مأمن و پناهی داشته باشند و در آسایش زندگی کنند و در عوض ملت در عذاب و عُسرت باشد! ....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
وجدانی
امروز اصول و مبانیِ مترقی و دینامیک مشروطیت که نهایتآ روزی نه فقط بخشی بلکه تمامی آنها در ایران حاکم خواهند بود و از طرف دیگر حُب وطن، به اغلب ماها این اجازه را داده و میدهند مدام و در هر فرصتی برای پیشرفت و تعالی میهنمان کوشش نموده و از هیچ تلاش و قدمِ مثبتی هر چند کوچک روی گردان نباشیم. کسی در اینکه بیگانگان و اجانب، انگلیسیها به مراتب بیشتر، فقط و فقط در فکر منافع خویشند شکی ندارد و لیکن امید به اینکه اکثر ایرانیان نیز چنین بوده و سربزنگاه وطن پرستی خود را نشان داده و میدهند، ما را بر آن وامیدارد تا یأس و سرد دلی را از خود دور کنیم و بخصوص در چنین اوضاع و احوالی که فقط همدیگر را داریم از یکدیگر طلبِ کمک و یاری بنماییم. این امر برای من از اهمیت بالایی برخوردار است و همیشه بر آن اصرار نموده و خواهم نمود. لذا بار دیگر در خصوص معضلاتی که در کامنتهای قبلی ذکر گردید از ایرانیان فرهیخته و اندیشمند طلب مدد و رهنمون مینمایم. ....ادامه....
|
شیر و خورشید و تاج
به هم میهنان پیشنهاد میکنیم مصاحبه امروز (دوشنبه سیزده شهریور ماه ۱۳۹۱ برابر با سوم سپتامبر ۲۰۱۲) شاهزاده رضا پهلوی با رادیو اسرائیل را با دقت گوش دهید.
این مصاحبه هم اکنون در سایت رادیو اسرائیل موجود است http://www.radis.org و در روزهای آینده در سامانههای اینترنتی شاهزاده نیز موجود خواهد بود. ....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
بهمن زاهدی
با دورود،
نویسنده این مطلب طرفدار سرسخت دکتر مصدق میباشد (از مطالبی که می نویسد مشخص است). برای آنها هر که با آنها نیست خیانتکار است.
ما باید از تاریج بیاموزیم و نه آنکه آن را تکرار کنیم. قرار دادن این نوشته در این مکان فقط برای روشنگری میباشد. نه تغییر تاریخ (که تغییر دادنش غیر ممکن است) کار ماست و نه تفسیر آن. اگرها و شایدها زیاد هستند آنچه در آن کمبود داریم «حقیقت» است که ما بدنبال آن هستم نه چیز دیگری.
اگر کمی تحمل کنیم، خواهیم دید که کار رادیو و تلوزیونهای بیگانه، از روز اول تامین منافع ملی کشورهای مطبوعشان بوده است و نه دلسوزی برای کشوری به نام ایران.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
حق
ما نه مبارزه بلدیم و نه منافع ملی سرمان می شود! فقط بلدیم زانوی غم بغل کنیم و بنالیم و همه تقصیرها را بگردن دیگران بیاندازیم و هیچ مسئولیتی در قبالش نپذیریم. هزار جور کربلا برای خود ساخته ایم تا مرثیه بسراییم و به سینه بزنیم و گریه کنیم و لعن و نفرین به شمر و یزید بفرستیم! کربلای حسینی، کربلای ۲۸ مرداد، کربلای بی بی سی،... ما مثل بچه هاییم که بستنی مان را دزدیده اند و کارمان شده بدنبال ننه و بابایی گشتن و گریه و زاری کردن و انتظار داشتن که بروند حق مان را از دزد بگیرند و یک بستنی تر و تازه هم برایمان بخرن. آپوزیسیون و رسانه های ما مثل بچه های لوس و ننری اند که انتظار دارن یکنفر پیدا شود و یک بستنی کف دستشان بگذارد و انقدر دنیا خوب و اخلاقی هم باشد که کسی هم بخود اجازه دزدیدنش را ندهد! آپوزیسیون و رسانه های ما رفتارشان بچه گانه است ولی ادای بزرگترهای ما را درمی اورند! نه خودشان در این سه دهه فرصتی ایجاد کردند و نه از فرصتهایی مثل جنبش سبز که مردم ایجاد کردند توانستند استفاده کنند! کجا احزاب انگلیسی و بی بی سی مثل احزاب و تلویزیون پارس ما فکر و عمل می کند!؟ آیا احزاب و رسانه های ایرانی اند که فرق آپوزیسیون و تروریست، و منافع ملی را نمی فهمند یا احزاب انگلیسی و بی بی سی؟بجای فحاشی به انگلیسیا ازشان یاد بگیریم ....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
حق
کدام خیانت، جانم!؟ اگر هنوز باد نگرفته ایم که منافع ملی و حفظ آن چیست و در این راستا سیاست کشوری مثل انگلیس نسبت به غیرخودش کاملا بی پدر و مادرست، لیاقت کشورداری را که نداریم هیچ بلکه برای نجاتش هم در خم یک کوچه ایم! آنچه در آخر این نوشتار خیانت انگلیس امده است در واقع خدمت انگلیس به خودش بوده و حفظ منافعش. اگر اینکار را نمی کرد خیانت به انگلیس محسوب می شد و چون این کشور در ۵۰۰ سال اخیر فرق خدمت و خیانت به منافعش را خوب می فهمد هنوز سرزنده و قدرتمندست. آنچه از منابع زیرزمینی ندارد را با استفاده از مغزش جبران کرده تا هم آن منابع را بدست آورد و هم آنها را بطور دراز مدت نگهدارد. سیاسیون این کشور سده هاست که هیچ احساس مسئولیتی نسبت به هیچ کشوری بجز خود نداشته و معتقدند هر کشوری باید وکیل مدافع خودش باشد و اگر می تواند منافعش را گسترش دهد حتی اگر این به قیمت منافع دیگر کشورها باشد. طرز تفکر انگلیس:- مگر من مادر و پدر و خواهر و برادر ایرانم؛ شما ابلهید و منافع ملی سرتان نمی شود و خودتان آنرا بما/مفت می دهید؛ بعدش هم فقط بما فحش میدهید؛ اگر عرضه داشتید ۳۴ سال رژیمتان دوام نمیاورد و تا حالا یک اپوزیسیون و یکی دو رسانه استخواندار رژیم تان را از پا دراورده بودند. شما به خائن خارجی نیازی ندارین ....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
وجدانی
اگر خیانت صورت نگرفته بود؛ (۲)
...اما افسوس و هزاران افسوس که چنین نشد و هنوز که هنوز است اغلب رسانه ها و بنگاههای سخن پراکنی، چه بسا حتی ایرانی، در رساندن اخبار و گزارشات مهم و سرنوشت ساز برای ایران و ایرانی کوتاهی کرده و توجه عموم را به مسائلی جلب می نمایند که در مرتبۀ چندم از اهمیت قرار دارند. ای کاش کار به همین جا ختم میشد و همصدا با دروغ پردازان و توطئه چینان بیگانه و بیگانه پرست نمی شدند و آیندۀ کشور را اینگونه در هاله ای از ابهام قرار نمیدادند، اما شوربختانه چنین نیست و در پاره ای از موارد بعضی از رسانه های باصطلاح ایرانی گوی سبقت را در فرافکنی و دروغ پردازی از دست رسانه های بیگانه در ربوده اند و اسبشان در این بازی خطرناک و بد عاقبت چهار نعل پیش می تازد. تقاضای عاجزانه و ملتمسانه ای که از ایرانیان سلحشور و وطن پرست هست اینکه فکری برای بر طرف کردن و از بین بردنِ اینگونه معضلات و کاستیها بنمایند و در پی چاره جویی بر آیند. بسیار خوشحال خواهم شد نظر، طرح و پیشنهادِ هموطن گرامی جناب "شیر و خورشید و تاج" و دیگر ایرانیان فرهیخته و اندیشمند را در این مورد بدانم. ....ادامه....
|
رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
وجدانی
اگر خیانت صورت نگرفته بود؛ (۱)
در بند پایانی مطلب فوق چنین آمده است: »»... كارشناسان نظامی بی طرف و نگارندگان تاریخهای نظامی به صراحت نوشته اند كه ""اگر"" خیانت اواخر آگوست در ایران صورت نگرفته بود، در آن زمان شوروی و انگلستان آن نیروی اضافی را نداشتند كه بتوانند از عهده ارتش ایران كه با انضباط سخت آموزش دیده بود برآیند،...««
در طول تاریخ سیاسی ایران و علی الخصوص در قرن بیستم میلادی شاهد بسیاری از این گونه ""اگر"" ها بوده و هستیم: اگر غائله خراسان پیش نمی آمد، اگر شورش سعادت خوزستان نمیشد، اگر جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران معروف به جمهوری سرخ گیلان بوقوع نمی پیوست، اگر فرقه دموکرات آذربایجان پیش نمی آمد، اگر دولت آزادیستان تشکیل نمی دادند، اگر نظام جمهوری اسلامی به قدرت نمی رسید و اگر و اگر های دیگری از این قبیل. در سرنوشت ایران و ایرانی اگر این اتفاقات نیفتاده بودند و رسانه ها درست انجام وظیفه می نمودند بالطبع و بتحقیق بر میهنمان امروز سیاهی و بلا حاکم و مستولی نمی شد...
....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
شهرام آريان
دينهای ابراهيمی از آغاز ايدئولوژیهای توتاليتر سياسی بوده اند، با رنگ دينی (در ميان شان البته مسيحيگری کمی کمتر و اسلام از همه بيشتر).
آن دين که پا به ميدان سياست مینهد، و در آن راه حتا لشگرکشی کرده، آدم کشته، و خود را به ديگران برمیزوراند و زندگی همگانی و سياسی انسان را میخواهد کنترل کند، بايد توان شنيدن سنجش و سرزنش هم داشته باشد. اگر میخواهد پاک و ارجمند بماند بايد خود را يکسره از سياست کنار کشد.
تا هنگاميکه چنين نکرده، میبايست آمادهی سنگينترين و سرسختترين چالشها باشد. انسانها آن حق را دارند که در برابر ايدئولوژیهای زورگو و آدمکش با همهی ابزار درايستند.
....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
بهمن زاهدی
زمانیکه اعلام میکنند که سیاستشان مانند دیانتشان میباشد و زمانیکه دین ایدئولوژیزده شود. میتوان خدای سیاسی شده را هم زیر سوال برد. اگر این عمل را روشنفکران دینی انجام نمیدهند، نمیتوانند از دیگران توقع داشته باشند که به ادیان، مانند گذشته احترام گذاشته شود.
شما برای نقد سوسیالیسم از تاریخچه و عملکردههای آن ایدئولوژی استفاده میکنید تا بتوانید آن اندیشه را نقد کنید.
برای نقد اسلام چه باید بکنیم؟
ساکت بمانیم تا به نام الله و یا فاطمه، زهرا، نقی و تقی یا هر شخص دیگری به جوانان کشورمان تجاوز جنسی شود و ما به ادیان ابراهیمی احترام بگذاریم؟ به نظر من باید ابزاری به نام «اسلام» را که در دست ملایان برای فریب دادن مردم بکار میرورد را نقد جانانه و واقعیتگرانهای بکنیم تا هنوز ایرانی وجود دارد. فردا دیر است! برای آخوندها ایران ارزشی ندارد که بخواهند از آن دفاع کنند. برای ما ولی ایران ارزشی بالاتر از اسلام و ادیان ابراهیمی دارد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
تک و تنها در میان 120 مهمان
جمشاد
برای نظام و سران رژیم جمهوری اسلامی مهم نیست که چه کسی و کجا و چه چیزی را بگوید؛ برایشان فقط مهم بود که ۱۲۰ کشور در این نشست شرکت کرده و به ویژه اینکه ریاست دوره ای سه ساله کشورهای غیرمتعهد را برعهده گرفتند و حالا میتوانند با آن "پز" بدهند.
همه می دانند که یکی از مهارت های رژیم دینی درایران تحریف و تغییر سخنان و سخنرانی ها از طریق رسانه های درونی و وابسته به رژیم می باشد که دراین کار ید طولایی دارند. مگر نه اینکه بخشی از سخنان رئیس جمهور جدید مصر، محمد مرسی، را به سلیقه خودشان تغییر و تحریف نکردند که مترجم اعتراضات مردمی علیه رژیم "سوریه" را به "بحرین" و عبارت بیان شده "بهار عربی" از جانب مرسی را به "بیداری اسلامی" برگرداند!؟
حالا باید منتظر روزهای آینده بود که سران رژیم مذهبی و رسانه های وابسته به آن، همه سخنرانان منتقد را خائنان، جاسوسان صهیونیسم، مزخرف و بی همه چیز وغیره نامیده و یا اینکه متن و محتوای سخنان آنها را به سود و سلیقه خود تعبیر و تحریف کرده و به خورد مخاطبان خرافه پرست خود در نماز جمعه های روز های آینده قالب کنند، غافل از اینکه تمام دنیا از واقعیت ها باخبر شده و درجریان هستند! ....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
مهدی مفخمی
جهت اطلاع مسئولین سامانه رسمی حزب
دوستان ، این آقای الفرد ، نویسنده بی نام و نشان مقاله بالا میتواند حرف خود را در هزاران هزار سایت موجود و یا احیانا در وبلاگی شخصی ، که این روزها ایجادش مانند آب خوردن میباشد ، درج کند و حق آزادی بیان خود را محفوظ بدارد. اینجا سامانه یک حزب سیاسی است و نه فلسفی و آکادمیک. تا بحال کامنت هائی از این قبیل با نام مستعار که به هر حال میشد آن را مستقل از حزب قلمداد کرد ، در پای مقالات دیده میشد. کم کم دارد به صورت مقاله اصلی بنام مثلا الفرد و کامنت مثلا علی در میآید. به حزب مشروطه لیبرال دموکرات (و سکولار) ایران چه که ادیان ابراهیمی را از بالا تا پائین زیر سئوال ببرد. از رخنه گران حکومت اسلامی غافل نشوید. ارادتمند ....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
Joker
راستش من هیچ کدام از ادیان و حتی خدا را قبول ندارم و نظرم هم کاملا معلوم است.به نظر من هیچ فردی کاملا پاک نیست و تمام امامان و ائمه فقط طرز فکرشان با بقیه فرق میکرد ....ادامه....
|
آیا پیامبران معصوم هستند؟ تجاوز داوود نبی به زن شوهردار و سپس کشتن شوهر زن …!
علی
پیامبران که جای خود دارند خیلی وقت ها خود خدا هم کارهایی میکند با ان همه قدرت و منم منم که گناه اتدر گناه هست و بس ....ادامه....
|
از پیامبران و اسطوره های مذهبی تا اکبر گنجی
سیروس
این مطلب واقعا مرا به وجد آورد .فوق العاده است .بهتر از این نمی شد گنجی را تفسیر کرد.ایران تا فرزانگان و قلم بدستانی چنین دارد هرگز نخواهد مرد .باید به حال و اینده خوشبینانه نگریست که ایران دوستان و مشروطه خواهان لیبرال دمکرات بسیارانند در جای جای ایران بزرگ. ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود حدمت شاهین گرامی،
نظر شما در سایت درج شده است، ولی نه زیر مقالهای که به آن نظر دادهاید بلکه در قسمت نظرات آزاد.
برای مقالات درج شده در سامانه شما و دیگران دو هفته فرصت دارید تا زیر مقالات نظرات خود را مستقیم بفرستید بعد از آن مدت تعیین شده نظرات زیر آن مقاله درج نمیشود.
دلیلش هم این میباشد که نویسندگان مقالات برای اینکه برای مقاله خود بیشتر تبلیغ کنند (آن مقاله را داغ کنند) با نظرات اضافی و بیوحتوا مقالات خود را رونق میبخشیدند.
به همین دلیل و به دلیل اینکه در گذشته نمانیم و به حال و آینده بیشتر بپردازیم این کار را انجام دادهایم.
مقاله مورد نظر شما : http://www.irancpi.net/sokhanrooz/matn_229_0.html
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
شاهین
چرا نظر من در سایت درج نشد ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود خدمت ایرانی و حق گرامی،
می خواستم پاسخی بنویسم ولی شما عزیزان از من سریعتر بودید. سپاسگذارم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
حق
شاهین گرامی، مثل اینکه شما تفاوت بین شاه، آنهم شاهان پهلوی، و خمینی و خامنه ای را نمی دانید! یک نگاه به کارنامه های ایندو باید کافی باشد که هر دو را با یک چوب نرانیم. نه شمای جمهوریخواه و نه منه جمهوریخواه حق نداریم که حکم برانیم که ملت ایران پادشاهی می خواهد یا نمی خواهد، جمهوری می خواهد یا نه. من و شما هر کدام یک رای داریم مثل هر ایرانی دیگر و فقط می توانیم رای/نظر خود را بدهیم در هر موردی و نه اینکه قیم وار حکم صادر کنیم که ملت ایران پادشاهی می خواهد یا جمهوری می خواهد. رای ملت و حکم ملت ملت موقعی معلوم و صادر می شود که در ایران آزاد یک رفراندوم سالم برگزار شود و از مردم بپرسد که جمهوری می خواهند یا پادشاهی. بازنده باید حکم صندوق رای را بپذیرد ولی برنده حق حذف یا سرکوبش را نخواهد داشت. بازنده حق فعالیت برای پیشبرد جمهوریخواهی یا پادشاهی خواهی خود را خواهد داشت و اگر روزی بتواند نظر تعداد قابل توجهی از ملت را بخود جلب کند می تواند سرآغاز رفراندوم دوباره ای باشد تا معلوم گردد کدام پیروز می شوند. نه پادشاهی و نه جمهوری هیچکدام ضامن دمکراسی و حقوق بشرند و نه ضامن استبداد. محتوای قانون اساسی مهمست که اگر بر پایه منشور جهانی حقوق بشر باشد ضامن دمکراسی و آزادی خواهد بود. سپاس ....ادامه....
|
ایرانی
با درود خدمت دوستان و سروران
جناب شاهین، برایم بسیار جالب است که شما در ایران زندگی می کنید و از دور دستی بر آتش دارید، اما آقای موبدی را به خوبی می شناسید و جملات ایشان را از بهرید. من در ایران زندگی می کنم و در تمام تظاهرات سال ۸۸ (تا پیش از آن بیانیه کذایی) شرکت داشتم. هدفم هم بازگشت پادشاهی پارلمانی به ایران بود و امروز هم هست. من به واسطه شغلی، با گروه هایی از جوانان الیت جامعه ایرانی هر روز تماس دارم و آنچه شما قلمی نمودید، برایم تازگی داشت. بیشتر به شعار مجاهدین می مانست، شما که بهتر می دانید، شعارشان نه شاه و نه شیخ است. اما شعار من شاه و نه شیخ و انقلابیون ۵۷ است. تازه پادشاهی پارلمانی برای ما هدفی است برای رسیدن به لیبرال دموکراسی، حقوق بشر و سربلندی ایران. البته شمارش فرق این شیخ قجری با شاه فقید نیز در حوصله این کامنت نیست. مشروطه هم عنوان شاه نیست!، لینک مقالات شادروان همایون در همین سامانه موجود است. برای شناخت اندیشه او و دریافتن معنای مشروطه، مفید واقع می شود.
پاینده ایران ....ادامه....
|
حق
با درود خدمت شاهین گرامی، اگر تازه با این سامانه آشنا شده اید مایلم چند نکته را با شما در میان بگذارم. این ستون نظرات ؛کانون گفتمان لیبرال دمکراسی برای ایران؛ نام دارد و هر کسی چه جمهوریخواه و چه پادشاهی خواه می تواند در اینجا نظراتش را بدهد و با دیگران در فضائی کاملا لیبرال دمکراتیک به بحث بنشیند. اینجا نه پادشاهی خواه و نه جمهوریخواه سرکوب نمی شوند و هر کدام حق دارند این سلیقه خود را داشته باشند. من یک جمهوریخواهم و چپ هستم که هم در سایت اخبارروز جمهوریخواه و چپ با مدیر سایت و برخی نویسندگان و فعالان سیاسی و نظردهندگان به بحث می پردازم و هم در اینجا که سایت رسمی حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) است. با تجربه ای که از هر دو جناح داشته ام، فضایی را که این سامانه و این حزب در اینجا ایجاد کرده را خیلی می پسندم و همین فضا را در ایران آینده می خواهم. با آقای موبدی هم در اینجا پیش از رفتنش بحث داشتیم ولی من در او برخلاف داریوش همایون صراحت و صداقت کلام ندیدم. او صبر نکرد تا حرفهایش را در کنگره نهم حزب که تازه تمام شده بزند و درست چند هفته پیش از آن استعفا داد. این کارش برای من بسیار سئوال برانگیز بود و هست. شما قطعنامه کنگره نهم را در همین سامانه بخوانید ببینید بگویید با کجایش مشکل دارید؟ با سپاس ....ادامه....
|
شاهین
مهدی موبدی:شوربختانه پس از درگذشت زندهیاد همایون، تازش به مواضع گذشته حزب آغازید. جریان سلطنتطلب حزب، نابردبار بود و تاب آن نداشت تا کنگره آینده شکیبا باشد تا هر آنچه را میخواست در آنجا "رسمی" و "دمکراتیک" کرده و دستکم، سادهترین پرنسیپهای سازمانی را رعایت بکند.
ما در ایران از دور دستی برآتش داریم اگر نظر ایشان درباره ی افکار غالب بر حزب درست باشد باید به حال حزب مشروطه گریست چون گفته های ایشان به وضوح نشان می دهد افراد درون حزب شناخت واقعی از ایران دهه ی نود ندارند اگر فریاد و اعتراضی را در سال هشتاد وهشت مشاهده کردید این به معنای باز کردن دوباره ی پای سلطنت به ایران نیست
ما شاه داریم و نیازی به شاه جدید با لقب جدید(مشروطه)نیست.اما فرق این شاه با شاه قبلی این بود که این یکی به جای تاج عمامه دارد ....ادامه....
|
اتحاد ملّی بدون خودآگاهی ملّی ممکن نیست
حق
با درود خدمت الاهه خانم بقراط نازنین، می خواهم این خطر را کنم و از شما انتقاد کنم. این نوشتار شما برای توده مردم قابل فهم نیست. من مخاطب شما در این نوشتار را الیت ایرانی می دانم که دارای سواد سیاسی اند و آنچه آپوزیسیون نامیده می شود. سطر سطر این نوشتار شما را باید برای توده مردم ترجمه کرد تا برایشان قابل فهم باشد. اگر قرارست که حاکمیت از آن توده مردم باشد و این مردم باشند که با آگاهی ملی و آنچه منافع ملی ایران است ایجاد تغییر در سرنوشت خود کنند بایستی مخاطب آنها باشند و نه آپوزیسیونی که ۳۴ سالست بجای نجات کشور و ملت ایران فقط و فقط سرگرم جنگ سرد در میان خود بوده است و ملت ایران و کشور را به حال خود رها کرده. اگر مخاطب در همه این ۳۴ سال توده مردم می بودند، خودشان این اپوزیسیون نا مسئول را پالایش می دادند یعنی به تقویت نیروهایی می پرداختند که واقعا نامشان را می توان اپوزیسیون گذاشت که خود بخود نیروهای مخرب در آپوزیسیون را منزوی می کرد. // چگونه می توان ایران را نجات داد و دمکراسی و حقوق بشر در آن برقرار کرد وقتی نیمی از آپوزیسیون به سلاح گرم مسلح است و آنرا دفاع مشروع می نامد و از حمایت معنوی بخش دیگری از آپوزیسیون که سلاح را کنار گذاشته برخوردارست!؟ و اینرا بمردم عادی جلوه می دهند!؟ ....ادامه....
|
گفت آخوندی که ما نان آوریم
ایرانی
بخش 4: خواننده محترم خود قضاوت کند، ما که گفته بودیم این نعلین ارتجاع است، ما که گفته بودیم این اتحاد نامقدس ارتجاع سرخ و سیاه است، ما که گفته بودیم با چراغ دنبال ما می گردید در آینده، ما که ....
شاغلام: قربانت بروم، دیشلمه نیمروزی یخ کرد، این حرف ها را هم که نمی توانی در ستون دوکلمه حرف حساب مجله بچاپی!، پس بیا چیزی بنویس که بشود چاپ کرد.
گل آقا (قب): نگران نباش غلام جان، حرف حساب روی زمین نمی ماند، حتی اگر برای شنیده نشدن، زیر زمین دفنش کنند، روزی برملا خواهد شد.
با یادی از گل آقای ملت ایران
پاینده ایران ....ادامه....
|
گفت آخوندی که ما نان آوریم
ایرانی
بخش 3: ما که مقام گل آقایی باشیم، اگر جلویش را نمی گرفتیم، تا صبح که حرف می زد هیچ چی، بقیه هیکل ممصادق را نیز به سرنوشت یقه اش دچار می ساخت!.
گل آقا (قب): غلام، پدرجان، گفتم، گفتی، گفت!. گفتیم، گفتید، گفتند!
شاغلام: ادبیات تدریس می کنی فدایت شوم؟
گل آقا (قب): نه پدرجان، می گویم همه گفتند و سودی نبخشید. امروز نیز می گویند و سودی نمی بخشد، فردا نیز...
شاغلام: آو....، آنقدر سرمان را گرم کردی که ممصادق با یقه دریده از پنجره آبدارخانه، فرار را بر قرار ترجیح داد!، حالا بیا این قبض آب را از دست ما بگیر تا ما بروریم بقیه اش را هم بیاوریم!
گل آقا (قب): مگر بقیه دارد پدرجان؟
شاغلام: کجایش را دیده ای!، این هوا! قبض آمده از نوع مجانی هدفمندی یارانه ای خدعه ای تقیه ای و ... ....ادامه....
|
گفت آخوندی که ما نان آوریم
ایرانی
بخش 2: ممصادق: لاکن ما ...
شاغلام: آن چاک دهان بی صاحب مرده ات را لحظه ای ببند، خودم به عرض می رسانم. قربانت بروم، بحث از آنجا شروع شد که این قبض آب آبدارخانه مبارکه رسیده، شما که مقام شامخ گل آقایی هستی بفرما، این مبلغ که بر روی آن نوشته شده، هوش از کله آدمی زاد نمی برد؟ حال ما می گوییم آب و برق مجانی کجا رفت، آزادی یقه درانی کجا رفت، این (منظورش ممصادق است!) می گوید خدعه کردم!، تقیه کردم!، (حال او کلمه درست تقیه را به کار برد که ما به جهت رعایت مکارم اخلاق سانسور نمودیم) ای غلط کردی، ای بی جا کردی! قربانت بروم، آن روز که با وعده چای مفتکی، اذناب را به آشوب در آبدارخانه فراخواند، همین شما نبودی گفتی، کتره ای و قضاقورتکی حرف می زند این ملعون؟ همین شما نبودی گفتی با وعده چای مجانی، جانتان را هم از شما می گیرد؟ دیشلمه تو سرش بخورد، امروز با گفتن خدعه کردم، می گوید شما هالو بودید، من هم استفاده کردم! ....ادامه....
|
گفت آخوندی که ما نان آوریم
ایرانی
بخش 1: اندر احوالات روزگار، همین بس، ما که مقام شامخ گل آقایی باشیم، چارشاخ و حیران، لدالورود به آبدارخانه مبارکه، در همان اصناع در، خشکمان زد. حال خواننده محترم ایراد نگیرد که این چه جمله بلندی بود، در آن حال گیرافتادگی، جمله ای بهتر از این ساختنش کار آن حضرتی است که افتد و دانی. قضیه از این قرار (و بلکه آن قرار!) بود که درست در میانه آبدارخانه، شاغلام یقه درانی می کرد و پیش از آن یقه ممصادق را درانیده بود به چه بزرگی!.
گل آقا (قب): غلام!، چه می کنی پدر جان، مگر آبداخانه مبارکه جای یقه درانی است؟
شاغلام: قربانت بروم، مگر در این سال ها که مقام عظمای گل آقایی تشریف داری، چیزی غیر از این عمل از ما دیده ای!؟ عینا" مانند این است که بگویی، غضنفر که مسئول کوبیدن مشت محکم به دهان و همه جای! امپریالیزم است، دست از بوکس بازی بردارد!
گل آقا (قب): حال ماجرا چه بود که ما را اینطور در بدو ورود شوکه کرد؟ ....ادامه....
|
وجدانی
رایزن جدید از زبان رایزن فقید! (۲)
امروز خوشبختانه چنین شخصیتی مسئولیت بس خطیر و مهمی را به عهده گرفته است. رایزن حزب مشروطه ایران بودن کار ساده و راحتی نیست و حداقل این را رایزن فقیدمان ثابت نموده است. اما آنچه که باعث خواهد بود تا دکتر فاطمی با موفقیت و قاطعیتِ هر چه تمامتر در این مقام فعالیت نماید و پیروز شود همانا آن استعدادهایی هستند که داریوش همایون از آنها نام برد و به دارنده شان غبطه میخورد و امروز مجددآ این مطلب در مقاله های جدید ایشان به اثبات میرسد. من فکر نمی کنم که کسی در حزب مشروطه ایران این توقع و انتظار را داشته باشد جناب آقای دکتر شاهین فاطمی دقیقآ و عینآ همانگونه عمل نماید که رایزن فقید این حزب عمل می نمود بلکه بیشتر این انتظار وجود دارد تا در اثر مساعی و فعالیتهای ایشان و نیز مشاورتهای دیگر همکاران و بویژه شورای مرکزی، حزب مشروطه ایران در جهت جامۀ عمل پوشاندن به اهداف و آرمانهای خود حتی بیش از گذشته موفق باشد. بعد از کنگرۀ اخیر و تجدید انتخابات داخلی، این حزب صاحب هیئت اجرایی جدیدی شده است. با شناختی که از اکثر آنان داریم و اینکه اراده و عزمشان در جهت پیش برد اهداف حزبی قرار دارد، پیروزی و موفقیت حزب مشروطه ایران دور از انتظار نیست. ....ادامه....
|