در حاشیه یک گفتگوی نوشتاری
حق
با درود. این نوشتار فرخنده مدرس به غایت سخیف است و هیچ نشانی از تاثیر داریوش همایون بر این خانم در آن دیده نمی شود. به پرونده این ؛تلاشگران روادار؛ در یکسال اخیر که نگاه می کنم هیچی در آن بجز سیاست تخریب و ترور شخصیت حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و شاهزاده از درون نمی بینم. فکر کنم این سیاست حزب توده بود که برای از بین بردن هدف، به درون نفوذ می کرد و با این نفوذ آنرا تسخیر و سپس آنرا بکلی تخریب می کرد. همین روش را رژیم کهریزکی هم همیشه دنبال کرده است. اگر این سیاست را ؛تلاشگران روادار؛ آغاز کرده اند باید گفت که آقایان و خانمها این ترفند دیگر نخ نما شده است و اگر هم برای برخی ایرانیان تازه است ما آنرا برایشان نخ نما خواهیم کرد. اگر این ؛تلاشگران روادارگر؛ دلسوز این حزب و شاهزاده بودند و دغدغه شان ایران و ملت ایران بود بجای این روش و سیاستی که در یکسال اخیر از خود نشان داده اند همانند داریوش رفتار می کردند و نه همانند دشمنان داریوش همایون. داریوش همایون می خواست سر به تن این رژیم نباشد و در ایران یک نظام لیبرال دمکراتیک برقرار شود. تنها زمانی حاضر بود که کنار این رژیم بایستد که نیروهای بیگانه خیال حمله به ایران داشتند و یا به ایران حمله کنند. اینرا با خوردن گوشت مرده مقایسه می کرد که برای حفظ ایران ضروری بود. در همان زمان که اینرا گفت همان ؛اخبارروز؛ ای ها او را به زیر ضرب خود گرفتند و شماتتش کردند که ؛انتخاب سیاه؛ را برگزیده که باعث حفظ رژیم می شود. به مواضع امروزشان نگاه کنید که از دم ؛اصلاح طلب؛ شده اند و دم آنها را می بینند! داریوش همایون فقط در صورت بخطر افتادن ایران بطور موقتی حاضر بود کنار رژیم بایستد و نه اینکه مثل ؛اخبار روزی های تلاشگر و روادار؛ با ؛اصلاح طلبان؛ هم بستر شود. ؛تلاشگران روادار؛ باید توضیح دهند که کجا داریوش همایون سیاستش کوچکترین شباهتی با سیاست اینها در مورد ؛اصلاح طلبان؛ داشت که اینگونه سنگ موسوی و اکبر گنجی و علی تیزقدم را به سینه می زنند؟!
حافظه تاریخی آنانیکه بهتر از منست لطف کرده بمن در مورد نظر بالا یاری رسانند. با سپاس
....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
همایون
درود گردانندگان این سایت
من از عزیزان یک خواهشی دارم و این است که چرندیات و مزخرفات یک مشت خود فروخته راه چاپ نکنید!! بابا ما باید همه جا از دست این انیرانیان بکشیم؟؟!!؟ اینهم شده دمکراسی از نوع ایرانی که هر کس هر اراجیفی خواست باید بگه؟!؟!؟ آخه آزادی بیان و ابراز عقیده هم خودش یک چهار چوب و قوانینی داره!!!! این نشد که هرکی باید دهانش را باز کند و هر مزخرفی را که به ذهنش آمد بیان کند؟!!؟ چون آزادی بیان است؟!؟ اینهم از ما ایرانیان در آمده است!! این را هم به اون دسته از ملا لغاتی ها بگویم که من اصلا نمیگویم که نظر مخالف باید حذف شوید ولی چرندیات بی سر و پا که ما در این 33 سال از جمهوری اسلامی ها، اصلاح طلبان، مصدقی ها، جبهه ملی ها، نهضت آزادی ها، توده یی ها، مجاهدین و دیگر انیرانی ها شندهیم خسته شدهیم!!! این ها 33 سال (و پیشتر از آن) است همان داستانهای بئ سر و ته را نشخوار میکنند و یک کلمه حرف منطقی و حسابی نمیزنند!! خواهش میکمن، استدعا دارم شما که هر کامنتی را سریع چاپ نمیکنید هدأقل از این سخنان بی سر ته کی از روی کینه و خیانت به ایران و ایرانی است پرهیز کنید!! اگر کسی انتقادی منطقی و عاقلانه دارد آدمی گوش میدهد ولی نه این چرندیات دایی جان ناپلونی که 60 سال است گندش در آمده را لطفا چاپ نکنید !!!!!
....ادامه....
|
کاوه یزدانی
با درود به عرفان عزیز و خوانندگان نظرات در کانون گفتگوی لیبرال دمکراسی
نام پیغمبر جرجیس را احتمالا شنیدید . در بین نامهای پیغمبران جرجیس یکی از آنها است . منظور این مخلص در این مطلب کوتاه از جرجیس پیغمبر اصلاح ناپذیران اسلامیسم هستند که خود از پایه گذاران رژیم ننگین اسلامی هستند .
عرفان گرامی سخن از نارواداران و تلاش کردید . نارواداران تا پیش از درگذشت زنده یاد دکتر داریوش همایون ارادت خاصی به نظرات دکتر همایون داشتند و رسانه تلاش افتخارش این بود که آقای دکتر همایون با تلاش گفتگو می کرد . در منشور حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) تاکید شده است که براندازی رژیم اسلامی اولین پیکار برای آزادی ایران و برقراری دمکراسی مبتنی بر منشور حقوق بشر می باشد. ناروادارانی که عضویت حزب را نیز داشتند یا هنوز دارند در پیش از درگذشت دکتر همایون هیچ مشکلی با منشور حزب نداشتند یا ابراز نمی کردند . اما چه شد که این نارواداران بعد از درگذشت زنده یاد دکتر همایون به دامان پیغمبر جرجیس قِل خوردند؟ و همه ادعاهایشان در مدح دکتر همایون فراموش شد ؟ تلاش که بنیاد داریوش همایون را تاسیس کرد . چه شد به دامان جرجیس پیامبر قِل خورد ؟ این آقایان و خانم هایی که خود را روادار می نامند و ادعای شاگردی دکتر همایون از زبان و قلمشان نمی افتاد اگر مایل هستند خوب پاسخ دهند که چه شد که اینگونه روادری را پس از درگذشت دکتر همایون پیشه کردند ؟ ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود خدمت عرفان گرامی،
کمی گشتم و خواندم. اشکالی ندارد که در مورد ما تناقضگویی کنند. از ملیمذهبیها، که کشور را بدست آخوندها سپردند و خودشان به کناری گذاشته شدهاند توقع زیادی نمیشود داشت.
دیگران هم سعی در این دارند که اندیشه مشروطهخواهی را تا سطح سلطنتطلبی پایین بیاورند. این نشان از ترس آنهاست. باز هم یک سلطنتطلب بیشتر از وطنفروش وابسته به جمهوریاسلامی (چه اصلاحطلبش و چه اصولگرایش) ارزش دارد. حداقل یک سلطنتطلب به ایرانی بود خود افتخار میکند. کدامیک از آقایان یا خانمها به ایرانی بودنشان افتخار میکنند!
از چپهای انقلابی هم انتظاری نباید داشته باشیم. قبله آنها هم مانند قبله اسلامگرایان از بین رفته است و سرگردان برای پیدا کردن قبله جدیدی حیران ماندهاند.
آنچه برای ما مهم میباشد نظر مردم به عمل کردهای ما میباشد نه کسانیکه پول میگیرند و مقالات کیلویی مینویسند (یا برایشان مینویسند).
بزرگ ما میگفت: زمانیکه به شما حمله میکنند که در عملکردهایتان موفق باشید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
عرفان
درود بر اقاي زاهدي گرامي
اقاي زاهدي نازنين بنده بقول معروف از طريق گوگل گردي توانستم اين مطالب را بيابم با پوزش فروان از حزب مشروطه ايران (ليبرال دموکرات) شما کافي است نام (حزب مشروطه سلطنت طلبان ) را تايپ و در گوگل سرچ کنيد تا سيل مقالات صادر شده از سوي اقايان دموکرات را ببينيد ولي چيزي که مرا بيشتر ناراحت کرد ناروايي در سايت رواداري و تلاش بود
شاد و سرافراز باشید ....ادامه....
|
کاوه یزدانی
با درود
حضور چندین تشکل و شخصیت ها و رسانه ها در همایشی با هدف آزادی ایران ،حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) ، جنبش ملی ما هستیم ، کنگره ملی همبستگی ، سازمان عقاب ، نهاد مردمی ، تلویزیون شبکه یک یا کانال وان و رادیو صدای ایران وتعداد بسیاری از کوشندگان در رسانه های اپوزیسیون.
دومین همایش همبستگی ملی خلیج پارس
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=G3fdu45xLvE&fb_source=message ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
حق
؛ از چه می ترسید؟! آمدن پادشاهی یا رفتن جمهوری اسلامی؟! ؛ الاهه بقراط
http://www.alefbe.com/Articles/2012/kayhanlondon_19Jan2012.htm
هر بار که در اینجا مطلبی درباره خاندان پهلوی منتشر می شود، سر و کله ی مشتی سرباز فحاش و دروغ بند به خاندان پهلوی در اینجا پیدا می شود. از این پرسش ساده الاهه بقراط سوختند و هنوز هم می سوزند. رضاشاه هر چه بود و نبود و هر چه کرد و نکرد، رفته و در میان ما نیست که گره ای از کار امروز ما بگشاید ولی میراثی که از او مانده و پژوهشهای تاریخی ای که بوسیله تاریخ نگاران مستقل تاکنون درباره او انجام شده، هر آدم بی غرض و مرضی را قانع می کند که بدون او ایران ای نمی ماند تا مدرنیته ای در آن پایه ریزی شود. سرنوشت زنان ایران هم هیچ تفاوتی با زنان در پاکستان و افغانستان امروز نمی داشت. کسانیکه به خاندان پهلوی گیر می دهند یا بیسوادند و یا مغرض. اگر سواد ندارند، بروند و سه دوره قجری، پهلوی و جمهوری اسلامی مطالعه و مقایسه کنند و بعد کلاه شان را قاضی کنند. اگر مغرضند، که مامورند و معذورند و فاقد وجدان و انصاف و جوانمردی. موی دماغ اند و در مقامی نیستند که به کسی ایراد بگیرند چه برسد به اینکه به رضاشاه ایراد بگیرید. اصلا اینها ایراد نیست که می گیرید چون ایراد گرفتن هم کمی انسانیت می طلبد. اینها شغل شان هزار دروغ بستن به خاندان پهلوی است. پرسشی که عنوان و لینک آنر در ابتدای این نظر می بینید را چندی پیش الاهه بقراط از امثال اینها کرد ولی همگی شان مثل موش رفتند در سوراخهای شان و هیچ پاسخی ندادند. اینها از رفتن رژیم خیلی می ترسند و از بازگشت پادشاهی به ایران خیلی بیشتر وحشت دارند. تمام منافعشان وابسته است به ماندن همین رژیم بهرقیمتی. پرسش بسیار خوب دیگری دوستان از این حضرات کرده اند که من دوباره تکرارش می کنم. شماهایی که به رضاشاه "ایراد" می گیرید و انقدر به او دروغ می بندید، بفرمایید که خودتان تا حالا برای ایران چکار کرده اید؟! با اینهمه ادعاهایتان، آن کارنامه های سیاسی تان را رو کنید تا ببینیم اصلا شما انگشت کوچیکه ی رضاشاه بزرگ هم می شوید یا نه!!!
پاینده ایران و ملت ایران
....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
قابل توجه دوستان گرامی :
ماخذ این ویراستار بر گرفته از کتاب سفر نامه خوزستان و مازندران (رضا شاه پهلوی) به قلم خامه فرج اله بهرامی و نشر تلاش می باشد، تهیه و مطالعه این اثر پر بار را به همه ایرانیاران پیشنهاد میکنم .
ارادتمند
خسرو بیت الهی
....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود بر عرفان گرامی،
ناراحت هیچ چیزی نباشد. آنچه مهم به نظر میآید این میباشد که جمهوریاسلامی هیچ غلطی نمیتواند بکند. فاشیسم اسلامی شاید توانسته باشد منافع ملی کشور را به هدر بدهد ولی اندیشه را نمیتواند از ما بگیرد.
اندیشه مشروطهخواهی میتواند جمهوریاسلامی را از بین ببرد ولی جمهویاسلامی نمیتواند اندیشه مشروطهخواهی را از بین ببرد.
این شعار نیست حقیقیتست که جمهوریاسلامی به آن خواهد رسید. دلیلش هم این میباشد که خودشان در حال معرفی کردن این حزب به مردم هستند. تبلیغات منفی در جای خود میتوانند مثبت شوند.
اگر اطلاعات و یا لینکهای بیشتری دارید میتوانید برای من بفرستید. خوشحال میشوم. من هم در چند روز گذشته عکسالعملهای را در چند سامانه دیدم که تا کنون ندیده بودم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
کاوه یزداني از پشت کوه
با درود به جناب عباس-
اینکه رضا شاه که بود و چه کرد و چه کارهای ناپسند یا پسندیده انجام داده است را واردش نمی شوم چونکه این موضوع در حوزه مورخین می باشد که من نیستم. اگر امکان دارد بفرمایید چه زمانی و در کجا تصمیم دارید رضا شاه را بخاطر همه آن کارهایی که کرده محاکمه و مجازات نمایید ؟ آیا به همان اندازه به کارهای پسندیده اش پاداش نیز می دهید یا اینکه در این دادگاه فقط مجازات می کنید . سپاسگذارم و اگر مایل بودید خوشحال می شوم بدانم .
اگر امکان دارد از رشادت های خدمات تان به ایران بیشتر برایمان بنویسد . بنویسید شما برای ایران چند تا آجر روی هم گذاشتید ؟ چند نمونه کوچک را اگر نام ببرید بسیار خوشحال می شوم بیاموزم . نظزتان راجع با دریاچه مازندران و فرار دادهای امروزی چین و فرار دادهای ترکمنچای چیست ؟ در باره بیکاری ها و نا امنی ها و اعدام های رژیم اسلامی و ولایت فقیه علی خامنه ای چه نطری دارید ؟ ....ادامه....
|
عرفان
درود بر کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران
گرامیان امروز بغیر از سایت هایی که معمولا مقالات و اخبار و نوشته های دگر اندیشان را دنبال میکنم سری به دیگر سایتها زدم و گرچه حوصله بر بود اما مقالات زیادی را که ارزش خواندن را نداشتند مطالعه کردم و مایلم که نتیجه ان را خدمت شما دوستان گرام عرض کنم.
شاید بهتر باشد اسمی از سایت و یا شخص خاصی نبرم اما جدا باید به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تبریک گفت که اینگونه توانسته نیروهای نفوذی اش را در بین اپوزیسیون و حتی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) پرتاب کند تا همانطور که شاهد ان هستیم این روزها بخیال خودشان بتوانند با تهمت های ناروا و غیر منطقی اساس حزب را زیر سوال ببرند صد البته انتقاد همیشه جایز و وارد است اما انتقاد با تخریب هدفمند زمین تا اسمان فرق دارد شاید هم من اشتباه کنم بهر حال این برداشت من بود
پاینده ایران ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
حمید
هر کس این مطلب رو بخونه ، احساس می کنه که این سخنان از دهان یک فرد غیر ایرانی خارج شده، که ناگهان از گرد راه رسیده، و از دیدن این هم ایراد خیرت کرده و البته دامن خودش هم از چنین خصلت های ناپسندی پاک است.
در حالی که همین ایشان، در هر گوشه از مملکت از زمین های بزرگ و ارزشمند نمی گذشت و به هر شکلی که بود آنها را به ضرب قدرت به چنگ می آورد.
آیا این مصداق فساد نیست؟ ما ایرانی ها مطابق یک عادت فراگیر چیزی را فساد می دانیم که دیگری انجام می دهد و خودمان با پزی روشنفکرانه به نقد دیگران می نشینیم.
در حالی که آن که می خواهد با فساد مبارزه کند باید حتما از خود شروع کند. این کاری بود که اقای پهلوی از آن طفره رفت. ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
گوئا
بیچاره میدونست با چه ملت عرب پرست .... طرفه ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
جمشاد
آنچه را که رضا شاه فقید در سخنانش در آنزمان بر زبان آورده، بیانگر اوضاع و احوال کنونی مملکت است، با این تفاوت که وی مسئولیت یک اصلاح مهمی را بر روی یک تل خراب و ویرانه برعهده گرفته بود و بگفته خودش این کار شوخی نبود و سرش در حین تنهایی، گاهی در اثر فشار فکر در حال ترکیدن بوده است در حالی که مسئولان رژیم آخوندی، ایرانی آباد را غصب کردند و پس از گذشت تنها سی و سه سال به ویرانی مبدل ساختند بدون اینکه حتا لحظه ای هم سرشان در اثر فشار بترکد. آنها با دزدی و غارت های بی سر وته اموال ملت فقط شکمشان در حال ترکیدن است. رضا شاه و پسرش نتوانستند به این ملت حالی کنند که سیاست و حکومت آخوندی چیزی جز تحجر و عقب ماندگی، خرافات و ذلالت بیش نیست و نباید هرگز به دام اینگونه گرگ های درنده گرفتار آیند که شوربختانه چنین هم شد. حالا باید کسی راه رهایی از این دام را به آنها بیاموزد!
....ادامه....
|
در حاشیه یک گفتگوی نوشتاری
علی
این مقاله با دیدگاههای گذشته نویسنده در تضاد است. جمله زیر فقط از قلم یک اصلاحطلب جمهوریاسلامی در داخل ایران میتواند رد شده باشد.
"بازی کردن با برگ رضاپهلوی در برابر میرحسین موسوی بازی سبکیست"
حال اگر جمهوریاسلامی میرحسین موسوی را مانند آیتالله منتظری تا آخر طول عمرش در حصر خانگی نگاه داشت تکلیف مردم چه خواهد بود؟ نویسنده پاسخی نداده است بلکه فقط برای کوچک نشان دادن آقای رضا پهلوی زیر آبی آخوندی رفته است.
علی از شیراز
....ادامه....
|
تندیسهای تنفر، اسلام رحمانی و مخاطرات امنیتی اسلام سیاسی
سیامک شوروی
با درود بر دوستان و هم میهنان گرامی!
آیا از خواندن اطلاعیه جامعه روحانیت مبارز هیچ به تناقض گویی های این دیو صفتان می اندیشید؟ این جامعه روحانیت مبارز که در حقیقت در مبارزه با ایران و ایرانی است و اطلاعیه در مخالفت همجنس گرایان صادر کرده و آن دیگران که سخنی در مخالفت با چنین نظراتی نمیگویند چرا که اسلام ناب محمدی شان در خطر نیفتد آیا به این فکر کرده اند که آنگونه که یکی از خودشان میگفت، 'بحث شیرین !! لواط' قسمتی از دین کثیف ایشان میباشد و همانگونه که همه میدانند 'لواط" نیز قسمتی از زندگانی طلبه های حوزه های دینیشان است؟ چگونه میشود که همجنس گرایان بی آزار را بدینگونه از ارزش های انسانی تهی میدانند در حالیکه در دینشان صرفا برای راحت کردن خویش از "هم آغوشی" با حیوانات نیز نمیگذرند؟ لواط کردن و حتی بچه بازی در دین ایشان هیچ مجازاتی ندارد البته اگر لواط کنندگان، حیوان آزاران و یا بچه بازان روانیشان خراج این اعمال را بپردازند که آنهم همانگونه که میدانید و در توضیح المسائل بزرگان ایشان و از آن میان خمینی جلاد درج شده است بستگی به آن داراد که آلت تناسلی مرد تا چه مقدار (بند انگشت) دخول کرده باشد! که در مقابل باید مقداری کالای ارزشی و یا پول پرداخت کرده و قسمت آخوند ها را نیز از یاد نبرند.
جای شگفتی است که این دیوانگان خودشان اینگونه تناقض ها را در دین مبین اسلام شیعه اثنا حشری شان نمیبینند. گمان من بر این است که با وجود مذهب های گوناگون اسلامی، این دین در باطن کثیف و آلوده است.
با درود دوباره و آرزوی روزی که همه این دیو رویان از فرهنگ ایرانی زدوده شوند.
سیامک شوروی ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
سعيد
رضا شاه مرد بزرگي بود.
در صد سال پيش زماني كه مردم نان براي خوردن و لباس براي پوشيدن نداشتند، او به اين كشور در حال اضمحلال سر و سامان و مركزيت داد.
در زماني كه درصد كساني كه مي توانستند بخوانند و بنويسند به 5 در صد نمي رسيد مردم به امنيت و نان احتياج داشتند و نه آزادي.
حتي تا 1353 فرانكو در اسپانيا و لازار در پرتقال ديكتاتوري مي كردند.
آنوقت ما با جامعه اي با سطح آگاهي نازل، كه دليل اصلي صعود ديكتاتوري مذهبي رژيم اسلامي شد انتظار داريم كه رضا شاه در صد سال پيش مبايست اولويت را به آزادي مي داد. ....ادامه....
|
کاوه یزدانی از پشت کوه
با درود
در مورد ایرانیانی که در نقاب اپوزیسیون تماشاگر ویرانی ایران هستند و باعث انقلاب شوم 57 شدند.
یک عذر خواهی واقعی سه بخش دارد:
1. متاسفم!
2. تقصیر من بود!
3 . برای جبرانش چه کاری می توانم بکنم!
اغلب ما بخش سوم را فراموش می کنیم!
. اگر دوست داشتید در موردش فکر کنید ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
علي
هر روز كه از زندگي ام مي گذرد، ارادتم به رضاشاه بيشتر مي شود.
اصلا بحث نوع حكومت و سياست را ندارم.
به عنوان يك ايراني از اين مرد شريف خوشم مي آيد.
ايكاش چند سال ديگر هم در ايران سلطنت كرده بود.
امروز هر چه داريم، اول از خدا و بعد رضاشاه است. ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
علی
روحش پر فتوح باد. حقا که ملتی نا سپاس هستیم ....ادامه....
|
کاوه یزدانی از پشت کوه
با درود آقای بهمن زاهدی گرامی
این پرسش جنابعالی که من چه کاری برای میهن و ملت انجام داده ام ، پرسش بسیار بجایی است . اما کار داریم تا کار . در حوزه شغلی یا در حوزه وظیفه عمومی ؟ چونکه بسیاری هستند که نه تنها به وظایف شهروندی شان عمل نمی کنند و نکردند ، بلکه خیانت و جنایت و همچنان نیز ادامه می دهند . بعضی کارها جزو مسئولیتهای شهروندی هستند . بعضی کاره در داخل کشور و بعضی ها در خارج کشور هستند .
بعضی مسئولیتها در زمان صلح میباشند و بعضی کارها در زمان جنگ و دفاع از میهن می باشند که آنهایی که بودند می دانند چگونه است .
این پرسش جنابعالی خیلی کلی است . به دلیل شغلی که دارم همیشه در سازندگی کشور و ارائه خدمات به هم میهنانمان سهیم بودم همچنانکه پدر و پدر بزرگم نیز کشاورز بودند و در تولید سهم به سزایی داشتند و زمین هایی بسیاری را آباد کردند . هیچ زیانی به ایران نرساندیم جز خدمت . اینجا باید پرسید که آیا از حقوق شهروندی نیز سهمی بردیم یا اینکه همیشه گوشت جلوی گلوله بودیم که بودیم .
از زمانی که به آلمان آمده ام تا پیش از اینکه با جنابعالی و حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) آشنا شوم نیز تا جایی که کم و بیش از اوضاع کشور مطلع شدم ، کوشیده ام در همین شهر 70000نفری که 25000 دانشجو از جای جای جهان دارد صدای هم میهنمان باشم . تنها ایرانی در این شهر هستم که مدتها میز اطلاع رسانی نقض حقوق بشر در ایران را در مرکز این شهر قرار داده ام. اینها نه به مفهوم آن است که دیگرایرانیان نخارج کشور چنین نکرده اند بسیاری از ایرانیان در خارج کشور برای دریافت یک پاسپورت زپرتی و رفاه زندگی هم ایران و هم ملت ایران را فراموش کردند . هزاران ایرانی از جان و مال وقتشان می گذرند و اکفریت فقط به فکر منافع ورفاه شخصی و کار و شغل می پردازند . ....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
ايران پرست
خدا بيامرزد.بزرگمري بود كه باگذشت زمان ارزشهايش بيشتر خود را نشان ميدهد . حيف فرزندش به سادگي ايران 6000 ساله را به زير پاي سياستهاي كثيف انگليس وغرب انداخت. ....ادامه....
|
کاوه یزدانی از پشت کوه
به ایرانیان خارج کشور
با درود به همه متولدین 1340 تا نسل جوان امروز که خواهان آزادی ایران و برقراری دمکراسی مبتنی بر منشور حقوق بشر در ایران هستند .
این مخلص متولد 1343 هستم . حق شهروندی خودم می دانم که این پیشنهاد را ارائه دهم. چون خیلی راهها آزمایش شده اند ولی هنوز اندر خم یک کوچه ایم و دیری نمی پاید که همه هستی مان برباد فنا می رود همچنان که در سی و سه سال گذشته تا کنون شاهدش هستیم .
ما باید همه آن سیاسیون بی خردی را که این بلای شوم را منظورم عَنقلاب 57 می باشد را بر سرمان و ایران آوردند را به پای میز محاکمه در دادگاه ملی آینده بکشانیم .از هم اکنون باید به اطلاعشان رساند. این بی خردهای انقلابی روفوزه 57ی نه به اشتباهشان اعتراف می کنند و نه اینکه اجازه می دهند یک اپوزیسیون درست و حسابی تشکیل شود. هی از گذسته ها بلغور می کنند و دست بردار هم نیستند . انگار این کشور فقط متعلغ به آنهاست . غافل از اینکه 75 میلیون ایران صاحب ایران هستند . اگر اراده آزادی ایران و خودمان را داریم باید اول تکلیفمان را با انقلابیون روفوزه 57ی مشخص کنیم . باید بطور شفاف و صریح به آن بی خردانی که اجازه نمی دهند اپوزیسیون تشکیل شود بگوییم که یا پایتان را از گل بیرون بکشید وگرنه هر چه دید از چشم خودتان دیدید. راستش از این همه بلاهتی که این حضرات بخرج دادند و هنوز نیز در سالهای فسیل بسر می برند من هیچ گذشتی نخواهم کرد اگر اینها همچنان چوب لای چرخ قیام جنبش ملی بگذارند.
اگر هم دوست دارید همچنان در اتاقهایتان برای کامپیوتر تان شعار دهید خوب میل خودتان است. هر کسی مایل هست که همراه شود اعلام نماید .
ارادتمند کاوه یزدانی
پاینده ایران و ملت ایران
کار هر گاو نیست خَرمَن کوفتَن
گاو نَر می خواهد و مَرد کُهن ....ادامه....
|
اگر خمینی مسلمان بود پس هیتلر نیز یک یهودی بود
علم
واقعا بسیار زیبا وبجا گفتی حرف دل من وخیلی از ایرانیان است . ....ادامه....
|
کاوه یزداني از پشت کوه
عجب زراعتی کردی مادِ گو
معروف است که می گویند :
دیوانه ای سنگی به چاه می اندازد ولی صدها عاقل نمی توانند آن سنگ را از چاه درآورند.
شده حکایت فتوای آخوند عقب مانده ای که یک فتوا داده یا نداه اما توانسته کل اپوزیسیون و دهها رسانه بین المللی را سر کار بگذارد . اینجا ست که باید یادی کرد از آن سخنی که می گوید یک دقیقه فکر کردن بیش از سالها کارکردن می ارزد.
آخوند و اوباش هایش و دوستان استعمارگر جهانیش ایران را اشغال کردند و بیش از 70 میلیون انسان ایرانی را به اسارت گرفته اند، چه جایی برای بحث و گفتگو و صرف انرژی در رسانه ها می گذارد که فقط در باره شاهین نجفی باید روزها و هقته ها را صرف کرد؟ تردید ندارم که می گویید شاهین نجفی می تواند بهانه ای برای اتحاد باشد ای کاش بتواند اینگدنه شود اما تا کنون صدها مورد بسیار بوده است .
چرا وقتی به ترانه موسوی تجاوز کردند و جنازه اش را سوزاندند و در بیابان ها انداختند این اپوزیسیون از جا برنخواست ؟ چرا وقتی هاله سحابی را در وسط خیابان سلاخی کردند ... چرا برای دخترکان نوجوان ایرانی که رژیم آنها را در بنگاههای برده فروشی جنسی بین المللی به حراج می گذارد که همواره ادامه دارد این اپوزیسیون خفه خون گرفته و هیچ...نمی کند؟ چرا برای هزاران زندانی سیاسی هیچ ... نمی کند؟ چرا برای جلوگیری از اعدامهای هر روز هر شب هیچ ... نمی کند؟ چرا برای سرکوب مادران فزیز از دست داده هیچ ... نمی کند؟ چرا برای از دست رفتن دریای مازندران و چاههای نفت پارس جنوبی هیچ ... نمی کند؟ چرا برای کودکان خیابانی کار که بجای بودن در کلاس درس باید در خیابانها کار کنند این اپوزیسیون هیچ ... نمی کند؟ چرا در برابر ایران فروشانی که در محفل بیگانگان در سدد تکه پاره کردن ایران هستند این اپوزیسیون هیچ ... نمی کند ؟ چرا برای ویران شدن آثارهای باستانی ایران هیچ ... نمی کند ؟ووو از این گونه ویرانی های شرم آور آنقدر هستند که باید هزاران کتاب در باره شان نوشت که از توان این مخلص خارج است که بتوانم در باره یک یک آنها بنویسم . اپوزیسیون بی یال و کوپال خارج کشور از آنجایی که هیچ ترنامه ای برای آزاد کردن ایران از اشغال رژیم اسلامی را ندارد منتظر فتوای آخوندی نشسته تا بلکه برای خودش تولید کار و برنامه نماید و نامش را نیز مبارزه با رژیم گذاشته است . نمی دانم تا چه ... ....ادامه....
|
در حاشیه یک گفتگوی نوشتاری
مهدی مفخمی
" از آغار روابط رضا پهلوی با تجزیه طلبان، مواضع وی در ارتباط با جنبش درون ایران و عناد آشکار و پنهان وی با مبارزین و سخنگویان جنبش سبز و اقدام به آلترناتیوسازیهای وی در عنایت و لطف خارجیها، ……."
" او به تدریج دارد به کلیدی بدل میشود که به هر قفلی میخورد، با همه بده و بستان دارد، حتا با بدترین قومگرایان یعنی تجزیهطلبان دشمن یگانگی ملی ایران، کسانی که در منشور و برنامهی سیاسی خود آشکارا هدف جدائی از ایران را در دستور کار خود دارند و ایشان در خط و میثاق مشترک با آنان از چند سال گذشته مواضع سیاسی خود را رفته رفته طوری میچیند که نیروهای تجزیهطلب و قومگرا را به صف هواداران و متحدین خود بیافزاید، ــ شاید هم سازمانهای تجزیهطلب در کارند تا شاهزاده را به خود بیافزایند. ــ ایشان که هر امضائی را میدهد، به شرط آنکه کانون اتصال همگان و هر کس و هر جریانی که از راه میرسد، با هر شعار و خواستی، مشروع یا نامشروع به نفع یا به زیان ایران باشد."
دو فراز از نوشته بالا تنها مواردی است که نویسنده دررد صلاحیت شاهزاده رضا پهلوی توانسته است عرضه بدارد ور در پس آن حمله پشت حمله نثار ایشان بکند. روابط با تجزیه طلبان ، قوم گرایان به زیان یکپارچگی ایران و از این قبیل انگ ها به ایشان به قول انگلیسی ها " رابیش - Rubbish" است. من در جائی ندیدم که ایشان حتی به اصلاح طلبان انتقادی کرده یا سخن درشتی گفته باشند چه برسد به سخنگویان جنبش سبز( عکس آنرا در نشریه آنان دیده ایم) و آقایان موسوی و کروبی. اعتقاد ایشان به دموکراسی سکولار و اظهار آن در هر فرصتی شاید به مذاق برخی خوش نیاید و آن را به حساب مقابله با خود به حساب آورند. تشبیه ایشان به کلیدی که قفل ها را میگشاید اتفاقا بد تعبیری نیست و از دست نویسنده در رفته است. ایشان با کسی بده و بستان ندارند . اشتیاق به کفتگو و تعامل با آحاد ملت ایران و نحله های مختلف فکری البته آری. بکار بردن الترناتیو سازی بصورت انگ با بار منفی نیز از نوع همان لفظ انگلیسی فوق الذکر است . دوستان و بخصوص نویسنده بد نیست به مقالات اخیر آقای نوری علا که خوشبختانه در سامانه حزب درج شده بخصوص در این مورد مراجعه بفرمایند.
مهدی مفخمی
....ادامه....
|
از دردهای رضا شاه
سورن
از آنچه عظیم است یا باید هیچ نگفت یا باید با عظمت سخن گفت و با عظمت سخن گفتن یعنی به دور از آرایش و آلایش(فریدریش ویلهام نیچه)
....ادامه....
|
کاوه یزدانی
پرسش از شرکت کنندگان مناظره و گفتگوی سیاسی در تلویزیون پارس
پرسش من از آقای اسمائیل نوری علاء این است که در کجای منشور حقوق بشر نامی از فدرالیسم برده شده است ؟
ایشان سالهاست که در همه رسانه ها می گوید معتقد به منشور حقوق بشر می باشد و ایران اینده را در شکل فدرالیسم می بیند و سالهاست که در این باره می نویسد و برایش می کوشد. پاسخ دهد که آیا قسم حضرت عباس ایشان را باور کنیم یا اینکه دم خروس شان را که همان فدرالیسمش را که در منشور حقوق بشر نیست را باور کنیم ؟ ایشان یا خودش را بیش از حد زیرک و با هوش می داند و یا دیگران را بلانست احمق میپندارد ؟ که پندارش از بیخ اشتباه است . باید بداند که فدرالیسم هیچ ربطی به منشور حقوق بشر ندارد . البته که می داند ولی خودش را به کوچه علی چپ و جاده خاکی می زند . تردید نداشته باشد که اگر بیش از به نواختن سرنا را از سر گشاد فدرالیسم برای ایران ادامه دهدبرای ایران ادامه دهد از طریق تلفن در حضور شنوندگان برنامه زنده تلویزیون پارس خواهم گفت که اسمائل نوری علاء ناقض منشور حقوق بشر است چونکه ایران برای فدرالیسم می کوشد نه برای دمکراسی مبتنی بر منشور حقوق بشر . امیدوارم ایشان سر عقل بیاید و ما را نادان نپندارد .
اگر برای آقای فواد پاشایی و آقای شایان آریا امکان دارد لطفا پرسش این مخلص را در برنامه روز سه شنبه از همه شرکت کنندگان و بویژه از آقای اسمائیل نوری علاء و از آقای علیرضا میبدی بپرسند . با سپاس .
ارادتمند کاوه یزدانی ....ادامه....
|
کاوه یزدانی
زنده یاد فریدون فرخزاد
یادش زنده و گرامی باد که حرف دل همه ایرانیان میهن پرست را به فاحشه های مغزی بدرستی بیان کرد .
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=2Ta8hroNzRk ....ادامه....
|
حق
با درود بر کانون گفتگوی لیبرال دمکراسی ایران، لیبرال دمکرات های گرامی، من بعنوان یک لیبرال دمکرات مایلم با همدیگر در مورد طرح چند پرسش به توافق رسیده تا سخنگویان مان در حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) در برنامه سیاسی سه شنبه علیرضا میبدی از جانب "کانون گفتگوی لیبرال دمکراسی ایران" مطرح کنند. همانطور که می دانید آقای بهمن زاهدی چند روز پیش گفتند که پرسشهایمان را تا یکشنبه هر هفته در اینجا بگذاریم تا به آقای پاشائی و دیگر سخنگویان ما ایمیل کنند. تا پرسشهای شما لیبرال دمکراتهای نازنین امروز از راه برسد، من پرسش خود را مطرح می کنم و در نظر یا نظرات بعدی دلائل و حرفهایی که در مورد این پرسشهایم دارم را بیان خواهم کرد. درخواست و پرسش اصلی من از شرکت کنندگان برنامه سیاسی سه شنبه اینست که تمام برنامه را اختصاص دهند به گفتگو و تجزیه و تحلیل به این پرسش که آیا اواویت هایشان در حال حاضر باید از شاهین نجفی بعنوان یک فرصت طلایی برای ایجاد یک جنبش مردمی ایرانیان برون مرزی بنفع کل ملت ایران استفاده کرد یا نه؟ اگر پاسخ شان بلی است، توضیح دهند که چگونه؟ اگر پاسخشان نه است، توضیح دهند که چرا نه؟ اگر ندا آغاسلطان و سهراب اعرابی، جانباخته گان جنبش سبز ملی ایران شدند و هستند و دلیل برای سرنگونی کلیت این رژیم کهریزکی، چرا شاهین نجفی سمبل زنده همان مطالبات ملت ایران و دلیل سرنگونی کلیت رژیم نباید بشود؟! تفاوت بین ندا و شاهین برایشان در چیست؟! آیا مطالبات نداها و سهراب ها را با مطالبات شاهین نجفی ها متفاوت می بینند، چه تفاوتهایی؟ آیا به غیر از اینستکه مطالبات همه این نداها و سهراب ها و شاهین نجفی ها یکی هستند و در منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل درج شده و به رسمیت شناخته شده اند که آزادی بیان و اعتراض به حکومتیان و پاسخگو کردنشان به تک تک آحاد ملت ایران از ابتدایی ترین حقوق طبیعی هر انسان ایرانی در درون و برون مرز کشورش هستند؟! آیا باز هم به این نتیجه ما را نمی رساند که آنچه ایران نیاز دارد، یک قانون اساسی نوین بر پایه کلیه مفاد منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آنست تا دیگر نه نداها و سهراب ها کشته شوند و نه شاهین نجفی ها از سوی رژیم حکم ترورشان صادر شود آنهم در برون مرز! شرکت کنندگان در برنامه سیاسی سه شنبه توضیح دهند که بجز ... ....ادامه....
|
اگر خمینی مسلمان بود پس هیتلر نیز یک یهودی بود
کاوه یزداني
با درود
خمینی دشمن ایران و ایرانی بود و برای به اجرا درآوردن نقشه های شومش و رسیدن به خواست های پلیدش تنها و بهترین استراتزی که یافت و برگزید اسلامگرایی از نوع شیعه گری خونریز بود که می توانست خون هر ایرانی را بریزد و جواز ریختن خون ایرانیان را از الله گرفت . از آنجایی که در ایران دینفروش بسیارند و ایران فروش نیز کم نیستند و ایرانیان نیز خریداران پروپا قرص دین الله بودند و هنوز نیز از بخت بد کم نیستند ، بنابر این خمینی منحوس تنور را داغ دید و خمیر را بموقع چسباند . سی و سه سال است که می بینیم خمینی چه نانی برای ایرانیان پحت .
شاهنامه فردوسی
چــو بـــــا تـخـت مـنـبـر بـرابـر کـنـنـد، هــــمـه نــام بـوبـــکـر و عـمـر کــنـنــد
تــبــه گــردد ایــــــن رنــج هــای دراز، نــــشیـبـی دراز است پــــیـش فــــراز
ز پـیـمـان بـگــــــــردنـد و از راسـتـی، گـــــرامـی شـود کــــــژی و کـاسـتـی
نـهــــــان بــــدتــر از آشـکــــارا شـود، دل مـردمــــــان سـنــگ خـــارا شـــود
شـود بـــنـده ی بـی هــنـر شـهـریـار، نــــژاد و بــــــزرگـی نـیـــــایـد بـه کـــار
بـه گـیـتـی کـسـی را نـمـانــــد وفــا، روان و زبـــانــهـــــا شـــود پـــر جــفـــا
هـمـه گــنـــج ها زیــــر دامـن نـهـنـد، بـمـیـرنـد و کـوشش بـه دشمن نـهنـد
چـنـان فـاش گـردد غـم و رنـج وشـور، کـه شـادی بـه هـنـگـام بـهـرام گـــــور
زیــان کـسـان از پـی ســود خـویـش، بـجـویـنـــد و دیــــن انــــدر آرنـد پـیـش
چــو بـسـیـار از ایـن داستـان بـگـذرد، کـسـی ســــوی آزادگـــی نــنــگـــــرد
بــریــزنــد خــــــون از پـی خـواسـتـه، شــود روزگـــار بد آراسته
....ادامه....
|
رضا پهلوی در «العربیه»: من از دخالت بين المللى از نوعى که در عراق پيش آمد حمايت نمى کنم
کاوه یزدانی
با درود
اگر شاهزاده رضا پهلوی را نداشتیم چه کسی بود یا هست که بتواند صدای ملت ایران را با این شفافیت در رسانه های بین المللی به گوش ملت های جهان برساند ؟
اصلا امکانش را داشت که به این رسانه های جهان دسترسی داشته باشد ؟ من که کسی را در این جایگاه نمی بینم که بتواند صدای ملت ایرا باشد . از این طریق مراتب قدر دانیم را از شاهزاده رضا پهلوی ابراز می دارم. جملات زیبایی از بزرگان سخن وجود دارند که در اینجا می توان از چندتایی یاد کرد .
صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است
( تامس جفرسن )
حسد ورزیدن علامت بارز بیلیاقتی است.
( لارو شفوکو )
آنکه میتواند؛ انجام می دهد؛ آنکه نمیتواند؛انتقاد می کند.
( جورج برناردشاو )
تنها راهی كه به شكست می انجامد، تلاش نكردن است
( ناشناس )
همواره بیاد داشته باشید آخرین كلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد
( ناشناس ) ....ادامه....
|
رضا پهلوی در «العربیه»: من از دخالت بين المللى از نوعى که در عراق پيش آمد حمايت نمى کنم
جمشاد پرچمشاهی
چه انتظارات و توقعاتی؟! دولت کنونی اسرائیل نه تنها به خواسته های شاهزاده ایرانی مبنی برعدم حمله نظامی احتمالی به تآسیسات هسته ای ایران کمترین توجه ای نمی کند بلکه به توصیه ها و هشدارهای حامی بزرگ و قدرتمندش ایالات متحده آمریکا و سران دولت های اتحادیه اروپا هم اهمیتی قائل نیست. اسرائیل درواقع خواهان سرنگونی رژیم اسلامی درایران نیست همانگونه که خواهان سقوط رژیم بشار اسد در سوریه نیست. اسرائیل تنها به فکر امنیت کشور یهود و شهروندان آن است که به گفته سران و مسئولان دولتی و لشکری از هیچ اقدامی درجهت حفظ امنیت کشور و شهروندان خود دریغ نمی کنند.
اسرائیل تا کنون هرگز رسما و علنا اعلام نکرده است که قصد حمله به خاک ایران را دارد. منابعی در داخل یا خارج از اسرائیل این مطلب را شایع کرده و در محافل بین المللی به آن آب و تاب داده و می دهند.
اگر روزی خدای ناکرده چنین اتفاقی هم رخ دهد، هدف صرفا تآسیسات هسته ای و احتمالا چندین مناطق نظامی متعلق به سپاه پاسداران خواهد بود که به گفته شاهزاده رضا پهلوی اگر هم موجب توقف کامل برنامه و پروژه سلاح هسته ای نگردد، ممکن است که برای مدت مدیدی آنرا به تعویق بیندازد. بنابراین از آنجایی که اسرائیل قصد براندازی مستقیم یا غیر مستقیم حکومت و رژیم دینی در ایران را ندارد، نیازی هم برای "کمک" رساندن به مخالفان رژیم برای سرنگونی آن ندارد و به طور یقین نیز چنین کاری را هم نخواهد کرد. آقای رضا پهلوی می گوید که ایرانیان قصد خشونت مسلحانه ندارند و مى خواهند بدون خونريزى و با عصيان مدنى به هدف برسند. پس کی قرار است که این "عصیان مدنی" حالت تحقق به خود گیرد؟ آیا سی و سه سال صبر و تحمل اینهمه فقر و فلاکت و رنج و محنت و هزاران درد و زهرمار دیگر هنوز کافی نیست؟ ملت و مردم ایران همانقدر بیهوده و بیجهت در انتظار مداخله نیروی های بیگانه به منظور نجات و رهایی از بند اسارت این رژیم نشسته اند که چشم به راه "کمک"های اسرائیل اند! بیم و هراس اسرائیلیان از برنامه هسته ای رژیم ملایان از زمانی شروع شد یا قوت گرفت که اکبر هاشمی رفسنجانی در یک خطبه نماز جمعه گفته بود: تنها یک بمب اسلامی می تواند موجب نابودی تمامی خاک اسرائیل شود. وقی هم که محمود احمدی نژاد به مقام ریاست جمهوری رژیم منصوب شد، چندین بار تکرار نمود که اسرائیل باید از ... ....ادامه....
|
کاوه یزدانی
با درود به همه ایرانیان بویژه لیبرال دمکرات های گرامی و مشروطه خواه که نه برای پادشاهی یا جمهوری بلکه برای حاکمیت ملت ایران مشروطه خواه هستند .
به باور من خواستهای اساسی اکثریت ملت ایران در متن فطعنامه پایین خلاصه می شود که باید در مجلس ملی آینده به تصویب قانون برسند . قدرت در دست نمایندگان واقعی ملت باشد و دولت مجری قوانین و شاه یا رئیس جمهور نیز سمبلیک باشند . حافظ یکپارچگی تمامیت ارضی و حافظ فرهنگ ایرانیان و یگانگی ملی باشند .
از آنجا که دمکراسی يا مردمسالاری و حقوق بشر به يکديگر بستهاند و يکی بیديگری معنی ندارد؛
از آنجا که رعايت حقوق مدنی و فرهنگی اقوام و مذاهب گوناگون، در مقوله دمکراسی و حقوقبشر هردو میگنجد؛
و از آنجا که حزب مشروطه ايران مردمسالاری و اعلاميه جهانی حقوقبشر و ميثاقهای حقوق اقوام و مذاهب پيوست آن را (که در سالهای پيش از انقلاب به امضای دولت ايران رسيد) پايه برنامه سياسی خود قرار داده است، کنگره پنجم، کنگره همبستگی ملی، اصول زير را به عنوان پيوست منشور حزب تصويب میکند:
۱ ــ ما مردمسالاری را به معنی حق برابر همه ايرانيان در حکومت بر خود توسط نهادهای انتخابی آنان میدانيم. هيچ تبعيض جنسيتی يا مذهبی يا قومی در ميان ايرانيان نيست. همه ساختار حکومتی و سازمان بندی اجتماعی بايد به اراده و در خدمت مردم و برای دفاع از حقوق افراد جامعه باشد. ما هيچ اقليتی جز در رایگيری نمیشناسيم. اقليت به معنی تمايز و تبعيض میبايد از قاموس سياسی ايران حذف شود.
۲ ــ ملت ايران از اقوام و مذاهب گوناگون تشکيل شده است که در طول هزارهها با هم زيسته و از سرزمين ملی با خون خود نگهداری کردهاند. نيرومندی ملی و غنای فرهنگی ايران از اين تنوع قومی و مذهبی بوده است و نگهداری ويژگیهای اقوام و مذاهب گوناگون جامعه ايرانی نه تنها يک حق دمکراتيک بلکه يک ضرورت ملی است. ملت ايران به هر بها و مانند هميشه در يک تاريخ هزاران ساله، از استقلال و يکپارچگی سرزمين ملی دفاع خواهد کرد و سياست ايران بر پايه احترام به حقوق مدنی و فرهنگی شهروندان يک جامعه دمکراتيک خواهد بود.
۳ ــ حقوق اقوام و مذاهب در يک نظام مردمسالار مبتنی بر اعلاميه جهانی حقوقبشر و ميثاقهای آن با اصل يک کشور، يک ملت منافاتی ندارد و همه اقوام و مذاهب ... ....ادامه....
|
کاوه یزداني
با درود
این مُخلص از آن دسته ایرانیانی هستم که از شنیدن نام فدرالیسم برای ایران پشتم می لَرزد و ستون فقراتم دُچار شُک می شوند ، اعصابم به هم میریزد ، احساس می کنم که قرار است بین من و اعضای خانواده ام یک جدایی شوم و خونین دربگیرد . به همین دلیل نیز از واژه فدرالیسم برای ایران احساس انذجار دارم ، همچنین از کسانی که بر این شیپور از سر گشادش می دمند نیز متنفرم . من در گوشه گوشه ایران خاطرات و دوستان بسیار عزیز و خویشاوندان بسیار عزیز و گرامی دارم . با دیدن عراق فدرال و افغانستان فدرال و پاکستان فدرال که در همسایگی ما هستند وحشت دارم که روزی ایران گرفتار سرنوشت همسایگان شود. ایران در اروپا واقع نشده است بلکه در کنار افغانستان و پاکستان و عراق واقع است و اعراب تازه دُم درآورده نیز به تمامیت اَرضی ایران چشم تمع دارند ، آذربایجان جعلی جدا شده همچنین . ملت ایران دمکراسی و حقوق بشر را فریاد کردند نه اینکه فدرالیسم را . تنها مشکل سر راه دمکراسی نیز رژیم اسلامی متحجر است . آیا در منشور حقوق بشر نامی از فدرالیسم برده شده است ؟ پاسخ دهید سکولارهای نادمکرات فدرال طلب که سه سال است چوب لای چرخ قیام جنبش ملی گذاشته اید . حضراتی که ادعای برقرای سکولاریسم مبتنی بر منشور حقوق بشر را دارند ( دکتر نوری علاء و همه اعضای نادمکرات شبکه سکولارهای سبز باید پاسخ دهند . نمی دانیم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را باور کنیم ؟ باید بدانند که فدرالیسم جزو منشور حقوق بشر نیست و اگر بیش از این ادامه دهند ناقض منشور حقوق بشر محسوب می شوند . فدرالیسم آخرین میخ به تابوت ایران است بنابر این قابل رای گیری نیز نمی باشد. احزاب کُرد بویژه بدانند که من نیز یک کُردزبان هستم و یک رَگ ترکی هم دارم . همچنین با خانواده فارس ازدواج کرده ام . هر کسی هم سخن از شوینیسک فارس می گویید دروغگویی بیش نیست و در آینده به عنوان اخلالگر باید تحویل قانون داده شود .
پاینده ایران و ملت ایران
....ادامه....
|