حاکميت ملت و معمای نوع حکومت
کاوه یزداني
در بیشتر نشست ها و کنفرانس هایی که تا کنون از سوی اپوزیسیون برگزار شده و خبرهایش را خوانده ایم و همچنین گفتگو و مناظره های شخصیتهای فعال سیاسی را در رسانه ها می بینیم و می شنویم ، هنوز شاهد آن اراده اصلی نیستیم که گروهی یا حزبی بطور شفاف و صریح و ساده تصویری از آینده و ابزارها و نیاز های رسیدن به آن را بیان نمایند ، بطوریکه به گوش اکثریت ایرانیان مخالف تمامیت رژیم اسلامی در داخل و خارج کشور برسد و متوجه شوند و اعتماد کنند و بدانند که بهایی که می پردازند برای رسیدن به چه هدفی می باشد و چگونه ممکن می باشد ؟ آیا به حاکمیت ملت می رسند ؟
تعدادی از هم میهنان مان در درون ایران حمله نظامی بیگانگان به کشور را رهایی بخش می دانند ، این هم میهنان موافق حمله بیگانگان به ایران نیستند ، ولی به این باور رسیده اند که تنها راه نجات از شرُ رژیم اسلامی از طریق حمله نظامی بیگانگان ممکن می باشد ، تعدادشان زیاد نیست اما همین تعداد کم در گذشته وجود نداشتند و دلیلش نیز سرکوب شدید در داخل کشور و نبود اراده و ارائه ندادن یک راهکار قانع کننده و اجرایی از سوی ایرانیان خارج کشور می باشد . رژیم اسلامی با هزینه کردن دلارهای نفتی در خارج کشور توانست بَذر تفرقه را در میان ایرانیان خارج کشور بپاشید و کار ایرانیان آزادیخواه و ملی را بسیار سخت و پیچده کرد ....ادامه....
|
شاهنشاها غلط کردیم
وجدانی
استدلال شاهانه!
شاهنشاها! آن روز که ایران در سایۀ درایتها و سیاستهای آگاهانه و دور اندیشت صاحب قدرت و عزت شده بود و دنیا به چشم حسادت و بخل به ایرانمان می نگریست و هر آیینه بد خواهان و مغرضان بفکر توطئه و دسیسه بودند و نقشه ها برای تجزیۀ ایران میکشیدند، تو با دانش و درایت خاص خودت آنان را عالمانه و مستدل درس میدادی و متوجه خطاهایشان می نمودی و وادارشان میکردی دست از نیات پلیدشان بر دارند. مصاحبۀ کوتاه و در عین حال تاریخی تو با آن خبرنگار خارجی نمونه ایست از غیرت، هشیاری، وطن پرستی و بالاتر از همه آینده نگری تو. با بصیرت تمام و توجه خاص به خواندن گوشه هایی از این مصاحبه بپردازیم:
خبرنگار: همانطور که میدانید من به "خلیج" سفر کردم، خلیجی که شما به آن "خلیج فارس" میگویید و عربها میگویند "خلیج عرب".
شاه: چرا اصلآ شما میگویید "خلیج" مگر مدرسه نرفتید؟
خبرنگار: رفتم!
شاه: خوب، اسم این "خلیج" چه بوده است؟
خبرنگار: خلیج فارس!
شاه: بسیار خوب!!!
خبرنگار ابتداء متوجه بیانات مستدل و سنجیدۀ شاه فقید نمیشود و قصد دارد به مصاحبه ادامه دهد اما ناگهان در مییابد که با زرنگتر و باهوش تر از خودش طرف است و لذا پس از خندۀ معنی دار و قبول استدلالهای شاه ایران چنین ادامه میدد:
خبرنگار: ولی عربها میگویند "خلیج عرب"!
شاه: خوب، عربها خیلی چیزها میگویند!
آری! شاهنشاها! آن زمان که تو این چنین شجاعانه و استوار در برابر توطئه پردازان و حیله گران قد علم می نمودی ما نیز بیکار ننشستیم و همۀ اقدامات، فعالیتها و خدمات ترا نا دیده گرفته و ترا به دیکتاتور بودن و ژاندارم خلیج فارس شدن متهم می نمودیم و از تو می خواستیم تا کشور را بدست کسانی بسپاری که آگاهند و دور اندیش و سره را از ناسره تشخیص می دهند. عاقبت کار و آن خواستۀ ما همین شد که امروز در نبود تو دیوارمان نتها در برابر قدرتهای بزرگ که در مقابل شیوخ زبونِ خلیج فارس نیز کوتاه است. حال چه داریم جز بگوییم:
آنزمان غلط کردیم، هم اکنون نیز! ....ادامه....
|
فدرالیسم و تجزیهطلبان
حق
با درود بر عرفان نازنین و سپاس از این نوشتار خوبش که از قلب ایران برایمان به برون مرز فرستاده است. فدرالیسم را آنهایی علم کرده و می کنند که یا هنوز سواد سیاسی شان به آن حد نرسیده که بدانند که اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در یک کشور هر گونه تبعیضی را در آن کشور بطور کل بر می اندازد و همه را صرفنظر از همه تفاوتهایشان برابر در قانون می کند، و یا سوداهای دیگری در سر می پرورانند که نه تنها حفظ منافع ملی ایران را کفر و گناه و برخلاف منافع شان می دانند بلکه به این مردمفریبی هم متوسل می شوند که فدرالیسم از اصول یا فروع دمکراسی و حقوق بشرست. دسته اول را می توان با آگاهی رسانی از صف کوچک فدرالیست های حرفه ای دسته دوم جدا کرد. با دسته دوم فقط باید مبارزه کرد و افشایشان کرد. اینها هرگز به این پرسش ساده پاسخ نمی دهند که بفرمایید با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران، کدامین حقوق حقه احدی در ایران پایمال می شود که با فدرالیسم حل می شود. این منشور هم سر تا پا سکولارست، هم عدم تمرکز قدرت در کشور در آنست، هم کاملا دمکراتیک است، هم حقوق دگراندیشان از هر دین و مرامی را حفظ می کند بدون اکه اجازه بقدرت رسیدن مرتجعین جلوگیری می کند و هم برابری حقوق زن و مرد در آنست، هم حق و حقوق کارگران و کارمندان و کودکان و و و را در بر می گیرد. فدرالیسم هیچکدام از اینها نیست بلکه نقابی است برای کسانیکه سوداهای پلیدی برای ایران در سر می پرورانند. خیال هم می کنند که ملت ایران ۱۳۹۱ همان ملت ۱۳۵۷ شان است که عقلش را بدست آخوند و روشنفکرنماها بسپارد و دروغها و قولهای دروغین شان را همینجوری بپذیرد. اگر فدرالیست های گروه دومی که در بالا به آنها اشاره کردم ریگی به کفش نداشتند، منشور جهانی حقوق بشر و اجرای کامل آنرا برای رفع همه تبعیضات موجود می پذیرفتند و برایش می کوشیدند و نه فدرالیسمی را که در عراق و افغانستان و پاکستان و نیجریه است را ....ادامه....
|
حاکميت ملت و معمای نوع حکومت
کاوه یزداني
از آغاز جنبش مشروطه آزادیخواهان ملی برای نجات ایران از فروپاشی و ساختن یک جامعه پیشرفته و ایرانی آباد و سربلند بسیار کوشیدند و با مشکلات بسیاری نیز از درون ایران و از خارج کشور مواجه بودند و تلاش های آنها برای ایرانی به سوی یک جامعه پیشرفته همه اش با موانع و توطعه و بگیر و ببند و خون ریزی مواجه بوده است . چند سالی آرامش نسبی برقرار شد ولی چه فایده که قطار از ریل خارج شد ، ... در اینجا به دلایلش نمی پردازم چونکه در حوزه تخصص تاریخ نویسان بی طرف می باشد . بگذریم از اینکه در گذشته شرایط بسیار متفاوت از اکنون بود و وارد آن جنبه اش نمی شوم . منظورم بطور کلی در ارتباط با جایگاه حقوق انسانی و جایگاه رفاه و امنیت در جامعه ما ایرانیان و در مقایسه با جایگاه حقوق انسان و رفاه و آرامش و صلح صفا در جامعه اروپاییان و در جامعه جهان پیشرفته می باشد .
وقتی که یک ایرانی کمونیست کارگری با ده ها سال زندگی در آلمان بر این باور هست که باید ایران هیچ مرزی نداشته باشد و هر کس حق دارد تصمیم بگیرد که از ایران جدا شود . از نظر ایشان و تشکیلات کمونیست کارگر تجزیه ایران یک امر ممکن باشد و هر بخشی از ایران خواست بتواند از ایران جدا شود . جلل خالق . ما کی هستیم ؟ اینها کی هستند که اینگون در تدارک تکه پاره کردن ایران هستند و نامش را نیز حمایت از حقوق بشر گذاشته اند . آدم شاخ در میاره. ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
حق
بخش ۳. مثل فرانسه لازم الاجرا خواهد بود تا هر گونه تبعیضی را در کشور براندازد و جای این حضرات را شایسته ترین و وطنپرست ترین ها در صدر با انتخاب ملت بگیرند و منافع ملی ایران را بر هر منفعت دیگری ارجح بدانند و نه یک ایدئولوژی پوسیده و کهریزکی را که ؛رهبر معظم و ولی فقیه؛ اش مردم را از پشت بامها هدف گلوله قرار می دهد، در کهریزکها به دختر و پسر و زن و مرد تجاوز جنسی می کند و زیر چرخهای ماشین اش له و لورده می کند و ؛اصلاح طلبانش؛ با اینکه می دانند مردم هیچکدامشان را قبول ندارند باز اصرار کنند که این قانون اساسی اسلامی شان باید حفظ شود و برای حفظش مردم باید برایش بمیرند یا خفقان بگیرند. موسوی و کروبی و هواداران زندانی شان خیال نکنند که با اینجور زندان رفتن های شان حقانیتی در رسیدن بقدرت در فردای پسا خامنه ای دارند. زندان رفتنشان برای حفظ همین رژیم و حفظ خود و منافع باندهای خودشان است و نه برای ایران و ملت ایران. لیبرال دمکراسی برای ایران یعنی نه به کلیت این رژیم و استقرار یک نظامی قابل مقایسه با نظامی که در فرانسه است. برای چنین ایرانی می ارزد که کوشید و تبلیغش را کرد. پاینده ایران و ملت ایران
....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
حق
بخش ۲. جای همه این تبهکاران اشغالگر ایران و گروگیران ملت ایران از خمینی و خامنه ای اش گرفته تا احمدی نژاد و موسوی و کروبی و شیرین عبادی و خاتمی اش هم زباله دان تاریخ است. اینها را هم ملت ایران با شعارهای ؛ساختار شکنانه؛ اش به زباله دان تاریخ انداخت. حال هر چقدر دلشان می خواهد برای حفظ خودشان و رژیم تبهکار کهریزکی شان و آن قانون اساسی اسلام ناب محمدی ضد انسانی و ضد لیبرال دمکراتیک شان جان بکنند و با زندان رفتن ها و تبعید کذایی شان هی ادای مظلومیت امام حسین و ابوالفضل کربلایی شان را در بیاورند و بخواهند اینجوری سر ملت ایران کاه بگذارند و ما را سر به زعم خودشان سر گار بگذارند! مغز خر را ما نخورده ایم و ... خودشانند! حالا تا ابد هم موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی شان در زندان بمانند یا در آب و نمک خوابانده شده باشند برای روز مبادای رژیم شان، و یا با ؛رهبرشان؛ نامه نگاری کنند و او را مثل علی تیزقدم شان پدری بنامند که به تازگی نامهربان شده و فرزندانش را دلشکسته کرده، نه اینها آنگ سان سوچی و واسلاو هاول ما می شوند و نه ما برایشان تره خورد می کنیم. خجالت و وقاحت هم خوب چیزی است که هیچکدام از این حضرات بویی از آن نبرده اند. در فرانسه هر ۷ سال ملت رهبری را طبق قانون اساسی لیبرال دمکرات شان با برنامه سیاسی و اقتصادی اش یا انتخاب می کنند و یا به پایین می کشند و خونی از دماغ احدی نمی ریزد و احدی حقوق ویژه در چنین نظامی و در چنین قانون اساسی ای ندارد.
....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
حق
بخش ۱. با درود بر امین موحدی گرامی و سپاس بابت این نوشتارش که ایران و فرانسه را مورد مقایسه قرار داده است. مقایسه در اصل بین قانون اساسی لیبرال دمکرات فرانسه است با قانون اساسی یک رژیم که در کلیت اش از اصولگرایش گرفته تا به اصطلاح اصلاح طلبش سر تا پا کهریزکی اند. هر کسی که به قانون اساسی رژیم کهریزکی در ایران باور داشته باشد و حتی یک بند آنرا قبول داشته باشد و یا التزام به آن و یا بازگشت به آن نوع ؛قانونمندی؛ را با کمال وقاحت خواستار باشد هیچ تفاوتی با ؛رهبر؛ خامنه ای و آن ؛امام راحل؛ اش ندارد که ندارد! نظام فرانسه که مبتنی بر قانون اساسی لیبرال دمکرات و منشور جهانی حقوق بشرست هرگز اجازه نمی دهد که مرتجعین و فریبکاران دین فروشی مثل خمینی، رفسنجانی، خامنه ای، خلخالی، مطهری، موسوی، خاتمی، کروبی، فلاحیان، برادران لاریجانی و مرتضوی ها بقدرت برسند تا با آن ایدئولوژی های مسخره خود کشور و ملتی را بر باد دهند، و بعد از ۳۰ سال خیانت و جنایت به کشور و ملت ایران با کمال وقاحت برخلاف رای ملت به رقابت با یکدیگر باشند که کدامیک از آنها در پیاده کردن اسلام ناب محمدی اش در ایران تواناترست. در فرانسه جای این حضرات یا در زندانها یا در تیمارستانها و یا در حاشیه جامعه است و نه در صدر کشور. در کشور لیبرال دمکراتی مثل فرانسه قانون اساسی پیشرفته اش آنقدر ارزشمند است که ملت فرانسه تا پای جان برای حفظش باید برود و می رود. قانون اساسی ای که موسوی و کروبی و ایادی شان از حفاظتش کوتاه نمی آیند و آرزویشان بازگشت به عصر ؛طلایی امام راحل؛ خونخوارشان است، را ملت ایران با جنبش سبزش به زباله دان تاریخ انداخت. ادامه در بخش ۲
....ادامه....
|
فدرالیسم و تجزیهطلبان
خودم
نویسنده ی محترم ظاهرن در بیرون از ایران به سر میبرند و از اتفاقات جاری در ایران بیخبرند.در مورد ظلم به همه موافقم فارس و غیر فارس تحت ستم هستند اما نکته ای که فراموش شده ظلم اضافه ای است که نسبت به غیرفارسها میشود از تحقیر و توهین سازمان یافته و محرومیت از تحصیل به زبان مادری گرفته تا تاراج منابع و استعدادهای مناطق غیر فارس که اشاره به آنها خارج از حوصله ی نگارنده و خواننده است.مطلبی که در مناطق غیرفارس مردم کاملن احساس میکنند و متاسفانه هیچگاه به آن پرداخته نمیشود که نویسنده ی محترم نیز به عمد یا سهو کوچکترین اشاره ای به آن نکرده اند.هرکس مختصر گذاری به مناطق غیرفارس داشته باشد به خوبی متوجه میشود که حتی در سطح عوام این مناطق گونه ای تمایل به فدرالیزم وجود دارد ....ادامه....
|
حاکميت ملت و معمای نوع حکومت
کاوه یزداني
با درود
صرف نظر از موافق یا مخالف بودن با مطالبی که در این مقاله توسط آقای دکتر اسمائیل نوری علاء نوشته شده است ، این مقاله در مقایسه با مقاله های دو سال پیش ایشان تغییرات اساسی دیده می شود که بیش از گذشته به اصول طرفداران پادشاهی پارلمانی نزدیکتر شده است .
....ادامه....
|
اسلام و دموکراسی
کاوه یزداني
اخلاق انسانی پيامبر اسلام
http://www.youtube.com/watch?v=XDu1UHTU0Fk&NR=1&feature=endscreen
فرق آینده دزدان و آدمکشان امروز و دیروز
http://www.youtube.com/watch?v=oL3K5AHxywc&feature=endscreen ....ادامه....
|
اسلام و دموکراسی
کاوه یزداني
با درود به عرفان گرامی و سپاس از این همه اطلاعاتی که از اسلامی عزیز به ما دادید. اخلاق نیز در اسلام پر برکت جایگاه ویژه ای دارد . دو لینک در پایین قرار داد و چند نمونه از اخلاق اسلام عزیز الرحمن و الرحیم را از زبان استاد اعظم اسلام شناس آقای مهندس بهرام مشیری بسیار آموزنده است . ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
گل آقا
جناب پرچمشاهی ؛
بادرود شما هم از اسمتان پیداست که از کدام قبیله هستید و برایتان آرزوی موفقیت دارم ؛
اول اینکه منهم متاسفانه در ایران بدنیا آمده و بزرگ شده ام ؛
دوم اینکه حرف من این است که قبول کنیم که هیچگاه درطول تاریخمان دموکراسی نداشتیم و همیشه زیر سلطه یک شاه دیکتاتور و بعد از پیدا شدن نفت در ایران هم شاهان ما هم دیکتاتور و هم خیانت کار و نوکر خارجی بودند. یکبار هم که شده این شعار من آنم که رستم بود پهلوان را دوربیاندازیم و کمی واقع بین باشیم.
از ما ملتی عجیبتر دیده نمیشود ؛ از طرفی به 2500 سال تاریخ شاهنشاهی افتخار میکنیم ( که درست نیست زیرا در این مدت قرنها عربها؛ ترکها؛ مغولها و حتی یونانیها بر ما حکومت کردند ) و از طرفی هم 1400 سال هم زیر پرچم کسانی سینه میزنیم که تمام این ؛ افتخارات ؛ را لگد مال کردند و کشتند و ویران کردند چاپیدند و میکنند ؛ انقلاب اسلامی ماهییت واقعی ملت ایران را نشان داد .
از تصحیح آن غلط تایپی هم متشکرم و با نمره 19 شما هم راضی هستم ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
جمشاد پرچمشاهی
خطاب به "گل آقا": از اسمت پیداست که افغانی هستی. اگر چنین است، بدان که تاریخ ملت یا اقوام افغان به مراتب بیشتر از ملت ایران توسری خوری، نوکری، زیر سلطه دیکتاتور رژیم های کمونیستی و مجاهدین و طالبان و غیره را نشان می دهد. در حال حاضر هم دولت و ملت افغان در واقع زیر سلطه آمریکا و چندین کشور خارجی بسر می برند. این هم جزو همان حقیقت تلخ است.
اگر ایرانی هستی، پس خودت هم جزیی از همین ملت "توسری خور، نوکر و زیر سلطه دیکتاتوری" بحساب آمده یعنی خودت هم توسری خور، نوکر و زیر سلطه دیکتاتور می باشی.
درضمن، پس از هفتاد سال سن هنوز کلمه "اعتراض" را غلط می نویسی.
گل آقا روحت نشود شاد اگر حق با تو نبود. ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
گل آقا
مردم ایران دو دسته هستند .
1 ـ باسواد
2 ـ بی سواد
با سوادها برای رهایی از این وضع منتظر آمریکا و بی سوادها منتظر امام زمان هستند.
چنین ملتی همین دولت هم از سرش زیاد است ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
گل آقا
دوست عزیز از حقیقت ناراحت نشوید گر چه تلخ است.
اینکه من میگویم مربوط بامروز و دیروز و سی سال پیش نیست .
تاریخ ملت ایران بیشتر از 2500 سال توسری خوري ؛ نوکری ؛ زیر سلطه دیکتاتور بودن را نشان میدهد بدون نشانی از اعتراظ .
امیدوارم شما هم بسن من یعنی 70 سالگی برسید آنوقت خواهید گفت :
گل آقا روحت شاد حق با تو بود ....ادامه....
|
حاکميت ملت و معمای نوع حکومت
بهمن زاهدی
با دورود خدمت کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران،
هر کسی که با اندیشه لیبرالدموکراسی آشنا باشد میداند که در لیبرالدموکراسی بالاترین مقام اداری کشور باید تشریفاتی باشد. چه آن لیبرالدموکراسی مانند اسپانیا پادشاهی و چه آن لیبرالدموکراسی مانند آلمان جمهوری باشد. برای کشور ما «پادشاهی» بهترین شکل نظام میباشد، چون در آن نظام لیبرالدموکراسی میتواند در کمترین زمان نهادیه شود. در شکل جمهوری بعلت رقابتهای حزبی بالاترین مقام اداری کشور دستخوس تشنشها و رقابتهای سیاسی خواهد شد و لیبرال دموکراسی زمان بیشتری را برای نهادینه شدن در جامعه احتیاج خواهد داشت.
ما لیبرالدموکراسی را برای آینده ایران میپسندیم و شکل نظام پادشاهی را برای رسیدن به لیبرالدموکراسی در ایران بهترین شکل موجود میدانیم. برای ما ولی ایران مهمتر از پادشاهی یا جمهوری میباشد.
آقای نوریعلا که از روی عدم توجه در این مقاله دچار یک اشتباه همیشگی شده است. ایشان منشور حزب را با اساسنامه حزب اشتباه گرفته است. این عدم توجه تنها در ایشان دیده نمیشود بلکه اکثر افرادی که منشور حزب را میخوانند به مقدمه و اسناد پیوست داده به منشور بیتوجه هستند. و نام حزب را هم کامل نمینویسند. چراها را باید از ایشان پرسید.
همین که ایشان در اندیشه خود متجدد شدهاند نشان از آن دارد که با اندیشه مشروطهخواهی کمکم آشنا شده است و واژههای انحرافی را دیگر در مقالات خود بکار نمیببرند، جای بسی خوشحالیست.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
خلیج همیشه فارس
وجدانی
»»شاهزاده رضا پهلوی: مگر نه اینکه تمامیت ارضی ایران برای ما ملت ایران، اصلی مسلم و انکار ناپذیر است؟««
خیلی ها را نمیدانم اما شاهزادۀ محبوب ایران بارها ثابت کرده است که تمامیت ارضی ایران برایش صرفآ یک شعار نیست و به چهرۀ خویش در پشت ماسکهای فریبنده وجهه نمی بخشد. آن روز که سردار مالیخولیایی و دونکیشوتی قادصیۀ قرن بیستم یعنی صدام معدوم در جبهه های جنگ به ترکتازی و جولان دادن ادامه میداد و چشم طمع به خاک ایران دوخته بود، این شاهزاده رضا پهلوی می باشد که در سنین جوانی و در زمانی که خمینی بیشتر به خون وی تشنه بوده تا خون صدام داوطلبانه اعلام آمادگی مینماید که در لباس رزم و نه در لباس یک شاهزاده به جنگ متجاوزین به میهنش برود و دوشادوش هموطنانش بر علیه دشمن بجنگد.
امروز دل آدم زمانی بیشتر به درد می آید که بعضی ها، حتی در لباس و صف بظاهر طرفداران، علی رغم اطلاع و آگاهی دقیق و کافی آنان از تلاشها، فعالیتها، کنشها و اقدامات غیر قابل انکار شاهزادۀ محبوب در راه رهایی و نجات ایران و از همه مهمتر حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی آن، باز به انحاء مختلف و در هر فرصتی از بستن تهمت و افتراء به وی و متهم کرنش به "برأی گذاشتن فروپاشی ایران"، ابایی ندارند. شاهزاده رضا پهلوی سرباز وطن است و خواهد بود! بکوری چشم معاندین، بدخواهان و دشمنان ایران این همیشه سرباز وطن بیدار است و مهیا برای دفاع از ذره به ذره و وجب به وجبِ خاک ایرانش. تمامیت ارضی ایران برای شاهزاده اصلیست مسلم و بدیلی ندارد. ارادۀ شاه فقید محمد رضا شاه بر این است که نتها ملت ایران بلکه شاهزاده رضا پهلوی نیز بهمراه ملت، ایران را رهایی بخشند و بار دیگر افتخار و عزتش را به آن برگردانند. ....ادامه....
|
عرفان
درود بر حق گرامی
حق گرامی ریشه این پاسخهای کلیشه ای بیشتر ناشی از عدم گردش ازاد اطلاعات و استبداد مطلقی است که جرات دخالت و کنکاش سیاست را از مردم گرفته و تا با کسی بحث سیاسی میکنید میگویند: میخواهی سر خود را به باد بدهی !!!!!!!!! از این حرفهای بودار دیگر نزن.... بنابراین قطعا در فردای ازادی و فرهنگ سازی و اموزش در این زمینه بستر برای مشارکت معقولانه مردم در امور سیاسی فراهم خواهد شد و بدنبال ان جامعه بسمت پویایی و شکوفایی میل میکند. هرچند زمان بر است اما شدنی ست
....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
حق
گل آقا، باز آمدی و همان حرف غلط و بی رحمانه و منفعلانه تان را دوباره تکرار کردید. اگر شما مایوس هستید، بسیارانی از ما مایوس نیستیم. اگر شما منفعل هستید، بسیارانی از ما نیستیم. اگر این حرف کلیشه ای شما برایتان کافی است تا انفعال خود را توجیح کنید و در راه مبارزه با این رژیم هیچ کاری نکنید و با وجدان راحت هر شب بخوابید، بسیارانی از ما مثل شما نیستیم و مثل شما نخواهیم شد. چون خودتان حاضر نیستید قدمی در راه مبارزه علیه این رژیم بردارید با این حرف کلیشه ای تکراری تان و ترویج یاس و تسلیم به اوضاع کنونی را می خواهید در دلها بکارید، بسیارانی از ما نه مثل شما می شویم و نه این توجیحات شما را برای بی عملی /انفعال تان بعنوان یک عذر و بهانه شما از جنابعالی خواهیم پذیرفت. بی رحمی شما تا آنجا پیش رفته است که با این حرفتان دارید صریح و بی پروا می گویید که فقر و اعتیاد و فحشا و تجاوزات جنسی در کهریزکها و گلفروشی و فال فروشی کودکان در ایران و هزار بدبختی دیگر در کشور حق ملت ایران است و لیاقت بیش از این را ندارند. شما با این حرف کلیشه تان توهینی هستید به ما و به ملت ایران و به انسانیت. اگر کار مثبتی نمی کنید اقلا نمک به زخمهای بی شمار ما نریزید و استخوان لای زخم ما نکنید بویژه که مثل من در غرب هستید و شکمتان مثل من سیر است و از همه جور امنیت هم برخوردارید. به شخص سالخورده بخیلی در ایران برخوردم که در پاسخ به ما جوانان که از رژیم می نالیدیم، گفت که ؛هر کی داره بخوره و هر کی نداره کوفت بخوره؛ و رفت! وقتی کسی چنین حرفی از دهانش در می آید باید تا آخرش را در مورد ان آدم خواند. هیچ ملتی هر چقدر هم بد باشد لایق اینهمه بدبختی که در ایران است، نیست، آقا! امثال من بوسیله امثال شما مایوس بشو نیستند که نیستند. پاینده ایران و ملت ایران ....ادامه....
|
حاکميت ملت و معمای نوع حکومت
کاوه یزدانی
به عنوان ایرانی خواهان حاکمیت ملت
موافقم که:
در آيندهء ايران هر که در «رأس» می نشيند ـ چه شاه باشد ، ( اضا فه نمایم چه پادشاه یا خلیفه که اکنون حاکم است ، ولایت فقیه ) و چه رئيس جمهور ـ صرفاً جنبه ای نمادين داشته و اين دو نوع حکومت قابل جابجائی هستند. چرا که اگر پادشاهی خواهان ( پادشاهی پارلمانی ) و جمهوری طلبان ( جمهوری پارلمانی ) بر اين اصل توافق کنند که «در حکومت آيندهء ايران، چه جمهوری پارلمانی باشد و چه پادشاهی پارلمانی ، رياست کشور منصبی تشريفاتی و فاقد مسئوليت خواهد بود (جز در مواردی که تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران و حقوق ایرانیان در سطح ملی و جهانی و حقوق بشر ) و قدرت واقعی در دست نمايندگان مردم و مسئولان قوای سه گانه قرار خواهد داشت» آنگاه راه برای ايجاد ائتلاف وسيعی از مخالفان انحلال طلب یا سرنگونی طلب حکومت اسلامی باز می شود.
....ادامه....
|
کیست که میگوید خدا مرده است؟
کامران
من فقط یک سوال دارم; اگر کسی میگوید خدا مرده پس چرا حتی یکبار هم که شده از اسمش استفاده میکنه مثل خدا حافظی و قسم خوردن و یا کاری که به دین مربوط میشود مانند عقیدتی, ایمانی و خرافاتی؟ ....ادامه....
|
در ایران رهبر، دولت تعیین میکند در فرانسه ملت
گل آقا
هر ملتی لایق همان حکومت است که دارد ....ادامه....
|
حق
برای عرفان بخش ۲. ولی هر چقدر ما در فضای مجازی و رادیو تلویزیونها بگوییم و بنویسیم که ما بازیهای سیاسی شان را شناخته ایم امکان اینکه غرب و بویژه امریکا تغییر سیاست دهند خیلی بیشترست. اینها همراه کردن ملت ایران را در جهت های سیاسی خود منجمله حمله نظامی به ایران را از نظر دور نگه نمی دارند چون بفکر آینده خود با آن ملت هستند و همه شرطها را روی رژیم نبسته و نمی بندند. اینست که اعلام مخالفت ما با حمله نظامی به ایران و یادآوری به آنها که نتیجه شعار اوباما یا با ما یا با اونا دو سال پیش در تظاهرات تا لحظه فروپاشی این رژیم لازم و کاراست. توجیح جنگ علیه ایران برای امریکا را اینگونه می توان سخت کرد که اگر امریکا جنگ نمی خواست و نمی خواهد بایستی ملت ایران را انتخاب می کرد و بکند. و چون تا حالا ملت را انتخاب نکرده معنایش آنست که او بدنبال جنگ است و نه صلح. امریکا باید توضیح دهد که چرا بجای ملت ایران، رژیم را انتخاب کرده است و هر جنگی که بشود تنها رژیم نیست که مقصرست بلکه امریکا هم اگر نه به همان اندازه بلکه بیشتر هم مقصر است. این نظر منست چون کسی که جنگ نمی خواهد در صف صلح طلبان می ایستد و جانب آنها را می گیرد. آیا امریکا به ریاست جمهوری اوباما چنین کرد یا نه و چرا؟ عرفان گرامی، شکم من اینجا سیر است و وقت برای دنبال کردن جریانات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در حد استعدادم هستم. اگر منهم گشنه بودم به فردی مثل امروز خودم نمی دانم چه می گفتم، برو پی کارت بابا! پیروز باشی هموطن نازنینم. پاینده ایران و ملت ایران ....ادامه....
|
حق
بخش ۱.با درود بر عرفان نازنینم، با سپاس فراوان از پاسخ شما به پرسشم. دوست عزیز، خیلی مایلم که بدان ریشه این پاسخهای کلیشه ای کجا و بوسیله چه کسانی بوده! همانطور مایلم بدان که اگر گردش آزاد اطلاعات در ایران بود، آیا باز هم مردم همین پاسخهای کلیشه ای را می دادند یا نه؟ با اوضاع اقتصادی اسفناک در ایران، مردم حوصله گریه کردن هم ندارند چون بقول مادربزرگم حتی گریه کردن هم حوصله و انرزی می خواهد چه رسد به تحقیق و کنجکاوی درباره پادشاهی یا جمهوری و شاه یا مصدق و و و. باز بقول مادربزرگم، ؛شکم گشته، دین و ایمان و اخلاق نمی شناسد؛ . بایستی اول شکم مردم را سیر باشد و به دیگر نیازهای اولیه شان فراهم باشد تا به فکر دیگر نیازها و حقوق خود توجه کنند. فقر و فقیر کردن و مستأصل کردم مردم یکی از راههایی است که امثال ؛رهبر؛ خامنه ای و ؛رهبر؛ کره شمالی و امثالهم برای بقای خود ایجاد می کنند تا مردم انقدر ناتوان شوند که فقط فکر شکم گرسنه و سیر کردنش را داشته باشند. غرب و چین و روسیه و و و هم از این وضعیت ناتوان کردن ملت ایران بهره می برند چون نمی خواهند مردم در ایران در معادلات سیاسی دخالت داشته باشند. مردم وقتی خیلی عاجز و ناتوان شوند آرزوی مرگ و حتی به دلائل واهی حمله نظامی علیه خود می کنند. همه بجز ملت ایران از جنبش سبز ملت ایران ترسیدند چون دیدند که دخالت ملت ایران در معادلات سیاسی به ضرر هم خودشان و هم رژیم است. همدست شدند و سرکوبش کردند. باج گرفتن از چنین رژیمی که ملت در آن ناتوان باشد هم برای بقای رژیم موثرست و هم برای بیگانگانی که منافعشان اینگونه تامین می شود. فهمیدیم که اوباما با کیست!ادامه در بخش ۲
....ادامه....
|
حق
آقای محسن گرامی، مسئله ایران فقط خامنه ای و احمدی نژاد نیستند بلکه کلیت این نظام است که به اصطلاح اصلاح طلبانش را هم شامل می شود. این رژیم از روز اولی که عمر ننگینش را در ایران آغاز کرد برای ایران به بزرگترین و خطرناکترین معضل در کل تاریخ هزاران ساله ایران تبدیل شد. در ضمن مقام ریاست جمهوری در این رژیم بقدری ناچیزست است که خود خاتمی هم گفت که این مقام ارزش و اعتبارش بیش از یک تدارکاتچی چیز دیگری نیست. انگار که او از اول نمی دانست که این مقام بیش از تدارکاتچی بودن خامنه ای هیچ چیز دیگری نیست! همانطور که از اول می دانست که برای حفظ نظام بخطر افتاده اش آمده است و نه برای مردمسالاری و ایران برای همه ایرانیان. دیدیم که همه حرفهایش دروغ بود و مردمسالاری اش را با مردمسالاری دینی! تصحیح! کرد و در قبال قتلهای زنجیره ای که در دوره ریاست جمهوری خودش رخ داد هیچ کاری نکرد. چه خمینی و خامنه ای و چه خاتمی و چه احمدی نژاد، فرقس نمی کنند. همه شان از یک قماش اند و باید همه شان سرنگون شوند و در دادگاهها پاسخگوی ملت ایران باشند. همه شان خدعه گر و فریبکارند. یادتان هست که خاتمی را فریبا خاتمی لقب دادیم چون ما را با مردمسالاری و و و فریب داده بود! چه خیانتها و چه جنایتها و چه تبهکاری هایی که این قماش در این ۳۳ سال سیاه با ایران و ایرانی نکرده اند. تندرست و پیروز باشید. پاینده ایران و ملت ایران ....ادامه....
|
a
agar haghighate khabare link khabare saite astane ghods ro bezarid
------------------
با دورود
منظور شما را متوجه نشدم. لطفا به فارسی بنویسید.
ارادتمند
بهمن زاهدی ....ادامه....
|
خلیج همیشه فارس
حق
با درود بر هم میهنانم بویژه درون مرزی های گرامی، جمشاد خان، ارتش ایران در انزمان متزلزل نشده بود بلکه بواسطه قتل عامی که رژیم از سران ارتش کرد، ارتش شاهنشاهی بشدت تضعیف شد. رژیم از این ارتش بقدری وحشت داشت که حتی پس از قتل عامش بازهم می ترسید که باقیمانده همین ارتش حساب صدام را کف دستش بگذارد. ارتش در آنزمان به خمینی اعلام کرد که اجازه دهد پاسخ صدام را بدهد ولی خمینی با این پا و آن پا کردنهایش باعث جسارت صدام و مرگ و میر ایرانیان بسیاری بیخود شد. ارتش ایران حملات اولیه بویژه حملات هوایی را در دفاع از کشور کرد و بعد پاسداران وارد عمل شدند ولی به سبب آماتور بودنشان و هدف خمینی برای سوء استفاده از موقعیت در راستای استقرار رژیم اش جنگ را ۸ سال کش دادند. در ضمن این جنگ و کش دادنش برای خمینی به تعویق انداختن پاسخگویی به ملتی بود که می خواست بداند که چه بر سر قولهایی که این دجال به انها در پاریس داده بود آمده است. جنگ برای خمینی واقعا موهبت بود و امکان نداشت بدون این جنگ رژیمش زیاد دوام بیاورند. درود بر ارتش شاهنشاهی ایران که در آن مقطع زمانی در حفظ تمامیت ارضی ایران جانبازیها کردند با آنکه به شدت تضعیف شده بودند. پاسداران که خلبان جت های جنگی میگ و اف ۱۳ نبودند و هیچ جنگی بدون نیروی هوایی پیروز نمی شود. صدام تا زمانیکه ارتش شاهنشاهی دست نخورده مانده بود جرئت نمی کرد حتی خیال حمله به ایران را در سر بپروراند. نه، ارتش شاهنشاهی متزلزل نشده بود جمشاد خان بلکه با اعدام سران و افسران بالا رتبه اش و فرار بسیاری از آنها از کشور برای نجات جان خود بود که تضعیف شده بود. اشتباه می کنم، بهمن زاهدی گرامی یا نه؟ ....ادامه....
|
محسن
مناقشه هسته ای حکومت اسلامی ایران با طرفهای غربی و آمریکا به عنوان مدعی اصلی، دور جدیدی از مذاکرات را سپری می نماید. مذاکراتی در زیر سایه سنگین تحریمهای بین المللی و تهدید جنگ.
راستی چرا مذاکرات هسته ای ایران چنین سرنوشتی پیدا کرده است؟ مگر از همان ابتدا شرایط چنین بود؟ از همان ابتدا تحریمی در کار نبود و صحبت از جنگ و حمله نظامی وجود نداشت. اما مذاکرات طرفین برقرا بود. ایران در زمان خاتمی که سیاست خارجی کم تنشی را تجربه می کرد همیشه در حال مذاکره و مباحثه بود تا بتواند حقوق تعریف شده خود را در امور هسته ای نهادینه و مستحکم سازد.
سرنوشت مذاکرات با تغییر رویه سیاسی خامنه ای به عنوان تنها و قدرتمند ترین فرد غیر منتخب در ساختار سیاسی ایران تغییر یافت. او تصمیم گرفت به مذاکرات سرعت ببخشد و نتایج مورد نظر خود را زودتر دست یافتنی ببیند. خامنه ای بود که با روش انتصابی خود در امور نمایشی انتخابات هاشمی رفسنجانی را از میدان به در کرد و به جای او احمدی نژاد را بر اریکه قدرت نشاند.
محمود احمدی نژاد روستا زاده ساده و آتشین مجازی که برای دریدن پرده حرمت بین خامنه ای و هاشمی هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشت. احمدی نژاد که نمی دانست باید از اقبال خوش خود شاد باشد یا از سیاست ارباب خود که او را یک شبه به جایگاه بزرگ ریاست جمهوری رسانده بدون کم ترین فکر یا شعوری متناسب با جایگاه جدیدش افسار گسیخته خود را به مقام رهبری و دفتر او سپرد تا چهار سال اول در راستای پیش برد اوامر ارباب خود به خوبی و خوشی سپری شود.
همین حرف گوش کنی و پرده دری و سخت کوشی محمود خان در تخریب رقیب اصلی آقای خامنه ای بود که دور دوم ریاست جمهوری اش را قطعی نمود و در میان عاشقان و یاران ذوب در جهل ولایت او گوی رقابت را از دیگران روبود و به قیمت خون صدهها هم وطن و اسارات هزاران دیگر توانست صندلی ریاست جمهوری را برای خود حفط نماید.
سخنان سخیف و بی معنی او در عرصه بین المللی که تمام دلیل خوبی برای اثبات عدم تسلط او به قوانین بین المللی و حقوق جاری در جهان سیاسی است مایه زحمت کشور و مردم ایران شد. آنچه احمدی نژاد در محافل بین المللی در مقام مسئول اجرای کشور به زبان راند مایه بدبختی ملت و نکبت بیشتر نظام ولایت جهل مدار شد و به تبع موجبات سختی و فقر و اضمحلال بیشتر منابع کشور را ... ....ادامه....
|
خلیج همیشه فارس
جمشاد پرچمشاهی
خلیج فارس همان "خلیج فارس" است و نه "خلیج عربی" یا "خلیج همیشه فارس"! ممکن است نام خیلی چیز ها را در نقشه جغرافیایی تغییر داد و تحریف نمود که این به سلیقه طرف مثل "گوگل" یا امیر نشین های حوزه خلیج بر می گردد و فاقد هرگونه اعتبار و شناخت بین المللی است. اما به هرحال نام تاریخی مکان و منطقه ای را به هیچ وجه نمی توان انکار، تحریف و تغییر داد. هیچ بعید نیست اگر روزی جسارت اعراب حوزه خلیج فارس تا جایی رسد که به تحریف نام خلیج عربی هم اکتفا نکرده و آنرا به "خلیج الامارت العربی" یا "خلیج القطر" تغییر دهند. اما در این صورت هم چیزی دستگیرشان نخواهد شد.
البته بی لیاقتی و ضعف رژیم اسلامی در اینگونه تغییر و تحولات خودسرانه همسایگان عرب حوزه خلیج فارس هم بی تاثیر نیستند. وقتی رئیس جمهور رژیمی خاصم و ضد منافع ملی و تمامیت ارضی در جلسه سران کشورهای حوزه خلیج فارس زیر نقشه جغرافیایی منطقه با نام جعلی و تحریف شده "خلیج عربی" نشسته و هیچگونه اشاره و اعتراضی به جعلی یا غلط بودن نام خلیج نمی کند، جای شگفتی باقی نمی ماند که شیوخ امیرنشین های حوزه خلیج فارس، از این صحنه و جلسه بهره گیری تبلیغات سیاسی نموده و آنرا به حساب حق مالکیت شان بر تمامی آبراه خلیج فارس بگذارند.
همان گونه که صدام حسین با حمایت و پشتیبانی دولت های غربی این اجازه و جسارت را به خود داد که به ایران حمله کرده و به تصور خودش و استفاده از ضعف و ناتوانی ارتش متزلزل ایران در آنزمان، به قول معروف در یک جنگ صاعقه وار در ظرف سه یا چهار روز بر ارتش و خاک ایران فائق آمده و بنا به ادعای خودش حتی جزایر سه گانه را از چنگ دولت ایران درآورده و به بحرینی ها "ببخشد"، این جنگ خانمان سوز هشت سال به درازا کشید. در حال حاضر اعراب حاشیه خلیج فارس نیز این جسارت و دریدگی را بر خود جایز می دانند که از "فرصت طلایی" استفاده کرده و با تغییر نام خلیج و چشم دوزی به جزایر سه گانه و اقداماتی بیش از این ها در آینده، از آب گل آلودی که رژیم دینی در ایران و منطقه به وجود آورده، ماهی بگیرند. ولی این ماهی ها را فقط در عالم رویا از آب گل آلود "خلیج عربی" شان خواهند گرفت و نه از آب ذلال خلیج فارس!
در ضمن من مطمئن نیستم که آیا این شیوخ جسور و بی شرم با پرداخت مبالغ هنگفت چند صد میلیون دلاری به موسسه "گوگل" خواهان تغییر یا حذف نام ... ....ادامه....
|
کاوه یزدانی
( . استقلال و تماميت ارضی ايران و يگانگی ملی، حاکميت مردم و حقوق بشر، اصولی هستند که عموم ايرانيان بر آنها توافق دارند . )
با درود به هم میهنان ( کانون گفتگوی لیبرال دمکراسی )
امیدوارم این کانون در جهت برقراری لیبرال دمکراسی در ایران برای همیشه باقی بماند و شرکت کنندگان گرامی لیبرال دمکرات در جهت برقراری لیبرال دمکراسی در ایران بکوشند . از همه کوشندگان و مبارزان آزادیخواه درجهت آزادی ایران و برقراری لیبرال دمکراسی در ایران از این طریق قدردانیم را صمیمانه ابراز می کنم .
بسیاری از هم میهنانی که برای برقراری سکولاریسم مبتنی بر اعلامیه جهانی منشور حقوق بشر در ایران می کوشند به خودی خود لیبرال دمکرات هستند چونکه ادعا دارند که معتقد بر اعلامیه جهانی منشور حقوق بشر هستند و همچنین مفتقد بر تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران می باشند و این چیزی نیست جز لیبرال دمکراسی . منشور حقوق بشر جز در لیبرال دمکراسی نمی گنجد و سکولاریسم نیز بخش جدا نشدنی از منشور حقوق بشر می باشد . حال که هم میهنان سکولارمان اصرار دارند سکولاریسم مبتنی بر منشور حقوق بشر را جدای از لیبرال دمکراسی قرار دهند من نیز بر سر نامش مشکلی ندارم اما به شرط اینکه بر اصول زیر پایبند باشند و بدانند که اگر از این اصول خارج شوند پیمان شکنند .
اصول:
( . استقلال و تماميت ارضی ايران و يگانگی ملی، حاکميت مردم و حقوق بشر، اصولی هستند که عموم ايرانيان بر آنها توافق دارند . )
با احترام کاوه یزدانی
پاینده ایران و ملت یگانه ایران
....ادامه....
|
کاوه یزداني
با درود به دوستان و هم میهنان گرامی
هر هفته در انتهای برنامه گفتگو و مناظره سیاسی برنامه یاران در تلویزون پارس آقای علی رضا میبدی از شرکت کنندگان می خواهد که به نتیجه مناظره نمره دهند . دو اشکال در این برنامه به نظر می رسد .
یک اینکه زمان این برنامه بسیار اندک است و دوم اینکه درستش این است که بینندکان به مناظره و دیدگاه شرکت کنندکان در گفتگو نمره دهند .
لینک آخرین برنامه را در زیر قرار دادم و اگر مایل هستید نظرتان را در باره دیدگاه شرکت کنندکان بنویسید تا در زمان مناسب به آقای میبدی از طریق تلفن بگوییم . بخاطر داریم که زنده یاد دکتر داریوش همایون مقاله ای زیر عنوان ( همکاری بر اصول نه با کسان ) نوشته اند ولینکش را نیز در زیر قرار دادم .
از این طریق از حضور آقای فواد پاشایی و آقای شایان آریا در این برنامه قدردانی می کنم و پیشنهاد می کنم در همه مناظره ها بیش از پیش به همکاری بر اصول تاکید نمایند تا این مناظره ها بر روی ریل درست قرار بگیرند . باید واکنشمان را به افکاری چون تفکر خانم مینا احدی که مخالف تمامیت ارضی و منشور حقوق بشر هستند را با صراحت به اطلاح بینندگان این مناظره و شرکت کنندگان در مناظره برسانیم .
يک جامعه آزاد و نيرومند را نمیتوان ساخت مگر آنکه عموم مردم برسر پارهای اصول بنيادی یک جامعه شهروندی توافق کرده باشند و نظام سياسی نگهدارندة آن اصول باشد.
(استقلال و تماميت ايران و يگانگی ملی، حاکميت مردم و حقوق بشر، اصولی هستند که عموم ايرانيان بر آنها توافق دارند).
همکاری بر اصول نه با کسان . زنده یاد ( دکتر داریوش همایون )
http://www.irancpi.net/homayoun/matn_291_1.html
مناظره یا گفتگوی سیاسی روزهای سه شنبه در برنامه یاران تلویزیون پارس
برنامه یاران مورخه : سه شنبه ، ۸ می ۲۰۱۲
http://www.voinews.net/archive/program/2526/ ....ادامه....
|
عرفان
درود بر کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
درود بر دوستان گرانمايه و حق نازنين
حق گرامي قطعا من نميتوانم از جانب همه مردم ايران جواب سوال شما را بدهم اما طبق صحبت ها و گفتگوهايي که غالبا با دوستان و هموطنانم دارم اصلا ديد خوبي نسبت به اپوزيسيون متوهم ما ندارند و متاسفانه کار بدانجا رسيده که اميدشان بيشتر متوجه حمله نظامي يا کمک خارجي است اما انچه که مسلم است مردم و جوانان از اين نظام گذر کرده اند و لزوم سکولاريسم را درک کرده اند اما شوربختانه همانطور که اقاي کردي بدرستي در مقاله شان اشاره کردند وقتي دليل پادشاهي خواهي يا جمهوري خواهي را از هموطنان ميپرسم جوابهايي کليشه اي دريافت ميکنم که نشان از عدم درک سياسي شان را دارد
دوستدار شما عرفان ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
یا دورود
ایرانی گرامی شما سه تا سه تا بفرست. برای شما وقت به اندازه کافی داریم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
ایرانی
بهمن خان با درود
متاسفانه وضع فیلترشکن ابتیاعی بنده مانند فصل جاری، بهاری است، گاهی آفتابی است و گاهی بارانی!، گاهی نیم ساعت طول می کشد نوشته ای را ارسال کند و گاهی پس از نمایش پیغام خطا در ارسال، ظاهرا" آنرا برای حضرتعالی ارسال نموده است!، از جانب اینترنت نفتی ایران و سربازان گمنام جمهوری جهل و فساد، جهت اخلال در ارسال نوشته از شما پوزش می طلبم. باشد که قبول افتد!
پاینده ایران ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
یا دورود
بخش بخش خیلی بهتر است ولی نه بخشی دوتا دوبار!
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|