حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.



مگر چند گونه رهبر کاریزماتیک داریم؟

وجدانی

هموطن عزیز جناب آقای مهدی مفخمی! (۲)

از طرف دیگر شاهزاده همانگونه که خودشان بارها و بارها فرموده اند هیچ نماینده، خط دهنده و سخن گویی ندارند و اصولآ آدم زنده و آن هم آدمی مثل رضا پهلوی به وکیل، وصی و قیم نیازی ندارد. مطلب دیگر اینکه ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بپذیرم، بر طبق تعریف و شرایط فرضی و ساختگی که در پاراگراف معروف به »رهبرکاریزماتیک« از مقالۀ آقای دکتر نوری علا آمده است، تمامی رهبران کاریزماتیک ایرانمان از همان ابتدا یعنی از کورش کبیر، داریوش بزرگ، بزرگ مهر گرفته تا برسیم به ستار خان، باقرخان، رضا شاه کبیر، شاه فقید محمد رضا شاه پهلوی و غیره همه همانند آیت الله خمینی از دل بحران زاده شده، از وجود گستردهء بحران سود جسته، ...توی دهن دولت زده و بر اساس اعتمادی که مردم به آنان کرده اند دولت تعیین نموده... و سالی نگذشته همهء مظاهر عقلانیت و تمدن را زیر پای استبداد تک ساحتی خویش له کرده اند. من تنها به این استدلال اعتراض داشته و دارم و گرنه، همان طوریکه همیشه اعتقادم بوده، شاهزاده رضا پهلوی بعنوان شخصیت مورد قبول ملت ایران میبایست جهت آشنایی و اطلاع حاصل یافتن از همۀ عقاید و آراء با اغلب ایرانیان صاحب نظر از جمله جناب آقای دکتر نوری علا مذاکره نمایند.

....ادامه....



مگر چند گونه رهبر کاریزماتیک داریم؟

وجدانی

هموطن عزیز جناب آقای مهدی مفخمی! (۱)

همانگونه که شما فرمودید بهتر است قضاوت را به عهدۀ خوانندگان محترم و علاقمندان صاحب نظر در حزب بنهیم. تنها این را خدمتتان عرض کنم، همانطور که ملاحظه می فرمایید و عنوان خطاب شما به اینجانب نیز ثابت می کند ما همدیگر را نمی شناسیم علتش هم این است وقتیکه یکی مطلبی بدیگری مینویسد حداقل این را میداند طرف مقابل آقا یا خانم است. بنابراین چنانچه من و شما بخواهیم مطلبی در بارۀ خصوصیات، عقاید، مرام و خواست یکدیگر بگوییم و یا بنویسیم، اساس و پایۀ آن فقط و فقط بر روی حدس و گمان خواهد بود و بس زیرا حتم دارم نه شما و نه من علم غیب نداریم و نمیتوانیم از طریق غیب به عقاید همدیگر پی ببریم لذا هر آنچه در این مورد بیان شود و یا اتهامی وارد گردد فرض و تصوری بیش نبوده و از واقعیت بدور است. مقصودم این است که وقتی شما مرا متهم به این میکنید که من "چون سالیان دراز گذشته از ایشان (شاهزاده رضا پهلوی) میخواهم که رهبری ( کاریز ماتیک ) جنبش را بعهده بگیرند"، این اتهام و ادعای شما دور از واقعیت است و صحت ندارد به دلیلی که عرض کردم و عدم شناختی که از بنده دارید.

....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
ابتکار عمل هم میهنان مبارز در داخل و خارج،

همانطور که برخی‌ اطلاع دارید بچه‌ها در ایران در جنب و جوش هستند برای انجام کار‌های عملی‌ در راه یک خیزش بزرگ. این آمادگی در چند مرحله و در چند جهت در حال شکل گرفتن است. هدف نهائی، یکی‌ هم آهنگ کردن جامعه، دیگری هدف قرار دادن رژیم است.

یکی‌ از پیشنهاد‌ها از طرف هم میهنان، که بسیار جالب و عملی‌ است؛ و هم جامعه را تشویق به یک پارچگی می‌کند و هم به رژیم آسیب روحی‌ میزند این است که به کمک کامپیوتر و دستگاه کپی، بر چسب هایی از شیر و خورشید؛ (توجه کنید نه پرچم شیر و خورشید نشان، بلکه فقط علامت شیر و خورشید)، فراهم شود. و در ایران هر کجا پرچم رژیم را دیدید (چه کوچک چه بزرگ) بجای خرچنگ میان پرچم رژیم، شیر و خورشید را بچسبانید.

و از این طریق پرچم رژیم را به پرچم شیر و خورشید تبدیل کنید.

امیدواریم هم میهنان در رساندن این پیام به سر تا سر ایران به ما یاری برسانند. تا از طریق اطلاع رسانی یکی‌ از کار‌ها در سراسر ایران سریع تر فرا گیر شود.

سپاس،

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....



مگر چند گونه رهبر کاریزماتیک داریم؟

مهدی مفخمی
دوست عزیز خانم یا اقای وجدانی
عصاره نوشتار اقای نوری علا و نتیجه گیری ایشان را در دو پاراگراف اخر نوشتار ملاحظه میفرمائید. به نظر اینجانب این همان هدفی است که شاهزاده رضا پهلوی نیز پیش رو دارند مگر اینکه دوستانی چون شما چون سالیان دراز گذشته از ایشان بخواهند که رهبری ( کاریز ماتیک ) جنبش را بعهده بگیرند. تا انجا که من به خاطر می اورم پاسخ ایشان همواره به این طیف از طرفدارانشان منفی بوده دقیقا به خاطر دیدگاهی منطبق با دیدگاه فوق الذکر.

جدل فلسفی شما با اقای نوری علا در مورد کاریزما را خوانندگان قضاوت خواهند کرد. علاقمندان صاحب نظر در حزب فراوان داریم که با صرف وقت قضاوت خود را در سامانه منتشر کنند. در مورد الترناتیو میدانم که شاهزاده با اکثر صاحب نظران از جمله اقای نوری غلا در تماس هستند البته به عنوان پشتیبان و نه دارنده نقش رهبری. ارادتمند
....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود حق گرامی
نسیم شمال آقای فرامرز فروزنده
http://www.youtube.com/watch?v=BGIAKyQh6WQ&feature=share
اگر فرصت دارید یا زمانی فرصت بدست آوردید لینک پایین را ببینید .چند سالیست در پهنه اینترنت به اشتراک می گذارم و امید وارم مورد پسند تان باشد . بسیاری فقط سالی یک بار برایش تبلیغ می کنند .
http://www.d-homayoun.info/
یکی از نظراتم در پایین صفحه این لینک پایین می باشد . فکر کردم شاید تا کنون این یک نظر را نخوانده باشید . غلط دیکته هایم و اشتباهات گرامری را به بزرگی خودت ببخش و به مفهوم و محتوایش بنگر ... امیدوارم مورد پسند واقع شود .
سه شنبه 14 دی 1389
http://bahman.zahedi.com/index_0_0_0_0_76.html
کاوه یزدانی
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی

....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

حق
؛رهبرانی یک قدم عقب تر از مردم؛ ! این ؛رهبران؛ فرسنگها ؛عقب تر از مردم؛ اند وگرنه با گذاشتن همه شعارهای جنبش سبز به همان لیبرال دمکراسی ای می رسیدند که مردم مدتهاست به آن رسیده اند که شعارهایشان نمایانگر آن بود. اما اکثریت ؛رهبران؛ دشمن خونین لیبرال دمکراسی هستند و بخاطر همین سکولاردمکراسی را علم کرده اند و خوب جا انداخته اند. هر چقدر هم از آنها بپرسید تفاوت سکولاردمکراسی با لیبرال دمکراسی چیست هیچ پاسخی بشما نمی دهند. منافعشان و اهدافشان با منافع و اهدافی که ملت ایران در شعارهایش طی جنبش سبز داد زمین تا آسمان تفاوت دارند. هر کدامشان بخشی از شعار و شعارها را گرفته و حول و حوش آن شبکه سبز، سرخ، سیاه خودشان را با رفقایشان راه انداخته اند. اگر به همان لیبرال دمکراسی ای رسیده بودند مجموعه شعارهای سبز را در نیاز و خواست و فریاد ملت به یک قانون اساسی نوین لیبرال دمکرات می دیدند و در تدوین پیش نویس چنین قانون اساسی ای همت می ورزیدند. نه اینکه شعارهای ملت را تکه پاره کنند و یا تقلیلش دهند به ؛انتخابات آزاد؛ ای که بغیر از ؛انتخابات آزاد؛ ! جناح خاتمی اصلا معلوم نیست چیست و آیا این خطر را بهمراه دارد که در چنین انتخابات آزادی! بطور دمکراتیک و مسالمت آمیز ایران را ایرانستان کنند!


....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

حق
؛رهبرانی یک قدم عقب تر از مردم

مردم ایران امروز اماده قیام‌اند. اثر شوک تحریم‌ها بر زندگی مردم با فقر روز افزون سی سال گذشته بسیار متفاوت است. نشانه های بسیاری برای این امادگی وجود دارد. اما تشکلی که بتواند با استفاده از اعتماد ملی جنبش را از مقاومت به مبارزه بکشاند وجود ندارد؛

بنظر من در ایران امروز و در وضعیت کنونی ای که در آن قرار گرفته ایم، کسی و حزب و گروهی می تواند ؛اعتماد ملی جنبش را از مقاومت به مبارزه بکشاند؛ که منعکس کننده خواسته های مردم باشد تا مردم به آنها توجه و از آن پشتیبانی کنند. چه کسی و حزب و گروهی را می توان نام برد که منعکس کننده خواسته های ملی ما باشند وقتی که از کل خواسته های ملی ما فقط به انتخابات آزاد را بیرون کشیده اند!؟ این فقط بخشی از کل مطالبات ملت ایران در ؛رای من کو!؟؛ است. طوری که از انتخابات همه سخن می گویند بسیار مبهم است. سئوال هم که درباره اش می کنیم پاسخی نمی دهند! جنبش سبز بواسطه معنای شعارهایش، جنبشی لیبرال دمکرات است. فرد و گروه و حزبی لیبرال دمکرات را می طلبد که با کنار هم گذاشتن این شعارها و بر طبق آنها مانیفستی لیبرال دمکرات فراهم کندتا ملت از آن پشتیبانی کند. ؛استفاده از اعتماد ملی؛ یعنی این. مخاطب ملت و خواسته هایش باید باشند و نه کسان و احزاب دیگر
....ادامه....



نقش اندیشه شبه روشنفکران در شکل گیری انقلاب 57

حق
اگر تا ابد آقای میرفطروس و امثال او با مدرک و سند نشان دهند که واقعیتهای تاریخی آنگونه که پهلوی ستیزان به پیروی از حزب توده سرسپرده شوروی و دنبالچه هایش در گذشته می گفتند و می گویند نبود و نیست باز همان مومن ها به تعبیر ایدئولوژیک خود از تاریخ معاصر ایران همان دروغها را تکرار می کنند. یک نگاهی به نظر ؛ایرانی آزاده؛ بیاندازید که یا خود یکی از همان مومنین است و یا فریب خورده همان مومنان. اگر از مومنان است، تکلیف مان روشن است ولی اگر فریب خورده مومنان لجوج است خوبست بداند که پیش از رضاشاه، آخوندها در مجلس شرکت داشتند. جلسات پر از آخوندها بود و با دعا و صلوات و تعارفات و و و معمولشان و تعلل ورزیدن. این در حالی بود که شیرازه کشور داشت از هم می پاشید و کشور فاقد امنیت داخلی و ثبات سیاسی و اقتصادی بود و آرمانهای مشروطه داشت از بین می رفت. این وضعیت وطنپرستان بواقع سکولار را مستأصل کرده بود. در این وضعیت بود رضاشاه بر سر کار امد و دُم هر چه آخوند را گرفت و از عرصه های سیاسی، اقتصادی، دادگستری و آموزش و پرورش بیرون پرتاب کرد. همین باعث کینه آخوندها شد که دیگر قادر نبودند هم در این عرصه ها حضور کامل و جاه و مقام و ثروت داشته باشند و هم کنترل ابدی ملت را برای تضمین و بیمه وضع موجودشان.
....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

کاوه یزدانی
با درود حق گرامی
با آن بخش نااصلاح طلب و ناجمهوریخواه سخنی ندارم به همان دلایلی که شمردید.
با جنابعالی موافقم که گفتید:
حتی رهبران لیبرال دمکرات ما هم شبیه لیبرال دمکراتهای جهان لیبرال دمکرات غرب نیستند! بجز معدودی لیبرال دمکرات واقعی بقیه دهها سال در کشورهای لیبرال دمکرات خوش زندگی کرده اند ولی اینرا برای ملت ایران نمی خواهند که نمی خواهند وگرنه لیبرال دمکرات های واقعی حداقل در یکسال اخیر مانیفستی فراهم و ارائه می کردند...
جق گرامی به باور من به دنبال لیبرال دمکرات واقعی بین ایرانی گشتن، به آن مثلی می ماند که ( در کاه دان بدنبال سوزن گشتن ) . به امید اینکه ایران از این تونل وحشت زنده عبور کند . تندرست باشید . کاوه

....ادامه....




کاوه یزدانی
زندگی مثل بازی شطرنج است اگر بلد نیستی همه می خواهند یادت بدهند وقتی یاد گرفتی همه می خواهند شکستت بدهند. ناشناس
زندگی مثل بازی شطرنج است شکست دادن هر شطرنج بازی هنر نمی باشد . کاوه یزدانی
زندگی مثل بازی شطرنج است بازیگران کم فضیلت در شرایط نابرابر بازی میکنند. کاوه یزدانی
شهامت اخلاقی نگهبان و حامی سایر فضیلت هاست. جان لاک .
منشاء اعتماد به یک انسان نه خطاناپذیری بلکه صداقت اوست. از تعالیم سامورایی

....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

حق
؛رهبرانی یک قدم عقب تر از مردم

مردم ایران امروز اماده قیام‌اند. اثر شوک تحریم‌ها بر زندگی مردم با فقر روز افزون سی سال گذشته بسیار متفاوت است. نشانه های بسیاری برای این امادگی وجود دارد. اما تشکلی که بتواند با استفاده از اعتماد ملی جنبش را از مقاومت به مبارزه بکشاند وجود ندارد؛

بنظر من هیچ تشکلی نه اینکه نمی تواند بلکه نمی خواهد و نمی خواهد و نمی خواهد ؛اعتماد ملی جنبش را از مقاومت به مبارزه بکشاند؛ و عدم وجودش بهمین خاطرست و بس! من کدی که از مقاله در بالا آوردم را به همه رهبران تعمیم می دهم و نه فقط به چپها و جمهوریخواهان که اکثرشان نه چپ مثل چپهایی هستند که در کشورهای لیبرال دمکرات جهان آزاد غرب اند و نه جمهوریخواهانی از جنس جمهوریخواهان در این کشورها! حتی رهبران لیبرال دمکرات ما هم شبیه لیبرال دمکراتهای جهان لیبرال دمکرات غرب نیستند! بجز معدودی لیبرال دمکرات واقعی بقیه دهها سال در کشورهای لیبرال دمکرات خوش زندگی کرده اند ولی اینرا برای ملت ایران نمی خواهند که نمی خواهند وگرنه لیبرال دمکرات های واقعی حداقل در یکسال اخیر مانیفستی فراهم و ارائه می کردند که همه مطالباتی که ملت ۸ ماه در اوج تظاهرات شعارهایش را می داد در بر بگیرد. ؛استفاده از اعتماد ملی؛ این می بود نه انتخابات آزاد این و آن!
....ادامه....



شما زمامداران و طرفداران اصلاح نظام! و شما طرفداران تغییر و دمکراسی!

شیر و خورشید و تاج
بانو الاهه بقراط،

اصولا همیشه از مقالات شما لذت میبریم، حتی اگر گه‌ مطالبی‌ عنوان می‌کنید که با آن مشکل فراوان داریم. در این مقاله نوشتید: "شما زمامدارن و طرفداران نظام! ... اگر واقعا به فکر مردم و کشور هستید... هدف، وسیله را توجیه نمی‌‌کند!"

پرسشی که از شما و دیگر دست اندر‌کاران که چون شما می‌اندیشند دارم این است.

در این ۳۴ سال گذشته این رژیم و رژیمی‌ هایی که میخواهند این رژیم را اصلاح کنند، چه کار کرده‌اند که شما و هم اندیشان شما را بر این داشته که رژیم و حامیان اصلاح طلبش قابلیت این را دارند که بپذیرند "باید به فکر مردم و کشور" باشند؟ و اینها چه کار کرده‌اند که شما را امیدوار می‌کند که شاید دیالوگ و گفتمان با این افراد باعث شود اینها بپذیرند که بقول شما "...هدف، وسیله را توجیه نمی‌‌کند!"؟

آیا شما واقعاً از افرادی که در ۳۴ سال گذاشته کارشان این بوده و هست که خیزش‌ها را با فریب و خونریزی خاموش کنند، انتظار دارید بفکر "مردم و کشور" باشند؟

آیا زمان آن نرسیده که ما انرژی خود را صرف گفتمان با ملت کنیم، نه با رژیم و حامیانش؟

کلید این معما فقط بستگی به یک خیزش ملی‌ سر تا سری دارد. نه اینها بر سر عقل خواهند آمد و نه کشتی‌ نجاتی در راه است.

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

بهمن زاهدی
با دورود

آقای کاوه یزدانی افرادی زیادی عضو این حزب شدند و بعد از مدتی کناره‌‌گیری کردند. اکثر این افراد نتوانستند دیدگاه‌های خود را به دیگر اعضای حزب معرفی کنند. بیشتر این افراد خواستار تغییراتی در منشور حزب می‌بودند ولی قدرت این را که با منطق و موشکافی مواضع خود را به دیگر اعضای حزب عرضه نکنند، نداشتند. بیشتر می‌گفتند یا این کار را باید بکنید و یا ما از این حزب می‌رویم و رفتند. مانند شما!

اعضای این حزب قبل از هر تحولی باید آگاه شوند که این تحول برای چه می‌باید انجام شود و هر عضوی حق این را دارد که مخالف یک ایده جدید باشد و یا موافق آن. کنگره حزب بالاترین تصمیم‌گیرنده در این حزب می‌باشد. اعضای شورای‌مرکزی هم نمی‌توانند بدون رای کنگره در منشور تغییری بوجود آورند. هر ایده‌ای که بخواهد در منشور این حزب تغییری بوجود آورد، باید قدرت بیان و اسقلال فکری خود را داشته باشد و بتواند دیگر اعضای حزب را از دیدگاه‌های خود آگاه کند

اینها را نوشتم تا بدانید اعضای واقعی این حزب پایبند به اصولی که در منشورشان نوشته شده می‌باشند و از منشور خود دفاع می‌کنند، چون به تک‌تک اصول آن اعتقاد دارند و می‌دانند چه می‌خواهند و چه نمی‌خواهند. عضو این حزب بودن مسئولیتی دارد که خیلی از افراد نمی‌توانند بپذیرند و به همین دلیل هم از این حزب می‌روند.


ارادتمند
بهمن زاهدی

---------------------------------

آقای کاوه یزدانی تا زمانیکه تعادل روحی خود را بدست نیاورده‌اید از درج نظرات شما در این مکان معذورم، شما می‌توانید من را سانسورچی خطاب کنید این نظر و حق شماست که آن هم مشکلی ندارم.
....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

بهمن زاهدی
انتظار شما این است که حزب تا شما حرف و یا ایده‌ای را مطرح کردید سریع به آن پرداخته شود، سرتاسر اشتباست. لحن نوشته شما بدین صورت است که این حزب بدون کمک فکری (رایزنی) شما نمی‌تواند به جایی برسد و شما هستید که بیشتر و بهتر از سران حزب و شاهزاده به فکر ایران هستید. این هم اشتباست. هر شخصی ایده‌ای دارد ولی هر ایده‌ای را نمی‌توان به مرحله عمل رسانید.

سیاست میدان استفاده از امکانات است.

شما حتا یک بار در نوشته‌هایتان در رابطه با برگزای سالروز جنبش مشروطه اشاره‌ای نکرده‌اید و فقط می‌خواهید حرف خود را به کرسی بنشانید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



فرصتی مهم برای تغییر

بهمن زاهدی
با دورود،

آقای کاوه یزدانی، در صفحه اول سامانه حزب ده روز است که جمله‌ای نوشته شده است: "سالروز جنبش مشروطه را با شکوه برگزار کنیم"

اینکه در کدامین شهر و چه تعدادی از ایرانیان بخواهند و بتوانند بهر نحوی که شده باهم تماس بگیرند و برنامه‌ای را انجام دهند به خود مردم واگذار کرده‌ایم. در شهرهای که حزب شاخه و فعالیت بیشتری دارد برنامه‌هایی تدارک دیده شده است. ولی حزب نمی‌تواند در تمامی شهرها و روستاهای اروپا و امریکا تدارک این تظاهرات، گردهمائی، نشست، میهمانی و یا گپ‌دوستانه را انجام دهد.

حزب کار خود را انجام می‌دهد (برنامه‌های تعیین شده خود را اجرا می‌کند) ولی اگر شما فکر می‌کنید که این حزب ایده کم دارد در اشتباه هستید. شما می‌توانید ایده خود را به زبان ساده مطرح کنید، اگر منطقی بود اعضا و مسئولین حزب در باره آن به گفتگو خواهند نشست.
....ادامه....




نادر
با درود؛ محقق محترم این رساله را جهت اشراف و اعتلا نوشته اند. که دستشان درد نکند.شخصأ 5 متن تحقیقی درین مورد خوانده ام.این متن به آگاهی من افزود.دیدگاه و اخبار نویسنده اگر در جهت عمل سیاسی مقابل حاکمیت مبنی بر ضعیف نشان دادن بخش مطالعات و پژوهشی حزب متبوع باشد بنظرم کمی وبلکه کاملأ ناشیانه عمل شده است. 1:نفوذ حزب توده از طریق رقاصه ی کابارههای قبل از بهمن 57 که همسرش ناخدا ی توده ای و بازنشسته بنام لیلی خ. که 2نفر از شاخه مخفی حزب که یکی محمد مهدی پرتوی بوده است. آن دو پاسدار اطلاعات سپاه نیز به درخواست سپاه توسط همان زن که بلافاصله به شوروی گریخت. 2.رکن 2 ارتش ؛اطلاعات نخست وزیری نفوذی توده ای داشته سپاه به آنها اطلاعات غلط میداده است. زیرا مثلأ آقای خادم با خامی عجیبی اطلاعات به دوستان جدیدی چون پرتوی می داده؛بهتر است از طریق سایبر متن کتابچه حقیقت پیروز دوانی مطالعه شود.هرچند دنیا؛ دنیای تردید است.از تز تضعیف ارتش ایران از سوی عراق و...بخصوص نکته ی حدید آموختم.پاینده ایران. بدرود.

....ادامه....



رضا شاه صد سال پیش سکولار بود و آن را در ایران پیاده کرد

ایرانی آزاده
۱- رضا خان سکولاریسم را به ایران نیاورد. سکولاریسم را انقلاب مشروطه به ایران آورد که با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ توسط رضا خان، عامل دست نشانده انگلستان، شکست خورد. رضا خان تنها دیکتاتوری را به ایران آورد که در شرایط غیاب آخوندها از صحنه سیاسی ایران به برکت انقلاب مشروطه، تصور نوعی سکولاریسم را در جامعه ایجاد میکرد. متاسفانه همین دیکتاتوری سکولار که رضا خان براه انداخته بود و پسرش آنرا ادامه داد، پای شیخ هم به سیاست ایران باز شد.
۲- همان چیزهایی که رضا خان در ایران ساخته انگلستان در هندوستان و فرانسه در الجزایر به مراتب بهتر از آنرا ساخته اند. اما همانطور که سازندگیهای استعماری انگلستان و فرانسه در هند و الجزایر برای استعمارگران مشروعیت نیاورد، سازندگیهای استعماری دیکتاتوری پهلوی هم کمترین مشروعیتی برای حکومت کودتا، چه از نوع سوم اسفند و چه از نوع ۲۸ مردادی به بار نیاورد.
....ادامه....



شما زمامداران و طرفداران اصلاح نظام! و شما طرفداران تغییر و دمکراسی!

کاوه یزدانی
قسمت سوم
آیا دمکراسی خواهان بدون اصلاح ناپذیران قادر به هیچ کاری نمی باشند تا به سرنوشت سوریه و لیبی و عراق و افقانستان... گرفتار نشویم؟ اصلاح ناپذیران و افراد و گروه های همراهشان باز هم مثل گذشته به فکر حفظ نظام پر برکتشان هستند و همان فریبکاری را تکرار می کنند . با سپاس ارادتمند کاوه یزدانی

....ادامه....



شما زمامداران و طرفداران اصلاح نظام! و شما طرفداران تغییر و دمکراسی!

کاوه یزدانی
قسمت دوم
اصلاح ناپذیران تا کنون بارها مردم و گروه ها رابه نحو گوناگون و وعده و وعید فریب داده اند... تا اکنون که می فرمایید اگر به این گونه ادامه داشته باشد وقوع جنگ یا سرنوشت لیبی و سوریه ووو گریز ناپذیر می باشد و من نیز با شما موافقم با تفاوت اینکه باور دارم که اصلاح ناپذیران هنوز نیز می خواهند مردم را مثل گذشته فریب دهند . عین پیام این مقاله تان را در 26 مارس 2010 در حضور جوانان جنبش سبز و تعدادی از اعضای حزب مشروطه ایران و شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس حقوق بشر در شهر بن آلمان عرض کردم . ولی در آن زمان برخی از دوستانی که ماشاالله خیلی هم سیاسیون با تجربه هستند بقول خودشان . نه تنها باورم نکردند بلکه با صراحت می گفتند آمریکا توان جنگ دیگری را ندارد... ولی میبینیم که توانش را دارد و خوبشم دارد و نیروهایش را نیز با اقتدار در خلیج فارس و تمام مرزهای ایران پیاده کرده است. مدتی بعد نیز در باره وقوع احتمالی جنگ از نوع داخلی و خارجی را به زنده یاد داریوش همایون یاداور شدم ... زمانی بود که در سیستان بلوچستان بمبگذاری و انتهاری ها در اوج اخبار بودند...ادامه

....ادامه....



شما زمامداران و طرفداران اصلاح نظام! و شما طرفداران تغییر و دمکراسی!

کاوه یزدانی
با درود خانم الهه بقراط
كسی كه دوبار از روی یك سنگ بلغزد، شایسته است كه هر دو پایش بشكند. نا شناس.
دو سه سالیست بیشترین وشاید هم همه مقالات تان و مصاحبه هایتان را دنبال می کنم و در پهنه اینترنت نیز کارهایتان را به اطلاع هم میهنان میرسانم و برایم بسیار آموزنده هستند و از این بابت بسیار سپاسگذارم.
با آن بخش اصلاح طلب که من همواره اصلاح نا پذیر نامیده ام هیچ سخنی برای گفتن ندارم ، به گفته فرد ناشناس باور دارم که می گوید:
كسی كه دوبار از روی یك سنگ بلغزد، شایسته است كه هر دو پایش بشكند. اما ما ایرانیان در سی وسه چهار سال گذشته نه تنها چهار دست و پایمان بارها قلم شدند بلکه دلهایمان نیز هم شکسته و هم مملو از کینه و نفرت شده اند. به دلیل اینکه به همه چیزمان بی رحمانه تجاوز کردن که اصلاح ناپذیران از ابتدا خود عامل همه جنایتها بودند...ادامه

....ادامه....



ایران در انتظار رهبری کاریزماتیک یا انتخابی؟

مهدی مفخمی
انچه فهمیدم و قبول نیز دارم اینست که ایران در این برحه زمانی به رهبر کاریزماتیک احتیاج ندارد. سوال خانم یا اقای وجدانی از ایشان مبهم است. امید است روشنتر سوال خود را مطرح کنند. ارادتمند
....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به حق گرامی
به نظر جنابعالی دلیلش چیست بجای اینکه لیبرال دمکراسی گفتمان روز قرار گیرد چرا سکولار دمکرات جافتاده و کفتمان روز همه رسانه ها قرار گرفته است ؟ مگر نه اینکه بسیاری از ایرانیان در کشورهای لیبرال دمکرات هستند و زنده یاد داریوش همایون نیز همواره بر لیبرال دمکراسی برای ایران ازاد تاکید داشتند . علت اینکه ایرانیان نمی کوشند یا نتوانستند گفتمان لیبرال دمکراسی را جااندازند در چیست و اساسا این وظیفه به عهده کیست؟ یا اینکه در چینی موقعیتی وقتش نیست که در باره لیبرال دمکراسی آگاهی رساتنی شود ؟ با سپاس ارادتمند کاوه

....ادامه....




کاوه یزدانی
قسمت دوم
اگر اشتباه نکنم در کنفرانس کاسل المان معروف به کنفرانس جنبش سبز برای اولین و آخرین بار افتخار ملاقات جنابعالی را داشتم و فکر می کنم بالای 60 سال سن داشته باشید و تا جایی که بخاطر دارم حدود سی سالی است که از ایران خارج شده و اکنون در انگلستان تشریف دارید. آیا آدرسهایی که دادم درست هستند؟ جناب آقای احمدی گرامی برای من چهار چوب گروه یا حزب بسیار محدود می باشد و فرقی هم ندارد که حزب مشروطه ایران باشد یا هر حزب و گروه دیگری باشد این اصلی ترین دلیل عضو نبودنم در حزب مشروطه می باشد و مایل هستم فراگروهی باشم. خواستم این مورد را به اطلاع تان رسانده باشم تا کاملا از سردرگمی درآیید. برایتان ارزوی تندرستی دارم . ارادتمند کاوه یزدانی

....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود آقای احمدی گرامی
احمدى
با سلام،
من از كار آقاى يزدانى سر در نمى آورم. يك بار و براى هميشه مشخص كنيد، كه ايشان عضو حزب مشروطه هستند يا نه.
آقای احمدی گرامی
اینک که مشخص شد بنده عضو مشروطه ایران نیستم لطفا بفرمایید مگر من چه حرف نا مفهومی یا نامربوطی گفته یا نوشته ام که ربطی به عضو بودن یا نبودنم داشته باشد ؟ مگر برای اظهار نظر یا گفتگو در این صفحه باید عضو حزب بود ؟ یا اینکه من چه عمل ناشایستی یا بر خلاف میل حزب یا بر خلاف اهداف حزب یا بر خلاف میل شما انجام داده ام که به عضو بودن یا نبودنم ارتباطی داشته باشد که جنابعالی بقول معروف از کوره دررفتید؟ عذر می خواهم اگر خاطر جنابعالی را مکدر کردم . برایم جالب است که بدانم به چه دلیلی در این دو سال گذشته هیچ نظری از جنابعالی را در این صفحه نخواندم جز این یک بار و آنهم اینگو از کوره دررفتید . من فکر میکنم این شما اعضای محترم حزب هستید که باید نظرات تان را در این صفحه بنویسید تا افراد غیر عضو چون من ...ادامه

....ادامه....




کاوه یزدانی
قسمت سوم
اگر همان كاری را انجام دهید كه همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید كه همیشه می گرفتید . نا شناس . آقای زاهدی همانطور که فرمودید من وقت زیاد دارم یعنی شبانه روز منهای ساعات خواب و خبرهای درون ایران را همچون بسیاری دیگر می خوانم و می شنوم و به همین دلیل نیز فکر می کنم باید فراتر از آگاهی رسانی کار عملی انجام شود و لینکی را که ارسال کردم یکی از راههای عملی می باشد که شما متاسفانه وقت گوش دادنش را ندارید. ولی متاسفانه خودم امکان زیادی ندارم جز اینکه پیشنهادم را به گروه ها و احزاب و شخصیتهایی که فکر می کنم شاید بتوانند کاری جز آگاهی رسانی نمایند و در لینکی که ارسال کردم نیز عین پیشنهادی را که دادم می باشد. اگر حزب مشروطه ایران و جنابعالی جزو مخاطبین افراد عادی چون من نمی باشید بنده هیچ دلیلی برای خودم نمی بینم که بقول شما گیر بدهم یا زیاد تند نروم . و موتور مغزم را بیهوده پیاده نمی کنم که این واژه ها را در کنار هم قرار دهم تا یک نظر ارسال نمایم. ولی اگر احزاب و جنابعالی جزو مخاطبین من می باشید نیز لطفا بفرمایید سپاسگذار میشوم. تندرست و موفق باشید. کاوه یزدانی

....ادامه....




کاوه یزدانی
قسمت دوم
نظرم را برای شما ارسال می کنم دلیلش این است که فکر می کنم این احزاب هستند که می توانند و باید مردم را منسجم نمایند . آیا جز این می باشد ؟ خوشحال می شوم بدانم . اگر به هر دلیلی پیشنهادم معقول نیست یا از پیشنهادم خوشتان نمی آید مسئه دیگریست و نفرمایید که چرا گیر میدهم بلکه بفرمایید باید اگر لازم باشد چنین پیشنهادی را به کجا و برای چه کسانی باید ارسال نماییم ؟ اگر پیشنهاد ندهیم که می فرمایید خود سانسوری می کنیم وقتیکه پیشنهاد می دهیم می گویید گیر میدهیم . من که سردرنیاوردم. اما من فکر می کنم آگاهی رسانی تکرار مکررات است البته نه به این مفهوم که لازم نیست بلکه باید در موازات کارهای عملی باشد نه اینکه فقط و فقط به آگاهی رسانی اکتفا کرد ...ادامه

....ادامه....




کاوه یزدانی
آقای بهمن زاهدی اینکه دوستان قدیمی شما در باره شما چی فکر می کنند مسئله من نیست و من برعکس دوستان قدیمی شما که نمی شناسم شان و نمی دانم کی و کجا به شما گفتند که سواد... بر این باور نیستم که جنابعالی سواد خواندن و نوشتن ندارید من فکر می کنم شما هم خوب بلدید بخوانید و خوب بنویسید و محتوای نوشته ها را نیز بخوبی در می یابید البته اگر لازم بدانید . و میدانم که گوشهای سنگینی دارید یادکار جنگ و به همین دلیل نیز بعضی حرقها را نمی شنوید.پیشنهادم آنقدر پیچیده و سطح بالا نبود که شما متوجه نشوید . بسیار ساده است . پیشنهادی که دادم این بود که همچون سال 88 که در خارج کشور ایرانیان در شهرهای اروپا و آمریکا تظاهرات و گردهمایی داشتند بارها حضور داشتیم می تواند تاثیرگذار باشد . شما نیز فرمودید که فایده ای ندارد جز صرف انرژی ... ادامه

....ادامه....



ایران در انتظار رهبری کاریزماتیک یا انتخابی؟

حق
درک من از این نوشتار اینست که جناب اسماعیل نوری علاء نگران آلترناتیوهایی است که دیگران مستقل از او می خواهند ارائه دهند. حدس من اینست که او نگران آلترناتیوی است که شاهزاده می خواهد ارائه دهد. در پایان این نوشتارش او هشدار می دهد که مواظب باشیم که آلترناتیو، یک چهره کاریزماتیک دیگری نباشد چون خمینی ای که کسی زمانی تحویلش نمی گرفت وقتی لحظه بحران فرا رسید، چهره ای کاریزماتیک شد و سوار موج شد و و دیدیم چه شد. اگر دوباره آن تجربه را تکرار کنیم باید منتظر باز تولید استبداد دیگری باشیم.

پیش از آنکه نظر خود را بدهم مایلم بدانم که درک من از این نوشتار نوری علاء درست است یا نه. از آقای بهمن زاهدی خواهشمندم در اینمورد مرا راهنمایی کنند. سپاسگزارشان خواهم شد.
ارادتمند حق
....ادامه....



ایران در انتظار رهبری کاریزماتیک یا انتخابی؟

وجدانی

جناب آقای دکتر اسماعيل نوری علا، با عرض ادب و احترام!

شما اگر حدثم درست باشد در این مقاله تان نزدیک به ۵ صفحه مطلب نوشته اید آن هم مطلبی بسیار فشرده و مبسوط. به عقیدۀ من قصد و هدف شما از این همه نوشته گفتن و بیان نمودن فقط و فقط همین پاراگراف است:

"رهبر کاريزماتيک از دل بحران زاده می شود، از وجود گستردهء بحران سود می جويد، درهء دهان گشوده بين رهبران سياسی و مردم عادی را از اين بحران پر می کند، و با همين بحران بر فراز دره پل می زند، ديگر رهبران اپوزيسيون را پشت سر می نهد و يا در رکاب خويش می کشد، و گله ای از آنان را به همراه خود سوار هواپيمای ارفرانس می کند و در فرودگاه کشوری که مرغ توفان فرمانش را در دست دارد می نشاند، در بهشت زهرايش توی دهن دولت می زند و بر اساس اعتمادی که مردم به او کرده اند دولت تعيين می کند... و سالی نگذشته همهء مظاهر عقلانيت و تمدن را زير پای استبداد تک ساحتی خويش له می کند."

خواهشی که از شما دارم اینکه بار دیگر پاراگراف فوق را بخوانید و بفرمایید که آیا جدآ از همان آغاز مقاله قصد دشتید نتیجۀ تحقیق چندین و چند سالۀ خود را اینچنین به نهایت و پایان برسانید؟ معنی دیگر سؤالم این است آیا مفهوم و پیام پاراگراف بالایتان همان است که میخواستید باشد؟
....ادامه....



فصل‌الخطاب حرف آخر را زد کوتاه نمی‌آییم، مردم صرفه‌جویی کنند!

بهمن زاهدی
با دورود

آقای کاوه یزدانی من نوشته شما را پیدا نکردم! شاید بقول شما و آن دوستان قدیمی سواد خواندن را هم دیگر ندارم. کجا نوشته بودید؟ بنده نه رمال هستند و نه غیبگو! و نه قدرت خواندن افکار دیگران را دارم. شاید هم آنقدر سطح بالا می‌نویسید که من قادر به درکش نیستم.

کمی شفاف بنوسید که خواننده بتواند مطلب شما را بفهمد. من که نفهمیدم شما به چه چیزی می‌خواهید گیر بدهید.
زمانش که برسد حزب و شاهزاده کاری‌های لازمه را انجام خواهند داد.


ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



در سیاست، لجاجت هنر نیست

mankind
down with dictator!
down with republic of devils
....ادامه....



فصل‌الخطاب حرف آخر را زد کوتاه نمی‌آییم، مردم صرفه‌جویی کنند!

احمدى
با سلام،
من از كار آقاى يزدانى سر در نمى آورم. يك بار و براى هميشه مشخص كنيد، كه ايشان عضو حزب مشروطه هستند يا نه.
....ادامه....



فصل‌الخطاب حرف آخر را زد کوتاه نمی‌آییم، مردم صرفه‌جویی کنند!

کاوه یزدانی
قسمت دوم
به زبان شیرین فارسی می گویند شنونده باید عاقل باشد . آقای زاهدی من برای جنابعالی دستور صادر نکردم که در شهرتان امتهان کنید و دعوت از ایرانیان نمایید... بلکه پیشنهاد دادم تا شما در قالب حزب با تنها کاندیدی که برای پادشاهی دارید یعنی شاهزاده رضا پهلوی این پیشنهاد را مطرح نمایید... که شاید چنین گزینه ای زمانی لازم و ضروری و قابل اجرا باشد . منظور من به جنابعالی و خودم نمی باشد . اقای زاهدی همینقدر که پاسخ میدهید یک دنیا ارزش است . ارادتمند کاوه یزدانی
....ادامه....



فصل‌الخطاب حرف آخر را زد کوتاه نمی‌آییم، مردم صرفه‌جویی کنند!

کاوه یزدانی
کاوه یزدانی
اگر فکر می‌کنید که به خیابان رفتن شما، کمکی به مبارزه مردم داخل کشور می‌کند؟ انجامش دهید و یک بررسی کوتاه بکنید که در شهر شما چند نفر برای ایران به خیابان خواهند آمد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
پاسخ . اگر قرار بود با دعوت من مشخص شود که ایا چه تعداد ایرانی یه خیابان می ایند آن وقت نام من هم میشد شاهزاده کاوه یزدانی .اما پدرم شاه نیست که من را بشناسند و ... . اینکه در کل ایران به رضاپهلوی می گویند شاهزاده رضا پهلوی برای این روزهاست باباجون . این دستوری را که صادر کردید را باید خدمت شاهزاده رضا پهلوی ارسال می کردید اشتباها برای کاوه یزدانی فرستادید قربانت کردم... ادامه


....ادامه....



سازمان فدائیان خلق ایران (اكثریت) اعلام انحلال كند

علی اصغر حقدار
نوشته اقای طاهری بر اساس خواندن شتاب زده نوشته من انجام گرفته است. من به اشاره از کتاب مازیار بهروز نام برده ام که یکی از نوشته های اکادمیک درباره جنبش چپ ایران است. در آن جا بهروز به مساله همکاری اطلاعاتی اکثریت و پاسداران پرداخته است. با این حال امثال من ها در جامعه زیاد است که بر اساس آن سیاست اکثریت گرفتار زندان و شکنجه رژیم شدند و به آن مساله پرداخته اند. گذشته از این مسائل برنامه شکوفایی جمهوری اسلامی و دیگر برنامه های آن زمان اکثریت را می توان با مراجعه به اثار و نشریات باقی مانده یافت. فعلن اقای طاهری در سایت اسناد اپوزیسیون ایران می توانند مواردی از اسناد آن همکاری وقیحانه و جنایت بار اکثریت را ملاحظه کنند.
....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

آخرین " نظرات آزاد " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


 
  50    51    52    53    54    55    56    57    58    59    60  
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites