حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.



آقای مشیری! با استبداد و خودرایی درونیتان چه میکنید؟!

بهمن زاهدی
با دورود به آقای کاوه يزداني

به اين می گويند نقد کردن. اگر توانستيد اينگونه شخصی را نقد کنيد آن زمان حرف شما خريدار دارد.

ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....



اگر ایران قدمی برای ساخت بمب اتم بردارد جنگ فاجعه باری آغاز می شود

جمشاد پرچمشاهی

... غیر از این هیچ راه دیگری برای نجات ایران و ملت ایران از یوغ و ستم اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و نیز حل تمامی مشکلات در منطقه خاورمیانه که عامل اصلی آنها همین رژیم فتنه جو
و آشوب طلب است. حالا ممکن است برخی ها بگویند این کار به این ساده گی ها نیست و مستلزم وقت و برنامه ریزی های مفصل می باشد. ولی آیا سی و سه سال فقط کافی نبود و نیست. رژیم پهلوی با آن همه ابهت و قدرتش را ظرف کمتر از نیمسال معدوم ساختند!
پس در اینجا مسئله خواستن مطرح است و نه توانستن! غربی ها از جمله آمریکا همواره بنا بر منافع خویش عمل میکنند، حتا در قبال نظام و دولت های یاغی و نامطلوب.
یک تذکر کوتاه در حاشیه: درآمد نفت ایران در سال ۲۰۱۱ میلادی بالغ بر ۹۸ میلیارد دلار بوده است و نه ۱۱۰ بیلیون دلار - درآمریکا به عدد ۱ با ۹ صفر می گویند "بیلیون" اما در سایر کشورها از جمله ایران یک "میلیارد" به حساب می آید.
....ادامه....



اگر ایران قدمی برای ساخت بمب اتم بردارد جنگ فاجعه باری آغاز می شود

جمشاد پرچمشاهی
مذاکرات دوجانبه بین جهمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا؟ هرگز! بنیان گذار جمهوری اسلامی از همان آغاز انقلاب، آمریکا را "شیطان بزرگ" و دشمن اسلام معرفی و به جامعه فریب خورده تلقین نمود. این خط قرمزی بوده و هست برای رژیم دینی و سران متعصب و افراطی آن بوده و تا زمانی که این نظام خشنوعالم ستیز روی کار است هیچگونه تغییری در رفتار وعملکردش در قبال ملت ایران و جهانیان بویژه آمریکا رخ نخواهد داد.
تردیدی نیست که اینگونه مذاکرات کذایی و بیهوده، جز وقت کشی و خرید زمان تا دستیابی به سلاح هسته ای از جانب جمهوری اسلامی نیست و کشورهای به اصطلاح ۱+۵ (درواقع ۱+۳ باستثنای
چین و روسیه) بازیچه دست این رژیم قرار گرفته که تنها بهره گیرنده زمان دراین ماجراست.
فقط یک راه خروج از معضل هسته ای برای غرب و اصولا تمام دنیا وجود دارد: براندازی رژیم و رفت و شوی نظام دینی .. ادامه ..

....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود جناب بهمن زاهدی
فرمودید:
من شوربختابه فرقی ما بین شما و آقای بهرام مشیری نمی‌بینم. با این منطق شما چون جمهوری‌اسلامی جوانان را کهریزکی می‌کند، پس ما هم حق داریم در آینده جوانان ایران را کهریزکی کنیم.این همه کینه از کجا سر چشمه گرفته که آزامنشی را با فحاشی‌گری یکی می‌داند.پایان نقل گفته جنابعالی.
اینکه جنابعالی یا هر فرد دیگری هیچ فرقی بین من و مشیری نبیند، به هیچ جای دنیا بر نمی خورد و زیانی هم به قیام جنبش ملی ندارد و من نیز از گفته جنابعالی هیچ گله ای ندارم. اما اینکه در برابر برنامه های مشیری و سنگ اندازیش هیچ آزادمنشی پیدا نشود و او را به چالش نگیرد و ماهیت اصلیش را به آگاهی مردم نرساند برای قیام جنبش ملی بسیار زیانبار بوده و هست . سخنانم در باره بهرام مشیری عین حقایق هستند چونکه بسیاری دیگر نیز بر این باورند منتها نمی نویسند، و هیچ ربطی به اینکه می گویید آیا ما هم باید در آینده جوانان را کهریزکی کنیم به آن مثلی میماند که می گویند، باد معده چه ربطی به شقیقه دارد. اگر سخنان من به مشیری فحاشی تلقی میشوند ، جنابعالی نیزفحاشی من را نسبت به مشیری را بطور بطور غیر مستقیم با شیوه سیاسی به اینجانب حواله کردید. پس فرق جنابعالی با من و مشیری چیست؟ تندرست و موفق باشید. پاینده ایران و ملت ایران

------------------

دوست عزیر

باز چالشگری و نقد کردن با فحاشی زمین تا آسمان فرق می کند. شما فقط با منطق می توانید با جوانان ایران گفتگو کنید.
این بحث دو نفره فایده ای ندارد.

ارادتمند
بهمن زاهدی



....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به جناب بهمن خان زاهدی
این واژه آزادمنشی را که جنابعالی بسیار بهش پایبند هستید ، از سویی نیز شرایطی که میلیونها ایرانی در درون ایران با آن شرایط غیر انسانی بسر میبرند من را بیاد داستانی انداخت که مایلم خلاصه اش را عرض کنم. آغاز نقل داستان:
روزی جوانی عاشق شده بود و ناکام از عشقش سر به بیابان گذاشت و آه و ناله وزاری میکرد که ناگهان چوپانی او را دید و صدایش کرد و جویای حال و احوالش شد . وفتی داستان جوان را شنید اینگونه پاسخش را داد . گفت جوان هنوز گرسنگی نکشیدی تا بدانی که گرسنگی پدر صاحب عاشقی را در می آورد.پایان نقل داستان.
این مخلص بیشتر عمرم را در بین آن مردمی گذرانده ام که اکنون در خبرها می خوانیم که سن تنفروشی به زی 15 سال رسیده است و بیش از نیمی از تنفروشان متاهل هستند و حتی بسیارند مردانی که خودشان برای تن همسرشان مشتر می آورند . هستند خانواده هایی که مادر و دتر و نوه نوجوانش نیز برای تامین معاش خانواده مجبور به تن فروشی هستند . سرنوشت زندانیان سیاسی را نیز همه میدانیم. و حوادث پیش روی ایران را نیز میبینیم و لازم به توضیح نمی باشد.

....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به جناب بهمن زاهدی
فرمودید:
لطفا از توهین کردن به دیگران بپرهیزید. یا ما مانند جمهوری اسلامی باید رفتار کنیم و یا به صورت افراد آزادمنش.
آقای زاهدی، آیا کاری که بهرام مشیری بیش از ده سال است که در تلویزیون پارس انجام می دهد نشانی از آزاد منشی دارد؟ لطفا به برناه ای حق گرامی گفتند مراجه فرمایید تا مفهوم آزاد منشی را بیشتر متوجه شوید. راستی چرا آزادمنشان هیچ عکس العملی در برابر اینهمه ناجوانمردی مشیری انجام نمیدهند؟ کجایند این آزادمنشان؟ آیا سکوت در برابر سنگ اندازی مشیری جلوی قیام مردم ستم دیده نشان از آزاد منشی تان است؟ چرا کسی پیدا نمیشه این ناجوانمرد را به چالش بکشد؟ آیا آزادمنشان از مشیری ناجوانمرد می ترسند؟ به کجا خزیده اند این آزاد منشان مورد نظر جنابعالی که دوازده سال است که مشیری به این برنامه چوب لای چرخ ادامه می دهد و هیچ جانبنده ای هم صدایش در برابر مشیری درنمی آید؟ به باور من اینگونه از آزادمنشی یاد کردن بیشتر به شعار میماند دوست محترم جناب زاهدی. از ایران آنقدری باقی نمانده است که دقدقیه آزادمنشی داشته باشیم قربان . با این حال از نصیحت جنابعالی سپاسگزارم

---------------------
با دورود

من شوربختابه فرقی ما بین شما و آقای بهرام مشیری نمی‌بینم. با این منطق شما چون جمهوری‌اسلامی جوانان را کهریزکی می‌کند، پس ما هم حق داریم در آینده جوانان ایران را کهریزکی کنیم.

این همه کینه از کجا سر چشمه گرفته که آزامنشی را با فحاشی‌گری یکی می‌داند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به حق گرامی
در طول شبانه روز جز چند ساعت خواب تقریبا تمام وقتم خواندن و دیدن و شنیدن به برنامه های سیاسی در اینترنت می گذرد و برنامه مشیری را نیز میبینم. برای اینکه نظرم را تکه تکه نکنم به همان دلیلی که جنابعالی گفتید در این یکی دو روز حتما نظرم را به پارس دیلی نیوز ارسال می کنم . کوتاه راجع به بهرام مشیری بگویم. مشیری یکی از دگمترین و کینه توز ترین و بی وجدان ترین افرادی است که در بین فعالین سیاسی دیدم. این شخص بی وجدان پندار کریهش را پشت نقاب واژه آزادی و شاهنامه فردوسی و کتابهای دیگر شاعران نامی و تاریخی مثل حافظ و سعدی ...پنهان کرده است. فکر میکنه مردم متوجه نیستند و همه را مثل خودش احمق میپندارد. تنها و تنها هدف مشیری بازنگشتن نهاد پادشاهی می باشد حتی اگر ایران از صحنه روزگار محو شود و همه ملت ایران نابود شوند برایش هیچ اهمیتی ندارد. این فرد بی وجدان حدود ۴۰ سال است که از ایران بیرون آمده و سر سوزنی درد و رنج مردم ستم دیده را نه درک کرده و نه می خواهد که درک کند . افرادی هم که برنامه مشیری را شارژ می کنند همفکران خودش هستند .
تندرست و موفق باشید. با احترام کاوه

------------------------
لطفا از توهین کردن به دیگران بپرهیزید. یا ما مانند جمهوری اسلامی باید رفتار کنیم و یا به صورت افراد آزادمنش.

ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....



آقایان اصلاحطلب،خامنه ای،جان چند هزار ندا و سهراب دیگر را بگیرد تا شما دست از حمایت رژیم بردارید

حق
فرید گرامی، از شما سپاسگزارم که اینهمه وقت گذاشتید و این نوشتار را در آسیب شناسی جنبش سبز نوشتید. این برای ثبت در تاریخ معاصرمان مهمست تا جنبش سبز هم دچار همان سرنوشت ۲۸ مرداد ۳۲ نشود که هنوز ابهاماتش شده سرمایه ای برای کسانیکه هنوز از قِبَلَش نان می خورند و چوب لای چرخ اتحاد و همبستگی ملی ما و نجات ایران می کنند. نمونه های اخیرش یکی دکترررر محمد امینی با آن نوشتار سخیفش علیه شاهزاده و برنامه امشب بهرام مشیری بر پایه همان نوشتار امینی است که خواهشمندم حتما به هر دو توجه بفرمایید. بجای آنکه این :پژوهشگران تاریخ و ادبیات فارسی؛ کمی توجه به پژوهش در تاریخ جنبش سبز کنند و با رژیم در وحله اول بعنوان مهمترین اولویت مبارزه کنند و مبلغین ، ایران یک کشور با یک ملت است؛ جنگ علیه ایران نه؛ سرنگونی رژیم، استقرار یک نظام لیبرال دمکرات پارلمانی در ایران؛ و یک قانون اساسی نوین برای ایران مبتنی بر کلیه مفاد منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن باشند، هر چه بددهنی بود به شاهزاده طی چند روز اخیر کرده اند. علی میرفطروس به جنبش سبز در روز جمعه پیش در برنامه علیرضا میبدی در تلویزیون پارس پرداخت که شنیدنی است. تا زمانیکه شاهزاده و هوادارانش به اصول بالا باور داشته باشند در کنارشان می مانم.
....ادامه....




حق
درود بر کاوه نازنینم، برنامه امشب بهرام مشیری را ببین و آخرین نوشتار دکترررر محمد امینی را بخوان تا منظورم را از ؛کنشگر سیاسی و واکنشگر سیاسی؛ دریابی. در ضمن نظرم را درباره ایندو در پارس دیلی نیوز گذاشتم و حوصله بخش بخش کردنش در اینجا را اصلا ندارم. صبح تا شب سگ دوی می کنم و تقریبا تمام اوقات فراغتم را که با جان و دل حاضرم خرج نجات ایران و استقرار لیبرال دمکراسی کنم اکثرش صرف خواندن و دیدن چرندیات این حضراتی می شود که چوب لای چرخ نجات ایران می کنند و هنوز که هنوزست در دهه های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ زندگی می کنند و با شاه فقید و وارثش در جنگ اند. اینست کنشگری سیاسی شان برای نجات وطن و مبارزه با رزیمی که خودشان بر سر ما خراب کرده اند و هرگز بابتش از پیشگاه ملت ایران عذرخواهی نکرده اند ولی انتظار عذرخواهی ابدی شاهزاده و هواداران پادشاهی هستند. در ضمن تا مصاحبه شاهین نژاد با حسین حجازی در پرشین رادیو گم و گور نشده در رابطه با ارزیابی آپوزیسیون حتما گوش کن تا تفاوت بین برآورد او از توده ای ها و برآورد مشیری از این خائنان را در برنامه امشبش ببینی. یک کنشگر سیاسی، ابتکار عمل بخرج می دهد،هم کنش دارد و هم واکنش که بین ایندو را هم می بیند. گوشه گیر نیست و برنامه سیاسی اش را مرتب تبلیغ می کند.
....ادامه....



سخنرانی در برمن آلمان بخش پنچم

جمشاد پرچمشاهی

نخست اینکه واژه "محروصه" کاملا غلط است. اصطلاح "ممالک محروسه ایران" که به معنای سرزمین های تحت حراست می باشد، به دوره قاجاریه برمی گردد. سرزمین های تحت سلطه یا استعمار دولت فخیمه انگلستان که به آنها "ممالک محروسه" گفته می شد.
دوم اینکه قانون اساسی، منشور حقوق بشر نیست که غیرقابل تغییر و تحریف است. قانون اساسی در هر نظام جدیدی باید از نو تدوین و بمورد اجرا گذاشته شود. عنوان "ممالک محروسه ایران" در دوران قاجاریه مرسوم بود. ایران در رژیم پهلوی پیشین رسما "دولت شاهنشاهی ایران" و امروز "جمهوری اسلامی ایران" نامیده می شود.
سوم اینکه چرا در سخنرانی ها و گردهماهی ها و یا مباحث سیاسی اصولا و مکررا به تاریخ هزاران ساله ایران و اسلام تکیه کرده می شود بجای اینکه به مسائل حاد و مشکلات و معضلات کنونی کشور پرداخته شود؟ چنین به نظر میرسد که آقایان و خانم های "متفکر" و "روشنفکر" گویا راهکارهای ضروری برای حل و رهایی از مخمصه های موجود در کشور را ندارند!

....ادامه....




ariya
هرچه بگندد نمکش میزنند . وای به روزی که بگندد نمک !
....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به حق گرامی
فرمودید:
کنشگر سیاسی ادای کنشگری درنمی آورد، ادای مظلومیت برای مردم در نمی آورد تا دل مردم را بسوزاند، کیسه بوکس این و آن نمیشود، شهیدپرور و شهیدپرست نیست، به سرنوشت و تقدیر هیچ اعتقادی ندارد ...
راستش من متوجه این بخش از مطالب جنابعالی نشدم که منظورتان دقیقا چیست و به کیست . اما پرسش از اپوزیسیون خارج کشور این است که آیا آن چندیدن میلیون هم میهنی که به همه هستی شان در درون کشور تجاوز شده و امکان هیچ کنشی را ندارند و همچنین چند میلیون کارگر و کارمندی که محتاج نان شبشان هستند و شرمنده خانواده شان هستند مظلوم نیستند؟ زندانیان سیاسی و خانواده های بی دفاعشان مظلوم واقع شده اند یا نه؟ در برابر یک رژیم خونریز تا دندان مسلح و بی رحم مظلوم هستند یا اینکه نیستند ؟ یا اینکه منظور جنابعالی به نوشته من می باشد که خواستم دل مردم را به حال افرادی چون خودم بسوزانم ؟ اینجای سخن جنابعالی را اصلا متوجه نشدم حق گرامی. اگر امکان دارد شفاف بیان نمایید بسیار سپاسگذارم . ارادتمند کاوه

....ادامه....



نگاهی به جنبش ماه مه ۱۹۶۸اروپا

مهدی مفخمی
درود به خانم نادره افشاری
نوشتاری است که مکرر میتوان خواند و منبعی است برای مراجعه.
....ادامه....




حق
با درود بر کاوه نازنینم و سپاس از ایرانی گرامی که چه زیبا کنش و واکنش را در تخته شطرنج ترسیم کرد. یک فرد یا حزب سیاسی باید شطرنج سیاسی را خوب در ذهنش ببیند و بفهمد کی کنش، واکنش، انفعال یا یاری رسانی به خط حمله یا دفاع را انجام دهد. شناخت کامل رقیب را بنظر من، بسیار مهمتر از شناخت کامل از دوست ارزیابی می کند تا در نهایت ضربه کاری را بموقع به او بزند. این شناخت از رقیب، شامل شناخت سابقه، خصوصیات، نقاط ضعف و توانمندیها، اهداف و راهبردها برای رسیدن به آن اهداف و و و می شوند. کنشگر سیاسی ادای کنشگری درنمی آورد، ادای مظلومیت برای مردم در نمی آورد تا دل مردم را بسوزاند، کیسه بوکس این و آن نمیشود، شهیدپرور و شهیدپرست نیست، به سرنوشت و تقدیر هیچ اعتقادی ندارد که هر بدبختی و شکست و یا برعکس اینها را بحساب تقدیر و سرنوشت و خدا و پیغمبر بگذارد، از قدرتهای رقیب نمی ترسد و مایوس نمی شود و کنار نمی رود، از افراط و تفریط گریزان است، واقعگراست چون نه بیخود سر خود را بباد می دهد و نه وقتی می تواند کنش یا واکنشی از خود نشان دهد، سکوت یا انفعال را پیشه خود می کند. برای پیروز شدن بر رقیب، رقیب را لحظه به لحظه مطالعه می کند تا بموقع کنش و واکنش درست و موثر از خود نشان دهد.
....ادامه....




کاوه یزدانی
قسمت سوم
به باور من مردم باید گفتار ملتمسانه شان را نسبت به احزاب مدعی اپوزیسیون عوض نمایند. چرا ؟ چونکه این احزاب هستند که در آینده قرار است به قدرت اداره کشور برسند و وظیفه دارند که کنشگری نمایند نه اینکه به بیانیه نوشتن اکتفا نمایند . اگر توانش را ندارند لااقل در یک بیانیه مشکلاتشان را به اطلاع مردم برسانند تا مردم تصمیم بگیرند که اگر مایل هستند به احزاب کمک نمایند . متاسفانه احزاب نه چیزی می گویند و نه کنشگر هستند . اگر هستند بفرمایند تا مردم همراهیشان نمایند. اینکه در چنین شرایط بحرانی یک حزب فقط به نشر مقاله و نظریه بپردازد هرگز قابل قبول نیست و نشاید که نام اپوزیسیون بر خود گذارد و ادعای آزادیخواهی نماید. در پهنه اینترنت میلیونها آگاهی رسان داریم و به اندازه کافی نیز رسانه ها آگاهی میرسانند . بنابر این احزاب و گروههای اپوزیسیون هستند که نتوانستند وظیفه اصلی شان را بدرستی انجام دهند و هنوز کنشگر نشده اند و به همین دلیل نیز سه سال است که جنازه ندا و سهراب ها هنوز در کف خیابانها چشم انتظار حرکت احزاب و اپوزیسیون بویژه خارج کشور هستند. اگر نمی توانند درب دکانشان را ببندند.
با سپاس از ایرانی گرامی و توضیحات تان.ارادتمند کاوه

....ادامه....




کاوه یزدانی
قسمت دوم
انتقاد من از این دوستان این است که چرا از فرد بی نوایی چون من که هزار مشکل شخصی و روحی وروانی دارم و هشت سال است که گرفتار قوانین دست و پا گیر پناهندگی هستم و یک کارگر بیکار آواره دربدر... چرا از من انتظار معجزه دارند؟ مگر من معجزه گر هستم؟ پس وظیفه احزاب چیست؟ آیا وظیفه من و بی نوایانی چون من می باشد که به آقای میبدی التماس نمایم که تورا به خدا احزاب و شخصیتها را گردهم آورید که بارها این کار را انجام داده ام ؟ و از طرفی نیز از رهبران احزاب خواهش نماییم لطفا بفرمایید در مناظره ها شرکت نمایید؟ یا اینکه وظیفه احزاب است که این رسانه ها را بدست آورند و مردم را آگاه و متشکل نمایند ؟... می دانم که دوستانم دیر یا زود این مطلب را در این صفحه می خوانند و اگر خودشان کنشگر هستند وارد گفتگوشوند تا ما نیز در کنارشان بیاموزیم و کنشگر سیاسی شویم و از واکنشگری بیرون آییم...ادامه

....ادامه....




کاوه یزدانی
با درود به ایرانی و حق گرامی
ایرانی عزیز تعریف جنابعالی در باره کنش و واکنش در حوزه سیاسی برابر است با تعریفی که دوستانم در باره اپوزیسیون توضیح دادند . البته ایشان از واکنشگری اپوزیسیون انتقاد دارند و هم از این مخلص انتقاد دارند که چرا بجای کنش همواره واکنشگر هستیم ، به این دلیل نیز این پرسش را در اینجا مطرح کردم. اما با اینکه دهها بار از ایشان تقاضا کردم ، واقعا تقاضا کردم که لطف بفرمایند نظراتشان را بنویسند تا دیگر هم میهنان نیز بخوانند ، ولی در عجبم که چرا دوستان این سخنان گهربارشان و انتقادشان از من بی نوایی که تنها امکانم ماندن در یک اتاق چند متری و یک کامپیوتر است می باشد . چرا سخنان گهربارشان را در قالب مقاله نمی نویسند، چرا به حزب مشروطه ایران نمی گویند ، چرا به شخصیت های سیاسی نمی گویند ؟ به من که نه سر و نه ته پیازم انتقاد می کنند و جناب بهمن زاهدی نیز در این باره چرا چیزی نمی نویسند؟...ادامه

....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

ایرانی
بخش 3: به همین دلیل مخالفان بسیاری از سربازان گمنام جمهوری جهل و فساد تا کسانی که می دانند قرار گرفتن شاهزاده در موقعیت کنش، یعنی به مهره سفید تبدیل شدن و این یعنی حمله به شاه حریف (خامنه ای)، هرچه از دستشان برمی آید می کنند تا این حرکت را تخریب کنند. شاهزاده رضاپهلوی به دلیل سوابق سیاسی و مشاوران احتمالی که دارد به این مفاهیم و طراحی ها به درستی آشناست. دوستان گرامی، نمی دانم مصاجبه آن سپاهی را شنیدید یا نه، به لحظات حساسی نزدیک می شویم، همه باید خود را برای مقابله با مخالفان ایران، آماده کنیم.
دوستان نازنین، کلیه نظرات شما را نسبت به مقاله فوق، تأیید می کنم. نویسنده همه چیز را به هم ربط داده تا تجزیه طلبی خود را به حساب رسانه فارسی زبان مجهوا الهویه ای بگزارند!، به دلیل شروع امتحانات، تا پایان آن حضور من در سامانه کمرنگ خواهد بود. پس از آن دوباره به طور روزانه به شما خواهم پیوست.
پاینده ایران
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

ایرانی
بخش 2: اما سفید به دلیل برتری در حرکتی که دارد، مستقیما" به شاه سیاه حمله می کند و تازمانی که این برتری را از دست نداده، برنده احتمالی است. حال این را با سیاست منطبق کن، تا زمانی که مردم در خیابان هستند و این مخالفینند که حرکت های آینده را تعیین می کنند، در صورت تداوم این وضعیت (مانند مصر) برنده می شوند. اما چنانچه به هر دلیلی، این حکومت بود که با سرکوب و یا ابزار در دسترسش، توانایی مدیریت کنش های اپوزیسیون را پیدا کرد (از مهره سیاه به سفید تبدیل شد)، در آن هنگام با وجود بحران سیاسی گسترده، سیستم همچنان سرپا می ماند. وضعیت اپوزیسیون را ببین، عملکردش تمام واکنش به اتفاقاتی است که افتاده، پس مهره سیاه است. اما این در مورد شاهزاده صدق نمی کند، شکایت از خامنه ای یک کنش است، در این مرحله نتیجه آن مهم نیست، اما این حرکت اپوزیسیون را در حالت کنش قرار می دهد.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

ایرانی
با درود خدمت دوستان و سروران
بخش 1: کاوه جان، توضیح حق گرامی دوست نازنینم در مورد معادل کلماتی که گفتی درست است. اما در علوم سیاسی، این دوکلمه تعاریف و معانی خود را دارد. برای روشن شدن بهتر مطلب، از مثال بازی شطرنج استفاده کنیم. مهره سفید بازی را شروع می کند، بنابراین کنشگر است و تازمانیکه این موقعیت را از دست نداده، اوست که چهارخانه میانی صفحه شرنج را (که کل زمین حریف را کنترل می کند) در اختیار می گیرد. در این حالت، مهره سیاه ابتدا باید سیطره مهره سفید را بر آن چهار خانه معروف، بشکند و او را عقب براند تا پس از آن، توانایی حمله به شاه حریف را بیابد. بنابراین، سیاه بدلیل قرارگرفتن در موقعیت واکنش (عکس العمل)، همیشه به دنبال برنامه سفید حرکت می کند و اولین هدف او مقابله با برنامه سفید است و تنها پس از شکستن برنامه حمله سفید است که می تواند به شاه سفید حمله کند.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

کاوه یزدانی
حق گرامی آیا همه فعالان سیاسی را می توان کنشگر نامید ؟ عمل یعنی کنش و عکس العمل یعنی واکنش بنابر این بیشتر فعالان سیاسی ایران در برابر اعمال رژیم اسلامی واکنش نشان یا انجام می دهند . این تعریفی است که دیگر دوستان از فعالیت سیاسیون اپوزیسیون می نمایند ودلیل ناموفق بودن را نیز واکنشکری فعالان سیاسی بیان می کنند. با تعریف دوستان ما جزو واکنشگران سیاسی هستیم . در واقع می گویند نود درصد ایرانیان فعال سیاسی اپوزیسیون واکنشگر سیاسی هستند نه اینکه کنشگر سیاسی و این انتقادی بود از فعالیت سیاسیون اپوریسیون خارج کشور و معتقدند که باید برعکس باشد . در باره حمله عده ای به تلویزیون پارس و اندیشه و فعالیتهای شاهزاده و خانم بقراط با جنابعالی موافقم. از توضیح تان در باره پرسشم بسیار سپاسگزارم.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

کاوه یزدانی
با درود به جناب جمشاد پرچمشاهی
گفتید این رسانه های فارسی زبان که نامی از آنها نبردید، لاکن مشخص است که منظورتان کدام رسانه ها ست، اغلب هدفی جز اغفال و تبلیغات ندارند.پایان سخن جنابعالی.
شاید آقای دوشوکی فراموش کرده باشند نام یک یا چند رسانه را نام ببرند لااقل جنابعالی که میدانید کدام رسانه ها فارسی زبان می باشند نام آن رسانه یا رسانه ها را برای ما و هم میهنان بگویید. برچسب تجزیه طلبی را به کدام گروه ها زدند؟ من همه رسانه های فارسی را نمی بینم جز چند تا که نامشان را در نظر فبلیم نوشتم آیا در بی. در بین گروه های قومگرا و فدرالیسم تحزیه طلب داریم و در ضمن بسیاریشان نیز نام قوم را قبول ندارند بلکه ملت ایران را به چند ملت تقسیم بندی می کنند . یعنی هر قوم یک ملت است.و ممکن هم است که بعضی هایشان تجزیه طلب نباشند ولی از عاقبت فدرال طلبی ملت سازی آگاهی نداشته باشند . به همین دلیل هم آقای دکتر داریوش همایون همواره از عدم تمرکز و حقوق اقوام و مذاهب ایرانی که درقطعنامه کنگره پنجم حزب مشروطه ایران لیبرال دمکرات می باشد دفاع کردند. اگر ممکن است نام رسانه ها را بفرمایید .با سپاس

....ادامه....



آقایان اصلاحطلب،خامنه ای،جان چند هزار ندا و سهراب دیگر را بگیرد تا شما دست از حمایت رژیم بردارید

حق
درود بر فرید گرامی و سپاس فراوان برای این نوشتار بسیار عالی که حاوی نکات خیلی مهم و در خور توجه و تامل و بحث است. یکی از نکات مهم جنگ روانی اینست که رژیم با کارشناس متبحرش بر علیه ملت ایران دهه هاست انجام داده. جا انداندختن این دروغ در اذهان عمومی که باخته اند حتی وقتی پیروزی از آن آنها بوده است برای ایجاد یاس و ناامیدی و از میدان بدر کردن مردم از صحنه و قبول آن بعنوان تقدیر و سرنوشت یک ملت و یک کشورست که باید نخ نمایش کرد. تفاوت بین نبرد و جنگ را باید به مردم از طریق رسانه ها گفت تا بدانند باخت در یک نبرد به معنای باخت در جنگ نیست. همانطور پذیرفتن اینکه جنبش سبز آمد و رفت و تمام شد را باید از اذهان مردم زدود و با بحث درباره ضعفها و قدرتهایش و دلیل این بحثها برای آموزش تا باردیگر بهتر عمل کنیم بسیار مهم و مایه یاس و نامیدی و استیصال رژیم و آنانی می شود که در بحبوحه این جنبش به گروکشی از آن برآمدند و تحدید کردند که ؛یا ایران کثیرالمله / کثیرالملیة است؛ و ؛یا فدرال برای ایران؛ یا ما نیستیم! جنبش سبز وقتی می میرد که در دلها بمیرد و مردم رابطه بین آن و مطالباتشان را درک نکنند و ندانند این مطالبات را در یک بسته بندی با نام و نشان قرار داده تا هم خودشان بدانند چیست و هم ارائه و معرفیش به دیگران مفهوم و موثر باشد.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
جمشادخان، شما در مکالمه بین جناب دوشوکی و متهم حضور داشتید که آنرا عین واقعیت جلوه می دهید!؟ عجبا که برای شما اصلا مهم نیست این اتفاق افتاده باشد یا نباشد! برایتان نه تنها مهم نیست که چرا جناب دوشوکی از نام بردن فرد و رسانه متهم خودداری می کند بلکه شما هم مانند او کُدوار و مبهم سخن می گویید چون معلوم نمی کنید که این افراد و رسانه ها و برنامه کیستند و کدامند؟ اینگونه دیگران را بدنام می کنید بدون آنکه معلوم باشد اصلا چنین رویدادی اتفاق افتاده! وانمود می کنید که دقیقا می دانید منظور دوشوکی از کدام فرد و رسانه هاست! و مهر تایید بر حرفهای او می زنید! شما حرفهای مبهم و اتهام بی پشتوانه دوشوکی را با حرفهای مبهم و بی پشتوانه خودتان تایید کردید و قابل قبول و عقلانی می دانید! یک سری ابهامات را با یک سری ابهامات دیگر تایید کردن شما نتیجه بیش از ۳ دهه تحصیل و زندگی و کار شماها در انگلیس و آلمان ابهام را با ابهام به اثبات رساندن است!؟ از چه می ترسید که از بردن نام مجریان و رسانه های متهم تان خودداری می کنید!؟ شما بهیچ منبعی که لینکش بشما داده میشود، می گویید مراجعه نمی کنید اقلا برای اثبات حرفهایی که در نظرتان پای این مقاله گذاشته اید، چند لینک لطف کنید! برخلاف شما حتما ما به همه آنها مراجعه می کنیم.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
کاوه گرامی، کنش و واکنش واژه های فارسی عمل و عکس العمل اند. مثلا بجای فعال سیاسی می توان گفت کنشگر سیاسی. آنچه در مورد تلویزیون و پارس و پرشین رادیو و رادیو صدای ایران گفتی درست است. برخیها مثل اینکه از تبدیل شدن اینها به رسانه های ملی و بویژه در مورد برنامه سیاسی سه شنبه های میبدی در تلویزیون پارس خیلی عصبانی و دست پاچه شده اند و اینها را هدف قرار داده اند. عجیب نیست که صدای امریکا و بی بی سی فارسی و دویچه وله را که صحنه نمایش هر چه ملت و ملیت ساز شده را اصلا در این موارد هدف قرار نمی دهند!؟ آن بیانیه جبهه ملی هم خیلی عصبانی و دست پاچه شان کرده و سخت به جبهه ملی اخیرا به بهانه های گوناگون و بر سر موارد گوناگون دارند می تازند. الاهه بقراط هم که از برنامه سیاسی شاهزاده گفت و با شجاعت کامل جلو آمده عصبانی و دست پاچه شده اند و به او هم تازش آغاز شده. ویدئوی مربوط به حمایت از طرح شکایت شاهزاده در این سامانه هم تبلیغ بسیار عالی است که هر چه تعداد حامیان بیشتر و علنی تر شود بیشتر عصبی و دست پاچه شان می کند.توجه به آسیب شناسی و تاریخ جنبش سبز هم هر چه داغتر شود و نقش ایران ستیزان را در همه جبهه ها آشکارتر کند بیشتر عصبانیت و دست پاچه شان خواهد کرد.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
درود بر بهمن زاهدی گرامی، بیگانگان نمی دانند بلوچستان یا گلپایگان کجاست! چرا اصلا باید با این عناوین در برون مرز، ایران را حذف کرد؟ اگر در ایران بودیم اشکالی نمی داشت ولی چون برون مرزیم هویت اول مان متعلق به ایران است،نه!؟ همه جا می گویم ایرانیم و نه اینکه پیشینه بهائیت و ترک و و و دارم و ایران را حذف کنم! با وجود اینهمه ملت و ملیت ساز است که این موضوع حساس می شود وگرنه حساسیتی نمی بود. نام شما را در میان امضاء کنندگان بیانیه اعتراضی جبهه ملی به رسانه های بیگانه فارسی زبان در رابطه با ملت و ملیت بازی هایشان دیدم. بنظرم پشتیبانی از این بیانیه از سوی همه ایرانیان و احزاب و سازمانهایی که به ایران یک کشورست با تنها یک ملت و ملیت،باور دارند، و با ملت و ملیت سازان مبارزه می کنند بسیار ضروریست. شما و حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) در اینمورد چه فکر می کنید؟ آیا فکر نمی کنید اینگونه و با آگاه کردن توده ایرانیان می توان با فشار از پایین هشدار و پیام را به بی بی سی فارسی و صدای امریکا و دیگران داد تا از این اعمالشان دست بردارند!؟ این رسانه های بیگانه سخت به افکار عمومی ایرانیان حساس اند و حالا که جبهه ملی این فرصت را ایجاد کرده چرا از آن استفاده بهینه نشود، نه!؟در مورد اتهامات دوشوکی چه فکر می کنید؟ ارادتمند حق
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

جمشاد پرچمشاهی

کار درستی بود که در برنامه آن رسانه شرکت نکردید چون در غیر اینصورت چنانچه همین نظرات در این نوشتار را آنجا بیان می کردید، بدون شک وصله "تجزیه طلبی" یا "قومگرایی" را به شما می چسباندند. این رسانه های فارسی زبان که نامی از آنها نبردید، لاکن مشخص است که منظورتان کدام رسانه ها ست، اغلب هدفی جز اغفال و تبلیغات ندارند. هر از گاهی تعدادی اشخاص
با عنوان "کارشناس" یا به اصطلاح "روشنفکر" که معلوم نیست چگونه و از کجا فکرشان روشن شده است را به برنامه خود می کشانند که جز سخنان تکراری و گاهی مزخرفات بی سر و ته چیزی برای گفتن ندارند. هریک از این رسانه ها هم در تلاش است که گوی سبقت را از دیگران برباید و تنها خود را ایرانی وطنپرست واقعی و حامی یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران جلوه دهد. و اگر کسی هم خلاف آنچه را بگوید که آنها می خواهند، خائن و وطنفروش و تجزیه طلب و ملیت ساز و غیره تلقی می شود.

....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

کاوه یزدانی
با درود به حق گرامی
مقاله آقای دوشوکی و نظرات جنابعالی را در فیسبوک به اشتراک هم میهنانمان گذاشتم. خواستم جنابعالی اطلاع داشته باشید. مدتهاست که بسیاری از هم میهنان از رسانه ها می خواهند تا در متشکل کردن اپوزیسیون برای کمک به خیزش ملی نقش ایفا نماید ، یعنی وظیفه ملیش را برای آزادی ایران بدرستی انجام دهد و ما نیز در این جهت کوشش مان را کردیم ، حالا که تلویزیون پارس آقای میبدی یک کار درستی را آغاز کرده و چندتا رسانه دیگر که هم جنابعالی و هم من نام بردم بهتر است بکوشیم تا این چند رسانه را از وجود نوشته آقای دوشوکی مطلع نماییم تا آنها عکس العمل مناسب برای یک دفاع از حقوقشان و اینکه از همه مدعیون نماینده از سوی اقوام از این گروه ها و شخصیت های قومگرا و فدرال طلب برای مناظره در جلوی دوربین تلویزیون حاضر شوند . به باور من این کمک خوبی برای آگاهی رسانی به هم میهنان درون ایران و مبارزان آزادیخواه در درون میهن می باشد . حق گرامی ، و ایرانی گرامی ، اگر برایتان امکان دارد یک تعریف شفاف از دو واژه ( کُننش و واکُنش ) را برای این مُخلص و کم کلااس رفته تعریف نمایید . ارادتمند کاوه

....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

بهمن زاهدی
دورود بر حق گرامی،

از توجه شما به عکس بسیار خوشحال شدم. چون آقای دوشکی را می شناسم و از فعالیت های ایشان با خبر هستم باید این را بگویم که ایشان مرکز مطالعات بلوچستان را در لندن سرپرستی می کنند.
هیچ اشکالی ندارد که اینگونه مراکز بیشتر شوند. اگر من امروز مرکز مطالعات گلپایگان را تاسیس کنم دال بر تجزیه طلبی من خواهد بود؟

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
به واژه های بالای تصویر جناب دوشوکی توجه کنید، ؛مرکز مطالعات بلوچستان - لندن؛ ! آیا این تجزیه بلوچستان از ایران نیست!؟ هیچ نامی از ایران در عنوان نیست. معنی این برای یک بیگانه چیست!؟ معنی آن برای یک ایرانی چیست وقتی واژه ایران را در آن نمی بیند ولی ؛لندن؛ را در آن می بیند! آیا بلوچستان در لندن است!؟ چنین مراکزی با نام ؛مرکز مطالعات ایران - استان بلوچستان؛ یا نام هر استانی پس از ایران پرسش برانگیز نیست و نه فقط بلوچستان و انگار که بلوچستان یک کشور و ملت است! کاری هم نداریم که انگلیسی ها بخشی از بلوچستان که همه اش بخشی از ایران بود را ضمیمه هند کردند و پس از تجزیه هند، آن بخش به کشور جدیدالتاسیس پاکستان تعلق پیدا کرد. استان سیستان و بلوچستان را نبایستی از هم جدا کرد. جبهه ملی شاخه برون مرزی اخیرا به صدای امریکا و بی بی سی فارسی در رابطه با ملت و ملیت سازی و بازیهایشان در یک اعلامیه با ۶۰ نام اعتراض کرده و بزیر ضرب ملت و ملیت سازان به شدیدترین وجه قرار گرفته. آیا این حرکت دوشوکی در واکنش به جبهه ملی نیست!؟ با این تفاوت که دوشوکی بنظر می رسد رسانه های ایرانی فارسی زبان را هدف قرار داده و نه بی سی فارسی و صدای امریکا را!؟ دکتر محمد امینی هم در آخرین مقاله اش به شاهزاده تاخته.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

کاوه یزداني



با درود
انتظار چنین مقاله ای از ملت سازان میرود ولی از جانب آقای دوشوکی هرگز انتظار چنین نوشتار مبهمی نمی رفت که هیچ نامی از فرد و رسانه مورد نظرش را ننوشته است . آیا آقای دوشوکی تاکنون حضور ملت سازان را در بی بی سی و صدای آمریکا ندیدند؟ بعید است که ندیده باشد. هیچ تردیدی نیست که ایجاد تفرقه بین اقوام دو دلیل مشخص و آشکار دارد که یکی وجود رژیم منحوس اسلامی است و دیگری رسانه های فارسی بی بی سی و صدای آمریکا می باشند . چندتا رسانه فارسی فعال سیاسی می شناسیم که تاکنون هیچ وقت از اینگونه داستانهایی که اقای دوشوکی فرمودند دیده و شنیده نشده است. تلویزیون کانال یک شهرام همایون و تلویزیون پارس و شبکه اندیشه و رادید صدای ایران و پرژین رادیو و رادیو صدای مردم که بتازگی آقای سعید قائم مقامی تاسیس کردند و هنوز فقط از طریق اینترنت و تلفن همراه شنیده می شود. سرنوشت خونین افغانستان که بخش اعظمش جزو خراسان بزرگ بود که از ایران جدایش کردند
یک نمونه آشکار از دسیسه های انگلیس برای ایجاد قومگرایی بجای ملت در افقانستان را خواندم که برای ما ایرانیان بسیار درس آموزنده ای است تا در دام قومگرایان و ملت سازان نیافتیم. لینک.
هويت ملی يا هويت قومی
محمد هادی معصومی
http://day-x.info/index_0_0_0_0_234.html
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
آقای دوشوکی مقام ریاست مرکز مطالعات بلوچستان را عهدارست و طبیعی است که وقتی خود را اینگونه تعریف کرده، رسانه ها برای دقیق بودن در گزارشهای خود به مراکز یا کارشناسانی که خود را اینگونه تعریف می کنند مراجعه کنند. آقای دوشوکی خودش با ایجاد چنین مرکزی یا قبول بالاترین مرتبه در این مرکز ایران را تجزیه کرده است چون بلوچستان را از بقیه ایران جدا کرده. چرا مرکز مطالعات ایران تاسیس نکرد که بلوچستان را بعنوان یکی از استانهای ایران پوشش دهد!؟ علیرضا نوریزاده هم ریاست مرکز تحقیقات ایران و اعراب را بعهده دارد و هر وقت رسانه ای درباره این دو موضوع بخواهد بداند با او بعنوان کارشناس اعراب تماس می گیرد تا گزارشهای دقیق به زعم او را بدست آورد. من واقعا متاسفم که در این برهه زمانی بحرانی نوک حمله بجای اینکه بسوی رژیم گرفته شود بسوی شاهزاده و رسانه هایی که معلوم نیست کدامین شان منظور جناب دوشوکی است گرفته می شود. این فقط آب به آسیاب رژیم کهریزکی و دولتهای بیگانه می ریزد تا منافعشان را حفظ کنند. هر کسی که مخالف تبعیض در ایران است اگر ریگی به کفش نداشته باشد بدنبال یک قانون اساسی نوین برای ایران خواهد بود که مبتنی بر کلیه مفاد منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن. چرا نه!؟
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق

بخش ۳....کرده اند؟! اگر نکرده اند، توجه کنند و بیایند آنجا و حرفهایشان را بزنند. اتهام نژادپرستی اتهام سنگینی است که ایشان به آن رسانه و فرد زده اند و باید اعلام کنند که نام این رسانه و فرد چیست تا آن رسانه و فرد بتواند از خود دفاع کنند. در ضمن آپوزیسیون ایران نبایستی بدون فکر و تامل اتهام و برچسب نژادپرستی به ایرانیان را همینطوری بپذیرد و بوسیله بیگانه و سیاستهایشان بازی داده شود و منافع ملی ایران را ابلهانه به خطر بیاندازد. تاریخ نژادپرستی در اروپا و بویژه آلمان و امریکا و افریقای جنوبی و و و را مطالعه کند تا درک کند که نژادپرستی یعنی چه و سپس ببیند که ریشه آن اصلا با ایران قابل مقایسه است یا نه. در این دامها که دیگران می گسترانند نباید افتاد. امیدوارم که اگر فرد مورد نظر جناب دوشوکی وجود خارجی دارد بخاطر ایران بیاید جلو و بگوید چون جناب دوشوکی بر پایه آنچه بین ایندو احتمالا گذشته است این نوشتار خطرناک برای ایران را نوشته است. نوک حمله بسوی رژیم نیست بلکه بسوی آپوزیسیون برون مرزی و اتهام نژادپرستی به آنهاست.
....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
بخش ۲...را از اقوام به ؛ملتها و ملیتها؛ در ایران فراهم کرده تا فدرالیسم فاشیستی نژاد زبانی را توجیح کرده و با فدرال کردن ایران در گام دوم ایران را تکه پاره کرده و چند جمهوری از آن ساخته تا همیشه بینشان ناامنی و دشمنی باشد!؟ آیا منظور دوشوکی صدای امریکا و بی بی سی فارسی است؟! اگر باشد درست می گوید و میخ را به نعل زده است. اگر اینطورست در اعلام نامهای ایندو رسانه چرا تعلل کرده!؟ اگر منظورش تلویزیون پارس و پرشین رادیو و رادیو صدای ایران است، باید بگویم که من شخصا همیشه شاهد بوده ام که این رسانه ها چنین رفتاری را که دوشوکی از آنها این هیاهو را ساخته ندیده ام و اینها همیشه ارادت خاصی به او و دیگر هموطنان ما از گوشه و کنار ایران و از هر استانی نشان داده اند. آقای فروزنده در تلویزیون اندیشه هم که هرگز این وصله ها به او نمی چسبد مگر آنکه همه مجریانی که تیره و تبارشان ترک و کرد و و و است ؛مرکزگرا؛ و ؛آسمیله؛/ذوب در ؛مرکزی؛ ها شده باشند. برنامه های سیاسی سه شنبه های علیرضا میبدی راه را برای همه این مبارزان و مبارزان! سیاسی و حقوق بشری باز کرده که با این تلویزیون تماس بگیرند و ترتیب شرکتشان در این برنامه داده شود تا بیایند حرفهایشان را بزنند. آیا جناب دوشوکی به این دعوت توجه ... ادامه بخش ۳

....ادامه....



نقش رسانه‌های فارسی‌زبان در رشد تجزيه‌طلبی در بين اقوام ايرانی؟

حق
بخش ۱.با درود بر هموطنانم، این نوشتار جناب دوشوکی بر پایه ای سست بنا شده تا اتهامات سنگینی بر رسانه ها وارد کند، انگار که ما کم مشکل داریم! بجای تمرکز روی رژیم، تمرکز را متوجه رسانه های فارسی زبان کرده بدون آنکه نامی از آنها ببرد تا معلوم شود که کدام رسانه مرتکب چنین جرمی شده است تا با آن رسانه برخورد مناسب کنیم. بدون ذکر رسانه می توان هر داستانی را بعنوان حقیقت عنوان کرد و بر پایه آن آپوزیسیون برون مرزی و رسانه هایش را مورد حمله ناجوانمردانه قرار داد. آیا منظور دوشوکی صدای امریکا و بی بی سی فارسی است که به امثال یوسف عزیزی بنی طُرُف را بعنوان کارشناس و خبرنگار و فعال سیاسی و حقوق بشری تریبون می دهند تا از ؛ملتها و ملیتها؛ در ایران و ؛خلیج؛ بجای خلیج فارس دم بزنند!؟ این دو رسانه بوده اند که به طبق سیاستهای دولتهای متبوع خود، امریکا و انگلستان، و با استفاده از زاده شدگان در ایران برای هر استان مرزی ایران بجز خراسان یک تیم کارشناس و خبرنگار و محقق و فعالان سیاسی و حقوق بشری اختراع کردند و بعنوان آپوزیسیون ایران بخورد ملت ایران داده و می دهند تا ملت ایران را در رسانه هایشان پراکنده و بیگانه از هم جلوه داده و با ایجاد تفرقه و تنفر و کینه بین ایرانیان، تجزیه ملت ایران ... ادامه بخش ۲

....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

آخرین " نظرات آزاد " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


 
  50    51    52    53    54    55    56    57    58    59    60  
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites