پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

وجدانی

منشاء مشروعیتِ شاهانه! (۳)

خب! ملاحظه فرمودید! اردوگاه های الفتح، دشمنِ نژادپرست صهیونیست، مرتجعین عرب، خلقِ در زنجیر، اسراییل این طفل نامشروع امپریالیسم، قائد پر افتخار جنبشِ بزرگ (لابد انقلاب اسلامی) امام مجاهدِ اعظم خمینی، قطع هر گونه رابطه با اسراییل، فروریختن پشت جبهه ضد انقلابی اسراییل یعنی رژیم وابسته ایران و بالاخره خانه و خاکِ (ایران) را در آینده ای نه چندان دور به پایگاهی برای برادر ابوعمار و سایرین تبدیل نمودن و گفتن "این انقلابی است تا پیروزی" (ثورة ثورة حتی النصر!) و قس‌ علی ‌هذا ، همۀ اینها را مجاهدین خلقِ ایران، طفلکیها، در قرآن و نهج البلاغه و کتاب های علی شریعتی خوانده بودند و لاغیر!!

این حضرات یعنی مجاهدین در اتهاماتِ خویش به رژیم شاه فقید همچنین مدعی هستند که از جمله وسایل استفاده شده برای شکنجۀ مجاهدین کلاهخود آهنی که "منجر به کوری و کری می شود" و چنگک های برقی "مخصوص بیضه که بر بیضه ها انداخته می شود" بوده اند. در یکی از این افرادِ زندانی، هشت متر از روده، یک کلیه، طحال، یک دوم روده و یک چهارم کبد برداشته شده است (این شخص چطور زنده مانده یک معجزه است!)!!!

در مورد دیگر، با وجود شایعه شکنجه مسعود رجوی و موسی خیابانی و ضربه دیدن سر جناب رجوی و به کما رفتن ایشان، یک هفته پس از آن هر دو در سلامتِ کامل آزاد می شوند(عجب کمایِ طولانی بود!).
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

وجدانی
منشاء مشروعیتِ شاهانه! (۲)

در همین دو سه هفتۀ گذشته بود که سند غیر قابل انکار و مستندی در خصوص شایعه پردازی، دروغگوئی، هوچیگری، سفسطه بازی و فرافکنیهایِ اغراق آمیز مجاهدینِ باصطلاح خلق ایران را در سامانه های اینترنتی شاهد بودیم. سندِ مزبور مربوط است به نامه مسعود رجوی و موسی خیابانی به یاسر عرفات. مجاهدین خلق همیشه مدعی بوده و هستند که جرمشان در رژیم پیشین (شاه) در حد خواندن قرآن و نهج البلاغه و کتاب های علی شریعتی بوده و تنها به خاطر همین جرائم است که اعضاء این سازمان وحتی خود آقایانِ مسعود رجوی و موسی خیابانی به زندان در افتاده و چه بسا شکنجه گشته و عده ای نیز کشته شده اند. من یکبار دیگر در همینجا بخشی از سند فوق الذکر را می آورم و بعد توضیهاتی را در خصوص آن بیت شعر که در کامنت جناب najaf مندرج است خواهم داد. و اما سند:

«ما مجاهدین خلق ایران که بعضا از نزدیک در اردوگاه های الفتح شاهد نبرد مرگ و زندگی شما با دشمن نژادپرست صهیونیست و مرتجعین عرب بوده ایم، بخوبی می دانیم که خلق در زنجیر شما تا چه حد از همکاری های همه جانبه رژیم ایران با صهیونیست ها و تسلیم طلبان عرب، در رنج و عذاب بوده است. رنج و عذابی که تمام خلق ایران نیز از آغاز تولد دولت اسراییل، این طفل نامشروع امپریالیسم در منطقه در آن سهیم بوده اند به همین دلیل اکنون که در میهن خونبارمان جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پر افتخار آن امام مجاهد اعظم خمینی، بارها بر قطع هر گونه رابطه با اسراییل پای فشرده است، آغاز فروریختن پشت جبهه ضد انقلابی اسراییل، یعنی رژیم وابسته ایران را به انقلاب فلسطین تبریک می گوییم. برادر ابوعمار، اگر امروز شما و همرزمانتان خانه و خاکی از خود ندارید که بر آن پای گذارید، مردم ما که همیشه انقلاب شما را با چهره فلسطینی و قلب عربی و اسلامیش به طور ویژه ای گرامی و عزیز داشته اند برآنند تا در مسیر انقلاب آزادیبخش ضد امپریالیستی خود، خانه و خاکشان را در آینده ای نه چندان دور به پایگاهی برای شما تبدیل کنند و این انقلابی است تا پیروزی.»
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

وجدانی

منشاء مشروعیتِ شاهانه! (۱)

جناب مهرداد،

چندی پیش یکی از همقطاران حضرت عالی بنامِ najaf (چون نمیدانم شما بین خودتان همدیگر را چگونه و با چه عنوانی خطاب میکنید لذا من در اینجا از اصطلاح همقطار استفاده نمودم) تقریبآ همان عبارات و ادعاهائی را در کوبیدن و مذمت نمودن شاهزاده رضاپهلوی بکار گرفته بودند که امروز در اینجا جنابعالی از آنها بهره گرفته اید. دور از ذهن نمیباشد که میان جنابِ najaf و خودِ شما همبستگی،همکاری، همراهی ... و خویشاوندی وجود داشته باشد و یا اینکه اصلآ شما دو فرد مجزا از هم نبوده و یکی هستید. به هر حال این مهم نیست ولی بدلیلِ اینکه اتهامات و انتقاداتِ شما حضرات مثلِ هم است بنابراین من فعلآ همان جوابهائی را به خودِ شما دارم که چندی قبل خدمتِ جناب najaf عرضه داشتم. چنانچه این پاسخهائی که حضرت عالی از سایر هم میهنانم و اینجانب در این سامانه و همین سایت دریافت نموده و مینمائید بسنده و کافی نیستند، مطمئن شوید چنانچه گوش شنوائی برای شنیدن حقیقت داشته باشید باز با هم حرفهائی خواهیم داشت. اما افسوس که تاریخ و گذشته خلاف اینرا ثابت میکند و نشان میدهد که گوش شما و امثالِ شما در برابر این حقایقِ غیر قابلِ انکار اختیارِ خود را از دست داده و تابع نیات و امیالِ ئدولوژی تان گشته و حس شنوائی و وظیفۀ طبیعی خود را از دست میدهد و همان تلقیناتی را به مخیله تان منتقل میکند که رهبرانتان برای شما از قبل تبیین نموده اند. پاسخم به جناب najaf را تحتِ عنوان " منشاء مشروعیتِ شاهانه! " عینآ برای حضرتعالی نیز بقرار زیر تقدیم میدارم:
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

شیر و خورشید و تاج
مهرداد گرامی‌،

از این خانه تکانی پنداری و قلبی شما و این پیام نوروزی شما سپاسگزارم. و بعنوان یک هم میهن این کادوی نوروزی را از بنده حقیر بپذیرید...

کادوی ناقابل به صورت چند خط تقدیم شما می‌‌شود:

"زمان شناس باش، و همیشه طوری سخن بگو، طوری رفتار کن، و طوری بیاندیش که وقتی‌ در آینده‌ها در خلوت خود گذشته خودت را مرور میکنی‌، دست کم پیش خودت شرمنده نباشی‌ از اینکه یک زمانی‌ چگونه بی‌ پایه و اساس با زبان سرخ سر سبز میدادی بر باد. و هرگز فراموش نکن، در هر کاری که می‌کنید، نشانی‌ از خانه‌ای که در آن بزرگ شده‌اید را بر شانه‌های خود می‌کشید. بگذار زمانی‌ که سخنی می‌گویی و کاری انجام میدهید، بگویند که او در خانه عشق و پاکی‌ها و راستگویان و در خانه بزرگان پرورش یافته."

نوروز بر شما و خانواده محترم شما شاد باش.. و از شناختی‌ که بنده از شاهزاده دارم میدانم که ایشان، شما هم میهن، را نیز دوست میدارند و هر تلاشی می‌‌کنند شاید بدرستی بیشتر در راه امثال شما باشد تا در راه طرفداران طبیعی خود... البته دلایل طبیعی این امر مهم که چرا اینگونه است، بسیار است، اما از حوصله‌ مکان و زمان در این سامانه خارج است.. روزی خودتان متوجه این منظور بنده خواهید شد.. گذشت زمان همه چیز را روشن می‌‌کند.

در افتاد روزی ز اقبال بد، بچنگال نامردمی پست و دّد

روان ساختندش به بیدادگاه، بجرم طرفداری از پادشاه

از آن اتهامش ز بس بیش شد، که عشق وطن در دلش کیش شد

یکی‌ ناسزا گفت و دشنام داد، سپس ناروا حکم اعدام داد

فرومایگان خون من صدهزار، چو ریزد بر این خاک پر افتخار

یکا یک گلی‌ آتشین آورد، نگهبان این سرزمین پرورد

اگر اجنبی با تو همراه شد، چو تو دشمن هر وطنخواه شد

دگر مرگ همچون منی آرزوست، که ایران نبینم بدست عدوست

ایران آزاد باید
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

مهرداد
بنده می خواهم که شما بفهمید مرز آزادیخواه و دمکرات بودن از درک جرثومه پلیدی مثل خمینی مرتجع و آیت شیطان هائی مثل شیخ فضل الشیطان نوری و کاشانی ها می گذرد نه سوار بر موج نفرت و جنایات خمینی . شما مدعی دمکرات بودن را دارید .سلطنت طلبی و شخصیت پرستی نشانی از دمکراسی ندارد . سر مردم کلاه نگذارید و انرژی خودتان را پایمال نکنید . آن لو لو را آب برد . سلطنت به ایران بر نمی گردد . چپ نما ها هم خودشان دین را افعیون توده ها می دانستند اما اسلام خمینی را اسلام میدانند و تازه به زیر قبای همین اسلام ارتجاعی رفتند . حق دارید هر طور میخواهید فکر کنید ولی آقای رضا پهلوی فرصت طلبی از پیام هایش مو ج میزند . این کار بسیار اشتباهی است . بقول نیچه کسانی هستند که نمی خواهند حقیقت را بپذیرند والان تمام عقاید شان زیر و رو می شود .
چلبی سازی آقای نوری علا همین معنی میدهد .
جنگ افروزی خمینی فقط برای بقای خودش و خلافت اسلامی یعنی شکنجه وسنگسار و اعدام در منطقه بود .
ما در مقابل بنیاد گرائی ایستادیم و جنگ عامل بدبختی ملت های مسلمان بود . باید خمینی را لعنت کرد و ایستاد در مقابل این پدیده شوم . نه اینکه پیشنهاد خلبانی کردن را داد. ایشان میدانست که این فرصت طلبی نه شرایط طوری بود که ایشان بتواند برود ایران نه خمینی جلاد می پذیرفت .


------------------

نظرتان راجب به پدر طالقانی چیست؟

یا نهضت آزادی که در سال 1342 بنیادگذاران سازمان مجاهدین بودند؟

سازمان شما یک سازمان مذهبی ایدولوژیکی می باشد که خمینی و دیگر کسانیکه ضد ایرانی هستند پیش شما شرف دارند!

چه تکاملی در سازمان شما بوجود آمده؟ تک رهبری را شما اول در سازمان خودتان از بین ببرید بعد برای دیگران نوحه خوانی کنید

کدام انتخابات دموکراتیک در سازمان شما انجام شده است. فرد پرستی را در آینه حقیقت درون خود، در زیر شعارهای مردم فریب آزاد پنهان کرده اید و ما را متهم می کنید که فرد پرستیم. شما یک بار بر علیه خانم «مریم رجوی» تفکری بکنید شما را در زیر شکنجه خواهند کشت.

متاسفانه ایران برای شما ارزشی ندارد که بتوانیم حداقل یک نقطه مشتریکی را با هم داشته باشیم

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

ایرانی
با درود خدمت دوستان
حضرت مهرداد، بارها به دوستان شما توصیه شد در این سامانه شعار ندهید، اما مثل اینکه سازمان مطبوع شما نمی خواهد از شعار که یکی از ابزار هویتی ایشان است، دست بردارد. تکرار دروغ های تاریخی، آنها را به حقیقت تبدیل نمی کند، البته برای کسانی که عقل و منطق و سنجه اسناد را ملاک قضاوت خود درباره هرپدیده تاریخی قرار می دهند. شما را ارجاع می دهم به کتاب ؛ایران، برآمدن رضاشاه، برافتادن قاجاریه و نقش انگلیسی ها؛ نوشته سیروس غنی، در آن کتاب وقایع مربوط به قیام رضاشاه کبیر را در آیینه اسناد وزارت امورخارجه انگلستان خواهید یافت. شما آنچنان به دنیا از زیر شیشه عینک ایدولوژیک خود نگاه می کنید که درک حقیقت برای شما اگر نگویم ممکن نیست، بلکه بسیار سخت و دردناک خواهد بود. شاهزاده رضاپهلوی در همان ابتدای جنگ، به عنوان خلبان اف - ۱۴ به ستاد مشترک ارتش تلگراف زده اند و آمادگی خود را برای شرکت در جنگ اعلام داشته اند. برای سند آن به کتابی که به صورت مصاحبه با ایشان، آقای احرار به زیور طبع آراسته اند، مراجعه نمایید. ایشان مانند شما با دشمنان متجاوز به ایران همداستان نشدند تا قدرت را بدست آورند، زیرا برای ما نیروهای ملی و شاهزاده مان، ایران از همه چیز مهمتر است. هموطن من، در ایران کسی برای این حرف های شما، کمترین ارزشی قائل نیست. نسل عوض شده است و مانند گدشتگان به دنیا نمی نگرد، شما نیز به جای پرداختن به حد سواد رضاشاه کبیر (که ارزیابی درستی از آن نیز ندارید) به نقادی سازمان خود بپردازید و رفتار خود را نقد کنید، شاید خقیقت را یافتید.
پاینده ایران
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

ایرانی
شاهزاده رضاپهلوی
ما نیز با شما پیمان می بندیم تا در این سال سرنوشت ایران، در کنار کلیه نیروهای ملی، تلاش خویش را برای نجات میهن دوچندان کنیم. در این نقظه عطف تاریخی، همکاری همه نیروهای ملی،‌ ایران را به سرمنزل مفصود خواهد رساند.
پیانده ایران
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

بهمن زاهدی
خدمت مهرداد، امام زمان،

هر زمانیکه کامنت‏های شما را می‏خوانم به یاد امام زمام مجاهدین خلق می‏افتم، که در لحظه تولد علی خامنه‏ای شنیده بود که او یا علی گفته است. در 28 امرداد شما در زیر چرخ تانک‏های امریکائی که برای کودتا در ایران بصورت ملیونی وارد ایران کرده بودند، بمب دست‏ساز می‏گذشته‏اید، نه بخاطر ایران دوستی شما، بلکه بخاطر انترناسیونالیسم کوکی که به شما هنوز تزریق می‏کنند.....

زمانیکه رگ‏های دست امیر کبیر را در می‏زدند شما در آنجا بودید و شاهد زنده این که محمد رضا شاه که در آن زمان هنوز بدنیا نیامده بود قاتل امیر کبیر بوده!

به بزرگی و دانش جهان‏افروز شما که در جهنم جهالت و خود فریبی (مارکسیست‏های اسلامی) شما را به این کمالات رسانده، هیچ افتخاری که نمی‏کنم هیچ، بلکه برای رهایی شما از این جهالت مطلق در این اولین روز سال نو، دعای بخشش و رحمت از پروردگار ایران برای شما و هموندان شما می‏کنم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

مهرداد
نامه ای به شاهزاده
از نظر بنده شما بعنوان یک فرد صاحب نظر سیاسی مثل هر ایرانی دیگر آزادید به چگونه فکر کردن و چگونه حرف زدن و چگونه رابطه زدن .بنده کاری ندارم از روز نخست اینکه رضا خان پدر بزرگ خدا بیمامرز شما چگونه در ارتش یکباره به درجات بالای نظامی رسید با توجه به اینکه کمترین سواد علمی و نظامی نداشت براینکه همگان میدانند که ایشان بی سواد بود ند و اینکه انگلیس ها نیاز داشتند به ایشان و کله شقی یک نظامی وقتی امر نهی می کند کارها خوب پیش میرود یک امر واقعی است که مورد نظر انگلیسیها هم بود برای اینکه بتوانند روز مبادا از این کله شقی و بی سوادی جهت پیش برد اهدافشان استفاده کنند .خلاصه انگلیسی ها توانستند سلسله قاجار را منقرض و دوست که چه عرض کنم نوکر بی چون و چرا ی خودشان را بر مردم ایران تحمیل کنند و سلسله پهلوی را بوجود بیاورند و خود شما خوب می دانید که نه پدر بزرگ شما دمکراتیک بدنیا آمد و نه دمکراتیک به سلطنت رسید و پدر عزیز شما هم به همین صورت با رای مردم روی کار نیامد .اگر تا اینجا حرف غیر منطقی است بفرمائید . حقیقت را بخواهی بدانید خیلی خوشحالم که کسی مثل شما هم پدر و هم پدر بزرگ دیکتاتور بودند که الان متحول شدید حالا یا بخاطر تدریس شما در آمریکا است یا عوامل دیگر مثلا از قتل و عام و سنگسار کردن های خمینی درسی آموختید یا از خود خانواده خودتان به این نتیجه رسیدید که الان برای نون خوردن و باز پس گیری تاج وتخت به باد رفتهِ باید دمکرات بود . آقای رضا خان دوم در جای جای تاریخ ما شاه و شیخ و مالکین با هم رابطه ارگانیک داشتند بهمین خاطر وقتی شما پیام میدهید احساس می کنم قتل عام خمینی بیهوده نبوده اصلا سیستماتیک بوده که تاریخ تکرار شود . در همین پیام نوروزی پرت و پلای شما در رابطه با بزرگداشت آنهایی تمامیت ارضی ایران را حفظ کردن محترم شمردید و باعث افتخار جنابعالی شده و سوال من اینست شما چرا بلند نشدی بروی از تمامیت ارضی ایران دفاع کنید یا اینکه شما برای این آفریده شدی که یک روز شاه بشی و فرصت طلایئ اعطا کنی به مردم ایران؟ چرا مراجعه به بسیج یا سپاه پاسداران یا ارتش نکردی برای ثبت نام و رفتن به جنگ و دفاع مقدس ؟

....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

شیر و خورشید و تاج
رضا شاه دوم گرامی‌،

نوروز بزرگ را به شما و خانواده شاد باش میگوییم. با آرزوی تندرستی و پیروزی برای شما و خانواده. همانطور که خود شما بار‌ها در بیانیه‌ها، مصاحبه‌ها و گرد‌هم آیی‌ ها، و و و... به این مهم اشاره کرده‌اید، امسال سالی‌ بسیار حساس و سرنوشت ساز برای میهن، و مبارزه آزادیخواهان است. پس از سی‌ و چهار سال فراز و نشیب‌ و یک مقاومت سخت و بی‌ امان در برابر ضحاکان زمانه؛ حال در کنار تمامی‌ ایرانیان میهندوست، می‌‌رویم تا پرونده این جمهوری جهل و جنون را برای همیشه ببندیم و آنها را به زباله دان تاریخ بسپاریم.

در این روز‌نوی خجسته، پیمان‌ها را تازه می‌‌کنیم با هدف گرد‌هم آیی‌ در ایران عزیز، میدان شهیاد، در چنین ساعاتی در نوروز آینده.

جرقّه نبرد نهایی با رژیم اشغال گر و ویرانگر از ساعاتی پیش در ایران زده شد. پیمان‌ها دوباره تازه شد، نفس‌ها تازه شد، و از هم اکنون قدم‌ها مصمم‌تر از هر زمان دیگری برداشته می‌‌شود.

این بار همه می‌‌دانند که چه باید کرد، و چرا؟

این میهن دیگر نمی‌‌تواند و نباید بیش از این در اسارت دشمن بسر برد. میهن نام تک تک ما را برای جانفشانی و انجام وظیفه فرا میخواند.

ایران و ایرانی‌ مستحق این همه ستم نیست و باید همه ایرانیان آزاده تمام توان و کوشش و خرد خود را بکار گیرند تا هر چه زودتر تا قبل از نوروز آینده در کنار یکدیگر شر این دشمن ایران ستیز را سر سرزمین آزادگان کم کنیم.

امروز باید مشکلاتی را که در گذشته با آن مواجه بودیم را فراموش کنیم و با پند و تجارب اندوخته چشم‌ها را به آینده دوخته و بر مشکلاتی که بر سر راه خواهیم داشت غلبه کنیم. و همینگونه نیز خواهد شد.

قدم‌های بعدی را پر توان و دلم گرم بردارید زیرا در این راه تنها نخواهید بود. و اطمینان داشته باشید که با همت و مقاومتی که ایرانیان، یکپارچه از خود در برابر جمهوری اسلامی نشان می‌‌دهند، آزادی چندان دور نیست، و اینک قابل لمس است.

ملت نگهدار ایران باد
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

سهیلا آذری
هم میهنان گرامی، مادر شهبانو فرح پهلوی، شاهزاده رضا پهلوی،

به عنوان یک ایرانی‌، دست در دست همه میهن پرستانه ایرانی‌، فرا رسیدن نوروز جاودان را به شما و کلیه بستگان شاد باش میگویم. برای شما سالی تندروست، پیروزمند و پر شادی را آرزو مندم. امید وارم نو روز آینده‌ را همه با هم در زیر آسمان آبی ایران جشن بگیریم.

پاینده ایران، درود بر شاهنشاه

....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

وجدانی

سالِ آشتی ملی، شورای ملی و رستاخیزِ ملی ایران! (۲)

این درست که در طولِ تاریخ ایرانمان گاهگداری به بلیه هائی همانند مغولان و نهایتآ به بدترین آنها یعنی جمهوری اسلامی مبتلا شده و خورشیدِ سعادت و سربلندیش در پشتِ ابرها ناپدید گشته و یا به محاق رفته است اما چه باک که ایرنیانِ آزاده، آنانی که در مراحل مختلفِ زندگی خود دل در گرو آزاد ساختن و آباد نمودن میهن خود داشته و دارند (نمونۀ بارزِ آن در حالِ حاضر شاهزادۀ محبوب ایران رضاپهلوی میباشند) همیشه نهایت کوشش و سعی شان این بوده و هست که بارِ دیگر میهنشان را از نو بسازند و بقولِ شاهزادۀ زمان «تا بازگشت به هویتِ اصیلِ ایرانی و برقراری حاکمیتِ ملتِ ایران از هیچ تلاشی دریغ ننمایند.» درودِ بی پایان بر چنین سلحشورانِ دلیر و بی باکِ ایران زمین باد! در آن هنگام که ابر جغد جمهوری اسلامی در گفتارش، حتی در ایامِ شور و شادی و صلح مدام از خشونت و پلیدی سخن بمیان می آورد و آنرا ارج نهاده برتر می شمارد، این ایرانیان عاشق و نوع دوست که بنی آدم را همانند اعضای یکدیگر میشماند، هستند که حرفشان حرف سازندگی، آشتی ملی و برگشت دوباره به هویت اصیلِ ایرانی از جمله شرافت، نجابت و نوع دوستی است. بر چنین ایرانیانی نوروز مبارک باد!
....ادامه....

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

وجدانی

سالِ آشتی ملی، شورای ملی و رستاخیزِ ملی ایران! (۱)

با بهترین و صادقانه ترین درودها و تبریکات نوروزی در وحلۀ اول خدمت جمیع آحاد ملتِ شریف، نجیب و بی نظیر ایران و بویژه آنانی که در راهِ نجات و رهائی میهن عزیزمان جانفشانی نموده و یا مدام در حالِ مبارزۀ بی امان هستند، و سپس حضورِ یکایکِ شخصیهای (چه حقیقی و چه حقوقی) بزگوارِ سیاسی فعال از جمله شهبانوی نمونۀ ایران و فرزند برومندش شاهزاده رضاپهلوی بسیار خرسند و خوشحالم که آرزو و امید قلبی خود در حال و هوایِ چنین ایامِ خجسته و نمونۀ فصلِ بهاران و در آستانۀ ورودِ نوروز زیبا با پیامِ نو شکوفائی و آغاز رستاخیزِ دگربارۀ طبیعت، را بشرحِ زیر به عرض برسانم:

در همین آغار بهار و فرارسیدنِ سال نوِ ۲۵۷۲ ایرانی آرزو و امیدی جز این ندارم که بزودی زود وطن خویش را باردگر در جایگاهِ شایسته و در مقامی ببینم که لایق آن است: اگر افتخار هر کشوری تاریخ آن است ایرانِ ما بهترینِ تاریخ را دارد. اگر از افتخارات یک سرزمینی مشاهیر آن است سرزمین ما بی نظیرترین مشاهیر را دارد. اگر بزرگی و عزت مملکتی همانا به داشتن وطن پرستان و سرداران و سالارانِ میدانِ نبرد است ایران ما سلحشورترین و شجاع ترین آنها را داشته و دارد. اگر مایۀ مباهاتِ کشوری فرهنگ و آداب و رسومِ آن است کشور ما والاترین و زیباترینِ فرهنگ ها را دارد. اگر وجودِ ادب، اخلاقِ پسندیده، انسانیت، نجابت و نظائر آن در یک مملکتی نشانۀ برتریت آن است مملکت ما حائز بهترین و شاخص ترین این ارزش هاست. امید و آرزوی من این بوده و هست که همۀ این صفاتِ برتر آنی ایران و ایرانی ترک نکنند!
....ادامه....

پیام شهبانو فرح پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

هايده توكلى
با درود به شهبانوى ايرانزمين كه همواره پرچمدار استقامت ، بزرگوارى ، اميد و بخشش بو ده اند ، اينك اين وظيفه و مسيوليت يكايك ما مردم آزاده و عدالتخواه است كه اميد را در دل اين بانوى قهرمان نگاه داشته و نشان دهيم كه با كوشش و درستكارى نور را بر تاريكى پيروز خواهيم كرد.
نوروزتان شاد ، لبهايتان خندان و روزگارتان آزاد باد
پاينده شهبانوى ايران ، پاينده ايران ، پاينده ملت ايران
....ادامه....

پیام شهبانو فرح پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

شیر و خورشید و تاج
هم میهنان گرامی‌،

به نوبه خود از طرف خود، و یاران مبارز، و خانواده، نوروز را به همه شما آزادیخواهان عاشق و وفادار به میهن شاد باش میگویم. شاد باش، که نوروز ما همیشه پیروز است حتی در سخت‌ترین دوران تاریخ. بهمن زاهدی گرامی‌ سامانه جدید را هم دیدیم، سپاس از زحمات شما، بسیار در طرح آن سلیقه و زحمت کشیده شده.

ایرانی‌ گرامی‌، ما هم تا این لحظه از طریق یاران از گوشه کنار ایرانزمین خبر‌های بسیار دلگرم کننده دریافت کرده‌ایم و در حد توانایی‌ در حال انتقال این خبر‌ها به سراسر ایران هستیم تا دیگر هم میهنان ما هر چه زودتر بدانند که در نقاط دیگر کشور چه می‌‌گذارد. مخصوصاً خبر‌های مربوط به "داخل رژیم" را به یارانمان جهت اطلاع آنها ابلاغ و به ایران بازپس و منتقل می‌‌کنیم.

بقول ما ایرانیها "این ملت دارد غوغا می‌کند." شعار‌های سیاسی نیز بگوش می‌رسد و هاکی از آن است که ملت دارد با خود عهد و پیمان تازه می‌‌بندد، و پیام آماده هستیم به سراسر ایران از طریق آئین چهارشنبه سوری و نوروزی فرستاده می‌‌شود.

به نظامیان با شرف و بیدار این میهن درود ویژه می‌‌فرستیم که در کنار ملت این روز بزرگ ایرانی‌ را با فداکاری و هم کاری‌های لازمه جشن گرفته و خودشان این فرخنده آغاز نو را "سال بازگشت به آغوش ملت" نامیده‌اند. و امیدواریم که آنهایی که تا این لحظه هنوز در شک هستند هر چه زودتر این شک خود را بر طرف کنند و به آزادیخواهان بپیوندند. و فراموش نکنند، هر آنکه از این ملت ستم دیده دفاع کند زحماتش جای دوری نخواهد رفت و از دید ملت پنهان نخواهد ماند. شما هم میتوانید مانند دیگر همکاران بیدار خود به ایرانیت خود باز گردید و در راه این خانواده بزرگ و بیدار گام بردارید. این میهن را سر و سامان تازه باید، و این تنها هدف نهایی ما است.

اگر به پیام نوروزی شاهزاده دقت کنید ایشان از دوباره "ساختن" سخن می‌گویند نه از "تخریب".

پاینده ایران و زنده باد وجدان‌های بیدار پرچمداران ایرانزمین

شیر و خورشید و تاج (سامان ۱۳۶۰ و پرچمداران)
....ادامه....

ایرانی
با درود خدمت دوستان
پیشاپیش نوروز باستانی را به همه عزیزان و سروران شادباش می گویم. امیدوارم سال جدید، سال شادکامی و پیروزی نهایی بر جمهوری جهل و فساد باشد، این را به روشنی در این شب فرخنده در تهران می بینم، روح ملیت ایرانی سربرافراشته است، ایران زنده و جاویدان، به حیات خود ادامه خواهد داد و سایه منحوس آخوند را از سر این ملک و ملت کم خواهد کرد. شاد باشید و پاینده و سال خوبی را برای همه شما دوستان به همراه شادی و سلامتی آرزومندم. بهمن خان گرامی، دوست و سرور نازنین، از زحمات بی دریغ شما سپاسگزارم. سالی دیگر را با هم پشت سر نهادیم. زحمات زیادی را برای سامانه فعلی و سامانه جدید متحمل شدید، خسته نباشید، برای شما آرزوی سلامتی و بهروزی دارم. به امید دیدار شما در ایران در اولین کنگره سراسری حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در درون مرز.
پاینده ایران
....ادامه....

ایرانی
با درود خدمت دوستان
سروران گرام، ایران و یا حداقل تهران که من از نزدیک شاهد هستم، یکپارچه شور و سرور است. همه هستند، پیر و جوان، بزرگ و کوچک. نیروهای جمهوری جهل و فساد از برخورد مستقیم با مردم می هراسند و سعی می کنند در جایی که مردم زیاد هستند، آفتابی نشوند. رقص و پایکوبی جوانان در کنار آتش، به همراه بزرگترها، نوای ایران و فریادهای شادی، لحظه ای قطع نمی شود. تمام تهران در لایه ای از دود فرورفته است، آتش در تمامی کوچه ها و خیابان ها برپاست، ماشین ها نوای موسیقی را لحظه ای قطع نمی کنند. ظرفیت های آینن های ملی، یک بار دیگر یادآور این موضوع است که آنچه جمهوری جهل و فساد را سرنگون می کند، آیین های ملی و ملت یکپارچه ایران است. ایران من، از ان روز که خمینی ملعون، با هیچی به پهنای ریش متعفنش، پای بر این سرزمین گذاشت، می دانستم که تو ققنوس وار دوباره برمی خیزی. در این شب فرخنده، آریامهرا، یاد تو هستم، یاد هویدا هستم، یاد همه جانباختگان وطن هستم. رستاخیز ملی دور نیست و در ان روز همه خواهیم بود. دوستان گرام، به امید اینکه چهارشنبه سوری سال دیگر شما نیز در ایران باشید و با هم این جشن ملی را برگزار کنیم. پاینده باشید.
پاینده ایران
....ادامه....

بهمن زاهدی
هدیه نوروزی


در هر نقطه جهان که هستید نوروزتان پیروز باشد. آنقدر وضعیت اجتماعی کشور از نظر اقتصادی خراب شده که باید در عیدی دادن هم کم‏کم صرفه‏جویی کنیم! در حسرت آزادی تمامی زندگی را فدای آزادی کردیم و هنوز نتوانسته‏ایم به آن برسیم.

شفافیتی که جُنبش سبز به همگان هدیه داد، آغازی نو و روزگار جدیدی را به همراه خود نوید می‏داد. گُل‏های پر‏پر شده جنبش سبز توانستند گُل‏های فراوانی را به بار بنشاند. ثمره آن همه فداکاری‏های میوه آگاهی‏های امروزین ما می‏باشند. در جوار آگاهی، جنبش سبز مرحم زخم «هویت ملی» ما را از جوانان کشور هدیه گرفت.

سال پیش رو با اینکه از نظر اقتصادی در بدترین شرایط ممکن شروع می‏شود ولی آغازیست که در انتظارش بودیم. نوروز امسال بوی آزادی، رفاه اجتماعی و امنیتی را که دیگر نداریم به ما یادآوری می‏کند. بوی ایران، بوی بهاریست. عشق به ایران آن عشق نهایست. ایران چه بخواهیم و چه نخواهند آزاد می‏شود. این آزادی را از روز اول با قانون‏مداری حفاظتش کنیم.

هدیه نوروزی من به هموندان و تمامی ایرانیان قالب جدید سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) می‏باشد که مراحل اولیه‏اش تمام شده و به بزودی مورد بهره‏برداری شما عزیرانم قرار می‏گیرد.

عیدتان مبارک، نورزتان پیروز و هر زوزتان پر از موفقیت و عشق‏ورزی به ایران باد.

ارادتمند
بهمن زاهدی


http://fnis.info/ir/
....ادامه....

پیام شهبانو فرح پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم - شهبانوی ایرانزمین *****

ارزش بلند کردن یک ملت از زمین و به جهانیان گفتن که ما هم در این جهان حضور داریم، چه میزان است؟ آیا می‌‌شود برای آن قیمت تعیین کرد؟ شاید امروز که یک ملتی همه چیز خود را از دست داده، از خاک گرفته تا هویت تا غیرت و جوانمردی و غرور و و و... شاید امروز بهتر بشود پاسخ دشمنان این خاک را داد و شاید امروز این ملت بهتر درک کند که برای شناساندن یک ملت به خودش و به جهان و برای دفاع از غرور یک ملت نمی‌شود قیمت تعیین کرد.

آمریکایی‌ها به پدران انقلاب آمریکا و قانون اساسی‌ آن کشور بسیار می‌‌بالند و در هر کجا از آن سخن می‌گویند.

ما ایرانیان هم برای بالیدن بخود بسیار جا داریم. همین نوروز ما، و جشن‌های دیگر ایرانیان نه فقط برای این است که ما یک فرهنگ زنده داریم، بلکه این جشن ها، این یادگاری‌های کهن تضمین کننده بقای ایرانیان میباشند.

اگر هویت ما را نمیتوانند برای همیشه از ما بگیرند برای همین است که نیاکان ما، آن آینده نگر‌های بزرگ، این رسوم را برای ما بر جای گذاشتند تا هرگاه به این خاک حمله ور شدند و ما را به اسارت گرفتند، از طریق جشن‌های خود دوباره به یاد آوریم که کیستیم و امید‌ها را تازه کنیم، بخود تکانی دهیم، و در کنار یکدیگر سرزمین خود را از دست دشمنان رها، و بقای ایرانیان را تضمین کنیم.

این بار نیز چنین خواهیم کرد... و پادشاه خود را به ایران باز خواهیم گرداند، و پرچم پر افتخار شیر و خورشید و تاج را دوباره در سرزمین این ملت بزرگ به احتزاز در خواهیم آورد. ما طرفداران نظام پادشاهی از این خاک هستیم، از این ملت هستیم و نیاکان ما در این خاک خفته‌اند.. و ایرانزمین را به جایگاه اصلی‌ خود باز خواهیم گرداند.

پیام نوروز پیامی است که از ادامه بقای ایرانیان عاشق و وفادار به خاک و ملت سخن میگوید.

ما با آریامهر میهندوست و دیگر میهنپرستانی که امروز در میان ما نیستند پیمان بستیم که ایران را آزاد کنیم و این چنین خواهیم کرد.

همیشه شاد و همیشه پیروز و همیشه سربلند ایران و ایرانی‌ باد
....ادامه....

پیام شهبانو فرح پهلوی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲

شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - شهبانوی ایرانزمین *****

شهبانوی ایرانزمین یادگار آریامهر بزرگ و دوران سربلندی و غرور ملی‌،

پیام گرم نوروزی شما دریافت شد اما مانند هر ایرانی‌ میهندوست و میهن‌پرست که در این روز‌های خطیر و سرنوشت ساز نگران آینده میهن است، چهره نگران و صدای خسته شما نیز که حکایت‌ها در آن نهفته از این همه ظلم و ستم نسبت به این ملت بزرگ و کشور عزیز ما ایران، بسیار گویا بود.

همانطور که خود میدانید، چند ماه اخیر، ماه‌های بسیار سختی مخصوصاً برای طرفداران نظام پادشاهی بود. روزگار مخصوصاً با ما طرفداران نظام پادشاهی بسیار بد و غیر منصفانه رفتار کرد. اما همگی‌ ما سخت مقاوم هستیم و با تمام مشکلاتی که مانند یک خانواده در بین خود داریم، همگی‌ ما، هم درد و همیشه در کنار هم هستیم.

حتی زمانی‌ می‌رسد که در یک پروسه دمکراتیک و دشوار با شاه خود رضا پهلوی دوم بر سر برخی‌ موارد هم عقیده نباشیم. اما این را بدانید که ما طرفداران نظام پادشاهی هرگز به ایران عزیز پشت نخواهیم کرد، هرگز نسبت به سرنوشت این میهن و ملت بی‌ تفاوت نخواهیم بود، و هرگز ایران را در دهان ضحاکان زمانه رها نخواهیم کرد، و شاه خود را تنها نخواهیم گذاشت. ما از حق خود، از هویت خود، و از ایران خود نخواهیم گذشت.

مخصوصاً این را بدانید، که ما طرفداران نظام پادشاهی همیشه نسبت به خاندان پهلوی که حافظ ایران ما بودند و ایران ما را بار دگر زنده و به تمدن بزرگ رساندند یک احترام ویژه، سپاسگزاری، قدر شناسی، و وفاداری ویژه قائل هستیم.

بسیاری از دشمنان این خاک در زمانی‌ که شاهنشاه ایرانزمین جشن‌های دو هزار و پانصد ساله را در ایران افتتاح و برگزار کردند، به ایشان حمله ور شدند که چرا ایشان برای اجرای آن جشن خرج کردند. در آن زمان کسی‌ نپرسید، که برای دفاع از غرور ملی‌ یک ملت بزرگ چه میزان هزینه، یک هزینه زیادی است؟
....ادامه....

نشست 133 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران ( لیبرال دموکرات ) دکتر علی اکبر امیدمهر (شورای ملی ایران)

حق
درود بر دوستان گرامی، آقای امیدمهر در پاسخ به پرسش آقای بهمن زاهدی می گوید ؛ این 300 نفر اولین وظیفه شان این خواهد بود که آن منشور را جرح و تعدیل بکنند بر اساس منافع ملی ایران و نزدیک به افکار دسته جمعی؛. خب، آمدیم و ۵۱ درصد ؛افکار دسته جمعی؛ این ۳۰۰ نفر از قومگرایان و تجزیه طلبان و فدرالیست ها بود، آنوقت چی!؟ سرنوشت یک منشور و یک ملت باید بدست چنین دسته ای بیفتد!؟ چه تضمینی وجود دارد که چنین نشود؟؟؟ همه می دانیم که در برون مرز به یمن حمایت های بیگانگان و رسانه هایشان مثل بی بی سی فارسی و صدای امریکا و دویچه وله، تعداد تشکیلات و منفردین فعال فدرالیست و قومگرا نسبت به پایگاه اجتماعی که احتمالا در ایران دارند خیلی زیادست. در برون مرز اینگونه وانمود می کنند که بعلت کثرتشان بهمان اندازه پایگاه اجتماعی در درون مرز دارند. با همین نمایش و استدلال، زور بازوی ظاهری خود را برخ می کشند و وانمود می کنند که بدون وجودشان هیچ منشوری و هیچ شورایی نمی تواند ملی باشد. نیروهای ملی و شجاع ایرانی، این موضوع را خوب می دانند و بهمین علت با این عوامل فدرالیست و قومگرا و تجزیه طلب همکاری ندارند چون اینان را نیروهای ضدملی و عوامل بیگانه و عوامل خود رژیم می دانند که ماموریتشان یا تکه پاره کردن ایران و رسیدن به درصد سودیست که بیگانه از ایران به آنها خواهد داد. یا ماموریتشان کمک به تداوم عمر رژیم است با بی اعتبار و اخته کردن اپوزیسیون برون مرزی. رژیم با سرنگونیش ترجیح می دهد ایرانی نباشد چون اولا از آغاز ایران برایش یک هیچ بزرگ بود و دوم خیال می کند که اگر ایران بدست ملت ایران بیفتد، ملت با خامنه ای و خاتمی و عمالشان همان خواهد کرد که خودشان بر سر کارگزاران و کارمندان شاه آوردند. بیگانه می داند چطور همزمان از بود و نبود رژیم و از قومگرایان فدرالیست و تجزیه طلب نفع ببرد و تاکنون برده. اشکال کار هم در همینجاست که حتی ۱۰ درصد این ضدملیون بین این ۳۰۰ نفر باشد چه منشوری را بعنوان منشور نهایی و ملی! صادر خواهند کرد که ناقض منافع ملی و حیاتی ایران نباشد!؟
....ادامه....

نشست 133 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران ( لیبرال دموکرات ) دکتر علی اکبر امیدمهر (شورای ملی ایران)

ایرانی
بخش ۲: از شورای مرکزی درخواست دارم هر چه سریعتر بحث سوپر کمیته را به یک جای اجرایی برسانند. به نظر من دو هدف اولویت دارد، ابتدا موضوع اصلاح بند ۱۱ منشور و سپس کنترل جریانات مخربی که می خواهند سوار قطار شوند و تحت لفافه الفاظ، مقاصد شوم خود برای ایران را توسط سرمایه ملی، پی گیری کنند. این ها همان هستند که روزی پیاده دنبال قطار آقای خمینی دویدند و نوشته هایشان در مدح و ثنای امام ماه پناهشان، در همین اینترنت موجود است. این بار می خواهند سوار خود قطار شوند. تمام مشکلاتی که نیروهای ملی در این مدت اعلان کمیته موقت متحمل شدند، تنها در فشار این افراد برای حا انداختن بند ۱۱ نهفته است. من اهل شعار نیستم، اما ناچارم بگویم، ای ننگ بر شما، روزی ملت شریف ایران، به حساب زیانکاری های شما خواهد رسید، در این شک نکنید.
پاینده ایران
....ادامه....

نشست 133 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران ( لیبرال دموکرات ) دکتر علی اکبر امیدمهر (شورای ملی ایران)

ایرانی
با درود خدمت دوستان
بخش ۱: بحث بسیار مفیدی انجام شده است. ابتدا از دوستان دفتر پژوهش و سرورانی که در بحث شرکت کرده اند و پرسش های هدفمند و مفیدی را نیز ارائه کردند، سپاس فراوان ابراز بدارم. موارد بسیاری را می توان در گفتار آقای امیدمهر برشمرد که جای تامل فراوانی دارد. مثلا موضوع فشار گروه های قوم گرا و تجزیه طلب و در صدر آنها نوری علا برای جا انداختن بند ۱۱ منشور. این گمانه ای را که من در همین سامانه مطرح کردم و انگیزه افرادی مانند نوری علا را در دفاع از سرمایه ملی مشکوک دانستم، تقویت می کند. تنیجه تعامل دموکراتیک با گروه های قوم گرا نیز از ابتدا معلوم بود، این ها سال هاست حرف خود را می زنند و تا دستشان برسد، مسلحانه به دنبال جدا کردن بخش هایی از ایران و راه اندازی حکومت های موروثی برای خود خواهند بود، به هیچ قول و قرار و تعهدی نیز پایبند نخواهند بود. حال چه با نام سازمان خودشان در شورا باشند و چه انفرادی، فقط به دنبال شوء استفاده از شرایط خواهند بود. پس وقت آن است که این ها را رها کنیم و چنانچه مسلحانه بر علیه امنیت ملی اقدام نمودند، همان برخوردی را با ایشان انجام دهیم که همه کشورهای جهان انجام می دهند. مسئله بعد، بحث جمهور خواهان است. کدام جمهوری خواهان در ایران متشکل هستند که بنده نمی شناسم؟!. مسئله بعدی که بدرستی توسط دوستان مطرح شده، موضوع جبران هزینه هر خطایی با استفاده از محبوبیت شاهزاده است. درست همانطور که توسط دوستان گفته شده، پیش از شورش ۵۷ نیز هر چه انتفاد در خلوت و جلوت به دولتیان و مسئولین می شد، می فرمودند امر است! همه ساکت می شدند. حتی در مجلس، وزراء می فرمودند به شرف عرض رسیده و از تصویب همایونی گذشته است!، این یعنی، حالا اگر جرات دارید، مخالفت کنید. نباید مسائلی را بازتولید کرد که امروز دیگر همه می دانیم خطا بوده اند.
....ادامه....

نشست 133 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران ( لیبرال دموکرات ) دکتر علی اکبر امیدمهر (شورای ملی ایران)

وجدانی

نشستِ صریح و مستقیم!

از اینکه حزب مشروطه ایران چنین نشست و همایشِ بجا، بموقع و پر باری را باعث شده و بر پا نمود بسیار خرسند و بینهایت سپاس گذارم. الحق که در آستانۀ فرا رسیدن نوروز زیبا و رؤیائی و سالِ نو دوستدارانِ ایران عیدانۀ مناسب حال گرفتند. با امید به اینکه هرچه زودتر و به صلاحدیدِ شاهزاده رضاپهلوی، مسئولینِ حزب مشروطه ایران و کمیته موقت هماهنگی و تدارکات برای تشکیل شورای ملی ایران، مقدماتِ یک جلسه و نشستی سه جانبه صریح و مستقیم حهت مطرح کردن تمامی مسائل و نکاتِ قابل مذاکره ای را فراهم سازند. من تردیدی در آن ندارم که چنین جلسه و نشستی با شرکت مستقیم و غیر وکالتی شخصیت های فوق الذکر نتایج ملموس، مثبت و بسیار قاطعی در بر خواهد داشت به همان دلیلی که نشستِ شمارۀ 133 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران مثبت و سازنده است. معمولآ نشست هائی که شرکت کنندگانِ آنها شخصآ حضور پیدا نمیکنند و رو در رو قرار نمیگیرند و بیشتر اینکه نمایندگان طرفین جلسات را برگذار مینمایند، اغلب نتایج مطلوبی از آنها حاصلمان نمیگردد. بویژه آن هنگام که بحث ها، مذاکرات و گفتگو های مطرح شده در نشست عمدآ و یا سهوآ بصورت اشتباه و نادرست به شخصیت های اصلی منتقل شوند که در آن صورت وا ویلاست. در همین نشستِ اخیرِ دفتر پژوهش خود شاهدِ آنیم با اینکه شرکت کنندگان شخصآ حضور دارند لیکن در بعضی موارد سخنران باید با ارائۀ توضیحاتی مانع آن شود که از حرفهایش برداشت اشتباهی گردد. در جوارِ هم نشتن و مسائل را رو در رو مطرح کردن نهایتآ به اتخاذ یک تصمیمی منجر خواهد شد و یا حداقل باعث آن نخواهد بود که گفته ها، بیانات و سخنانِ طرفین مذاکره که در نشستهای غیر مستقیم بصورت نمایندگی و یا وکالتی منتقل میگردند، وارونه و اشتباه منعکس نشوند. لطفآ مقرر فرمائید که چنین نشستی با شرکتِ مستقیمِ شخصیتهای نامبرده در بالا بر پا شود تا همه شاهد نتایج ارزنده و مأیوس کنندۀ دشمنانِ ایران شویم!
....ادامه....

ایرانی
با درود خدمت دوستان
بالاخره امروز توانستم با امکانی جدید، موانع تازه ایجاد شده توسط جمهوری جهل و فساد را دور بزنم و دوباره در کنار شما دوستان و سروران گرام باشم. نمی دانم این امکان تازه تا چه زمانی دوام خواهد آورد، در حال حاضر که کار می کند!، در این مدت، اصلاح طلبان حکومتی، سیرک دعوت از خاتمی را دوباره علم کردند و نامه پشت نامه، که ای یگانه! منجی عالم بشریت و ای تدارکاتچی کبیر، خدا کند که بیایی!، عده ای از همان ها نیز مقاله به زیور طبع می آرایند که خدا کند که نیایی!، احمدی نژاد هم که در این ماه های خزان عمر دولتش، یادش افتاده ریاست دانشگاه های تهران و مدرس، سیاسی و احیانا! امنتیتی عمل می کنند و باید عوض شوند. مردم هم در این میان، در زیر دست و پای گرانی، چنانچه افتد و دانی، روزگار سپری می کنند. در هر حال، امیدوارم این امکان تازه دور زدن فیلتر آخوندی، سرنوشتش مانند آن وی پی ان ابتیاعی سابق نباشد. در جشن ملی چهارشنبه آخر سال، جای همه شما را در کنار آتش، خالی خواهم کرد.
پاینده ایران
....ادامه....

عرفان
درود بر کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
دوستان گرامی با اینکه در مسافرت بسر میبرم اما تا حد امکان دنبال کننده نظرات گوهر بارتان هستم و کاملا استفاده میبرم.
بنده و دوستانم با تمام قوا خود را برای برپایی با شکوه ایین ملی مان اماده کرده ایم.
شما چطور؟
....ادامه....

شیر و خورشید و تاج
** چهار‌شنبه سوری؛ آتش مبارزات ملی‌ برای سرنگون کردن رژیم اسلامی روشن می‌‌شود **

کتاب تاریخ، از چهار‌شنبه سوری ۱۳۹۱ باید بعنوان تاریخی‌ ترین چهارشنبه سوری پس از فتنه پنجاه و هفت یاد کند. در این روز با همت و یاری آزادیخواهان در سراسر ایرانزمین مشعل سرنگونی رژیم اسلامی بار دگر روشن میشود...

چهارشنبه سوری، فرصتی برای آزادیخواهان ایرانزمین است که در کنار یکدیگر "به نام ایران و ایرانی‌" بپاخیزند و از شرق تا غرب ایران، از شمال تا جنوب ایران، همگی‌ پیام همبستگی‌، و آمادگی‌ خود را برای جانفشانی در راه میهن، در راه آینده خود و فرزندان خود و هم میهنان خود، اعلام دارند.

همگی‌ ما باید این چهارشنبه سوری را به آخرین چهارشنبه سوری در زیر چکمه‌های ظلم و ستم رژیم اسلامی تبدیل کنیم. ایران دیگر بیش از این نمی‌‌تواند زیر بار این همه ظلم و ستم و ویرانی دوام بیاورد و ما ایرانیان به هر نحوی که شده باید مام میهن را از زیر بار این ظلم تاریخی‌، بیرون بیاوریم.

زمان اعلام بیداری است، زمان اعلام هم بستگی است، زمان پایان دادن به سی‌ و چهار سال اسارت است.

آتش مبارزه برای بازپس گیری ایران از هم اکنون روشن میشود، تا ملتی عهد و پیمان خود را در راه میهن دوباره تازه کند. میهن نام تک تک ایرانیان را برای این مأموریت ملی‌ صدا میزند. زمان آزاد ساختن میهن است. سرافکندگی کافیست، زمان سربلندی است.

ز عشق میهن آّر سوزی چه غم باشد، که باشد عشق میهن افتخار مردم دانا * گر نباشد مام میهن پیکر من هم مباد، بی‌ وطن کی‌ زندگانی‌ می‌کند آزادگان

خدا را برخیز ایران غرق در خون شد، گلستانش بدست دشمن جلاد هامون شد * به مسلخ میبرند هر دم هزاران غنچه گل را، کجا شد همت مردانه و بی‌ باکیت چون شد

ای جوانان وطن جان شما جان وطن، چون شما هستید تنها پاسداران وطن

چهارشنبه سوری و نوروز فرصتی است که بخاطر بیاوریم کیستیم و فرصتی است که خواهان حق و هویت پر افتخار خود باشیم. دست در دست بپاخیزیم تا همگان بدانند آنها میروند، اما ایرانی‌ می‌‌ماند. پیروز باشید
....ادامه....

وجدانی

بدتر از عربها! (۲)

امروز باید گفت: شاهنشاها! با کمالِ تأسف و تأثر، ما شاهد گفته ها و نوشته هائی هستیم که آنها نه یک بار بلکه بارها و بارها بر زبانِ نه یک عرب که بر زبان بعضی از ایرانیان نیز جاری میشوند و از "ملت یگانۀ ایران" تحت عنوانِ "ملیتهای ایران" نام میبرند. حال اگر عربها این حرف را میزدند بقولِ تو میگفتیم: ""خوب، عربها خیلی چیزها میگویند!"" ولی به این ایرانیها چه باید بگوئیم؟ آنهائی که تاریخِ مملکتشان را خوانده اند و از "یگانه" بودنِ این "ملت" با خبرند و چه بسا در آن استادند را چه بگوئیم؟ مگر در تاریخ ما از چند نوع ملتِ ایران نام برده شده است؟ شاهنشاها! تو با استدلالِ خود به آن خبرنگار خارجی بیگانه و اجنبی فهماندی که در تاریخ، نامِ خلیجِ فارس، همیشه خلیج فارس بوده و هست و حتی آن خبرنگار در مدرسه آنرا خوانده است اما ما به این عده از ایرانیانِ در ایران به مدرسه رفته و تاریخ خوانده، نمیتوانیم بقبولانیم که ایران فقط و فقط "یک ملت" دارد و بس! چرا، خدا عالم است! شاید این جماعت از ایرانِ یکپارچه و ملتِ یگانۀ آن وحشت دارد! چه میدانم!؟ و شاید هم، خدای ناکرده، خیانتی در کار باشد و بقول تو میخواهند ایران را به ایرانستان مبدل سازند! خب، از قدیم ایرانِ بزرگِ تو خارِ چشمِ خیلی ها بوده و هست و برایشان غیر قابلِ تحمل است و حالا که تو نیستی خیالتی در سر دارند! ضمن درود فرستادن به آن روانِ پاک و بزرگت اما به تو این اطمینان را میدهم که فرزندان ایران زمینت و این ملتِ بیدار، نجیب و یگانۀ آن که درس وطنپرستی و ایران دوستی را از تو یاد گرفته آن اراده ات را به کوری دشمنانش جامۀ عمل پوشانده و تا ابد نگهدار ایران واحد و یکپارچه خواهد بود! همین!
....ادامه....

وجدانی

بدتر از عربها! (۱)

حدودِ یکسالِ پیش بود که مطلب و نظرِ ذیل را با الهام و کمک گرفتن از بیاناتِ ماندگار و تاریخی شاهِ فقید محمد رضا پهلوی، تقدیمِ همین سامانۀ حزب مشروطه ایران نمودم:

««استدلال شاهانه!

شاهنشاها! آن روز که ایران در سایۀ درایتها و سیاستهای آگاهانه و دور اندیشت صاحب قدرت و عزت شده بود و دنیا به چشم حسادت و بخل به ایرانمان می نگریست و هر آیینه بد خواهان و مغرضان بفکر توطئه و دسیسه بودند و نقشه ها برای تجزیۀ ایران میکشیدند، تو با دانش و درایت خاص خودت آنان را عالمانه و مستدل درس میدادی و متوجه خطاهایشان می نمودی و وادارشان میکردی دست از نیات پلیدشان بر دارند. مصاحبۀ کوتاه و در عین حال تاریخی تو با آن خبرنگار خارجی نمونه ایست از غیرت، هشیاری، وطن پرستی و بالاتر از همه آینده نگری تو. با بصیرت تمام و توجه خاص به خواندن گوشه هایی از این مصاحبه بپردازیم:

خبرنگار: همانطور که میدانید من به "خلیج" سفر کردم، خلیجی که شما به آن "خلیج فارس" میگویید و عربها میگویند "خلیج عرب".

شاه: چرا اصلآ شما میگویید "خلیج" مگر مدرسه نرفتید؟

خبرنگار: رفتم!

شاه: خوب، اسم این "خلیج" چه بوده است؟

خبرنگار: خلیج فارس!

شاه: بسیار خوب!!!

خبرنگار ابتداء متوجه بیانات مستدل و سنجیدۀ شاه فقید نمیشود و قصد دارد به مصاحبه ادامه دهد اما ناگهان در مییابد که با زرنگتر و باهوش تر از خودش طرف است و لذا پس از خندۀ معنی دار و قبول استدلالهای شاه ایران چنین ادامه میدهد:

خبرنگار: ولی عربها میگویند "خلیج عرب"!

شاه: خوب، عربها خیلی چیزها میگویند!»»
....ادامه....

اسلام‌شناسی سنتی در برابر دین‌شناسی

ایراندوست
سپاس از نویسنده
نوشتار شما فوق العاده و بسیار زیباست ، هرچند که این نظریه راه طولانی درپیش دارد. این ایده باید بر کتب تاریخی زیادی پیروز شود. تنها مساله خوانش تاریخی نیست بلکه باید رویدادهای واقعی را توضیح دهد و بگوید که تکلیف خلفای راشدین با آنهمه رخدادهای مربوطه در زمان آنها چیست. حوادث مربوط به غزوات محمد چه میشود و احکام مربوطه چه آبشخوری دارد. اگر نتواند حجم گسترده رویدادهای پنج دهه نخست اسلامی را به گونه ای شایسته توضیح دهد بیگمان نه تنها چیزی به داشته هایمان نمی افزاید بلکه منجر به ایجاد خلا گسترده در تاریخ میشود که مشکل را دوچندان میکند.
به هر روی از مدیران سایت خواهانم تا ایمیل نویسنده را در پایین نوشتار بگزارند تا بتوان مسائل اینچنینی را با نویسنده طرح کرد. بسیار سپاسگزارم. پاینده ایران
....ادامه....

ایران « تاریخ » است !

علی
با درود و سپاس از نویسنده گرامی
آیا امکانپذیر است که در همین قسمت ایمیل نویسنده را بگذارید؟ نوشته ای در همین مورد دارم که می خواهم به نظر ایشان برسانم. سپاس از مدیران حزب مشروطه که این امکان را فراهم می نمایند که نوشتارهای گوناگون، میهن پرستانه و روزآمد در اختیار خوانندگان قرار گیرد.
....ادامه....

بهمن زاهدی
با دورود،

امروز هر چه گشتم مقاله‏ای را که بتوان از آن چیزکی آموخت پیدا نکردم. شاید اشکال از من باشد که سخت‏گیر شده‏ام و یا شاید مقالات «از دیگران» محتوای ندارند و تکراری شده‏اند.

بحث انتخابات داغ شده و همه در باره آن می‏نویسند، ولی کسی دلیل اینکه چرا انتخابات در جمهوری‏اسلامی آزاد نیست را بیان نمی‏کند.

درد را تشخیص داده‏اند و غده سرطانی شورای نگهبان را می‏بینند ولی دوست دارند اُرگان دیگری را برای عدم آزادی انتخابات در جمهوری‏اسلامی به مردم معرفی کنند.

شورای نگهبان را کسی (اصلاح‏طلبان جمهوری‏اسلامی) درد این جامعه نمی‏خواهد بنامند.

امروز دیگر مقاله‏ای در باره انتخابات آزاد نخواهم خواند. به قول معرف امروز سامانه حزب تعطیل است. خانه تکانی قبل از عید مهمتر از سیاست است.

بهار آمد و ما هنوز منتظرش هستیم!

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....

روح انقلاب: آرنت و بنیان‌گذاری آزادی

شیر و خورشید و تاج
***** پایانی ناتمام - بوی جوی مولیان آید همی‌. *****

فرق ما ایرانیان، با لیبی‌ و سودان و بقیه بسیار است. ما آزدیخواهان ایران، اولا شورشی نیستیم، فراموش نشود که آنها بودند که با قمه و طناب دار وارد میدان شدند تا "شورش شکوهمندشان" به ثمر رسید. دعوای ما بر سر این است که یک رژیم شورشی را به زیر بکشیم. ما بدنبال آزادی از طریق انقلاب هم نیستیم حتی. اگر به روشی‌ که ما ایرانیان آزادیخواه و میهن‌پرست در سی‌ و چهار سال گذشته برای مقابله با این رژیم شورشی و ضدّ ایرانی‌ اتخاذ کردیم بنگرید، ما برای رسیدن به آزادی نه از روح انقلابی‌، بلکه، روح تکاملی و روش دشوار "تحول و تکامل سیاسی اجتماعی" را برای رسیدن به آزادی انتخاب کردیم...، و نه روش شورشی به آن معنی‌ که در منطقه ما از معنی‌ یک شورش می‌فهمند.

ما ایرانیان بدنبال چگونگی‌ یافتن آزادی از طریق سیر تکامل سیاسی اجتماعی درون یک نظم سیاسی هستیم. در واقع پس از سی‌ و چهار سال تجربه اندوختن با هزینه سنگین، حال ما می‌‌دانیم که چه نمی‌‌خواهیم، و از آن مهمتر اینکه چه می‌‌خواهیم و چگونه باید به آن برسیم. یکی‌ از راه‌ها برای رسیدن به روح تکاملی آزادی، مسئولیت پذیری است، شفافیت است، دیگری احترام و اجرای قوانین حقوق بشر است، دیگری آزادی ادیان، احزاب، قلم، بیان مسئولانه و و و ... است. و آن چیزی که صد در صد جزو برنامه میهنپرستان نیست، هر بحث و سیاستی است که سرانجام آن بحث یا سیاست، حال چه فردا، چه پنجاه سال دیگر، به تجزیه ایران ختم شود. این جزو برنامه ما نیست، و در برابر هر کسی‌ که بخواهد، چه از در جلو، چه از پنجره، و یا از در عقب، وارد بحث تجزیه ایران شود، هشیارانه و سخت خواهیم ایستاد.

قانون اساسی‌ آینده ایران در یک گفتمان ملی‌ و در رای گیری‌های آزاد ملی‌ با حضور و شرکت ملت در تمام مراحل تدوین خواهد شد و از طریق آن، همه آزادی‌های ممکنه به شهروند ایرانی‌ تعلق پیدا خواهد کرد، بغیر از آزادی نقشه کشیدن برای تجزیه ایران.

پاینده و جاوید ایرانزمین بزرگ

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....

روح انقلاب: آرنت و بنیان‌گذاری آزادی

شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم - بوی جوی مولیان آید همی‌. *****

در زمان ارنت ۱۹۰۶ تا ۱۹۷۵ که ایشان در گذشت، نه آن جهان این جهان بود، نه تکنولوژی این تکنولوژی بود، نه اینترنتی به این صورت امروزی بود... و و و .. و شورش پنجاه و هفت نه تنها به رهایی نیانجامید بلکه برعکس به اسارت یک ملت هم انجامید... آن دنیا با این دنیا فرق می‌کند، انقلاب فرانسه و آمریکا و و و با آنچه که در ارتباط با ایران ما می‌گذرد و امروز یک جهان بر سر ایران ما میاورد فرق می‌کند...

اجازه بدهید فعلا ما ایران را آزاد کنیم، و با همین "احزابی" که قرار است در ایران فردا آزادانه تشکیل شوند تا مردم بتواند گرد هم آیند کار ساختن ایرانزمین ویرانه را آغاز کنیم... بعد به بقیه کار هم در زمان خودش یکی‌ یکی‌ میرسیم...

نوشتید: "در مصر، تونس و لیبی‌، شورشیان مردم را از چنگ رژیم‌های سرکوب گر رها کردند، و شورشیان در سوریه، سودان و بحرین به رهایی خواهی ادامه دادند. با این حال دور تا دور دنیا انقلابیون در حال دست و پنجه نرم کردن با پرسش ارنت در باره چگونگی‌ یافتن روح انقلابی‌ آزادی درون یک نظم سیاسی هستند."

اولا اشکال مصر، تونس، لیبی‌، سوریه، سودان و بحرین در همین است که آنها اکثرا شورشی بودند با افکار و اهدافی‌ که از شورش فرا تر نمی‌رود. در نتیجه پس از سرنگون کردن یک رژیم سرکوبگر، نمی‌دانند که باید با خود و آینده سیاسی خود چه کنند؟ فقط می‌دانند که فعلا یک رژیم سرکوبگر را زیر کشیدند. نه فرهنگ دموکراتیک داشتند و دارند، نه یک الگو و آلترناتیو دمکراتیک دارند، نه آن ریشه مذهبی‌ به آنها اجازه می‌‌دهد که خودشان را از زنجیر های فکری قرون وسطایی بیرون بکشند تا بتوانند فردا‌ها را ببیند و برای آن برنامه ریزی کنند.
....ادامه....

روح انقلاب: آرنت و بنیان‌گذاری آزادی

شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - بوی جوی مولیان آید همی‌. *****

جناب عباس شهرابی فراهانی،

کلا مطلب بسیار جالب و در عین حال بسیار پیچیده و قابل بحثی‌ را برای ترجمه از راجر برکویتز انتخاب کردید، که احتمالا مورد توجه بسیاری از طرفداران "فدرالیسم" برای ایران فردا می‌‌باشد. شاید کلیدی‌ترین جمله‌ای که شما در این بخش از ترجمه به آن اشاره کردید این جمله بود که بی‌ ارتباط به بحث برخی‌ از سیاسیان امروز ایران که طرفدار "فدرالیسم" برای ایران هستند، نباشد.

نوشتید: افسوس میخورد که در آمریکا، بنیانگذاران ایالات متحده نتوانستند نشست‌های شهرستانی و تالارهای شهری را در قانون اساسی‌ بگنجانند."

شاید یکی‌ از دلایل واضح آن این بود که بنیانگذاران آمریکا هرگز فراموش نکردند که دلیل اصلی‌ که باعث اتحاد بین "ایالات" آمریکا شد، دفاع از خود در برابر تجاوز بیگانه و استعمار انگلیس بود.

البته از دید ساختاری سیاسی نزدیکترین ایالتی‌ که امروز می‌توان در آمریکا یافت که به بحث هانا ارنت نزدیک می‌‌شود، ایالت میشیگان ( State of Michigan ) است که سیستم Charter Township را پیاده کرده.

البته فدرالیست‌های ایران خواهند گفت که این بحث در مورد، Separatist و Home Rule نیست. اما فکر کنم بنده و شما بدانیم، که وقتی‌ از ایران امروز سخن می‌گوییم، با این حال و روزش و این همه خائنین داخلی‌ و خود فروخته، از ایرانی‌ که هزاران Pan-this و Pan-that بعلاوه شرکت‌ها و کارتل‌های قدرتمند جهانی‌ و هزار مطلب دیگر برای آن دندان تجزیه تیز کرده‌اند سخن می‌گوییم، و وقتی‌ از ایرانی‌ که امروز از آن فقط یک اسکلت بر جای مانده سخن می‌گوییم... وارد این نوع بحث‌ها شدن و ادعا‌های مظلومانه... چون روزی در جایی‌ هانا ارنت گفته است: " که زندگی‌ یک انسان آزاد نیازمند مکانی است که مردم بتوانند در آن گرد هم آیند."
....ادامه....