طبل پاره جنگ صدا ندارد
بهمن زاهدی
با دورود ایرانی عزیزم،
شبح جنگ حداقل یک سال و نیم عقب نشینی کرده است، اگر مسئله حادی بیش نیاید.
اینکه امریکا بگوید که مجاهدین تروریست هستند یا نیستند دیگر حتا ارزش تبلیغاتی هم ندارد چون مردم در داخل و خارج دیر زمانیست که شناخت کاملی از آنان بدست آوردهاند.
اپوزیسیونسازی در زندان اوین با آقای گنجی شروع شد ولی دیگر حداقل در خارج از کشور این سیاست جمهوریاسلامی رنگ خود را باخته و شاید فقط سرگرم کنند برای سیاستمدران امریکائی باشد.
درگیریهای داخلی فراخوان ملی آنچنان زیاد شده است که بهتر از آن فراخوان را هر چه زودتر به فراموشی بسپاریم تا از مبارزه با جمهوریاسلامی عقب نمانیم.
جنگ داخلی سوریه با آن همه تلفات انسانی میتواند کمکی برای مبارزه ما باشد، چون غرب و جمهوریاسلامی تمرکز نیروهای خود را به آن منطقه اختصاص دادهاند.
مردم را باید برای تحولات داخلی که ساخته و پرداخته جمهوریاسلامی و اصلاحطلبان مربوطه نباشد آماده کنیم.
همانگونه که نوشتهاید لحظات حساسی را در پیش روی داریم. باید از ایرانمان در هر شرایطی دفاع کنیم. امید به کسی بغیر از خود نمیتوانیم داشته باشیم. لحظه سرنوشت ساز برای همه ما فرا رسیده و تنها با خرد انسانی میتوانیم پیروز شویم.
شما تنها در ایران با خطر مواجه نیستید، دولت آلمان هم فشار را بر اپوزیسیون جمهوریاسلامی زیاد کرده است. تمرینهای آدمکشی سازمانهای اطلاعاتی آلمان و بیاعتنای دولتمردان این کشور به آن همانند زمان قبل از ظهور هیتلر شده است (به قول اسلامگرایان، اگر من را فردا دیگر ندیدید از هم اکنون حلالیت از شما خواستارم). فشار حداقل به روی من واقعاً زیاد است!
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
ایرانی
با درود خدمت دوستان
با بهمن خان گرامی موافقم، هرچه خانم گلستان بیشتر صحبت می کنند، دانش اندک ایشان و عدم تسلطشان بر بسیاری مسائل، آشکار تر می شود. حق گرامی، کلید مطلب را به درستی اشاره کردی، کدام کشور و ملت است که اصولی را که بر شمردی، بین گروه های مختلف به بحث و پیشنهاد بگذارد!؟ در همین چند وقت اخیر، تظاهرات مردم کاتالان در اسپانیا و تظاهرات در کانادا خبر ساز شد، آیا پلیس کانادا تجزیه طلبان را با گفتمان و پیشنهاد کنترل کرد؟ متاسفانه بحث های شکل گرفته پیرامون شورای ملی در باره بند ۱۱ منشور آن، کم کم موجب رسمیت بخشیدن به گفتمان تجزیه طلبانه شده است و موضوع از طرف سخن گویان شورای موقت به تشکیل شورای اصلی فرافکنی می شود. از جانب دیگر، سیستم در حال ایجاد آلترناتیوی از خانواده رفسنجانی است تا آنها را به عنوان اپوزیسیون به مردم معرفی کند و لابد پدر رنج کشیده فائزه و مهدی، رئیس جمهور بعدی شود با رای بالایی از جانب مردم!، شبح جنگ را نیز که می دانید، با خروج تروریست های سازمان مجاهدین از لیست تروریست ها، پیامی آشکار به جمهوری جهل و فساد فرستاده شده است که نیروی پیاده جنگ آینده، نه تفنگ داران آمریکا که مجاهدین، کوموله و پژاک می باشند. در ایران، خروج تروریست ها از فهرست ترور، خشم عمومی را دامن زده است و به شدت این اعتقاد را حاصل نموده است که سناریوی لیبی در ایران تکرا خواهد شد. یعنی مثلا کردستان توسط گروه های تروریستی به همراه تروریست های مجاهدین اشغال شود و درگیری نظامی آغاز گردد و سپس از ناتو درخواست منطقه پرواز ممنوع شود. درست یا غلطش را نمی دانم اما این عقیده ایست که به شدت در تهران رایج شده است. دوستان گرامی، بهمن خان، حق عزیزم، شیر و خورشید و تاج گرامی، روزها و لحظات حساسی را سپری می کنیم. گذر ایران از این مرحله سخت و حساس به همت کلیه نیروهای ملی ایران امکانپذیر است ولاغیر.
پاینده ایران ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود خدمت شیر و خورسید و تاج،
ما هنور بر اصول خود پایبند هستیم، مخصوصاً اصل سوم منشورمان. اینکه در این شورا سلطنتطلب دارند یا ندارند مهم نیست (تجزیهطلب به اندازه کافی دارند)! افتخار ما طرفداران پادشاهی در این است که برای جلب امضا کننده، تبلیغ میکنند که چون شاهزاده امضا کرده است پس شما هم امضا کنید.
به نظر میرسد این دو نفر با سلطنتطلبان بعنوان سیاهی لشکر مشکلی ندارند. شما بعنوان سلطنتطلب ساکت میتواند از جمهوریخواهانی مانند خانم و آقای که نام بردهاید پشتیبانی کنید، ولی اگر نظرگاهی داشته باشید و یا بخواهید تغییری بوجود آورید، آنان مانند از ما بهترون نظرات شما را حتا گوش نخواهند کرد (دیکتایوری جمهوریخواهان)!
تکرار میکنند که این پیشنهادات از داخل ایران رسیده است، چه خوب، این حزب توانسته است اندیشه خود را به داخل ایران ببرد که باز هم باید به آن افتخار کنیم.
این حزب سیزده سال پیش حقوق بشر (اعلامیه جهانی حقوق بشر) را برای اولین بار بعنوان یک حزب سیاسی به داخل منشور خود کشانید. اینکه امروزه همه از حقوق بشر صحبت میکند نتیجه تلاش این حزب برای وارد کردن «حقوق بشر» در گفتمان سیاسی بوده که موفق هم شدهایم.
«عدم تمرکز» پاسخ این حزب به خواستهای برحق اقوام ایرانی بود که باز اولین بار در منشور این حزب وارد شد. امروز ولی اجازه نخواهیم داد که عدم تمرکز را با فدارلیسم یکی کنند! مبارزه با این افراد کار ما و این حزب نیست، تمرکز ما باید در مبارزه با جمهوری اسلامی باشد که تاکنون از این کمیته فراخوان کلمهای هم در رابطه با آن که مشکل اساسی مملکتمان میباشد نشنیدهایم!
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
شیر و خورشید و تاج
***** همه باشند، بجز سلطنت طلبی که اول از همه خونش در راه میهن بر خاک میهن ریخته شد *****
بهمن زاهدی گرامی،
دست روی دل ما مگذار که خون است. در آخرین مصاحبه "شورای موقت" با برنامه "یاران" آقای پیرزاد در قبال پرسشی با یک لبخند رضایت در حالی که بانو گلستان هم یک لبخندک رضایت زد با افتخار عنوان کرد که در این شورا سلطنت طلب وجود ندارد.
پاسخ ما: افتخار این شورا این است که سلطنت طلب در میان آنها وجود ندارد؟
شورای "ملی" دست شما درد نکند. معلوم شد مشکل ما در ۳۳ سال گذشته رژیم اسلامی نبوده بلکه سلطنت طلبها بودهاند. این صحبت آقای پیرزاد را که شنیدم پروردگار ایرانزمین را سپاس گفتیم که آن همه ایرانی که بجرم "سلطنت طلب" این رژیم اعدام کرد، نبودند که این حرفها را بشنوند.
امیدوارم اعضای خانواده این میهنپرستان که در راه میهن جان باختند این حرفهای دمکراتیک و پر مهر آقای پیرزاد را نشنیده باشند.
زیرا من و بسیاری از دوستانم که عزیزانمان بجرم سلطنت طلب بودن اعدام شدند، زیاد در چند روز گذشته خواب خوبی نداشتیم.
از این همه محبت شورای "ملی" نسبت به ما سلطنت طلبها و عزیزانمان که در راه میهن جان باختند، سپاسگزاریم. حق ما را خوب کف دست ما گذاشتید. جای همه هست بجز سلطنت طلب ها.
آقای زاهدی گرامی، امیدواریم که شما عزیزان که هنوز جزو جامعه ایرانزمین حساب میشوید بجای ما هم از خاک میهن دفاع کنید، همانگونه که همیشه کردهاید.
اگر تمام درهای ایرانزمین را هم به روی ما سلطنت طلبها ببندند، بدانند که پایههای این میهن هنوز هم بر روی عشق و وفاداری و خون ریخیته شده ما سلطنت طلب ها و بر شانههای ما هنوز برجاست.
سزای وطنخواهیش داده شد، برگبار تیری تنش پاره شد
تبسم بلب آمدش بی امان، زتن خون پاکش بسرعت روان
از آن تیر جان سوز در هم شکست، بشانه سر افتاد و چشمش ببست
روان شاد آزاده پاک زاد، سر از شانهاش چون بسینه فتاد
مرادش بکام و سر افراز شد...
شیر و خورشید و تاج
عجب روزهای ننگین و زشتی...
....ادامه....
|
حق
با درود بر بهمن زاهدی گرامی و ایرانی نازنین و همه هموطنان ایران مدارم. من سر تعظیم فرود می آورم به همه ایرانیانی که:- دل در گرو ایران دارند و برای نجات ایران از شر هر حمله ی نظامی و شر جمهوری اسلامی تلاش می کنند، و هرگز اصول همگانی حافظ منافع ملی ایران را در همه دوران حفظ می کنند و هرگز آنها را ؛پیشنهاد؛ نمی کنند و هرگز آنها را روی میز مذاکره با احدی نمی گذارند. این اصول همگانی در ۴ اصل خلاصه می شوند که بایستی بعنوان کارپایه هر کمیته هماهنگی برای یک شورای ملی قرار بگیرند و غیرقابل چون و چرا پذیرفته شوند:- ۱. حفظ تمامیت ارضی ایران طبق نقشه جغرافیایی ایران در سال ۵۷ چه حمله نظامی صورت بگیرد و چه نگیرد و چه رژیم سرنگون شود یا نشود؛ ۲. ایران همیشه یک کشور و یک ملت و یک ملیت بوده و همچنان بدین گونه باید بماند؛ ۳. استقرار یک نظام لیبرال دمکراتیک در ایران لازمه کارست تا تک تک آحاد ملت ایران به همان امنیت، آزادی، رفاه و خوشبختی ای برسند که ملتهای کشورهای لیبرال دمکراتیک جهان مثل انگلستان و فرانسه به آن رسیده اند؛ و ۴. استقرار یک نظام لیبرال دمکراتیک در ایران میسر نمی باشد مگر آنکه ما قانون اساسی ای همتراز قانون اساسی کشورهای لیبرال دمکراتیک جهان مثل فرانسه و مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن داشته باشیم. این ؛اصول همگانی؛ کارپایه هر کمیته شورای ملی و هر شورای ملی باید باشد، غیرقابل پیشنهاد و غیرقابل مذاکره. کسانیکه به این اصول باورمند و به آن پایبند هستند، این اصول را بعنوان خطوط قرمز خود در آغاز کار اعلام می کنند و از همفکران می خواهند به آن بپیوندند. نه اینکه بعنوان ؛پیشنهاد؛ عنوانشان کنند و بعد در برنامه اخیر فرامرز فروزنده مجبور شوند بگویند اینها ؛پیشنهاد نیستند! اگر نیستند چرا آنها را بعنوان ؛پیشنهاد؛ و نه ؛اصول؛ در منشورتان گذاشتید!؟ و چرا حالا این اشتباه فاحش تان را درست نمی کنید و حواله اش می دهید به شورای ملی ای که قرارست از دل این کمیته شورای ملی تان درآید!؟ چه اشکالی دارد بگویید که اشتباه کردید!؟ ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود،
هر روزی که میگذرد زوال سیاسی جدیدی که خود را به نام «شورای ملی» معرفی میکند برایم مشخصتر میشود. نمایندگان آفتابی شده این شورا در کنار اینکه نمیتوانند پاسخگوی سوالات مطرح شده باشند، قدرت بیان خوبی هم ندارند! سخنهای از پیش تدارک شده، کلیشهای و تکراری نمیتواند کمکی به معرفی این شورا بکند.
این نمایندگان بیشتر بدنبال تعریف این میباشند که چگونه متشکل شدهاند. اینها چه میخواهند بکنند؟ سوال بیپاسخی مانده است. از میان صحبتها به این نتیجه میتوان رسید که آنها میخواهند سازمان سیاسی جدیدی را بوجود آورند و فعلا بدنبال عضوگیری هستند تا بعدها اهداف خود را مشخصتر بیان کنند.
هنوز هدف این شورای امام زمانی برای من مشخص نشده است؟ اینها میخواهند جمهوریاسلامی را سرنگون کنند!؟
آنچه برای من مشخص شده است این میباشد که این افراد خودشان هم نمیدانند چه میخواهند بکنند!
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
طبل پاره جنگ صدا ندارد
یزدان پرست
در فارسی ضرب المثلی هست که میگه: سگی که واق واق میکند نمیگیرد حالا شده حکایت تهدیدهای هر روزه سران سپاه حکومت جمهوری اسلامی و ارتشی های اسرائیلی! ....ادامه....
|
آن پدر و این پسر
جمشاد پرچمشاهی
نه فقط این پدر و پسر بلکه همه افسران ارشد و عالیرتبه در حکومت پیشین ژنرال های واقعی ارتش با عناوین تیمسار سرلشگر، سپهبد و ارتشبد بودند زیرا سالها پیش از رسیدن به این مقامات نظامی، آموزش و تحصیلات نظامی در داشگاه جنگ را طی کرده و برخی از آنها نیز برای ادامه یا تکمیل تحصیلات و کارورزی های لازم به انگلستان یا اغلب به ایالات متحده آمریکا اعزام می شدند. بله، همه آن روانشادان و یا باقی ماندگان در قید حیات ژنرال های واقعی بودند و نه بی سوادهایی چون فیروزآبادی ها، رحیم صفوی ها و جعفری ها که یک شبه "سردار" شدند، همانند بسیاری از روضه خوان های آن دوره که ناگهان از حجت الاسلام و المسلمینی به "آیت الله ها" تبدیل شدند. آنچه مسلم است، اینها هم روزی به سزای اعمال فجیع شان خواهند رسید، دراین هیچ تردیدی نیست. تنها زمان آن هنوز مشخص نیست ولی آنروز فرا خواهد رسید که امیدواریم باردیگر شاهد و ناظر خدمات چنین افراد شایسته و دلیری برای رستاخیز و سربلندی کشور و ملت ایران باشیم! ....ادامه....
|
حسین
برای جلوگیری از اندیشه های تجزیه طلبانه بایستی هر حزب یا گروهی که به ایران یک پارچه و متحد و تجزیه ناپذیر قلبا معتقد است با گروه ها و افرادی که چنین افکاری را دارند با زبان منطق و با آگاهی از فرهنگ و تاریخ و دین و با ملایمت برخورد کرد چرا که این افکار تجزیه طلبانه با افکار تمامیت خواهی و مستبدانه تفاوتی ندارد گروهی همه ایران را فقط برای خود و هم اندیشان خود می خواهند و حال دیگرانی امثال حزب دموکرات و کوموله کردستان هم قسمتی از خاک ایران را فقط برای هم فکران خود می خواهند اندیشه وقصد اینها هم مستبدانه و تمامیت خواهی است اما در یک مقیاس کوچکتری از ایران پس ما مردم ایران که می گویند از اقوام مختلفی تشکیل شده ایم در واقع وقتی از نظر تاریخی به پیشینه خود نگاه می کنیم بنا بر مستندات و شواهد تاریخی مورد قبول حتی اکثر ملل جهان ما مردم ایران همه از یک ریشه و یک ملت واحد بوده و هنوز هم یک ملت واحد هستیم بنابر این برای رفع افکار تجزیه طلبانه باید به گفتگوی منصفانه و محترمانه و منطقی با همه مردم از هر دین و مذهب و قومیت و اندیشه بپردازیم و جبهه گیری کردن و متهم کردن و استفاده از کلمات و جملات اهانت آمیز و تحریک آمیز از دیگران حتی اگر از خودشان و نیاتشان و اندیشه شان متنفر باشیم پرهیز کنیم به امید روزی که همه اقوام و ادیان و مذاهب و اندیشه های گونگاگون در ایران بتوانند در کنار هم برای آبادانی و پیشرفت و قدرتمند سازی ایران یک پارچه بکوشند. ....ادامه....
|
آن پدر و این پسر
ایرانی
با درود خدمت دوستان
یاد کلیه افسران دلاور ایرانی که قربانی جانی ترین و خون ریز ترین مستبد تاریخ شدند گرامی باد. افسرانی که گناهی جز دفاع از ایران و ایرانی نداشتند. افسرانی که با وجود آنان صدام را جراتی برای حمله به ایران نبود و همین شادروان جهانبانی با عبور از زیر پل اهواز با حنگنده اش در ۱۹۷۵ لزره بر اندامشان انداخت. می دانم که ایران جهانش بود، بنابراین نام جهانبانی برازنده اش بود. قرن ها قبل فردوسی بزرگ به ما گفته بود ؛بیا تا جهان را به بد نسپریم؛. ما جهان را از جهانبانی ها گرفتیم و به بدترین مردمان سپردیم. شرور ترین های روزگار بر ما حاکم شدند، سی و سه سال کشتند . سوختند و ویران کردند. امروز نیز وطنمان را در آستانه جنگ و تجزیه قرار داده اند. اینها همه ملهم از اشتباه تاریخی سال ۵۷ است که مرتکبین آن، نه تنها از ارتکاب آن پشیمان نیستند، بلکه از ناف امپریالیزم! و جهان روبه نابودی! سرمایه داری، جمهوری خواهانه از این ملت ستم دیده طلب هم دارند!.
پاینده ایران ....ادامه....
|
ايرانی
با درود خدمت دوستان
چون در ذيل مقاله شادروان همايون ؛همکاری بر اصول نه با کسان؛ لينک درج کامنت نبود؛ اين پيغام را در اينجا قرار دادم. ابتدا اينکه؛ من اين مقاله را قبلا خوانده بودم که تمامی مقالات همايون را که لينکش در سامانه قرار گرفته است خوانده ام. سليقه خوب بهمن خان گرامي آنرا در ميان مقالات صفحه اصلی درست در بهترين موقع (از نظر زمان) قرار داده است. سپس؛ با خواندن اين مقاله در می يابيم هرچه زمان بيشتری از فقدان داريوش همايون می گذرد؛ عمق ارزش های شخصيتی و ابعاد دانش و درک سياسی او بيشتر نمايان می شود. راهنمايی های او بيان اصول و پرنسیپ انسانی ايرانی است که با تکيه بر اصول ايرانيت؛ انديشه مدرن و دست آوردهای جامعه بشری را نيز با خود همراه دارد. هرچه زمان می گذرد؛ ضايعه فقدان او عيان تر می شود. يادش گرامی باد.
بهمن خان گرامي؛ با سپاس از زحماتی که متحمل می شويد؛ تروک به کار گرفته شده برای قسمت نظرات بسيار عالی است. هم تعداد کلمات مجاز مناسب است و هم اين سيستم شمارش خودکار حروف و سبز و قرمز بودنش. بی شک مديريت سامانه حزب با اين کيفيت و تحت انتقاداتی که به خاطر حضور ما می شود؛ کار سخت و دشوار است. يک خسته نباشد جانانه از جانب ما در ايران به شما تقديم می شود. آرزوی روزی را دارم که کنگره حزب در ايران تشکيل شود و بنده به ديدار حضرتعالی نائل شوم. شاد و پاينده باشيد و از همسنگری با شما در راه ايران مفتخرم.
پاينده ايران ....ادامه....
|
«شورای ملی» در ترازوی سنجش
بهرام آبار
جناب آقای نوری علا؛ شما صميمانه آرزو دارید «شورای ملی برای انتخابات آزاد»، با شرکت شاهزاده رضا پهلوی در کار نجات ايران موفق شود. آفرین برشما! میفرمائید؛ در مورد «ضرورت ايجاد يک آلترناتيو سکولار دموکرات در خارح کشور در برابر حکومت اسلامی» چهار سال پيش با نوشتن مقاله ای آغاز کار کردید و از آن پس تاکنون، شصت مطلب دراين مورد نوشته اید. صد آفرین بر شما! اما اگر ششصد مطلب دیگرهم دراين مورد بنویسید و آرزوی صميمانه خود را ابراز کنید ویا به موازی سازی (فیلادلفیائی) بپردازید، این راه بی انتها تا حمله نظامی ادامه خواهد داشت! شما شاهزاده رضا پهلوی را يک «سرمايهء ملی» خواندید وبراين باورید که اپوزيسيون حکومت اسلامی شخصيتی را که از لحاظ شناخته شدن در سطح ملی و بين المللی با ايشان هماوردی کند توليد نکرده است. بنظر شما وجود اوبرای پيروزی اپوزيسيون می تواند سخت مفيد افتد. حال که «شورای ملی برای انتخابات آزاد»، با شرکت شاهزاده رضا پهلوی اعلام موجوديت کرده است، چرابا آن شورابا تمام نیروهمکاری نمیکنید؟ چرا درکناری به موازی سازی مشغولید؟ درضمن ما میدانیم، 90درصد ملت ایران با حکومت اسلامی مخالفند و90 درصد رده های پائین سپاه پاسداران، بسیج و وزارت خارجه هم جزئی از مخالفین حکومت اسلامی بشمارمیآیند. مشکوک بودن 90 در صد اعضاء شورا ملی درايران واینکه آنها در نهادهای سپاه پاسداران و وزارتخارجه هستند یعنی چه؟ شرط عضویت آقای اميد مهر، آقای پرویز ثابتی وآقای لهراست زینالی وووو درشورای ملی، پذیرش منشور پیشنهادشورا است ولاغیر. عضویت درشورا برای کلیه ایرانیان آزاد است. شما خود مینویسید؛ "ائتلاف نيروهای سکولار دموکرات انحلال طلب به آسانی ممکن نيست. درصورتیکه همگی ازخودخواهی دست بردارند، به شورا بپیوندند ودراصلاح کم وکاستی های منشوربپردازند، شورای ملی بهترین راهیست که تاکنون پیشنهاد شده. اگرانبوهی ازنيروهای سکولار دموکرات برانداز به آن بپیوندند ، عضویت تعدادی نفوذی وعناصرحکومت اسلامی کاری از پیش نخواهند برد و شورای ملی بتمام معنی شورای ملی خواهد ماند. ....ادامه....
|
«شورای ملی» در ترازوی سنجش
melika
آقای نوری علا ، اگر مشکلی میبینید چرا همراه نمی شوید؟ چرا فقط از بیرون سعی میکنید قضیا را نگاه کنید؟ وظیفه که فقط گفتن نیست ، شما که میگوئید چهرههای شناخته شده ، خودتان با عضویت یکی از این چهرهها باشید ، در ایجاد آن پل کمک کنید ، پایِ کشوری و ملتی اینجا در میان است ، لطفا از کمک خود دریغ نفرمایید. ....ادامه....
|
«شورای ملی» در ترازوی سنجش
پیروز
بدون تردیدتمام نوشتهای شما در مورد نحوه تشکیل و ضرورت تشکیل شورا ، کنگره ، آلترناتیو یا مجلس که بتواند بظور موقت نمایندگی ملت ایران را جهت پاسخگوئی در جوامع بین المللی و پیشبرنده مبارزات مردمی برای انحلال یا سرنگونی رژیم آخوندی بنمایند درست میباشد. از طرفی نگرانیهای شما در مورد اصولی که میبایست در منشور نوشته شود و همچنین افرادی که در این شورا یا ..........انتخاب میشوند میبایست بسیار با وسواس باشد و سنجیده انجام گردد نیز بسیار متین و خردمندانه است.
پرسش اینجاست ، حال گروهی دل در گرو ایران و ایرانی دارند ، شورائی را تشکیل داده اند و با توجه به اصول مطروحه که انحلال و یا سرنگونی رژیم آخوندی شرطه عمده آن میباشد ، چرا نباید به این گروه پیوست و حمایت کرد و با همبستکی و همفکری و پذیرفتن اینکه ایران از همه ما مهمترست در کنار هم قرار گرفت ؟
با پیوستن ، اگر احیانا افراد ستون پنجمی رژیم آخوندی و یا گروهای چپ سرخ و سیاهی که در سال ۱۳۵۷ از آخوند پشتیبانی کردند و هنوز هم منافعشان را در ماندگاری رژیم آخوندی میدانند باشند و در جهت تخریب و یا به تمسخر گرفتن ، در میان این گروه خود را جا زده اند را میتوان با بالا بردن تعداد پشتیبانان از چنین شورا یا ........ مجبور به خروج و ترک از گروه و یا تجدید نظر در اعمال و افکارشان کرد .
بجای کنار گود نشستن و ایرادات را دیدن و دیگران را آگاه کردن و مقاله مثبت و منفی نوشتن و شعارهای بیمصرف دادن و در پیروزی بدنبال سهم گشتن ، خردپیشگان و میهندوستان در رفع و تکمیل نواقصی که بتظر میرسد یاری رسانند و در جهت رسیدن به هدف که آرادی و مردمسالاری و حکومتی سکولار دموکرات است همراه گردند؟
تردیدی نیست که هیچ آش نخورده و دهن سوخته ای نمیخواهد دیگر به بهانه رهائی از چاله چولهای پهلوی ، در چاه عمیق جمکرانها سرنگون کردد و یا اینکه با هواپیماهائی وارد ایران کردد و یا با دعوت رویائی خیزش مردمی بر پا نماید....
پیروز ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود،
تغییر کوچکی در قسمت نظرات دادم!
برای هر کامت 3500 حرف را میتوان استفاده کرد (هر یک از حروف فارسی دو تا جا برای خود ذخیره میکند) تعداد حروفی که میتوانید به نظر خود اضافه کنید را میتوانید ببینید.
تا زمانیکه جا هست حروف به رنگ سبز دیده میشوند، هرگاه رنگ حروف قرمز شد بدانید که زیاد نوشتهاید!
امیدوارم کمکی برای دوستان کامنتنویس باشد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
شیر و خورشید و تاج
***** پایانی ناتمام، یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین، اما پادشاهی نه *****
با عرض ادب و احترام به جمهوریخواهان گرامی، من و دوستانم خریدار این داستان نیستیم که شما به فکر ملت هستید... عملکرد شما تنها چیزی که نشان میدهد این است که "نوع نظام آینده" به همان اندازه برای شما حیاتی است، که "دست رسی به بمب اتمی" برای رژیم اسلامی حیاتی است.
که آلترناتیو سنتی ما این است که یا در کنار جمهوری اسلامی باشیم یا در کنار متجاوزین؟ به به... پس از ۳۳ سال بدبختی چشم ما به این آلترناتیوهای ملی و میهنی و جذاب و راه گشا روشن.
اینجاست که آدم یاد... "به دیوار میگویند که در هم بشنود"، میافتد... خیر آلترناتیو سنتی این است که رهبر را بر روی شانههایمان بگذاریم و این رژیم را سرنگون کنیم.... سپس در یک رای گیری آزاد نوع حکومت را به همه پرسی بگذاریم. این راه سنتی دموکرات و فرا رژیم ما است.
اما زمانی که به رای آزاد و همه پرسی اعتقادی نداشته باشیم، آنوقت آلترناتیو موازی و مصنوعی درست میکنیم... که یا به هدف خورد و ایران جمهوری شود یا اینکه تجزیه شود و خیال همه راحت. در هر حال جمهوریخواه پیروز است، اگر ایران پادشاهی نشود. غیر از این است؟
شیر و خورشید و تاج
....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
شیر و خورشید و تاج
***** بخش چهارم، یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین، اما پادشاهی نه *****
شما جمهوریخواهان عزیز هنوز هم وقتی از هر پادشاهی سخن میگویید از کلمه "دیکتاتوری" استفاده میکنید. ۳۳ سال است که دست بدست رژیم سعی کردید به این ملت اینطور تفهیم کنید که پادشاهی برابر است با دیکتاتوری. در حالی که هم شما هم ما بهتر میدانیم که چنین نیست.
اما برای اینکه منصف باشیم، تمام مشکل فقط شما جمهوریخواهان نیستید. یک مشکل هم آنهایی هستند که به امثال شما باورمند هستند، و به همین دلیل سعی میکنند با همه کنار بیایند. این منشور "عزیز" نشانه همین با همه کنار بیاییم و همه را راضی کنیم است که چنین به ذلت افتاده کارش.
اما بعضیها باید بیاموزند که همه را نمیشود راضی کرد... مخصوصا اگر میخواهید دموکراسی را نهادینه کنید. بعضیها دموکراسی را با همه را راضی کردن به اشتباه گرفتهاند.
بنظر ما، در شرایط کنونی، مردم ایران باید تصمیم خود را از همین الان بگیرند و خودشان آستینها را بالا بزنند... و هم آلترناتیو را از دست این ۵۷ یها نجات بدهند و هم خودشان را...
وگرنه باید خود را برای تجربه بیشتر از نوع همان ۳۳ سال گذشته، یعنی جمهوری... اسلامی... و متجاوزین... آماده کنند. واضح تر از این نمیشود توضیح داد... متأسفانه... ....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
شیر و خورشید و تاج
***** بخش سوم، یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین. اما پادشاهی نه *****
دلیل دوم ما پرسشی است که جمهوریخواهان بارها از شاهزاده بعمل آوردهاند که "آیا ایشان میپذیرند که روزی رئیس جمهور شوند یا باشند؟".
همین نشان میدهد که شما با شاهزاده هیچ مشکلی ندارید بجز اینکه ایشان نماد پادشاهی هستند. مشکل همان مشکلی است که شما در ۵۷ با پادشاهی داشتید. پادشاهی نباشد هر چه باشد مهم نیست. و این جریان تا امروز هم ادامه دارد... "در کنار جمهوری اسلامی باشیم بهتر است تا اینکه در کنار نماد پادشاهی باشیم".
از فرا مسلکی و فرا حزبی و فرا عقیدتی و فرا سازمانی و و و سخن میگویند، و همه از شرایط حساس کنونی سخن میگویند.. اما اولویت آنها این است که پادشاهی به ایران باز نگردد. وگرنه اگر جمهوریخواهان به برقراری دموکراسی و فرا این و فرا آن اعتقاد دارند - مگر نمیگویید شاهزاده بسیار هم دموکرات است؟ آیا الان زمان این نیست که در کنار شاهزاده قرار بگیرید و رهبری را رسما به ایشان واگذار کنید؟ آیا این بهتر از قرار گرفتن در کنار جمهوری اسلامی و متجاوزین نیست؟
این ملت و این میهن هم آلترناتیو دارد، هم راه نجات دارد، هم راه عبور از رژیم، فقط مشکل در این است که این آلترناتیو حاضر نیست به تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران پشت کند. آیا غیر از این است؟ ....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم، یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین، اما پادشاهی نه *****
مشکل در اینجاست که شما و امثال شما حاضر هستید در کنار قاتل این ملت قرار بگیرید اما حاضر نیستید در کنار کسی که خود شما جمهوریخواهان دست کم قبول کردهاید که ایشان یک "سرمایه ملی" است قرار بگیرید.
به باور من و یارانم، جمهوریخواهان ایران اهدافی را دنبال میکنند که این اهداف هیچ ارتباطی به آزادی میهن، به دموکراسی، و رهایی این ملت از دست این رژیم خونخوار ندارد.
بنظر من و یارانم، جمهوریخواهان بدنبال بثمر رساندن "انقلاب شکوهمندشان" هستند، که ۳۳ سال پیش از آنها بقول خودشان "ربوده" شد.
اگر شاهزاده رضا پهلوی، فرزند پادشاه ایران نبود. جمهوریخواهان بجای راه سنتی اول و دوم از همان اول این راه سنتی سوم که در "شرایط حساس کنونی" راه درست و منطقی تر است را میرفتند و پیشنهاد میکردند.
پافشاری شما بر شهروند کردن شاهزاده رضا پهلوی دلیل بر این ادعای ما است. ایشان یک شهروند هست چه ایشان (به هر دلیلی که این را مطرح کردند) این را میگفتند و چه نمیگفتند، اما ایشان در وحله اول یک رهبر ملی قابل اعتماد است که میتواند ملت را بر ضد رژیم بسیج کند. به شرط اینکه جمهوریخواهان دست از این موازی سازی مصنوعی بردارند. ....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول، یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین، اما پادشاهی نه *****
بانو الاهه بقراط،
کماکان مقالات شما را میخوانم حتی اگر در برخی موارد با شما هم فکر نباشم، و حتی اگر گاه ناکامل ارائه میدهید یا حتی گاه اشتباه.
در این مقاله نوشتید: ""در شرایط حساس کنونی سادهترین راه این است که به یکی از جبهه های سنتی موجود پیوست: یا به جمهوری اسلامی برای مقابله با "تجاوز" و "تجزیه" یا به "متجاوزان"برای رهایی از "جمهوری اسلامی"! ""
از زمانی که این منشور "عزیز" اخیرا چاپ شد جریان "یا جمهوری اسلامی یا متجاوزین" دوباره سر باز کرده. اما در شرایط حساس کنونی... راه نه این است و نه آن.
اگر شما و امثال شما جمهوریخواهان واقعا معتقد هستید که شرایط کنونی حساس است...
راه سوم راه بهتری است... هم برای میهن، هم برای ملت، و هم برای نسل امروز و فردا... راه سوم این است که همه شما بجای اینکه زورتان را بگذارید و آلترناتیو سازی موازی (که ما آن را آلترناتیو مصنونی میخوانیم) راه بیاندازید، همگی تشریف ببرید پیش آلترناتیو سنتی واقعی و مسئولیت رهبری این مبارزه را بر دوش او بگذارید. سپس در کنار هم بلند گویها و مقالات را بسوی مردم داخل کشور هدف بگیرید و آنها را قانع کنید که زمان خیزش ملی برای سرنگونی رژیم فرا رسیده است. ....ادامه....
|
حال اسلام شما چطوره؟
بهمن زاهدی
دورود بر حق گرامی،
ما اصولی را که به آن اعتقاد داریم در منشورمان ذکر کردهایم. بخصوص ارزشهای را که ما باور داریم را نمیتوانیم زیر پا بگذاریم.
پایبندی به اصول را ما از آن بزرگوار آموختهایم. کسی یا سازمانی، کمیتهای و یا شورای نمیتواند از ما بخواهد که اصولی را که پذیرفتهایم و برای آن خود را متشکل کردهایم، امروز بصورت پیشنهاد به ما و مردم ایران ارایه دهد. مثل این است که شما به یک لیبرال دموکرات پیشنهاد کنید که انسان باید در مرکز بحثهای لیبرالی قرار گیرد و یا پیشنهاد کنید چون خورشید میتابد فعلا روز است.
کسانیکه این شورای ملی را تشکیل دادهاند تاکنون نتوانستهاند پاسخی به پرسشی بدهند! واقعیتها را نمیتوان دگرگون کرد. ایران برای ما یک ارزش است و نمیتوانیم بصورت یک پیشنهاد آن را ارایه دهیم که شاید قبول کنند و شاید هم قبول نکنند که ایران «یک کشور و یک ملت» است.
اگر توانستند اصولی را که همگان قبول دارند (همان اصویی که شما هم از آنان نام بردهاید) به تعریف بکشند ما را هم به طرف خود خواهند کشید ولی قدرت بیان در هیچکدام از اعضای این شورا که کمکم آفتابی میشوند، ندیدهام. بیشتر از خود دفاع میکنند و به محتوا توجه نمیکنند.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
حق
درود بر بهمن زاهدی گرامی، به دوستی که منشور را امضاء کرد نوشتم و پرسشهایی کردم و سپاسگزار خواهم شد پاسخهای شما و این حزب را هم داشته باشم. ؛ نجات ایران از شر این رژیم، نجات ایران از شر توتالیتریسم و دیکتاتوری های پسا این جمهوری اسلامی، نجات ایران از شر تجزیه طلبان...، نجات ایران از شر ابر قدرتها...برای تجزیه کشورمان، نجات کشورمان از شر روسیه و چین، نجات ایران از شر جنگ طلبانی که هی اعلام می کنند که گزینه نظامی روی میز است و اسرائیلی که هی می گوید پس کی باید به ایران حمله کرد؟ مبنای چنین نجاتی را من در برانداختن جمهوری اسلامی می دانم وقتیکه بدیلی باشد که مرا قانع کند که دموکراسی در چارچوب جهانی اعلامیه حقوق بشر در ایران یکپارچه با تمامیت ارضی امروزش و کوتاه نیامدن ... از اصل یگانگی ملی ایران، را مبنای تعیین کننده اصول همگانی اش قرار دهد و نه اینکه این "اصول"را بصورت "پیشنهادات" در "منشور پیشنهادی" قرار دهد! ...آخر مگر می توان تمامیت ارضی ایران را "پیشنهاد" کرد یا "یگانگی ملی" را یا اعلامیه جهانی حقوق بشر را...!؟ "مبنا" را نمی توان "پیشنهاد" کرد!؟...امیدوارم....منظورم را از "مبنا" و "پیشنهاد" متوجه شده باشی؛.
پرسش: آیا ؛مبنا؛ ها را ؛پیشنهاد؛ قلمداد کردن در این منشور درست بوده یا نه؟ ....ادامه....
|
جاسازی مواد منفجره در تجهیزات هستهای (شرکت زیمنس) ارائه شده به ایران
بهمن زاهدی
با دورود،
دولت آلمان حامی اصلی جمهوریاسلامی در منطقه میباشد. از یک طرف میخواهند گفتگوی انتقادی داشته باشد بخوان «گفتگوی فاشیستها» از طرف دیگر میخواهند خود را مظلوم نشان دهند.
سوال در این است که اگر دولت آلمان مخالف بمب هستهای اسلامی میباشد چرا این دستگاهها را میفروشد؟
اینکه چرا دستگاههای امنیتی آلمان سازمان تا کنون 9 نفر را کشتهاند (رقمی که تاکنون بیرون آمده) و کسی از آن صحبتی نمیکند (کیبود کیبود من نبودم) بحث دیگریست!
آلمان به سوی فاشیسم جدیدی در حرکت است که باید آن را متوقف کرد تا افراد بیشتری را سازمان امنیت آلمان برای تمرین دستگاه آدمکشی خود از بین نبرده. زمانی دولت آلمان اجازه میداد که اپوزیسیون ایرانی را در آلمان ماموران جمهوری اسلامی قصابی کند (فریدون فرخزاد) حالا خودشان قصابهای ماهری شدهاند.
آیا باید منتظر این بود که روزی نام ما را هم در لیست تمرین آدمکشی سازمان امنیت آلمان (Verfassungsschutz) قرار دهند. تا ثابت کنند که «اسلام» در آلمان صاحبخانه است؟
ارادتمند
بهمن زاهدی ....ادامه....
|
جنگ و جمهوری اسلامی هر دو مسئله هستند نه راه حل!
فروغ
درود فراوان خدمت بانو الاهه بقراط که با قلم شیوا و زیبایشان حتی یک نکته را از قلم نمی اندازند.در نهایت همانطور که الاهه عزیز فرمودند باید مردم ایران اتحاد را در عمل پیاده کنند اما چنانچه پیداست ما دچار یک سیر قهقهرایی شده ایم که با در گیریهای حزبی فقط آب به اسیاب جمهوری اسلامی می ریزیم.نمنه ی بارز دعوت شاهزاده رضا از گروه ها و احزاب برای اتحاد و پیوستن به شورای ملی است اما مشاهده می کنیم که نه تنها احزاب این دعوت را نپذیرفتند بلکه طبق معمول با چوب لای چرخ کردن انجام وظیفه می کنند.این تمامیت خواهی در تمام امور بین اکثریت اپوزسیون نهادینه شده(به خصوص مجاهدین.سبزهای اصلاح طلب و اعوان و انصار آقای بنی صدر)
راه حل اساسی چیست؟(فرهنگ سازی.گذر زمان.حذف اندیشه ها و افراد دیکتاتور از اپوزسیون)
با تشکر ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
حق
با درود بر بهمن زاهدی،ایرانی و شیر و خورشید و تاج عزیز و دوستان، به نوشتار مهم دامون گلریز،عنوان یکپارچگی"تهدید تکه تکه کردن ایران چارچوب ملی و کنفرانس بروکسل" لینک: http://www.iranian.com/main/2012/sep-62
برخوردم که مایلم نویسندگان منشور پیشنهادی شورای ملی و امضاء کنندگانش بخوانند و به امثال من اطمینان خاطر دهند که هیچیک از مفاد این منشور با یکدیگر در ضد و نقیض نیستند بویژه اصل 11 و این ماده و هیچیک از دیگر مفاد به هیچ لحاظی بویژه حقوقی کوچکترین خدشه ای به تمامیت ارضی ایران به شکلی که امروزست وارد نخواهد آورد و وقتی از تمامیت ارضی نام برده منظور حد و حدود امروز آنست و نه پس از یک حمله نظامی و در نتیجه اعمال فدرالیسم و یا تجزیه ایران. همانطور این ماده 11 بهیچ عنوان معنایش فدرالیسم برای کسی یا حزبی و شبکه نبوده و نیست و نخواهد بود. توضیح دهند چرا وقتی منشور جهانی حقوق بشر را بعنوان یک ماده ذکر کرده اند، برخی از مفاد 30 گانه آنرا بطور جداگانه در منشور 16 ماده ای خود آورده اند؟ پرسشهای دیگر را به فرصتی دیگر واگذار می کنم. نویسندگان و امضاء کنندگان به نوشتار دامون گلریز توجه کنند بویژه به این جمله آخرش،"اول ایران، بعد دموکراسی و حقوق بشر برای ایران". ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
ایرانی
بخش ۲: بهمن خان گرامی، سی و جند سال سکوت کرده بودم و بعد از سالیان، سکوت در سامانه حزب مشروطه ایران شکستم. دلیلش چه بود؟ منشور و اساس نامه ای که غایت آرزوی طیف فکری ما بود. ما نیز در ایران، منشور و اساسنامه حزب مشروطه ایران را امضاء کرده ایم و نیک می دانیم، آنچه پذیرفته ایم با انچه از جانب شورا ارائه شده است، تفاوتی بسیار دارد.
شیر و خورشید و تاج و حق عزیزم، کلیه آنچه قلمی نمودید مورد تأیید اینجانب نیز می باشد.
پاینده ایران ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
ایرانی
با درود خدمت دوستان
بخش ۱: ابتدا امیدوارم با درج این کامنت، خاطر آن دوست مخالف با مستعاریون! آزرده نگردد.
بهمن خان گرامی، مقاله بسیار جالبی قلمی فرمودید. متاسفانه آنچه در ایران نیز در واکنش به منشور اتفاق افتاده است، بیشتر ترس و نگرانی و ابهام است تا امید. ماده یازدهم منشور، واکنش های بسیاری را در میان نخبگانی که من با آنها هر روز سروکار دارم بر انگیخته است. همگان در تعجب هستند از اینکه سرمایه ای ملی، چگونه این منشور را امضاء کرده است؟، آیا قرار گرفتن امضای افراد معتبر در ذیل چنین منشوری و پس از آن بیان تلویحی فدرالیزم به عنوان یک گذینه از جانب سخنگوی شورا در برنامه یاران، رسمیت بخشیدن به خواست ضدملی گروه های تجزیه طلب نیست؟. متاسفانه سردرگمی و دلزدگی که بند ۱۱ منشور در ایران ایجاد کرده است، بسیار وسیع است. تجزیه طلبان فدرال پناه را خوشحال نموده است و ایرانیان میهن پرست را نگران و پریشان. ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** پایانی ناتمام - معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
یکی نیست بگوید پس برای چی با همین "باید از همین الان دموکراسی را تمرین و اجرا کرد"، ۳۳ سال ما را دنبال نخود سیاه فرستادید؟ شماهایی که تازه فهمیدید آن زمان که ما میگفتیم "مملکت در خطر است"، منظورمان چی بود. و شماهایی که حال که نوبت ما شده دو تا پرسش کنیم.. دوران تمرین دموکراسی تمام شد و ما کار شکن شدیم؟ شماها ژست دموکراسی خوب میگیرد تا زمانی که از خودتان پرسشی نشود. میگوییم آقا این ماده ۱۱ شما برای ایران مریض امروز مانند زهر میماند... میگویند بیایید برای شما کلاس فدرالیسم باز کنیم. جداً کمدی تراژدی به شماها میگویند.
مملکت به باد رفت، پس از ۳۳ سال برای ما ماده درست کردند. شاهکار زدید. جدا که عقل کلّ هستید (البته بقول خودتان).
طپیدنهای دلها ناله شد آهسته آهسته، رساتر گر شود این نالهها فریاد میگردد
شیر و خورشید و تاج ....ادامه....
|
شیخ ۱۵ خرداد وسی سال ریخت و پاش میلیاردی
Saf
عکسی که گذاشتید یوسف صانعی است که معروفتر و از اصلاح طلبان و مخالف وضع موجود است ولی حسن صانعی برادر اوست احتمالا که رییس بنیاد 15 خرداد و از طرفداران وضع موجود در ایران است و جایزه را حسن تایین کرده نه یوسف پس تصحیح نمایید ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش ششم، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
حالا شما به ما میگویید مملکت در خطر است؟ مثل اینکه شما ۳۳ سال از ما عقب تشریف دارید. بجای اینکه حرف خود ما را به خود ما تحویل دهید... ما به شما میگوییم بجای جو زده شدن کار را بعد از ۳۳ سال اساسی انجام بدهید و این دندان فدرالیسم را بکنید و از خود دور کنید. که فردا از یک پنجره دیگر وارد خانه شما نشود.
آری مملکت در خطر است برای اینکه شماها هنوز در خواب تشریف دارید. درس فدرالیسم و درس مملکت در خطر است به ما میدهند. آن هم چه کسانی. بعد از ۳۳ سال کبک سر از برف بر آورد و به ما گفت: "مملکت در خطر است". بدبختی ما را ببین.
دو عدد پرسش کردیم... تمرین دموکراسی و دموکراسی را از حالا باید اجرا و پیاده کرد... تمام شد. ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش پنج، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
آنوقت بما میگویند: "آقا مملکت در خطر است و الان جای این حرفها نیست".
یکی نیست بگوید: ۳۳ سال اعدام کردند، دروغ گفتند، ناروا زدند، مغز شویی کردند، معتاد کردند، تجاوز کردند، غارت کردند، و و و هر بار ما گفتیم مملکت در خطر است بابا یک تکانی بخورید، پاسخ ما این بود که دموکراسی را باید از همین الان تمرین و اجرا کرد... حالا که ما یکی دو تا پرسش منطقی را مطرح کردیم... به ما میگویند آقا مملکت در خطر است باید کاری کرد... و شما بیخودی دارید ایراد میگیرد...
مملکت در خطر است... حرف خود ما را پس از ۳۳ سال به خود ما تحویل میدهند...
یکی نیست بگوید: آن زمانی که شما رفسنجانی میانه رو میکردید، مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و در این رژیم میانه رو نداریم.
آن زمانی که شما خاتمی خاتمی و گفتگوی تمدنها میکردید... مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و گول این بازیها را نخورید.
آن زمانی که شما اصلاح طلب بازی و دست بند سبز بازی میکردید، مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و میگفتیم باز خاتمی یادتان رفت؟ دوباره جو زده شدید؟ ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش چهارم، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
آیا طرفداران همبستگی ملی فقط همین تعداد هستند در بین این چندین و چند میلیون ایرانی خارج از کشور یا اینکه واقعا مشکلی در کار است که باید به آن پرداخت و آن را حل کرد؟ آن هم قبل از تقاضای پشتیبانی. نه اینکه امضا کنید و پشتیبانی کنید بعد ببینیم چه میشود... اول شاه برود بعد ببینیم چه میشود.. نتیجه این شد که میبینیم.
خیر بعد میبینیم چه میشود نداریم، این منشور را سامان دهید و دوباره برای امضا و پشتیبانی در اختیار ملت بگذارید بعد خواهید دید که این بحثها هم تمام خواهد شد.
آنوقت سربازان گم نام شما (البته بقول خودشان) بروند هر کاری میخواهند با این شورای ملی انجام دهند ما هم آن زمان پرسشی نخواهیم داشت. تا آنجا که کمکی هم از دستمان بر آید بدون گفتن شما، و جلوتر از شما آن دست کمک و همکاری را خواهیم رساند. هیچ چیزی هم در قبال این همکاری از شما نخواهیم خواست. به همین سادگی.
اما تا آن زمان، فکر تجزیه و فدرال و هر گل و بلبلی که در کنارش میگذارید که خوش رنگ و بو شود را از سرتان بیرون کنید. ایران یک کشور و یک ملت و یک پرچم. ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش سوم، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
یکی نیست بگوید، آقایان ما ایرانی هستیم، و اگر کسی معنی فدرال را نداند ما ایرانیان از همه بهتر میدانیم چون بزرگترین امپراطوری دمکرات فدرال جهان را زمانی همین ما ایرانیان داشتیم. بخوبی میدانیم که کار آن امپراطوری فدرال و دمکراتیک بکجا کشید. صدها بار هم گفتهایم که سیستم فدرال کتابی بسیار هم عالی و زیبا ولی زمانی که ما به نقشه ایران مینگریم - اگر واقعا ندانیم که یک سیستم فدرال با ما چهها میتواند بکند.. آنوقت باید گفت کسی را که خودش را بخواب زده را با کتک هم نمیشود از خواب بیدار کرد...
در هر حال گفتنی بسیار است و در یک سامانه با چند خط محدود و بخش بخش نمیشود به همه اینها پرداخت... تنها چیزی که میشود گفت این است که بجای تهمت زدن و انگشت را بسوی ما گرفتن، و گفتن اینکه ایرانیان نمیفهمند فدرالیسم یعنی چه، مشکلات این منشور را حل کنید.
ما به شما نمیگوییم چرا امضا کردید، شما هم به ما نگویید چرا امضا نمیکنید - بجای آن بیاندیشید که چرا از چند میلیون نفر در خارج از کشور این تعداد از این منشور پشتیبانی کرده است؟ ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش دوم، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
کافیست به اسامی امضا کنندگان نگاه کنید - میبینید که نام بسیاری از هم میهنان بسیار مبارز، فداکار، میهنپرست در میان اسامی امضا کنندگان نیست، افرادی که قأعدتا انتظار میرفت که زمانی که سخن از "شورای ملی" است نام آنها باید در پای این مدرک میبود.
اگر با چشم بسته صرفا بدلیل اینکه شاهزاده این منشور را امضا کردند، ما هم امضا کنیم، به ما همانند ۳۳ سال گذشته تهمت بت پرست بودن میزنند. اگر پرسش کنیم و شفافیت بخواهیم به ما تهمت چوب لای چرخ گذاشتن میزنند و و و...
ما بالاخره نفهمیدیم، اینها دمکرات هستند و دموکراسی میخواهند یا دیکتاتورهایی هستند که خودشان را به دموکرات بودن زدهاند. اگر دموکرات هستند، باید بجای سفسطه و مغلطه مشکل را حل کنند، که از این شش میلیون ایرانی خارج از کشور یک تعداد قابل ملاحظه بتوانند با خیال راحت این مدرک را امضا و پشتیبانی کنند - اگر هم دموکرات نیستند که این کار با مشکلات بزرگتتر از آنچه که ما تابحال مطرح کردیم در آینده روبرو خواهد بود.
آنوقت آقایان در برنامه پریروز یاران میخواهند به ما درس فدرالیسم و فدرالیست بدهند و بگویند موفقترین دموکراسیهای جهان کشورهای فدرال هستند. ....ادامه....
|
منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
بهمن زاهدی و حق گرامی و دیگر هم میهنان با پوزش از این بخشهای طولانی و پاسخ ما به این بزرگان عقل کلّ منشور ۱۱ ها،
ما (ما که میگویم یعنی شما دوستان، بنده و امثال ما که با این منشور مشکلات جدی داریم)، ما نمیتوانیم بیش از این واضح صحبت کنیم. من بارها در اینجا نظرم را آزادانه نوشتهام در حالی که همگی تابحال میدانند که بارها گفتهام عضو حزب مشروطه نیستم. گاه حتی با برخی از نظرات و نوشتهها در اینجا مخالفت نیز کردم و نظر دیگری داشتم نسبت به برخی از بحثها در این سامانه... اما این حزب و این سامانه همیشه تا زمانی که یک ایرانی زشت گویی نکند و آداب و رسوم کلام را نسبت به دیگران بجا بیاورد هرگز جلوی سخن کسی را نگرفته و به آزادی بیان اهمیت داده و آن را محترم شمرده...
حال چرا این را نوشتم؟ زیرا از اینجا و آنجا میشنویم و میبینیم که در این چند روز اخیر چگونه به این حزب و افرادی که در این حزب عضو هستند حمله میشود. صرفا بدلیل اینکه این حزب پرسشهایی را در مورد این منشور مطرح کرده که این پرسشها برای بسیاری مطرح است. ....ادامه....
|