حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.



در رویای تجزیه ایران!

حق
به قخطاها، به پرسشی که هیچیک از شماها و نمایندگانتان به آن هرگز پاسخ نمی دهید اینست که با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن در ایران، بفرمایید کدامین حقوق حقه احدی در ایران پایمال می شود!؟ پاسخ:- هیچیک از حقوق احدی صرفنظر از محل سکونت و نژاد و جنسیت و و و! برای رفع تبعیض، یک قانون اساسی نوین برای ایران که مبتنی منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن باشد کافیست تا دیگر هیچ یک از حقوق حقه احدی در ایران پایمال نشود و کل ملت ۷۵ میلیونی ایران شهروندان درجه یک شوند و طبق همین منشور و میثاقهایش سیستم عدم تمرکز حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) در ایران برقرار شود تا مردم از استان و شهر تا دهستان اعضاء شوراهایشان را از میان ساکنان محلی انتخاب کنند. تجزیه طلبان چون بدنبال رفع تبعیض نیستند اینرا نمی پسندند ولی کسانیکه ریگی به کفش ندارند از آن استقبال می کنند چون تنها راه رفع هر گونه تبعیض در جهان تاکنون همین راه بوده. کشورهای لیبرال دمکراتیک مثل فرانسه در جهان غرب برای رفع تبعیض مبنای قانون اساسی شان را منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن گذاشته اند و ۵ میلیون ایرانی فراری با پاهایشان به آن و لیبرال دمکراسی غربی بله گفته اند و همین را برای ایران می خواهند.
....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

حق
ادامه...کسانیکه حرفهای ضد و نقیض می کنند باعث سردرگمی و گیجی ما مردم می شوند. مرا سالها همینها سر کار گذاشته بودند و خوشبختانه کسانی آمدند و اطلاعاتی درباره شان دادند تا من دیگر همینطوری حرف هر کسی را باور نکنم. من ممنون آنها هستم. امروز هم من همینکار را دوست دارم برای کسانی بکنم که مثل آنزمانهای من هستند و هر کسی را باور می کنند که سرود ای ایران سر می دهد، و پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را برخ می کشد، و دمی از ذکر ایران یک کشور و یک ملت و یک ملیت، و یکپارچگی ایران و و و باز نمی ایستد ولی وقتی پای عمل می رسد میدان را برای رژیم و برای هر چی تجزیه طلب و فدرالیست و ملت و ملیت سازست خالی می کند تا یکه تازی کنند. تا حرفی هم راجع به منشور پیشنهادی شورای ملی شان هم می زنم، مرا عامل رژیم و و و خطاب می کنند. آنانی هم که با من همفکرند مرا تنها می گذارند تا جوابگوی آنها باشم! واقعا حالاست که جای داریوش همایون خالیست که پاسخشان را بدهد. وقتی هم که بود شیفتگان نوری علاء در تلویزیون پارس و پرشین رادیو به او توجه نمی کردند. می دانم که همایون به کسی باج نمی داد تا برنامه ها را وقف او کنند.
....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

قخظا
آیا تا حالا شده نه‌ یک روز، نه یک ساعت، فقط یک دقیقه شما خودتان را جای دیگر ملیتهای فلات ایران بگذارید؟ دوست دارم مثل یک مرد به من پاسخ دهید: دوم این که: چه احساسی خواهید داشت وقتی زیر پرچمی زندگی کنید که همیشه به عنوان شهروند درجه دو شناخته شوید؟ سوم این که: دوست دارید تمامی مسؤولان منطقه ای شما اعم از شهردار، استاندار، مدیر کل و غیره از ملیتهای دیگر باشند؟

http://www.nnsroj.com/fa/detiles.aspx?id=3038&ID_map=29&ID_map1=29&name
....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

حق
با درود بر بهمن زاهدی و شیر و خورشید و تاج نازنین، این ریاکاری محض است که کسی که فرد یا گروهی را متهم به زشتکاری ای می کند و برچسب های هم به آنها می زند خودش جلوی دوربینهای تلویزیون همان کارهای زشت را کرده باشد! به این می گویند وقاحت محض! واعظ غیرمتعظ یعنی دیگران را از کاری زشت بر حذر داشتن ولی خود همانکار را کردن. امیدوارم هنگامه افشار و بهرام مشیری نتیجه کارهای خود را دیده و هر دو دست از نوازش ملت و ملیت سازان برداشته باشند! در پس این مقاله توجه نویسنده بیشتر به کوبیدن پادشاهی خواهان و شخص رضا پهلوی است تا اعتراض به ملت و ملیت سازان توده ای و دنبالچه هایشان. دشمن اول ایران برای نویسنده این مقاله بیشتر پهلویها هستند تا آن ملت و ملیت سازانی که رابطه و ضابطه های دیرینه با آنها دارند. مصدق در گور خود از دست همین مدعیان پیرو راهش بخود می لرزد. مصدق از شر همان توده ایهای ملت و ملیت ساز بود که در روز ۲۵ مرداد ۳۲ از مردم خواست در خانه هایشان بمانند. از کجا معلوم همان توده ایها و دنبالچه ها برای انتقام گیری از او که نگذاشت ایران کمونیست و برده استالین شود، پشت قاب عکس مصدق برای تجزیه ایران دَم هر چی تجزیه طلب است را ببینند یا حداقل به بقای رژیم کمک کنند!
....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

بهمن زاهدی
با دورود خدمت شیر و خورشید و تاج،

من هم امروز دو بار این برنامه را گوش کردم! متاسفانه تمامش همان بود که در نوشته‏ام به آن پرداخته بودم. حتا جمله "یک ملت یک کشور" را هم نتوانستند بخوبی بیان کنند. آنان فرق گفتگو و گفتمان را نمی‏دانند.

من بیشتر از دیروز به این اعتقاد پیدا کرده‏ام که هر چه را ما در این حزب به گفتمان سیاسی کشور وارد کرده‏ایم، اینها طوطی‏وار یاد گرفته‏اند و تکرار می‏کنند (چه خوب بود که بیشتر مطالعه می‏کردند).

عدم تمرکز و حقوق اقوام و مذاهب ایران را ما در کنگره پنچم حزب به منشور پیوست دادیم. فکر می‏کنم حتا یک بار هم بصورت کامل نخوانده‏اند و سعی بر این دارند که عدم تمرکز را با فدرالیسم یکی کنند.

من که کم‏کم نمی‏دانم با این دانشمندان علم انسانی چه بکنم!

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

شیر و خورشید و تاج
***** بخش پایانی - آیا هدف نویسنده خود مقاله است یا اینکه سوژه مقاله؟ *****

به نظر ما اجبارش برای آنان که بر اضافه کردن ماده ۱۱ پافشاری کردند همین بود که "متأسفانه" بحث و مقالاتی از این قبیل در گفتمان مردمی نهادینه شود، و جزو بحث جامعه ایرانی‌ شود.

موضوع نه این مقاله است و نه اینکه که آن را نوشته. موضوع این است که این بحث بشود... در زمان شاه خون از بینی‌ کسی‌ میامد همه متوجه می‌شدند، اما پس از آمدن این رژیم آنقدر اعدام کردند و کشتند که وقتی‌ یکی‌ را بالای دار میبرند، مردم به تماشا هم میروند یا بی‌ تفاوت از کنارش میگذرند.

یکی‌ از دلائلی که من و دوستانم به ماده ۱۱ و برخی‌ دیگر از مفاد این منشور اعتراض کردیم همین بود که بحث "تجزیه"، بحث عادی و روزانه سر زبان مردم نشود...

تا ماده ۱۱ از شورای بقول خودشان "موقت" برود و به شورای اصلی‌ و شورای رسمی‌ و شورای همیشگی‌ و شورای علنی و و و برسد... ببینید واژه "تجزیه" در چند جا و با چه عناوینی و تا چه زمانی‌ مطرح خواهد بود؟

بحثی‌ که یک اقلیت ۳۳ سال سعی‌ کرد بحث اصلی‌ این مبارزه کند اما موفق نشد، با یک ماده تبدیل به بحث اصلی‌ "بقول خودشان"... شورای "ملی‌ ایران" شد. اینجاست که باید گفت... پیدا کنید پرتغال فروش را...

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - آیا هدف خود مقاله است یا اینکه سوژه مقاله؟ *****

حق گرامی‌،

دیروز اتفاق جالبی‌ رخ داد که بسیاری متوجه اهمیت آن نشدند. در برنامه علیرضا میبدی (یاران)، بانو نازیلا گلستانی که یکی‌ از فعالان منشور چند ماده‌ای‌ هستند حضور داشتند که هم در راه منشور تبلیغ و هم توضیحاتی‌ در مورد منشور دهند.

ایشان گفتند: "ما حدودا یک سال روی این منشور کار کردیم، و اتفاقاً بیشترین زمان را روی ماده ۱۱ صرف کردیم و این منشور ۴۲ بار باز نویسی شد تا این نسخه آخر... و و و "

این توضیح ایشان در عین حال پاسخی است به آن دسته که می‌گویند آن دسته که منشور را امضا نکرده‌اند دارند کار شکنی میکنند. وقتی‌ خود فراخوان دهندگان بیشترین زمان را روی ماده ۱۱ صرف کردند، یعنی‌ اینکه آنها می‌دانستند دارند ماده‌ای‌ را اضافه میکنند که باورمندان به "یک کشور و یک ملت" به آن اعتراض خواهند کرد.

حال پرسش در اینجاست، که وقتی‌ خود فراخوان دهندگان می‌‌دانستند دارند ماده‌ای‌ را اضافه میکنند که مشکل آفرین خواهد بود، آن هم در حالی‌ که بقول خودشان: "ماده یک و دو" هم در منشور آمده، چه اجباری بود که اینها ماده ۱۱ را به منشور اضافه کنند؟
....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

بهمن زاهدی
دورود بر حق گرامی،

من هم اول ایشان را در گوگل جستجو کردم. مهم آن چیزهای می‏باشد که ایشان نوشته‏اند. در این نوشته چندین نکته مهم وجود دارد و همان است که ما همیشه تکرار کرده‏ایم که غرب می‏خواهد ایران را تجزیه کند و منابع مالی تجزیه‏طلبان را امریکا تامین می‏کند.
در این نوشته نویسنده مهم نیست بلکه آن چرا که نوشته مهم می‏باشد.
هر شخصی می‏تواند زمانی در اندیشه خود تجددی بوجود آورد. شاید ایشان هم همین کار را کرده باشد.
بهر حال روشنگری ایشان برای من مهمتر از شخص خودش می‏باشد.
اینها فکر می‏کنند که می‏توانند تجریه‏طلبی را به طرفداران پادشاهی بجسبانند ولی تجزیه‏طلبی کار چپ افراطی ایران بوده و هست.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



در رویای تجزیه ایران!

حق
هنگامه افشار را گوگل کردم تا بهتر بشناسمش. اولین چیزی که به آن برخوردم مصاحبه اش سال 2008 اش با شکوه میرزادگی، یک ملت و ملیت ساز بود که همسر همفکرش اسماعیل نوری علاء است؛
لینک:- http://www.youtube.com/watch?v=-2PKMECQWYU
خانم افشار برنامه تلویزیونی "رودرو" و سایتی به این نام دارد و به بهرام مشیری بسیار نزدیک و با او همفکریها و همکاریهای فراوانی دارد. بهرام مشیری چندی پیش پرویز قلیچخانی، یک ملت و ملیت ساز دیگر را در برنامه سرزمین جاوید خود دعوت کرده و مورد مهر و محبت خود قرار داده بود. قلیچخانی یکی از قهرمانان فوتبال ایران پیش از انقلاب و یکی از انقلابیون کمونیست 57 بود و سالهاست که نشریه "کار" کمونیستش را چاپ می کند. بهرام مشیری در برنامه هایش و هنگامه افشار در این نوشتارش بنظر می رسد از یکسو تجزیه طلبان را افشا و می کوبند و "سلطنت طلبان" و رضا پهلوی را متهم به همکاری با تجزیه طلبان و حامیانشان، امریکا و اسرائیل می کنند ولی از سوی دیگر خودشان دَم ملت و ملیت سازان را می بینند! اول این تناقض خودشان را برای ما توضیح دهند و بعد به "سلطنت طلبان" و رضا پهلوی بپرند! شفاف بگویند که ارتباط با هر ملت و ملیت سازی بوسیله هر که باشد محکوم است یا نه؟
....ادامه....



مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟

دانشجو
دوستان گرامی:
اینکه وقت گذاشته و در مورد مصاحبه پیمان نظرتان را بیان کرده اید خود نشان دهنده اینست که دلتان نگران ایران و ایرانی است. باور کردنی نیست که این همه افراد تحصیل کرده و علاقه مند ( دکتر، مهندس، متخصص، وطن پرست، و توانا) نتوانند کشور را از دست آخوندهای بی وطن بیرون آورند. من با توجه به توان نسل آگاه کنونی که آگاهترین نسل ایران است، خیلی امیدوارم . خوشبختانه چنانکه در مصاجبه ی دوم ( چرا ایرانیان از آخوندها متنفر شده اند؟) می خوانید
شورای ملی در حال شکل گرفتن است و به پشتیبانی شما و همگان نیاز دارد. این راهی است که باید رفت.
پاینده ایران، سرفراز ایرانی – دانشجو http://www.iranian.com/main/blog/daneshjoo

....ادامه....



منشور ‪۹۱

حق
با نهایت تاسف و تالم به عرض همگان می رسانم در حالیکه رژیم کهریزکی در ایران در ضعیف ترین موقعیتی است که می توان تصورش کرد و بنابراین بسیار آسیب پذیر و قابل برانداخته شدن، آنچه بما آپوزیسیون معرفی کرده و می کنند عمدا از این موقعیت مطلوب برای براندازی رژیم و استقرار یک نظام لیبرال دمکراتیک در ایران همتراز نظامهای مشابه مثلا در فرانسه سر باز زده و می زند. تمام شعارهای جنبش سبز ملت ایران برای چنین نظامی در ایرانی بود بدون اینکه شکی در یک ملت و ملیت بودن ایرانیان باشد و یا تمامیت ارضی ایران را هرگز بخواهد به مذاکره بگذارد. این ۳ اصل، اهداف و فرمانهای روشنی بود که جنبش سبز ملت ایران به دامن آنچه آپوزیسیون ملی قلمداد می کرد افکند تا به اجرا درآورند. اما این آپوزیسیون صحنه را برای ماندن رژیم و در صورت نماندنش برای تجزیه ایران فراهم کرده. مقالات و حرفهای وطنپرستانه شان چه از درون و چه از برون مرز تنها برای خالی نبودن عریضه و مردمفریبی بوده. این منشور و آن منشور پیشنهادی شورای به اصطلاح ملی هم فقط برای دلسرد و مایوس کردن مردم برای مبارزه و از آپوزیسیون بود. دیگر هیچ مهره ای/شخصیت سیاسی ای را باقی نگذاشته اند که وجهه ملی ای از خود باقی گذاشته باشد. این مهره ها/شخصیتها خودشان خود را عمدا در ملاء عام سوزاندند.
....ادامه....



مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟

پیروز
گل آقا ی گرامی
همانگونه که شما اشاره کرديد دو گروه داريم . آگاه و نا آگاه.
در فتنه ۱۳۵۷ اين باسوادان یا روشنفکران بودندکه با استفاده و سوار بر گرده ساده اندیشان و خرافه پرستان بيسواد يا کم سواد و با باورمندی به باسوادانی چون بازرگانها و سحابيهاو شريعتيها و قبیله توده ایها و مجاهد ها .....با آخوند همراه کشتند تا در جمکرانها به مهديها و حوری و قلمانها دست يابند و در نتیجه ایران و ایرانی را هم بجایگاهی برسانند که امرور رسیده اند.
....ادامه....



منشور ‪۹۱

پیروز
حق گرامی
در کل مخالفت و یا نظر خاصی برای نوشته شما ندارم . ولی پرسش اینجاست که تا به کی مانیفست ها ، مقالها و منشور و فراخوانها باید بیرون داده شود و فرهیختگانی که نام جدید روشنفکران دیروز هستند و رژیم آخوندی را به ایران و ایرانی تحمیل کردند ، تا شاید بدور از خود محوری و خودپسندی و خود خواهی امضا کنند ، یا اینکه میخواهند همچنان ملت ایران را در بیوزنی و بلا تکلیفی و رژیم منفور و غیر انسانی آخوندی را نگاهدارند؟
یعنی ۳۴ سال برای نزدیکی و هم رای شدن روشنفکران فرهیخته و دگراندیشان فعال و متخصص سیاسی اجتماعی برای بدست آوردن برآیند قابل قبولی کافی نبوده و ۳۴ سالهای دیکری برای اینکه همین امضا کنندگان و یا سایر امضا کنندگان در منشور شورای ملی یا منشور و پیش نویس قانون اساسی سکولار های سبز و ......نهایتن برای اینکه بتوانند به توافق برسند ( که بعید و یا مهال میدانم ) مورد نیاز است ؟
آیا برای این افراد بغیر از مقاله نویسی و سخنرانی و در رسانهای دیداری و شنیداری عرض اندام کردن اهمیتی دارد که چه بر سر ایران و ایرانی در این مدت گذشته و یا خواهد گذشت...؟؟؟
....ادامه....



مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟

ايراني
در ادامه كامنت قبل:

ايرانيان خارج كشور اگر ميخواهند در راستاي مبارزات جوانان ايران حركت كنند، به جاي ژست روشنفكري گرفتن(كه جز ويراني چيزي برايمان نداشته.نمونه آن انقلاب 57)، بازگشت به هويت ايراني و فرهنگ و تاريخ ايران را معيار قرار دهند. بازگشت به هويت ايراني و كنار زدن فرهنگ عربي است كه ميتواند ما را از زير سلطه فكري آخوندها بيرون آورد.
واقعا جاي افسوس داره كه بعضي از ايرانيان خارج از كشور كه انگار هويت خود را گم كرده اند، با اينكه در آزادي كامل هستند اما به جاي پرچم سه رنگ شير و خورشيد نشان، از پرچم بي نشان استفاده ميكنند و بيگانگي خود را با هويت و تاريخ ايران نشان ميدهند.
پيروز باشيد.
....ادامه....



مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟

ايراني
درود.
من يك جوان هستم از ايران و بايد بگويم كه اين مطلب و اين حرفهاي اين جوان كاملا درست و صحيح است.
اكثريت مردم كه مخالف اين حكومت هستند، به دليل وضعيت بد اقتصادي مجبورند كه از صبح تا شب دنبال يك لقمه نان باشند و ديگر زماني براي اعتراض ندارند. اميد مردم به فرداي بهتر از بين رفته و به هيچ وجه انتظار تغيير وضعيت سياه امروز ايران را به اين زودي ندارند.
زندگي سخت شده در اينجا و واقعا نميدونيم قرار است كه فردا چه بر سرمان بيايد.
نسل جوان كشور به دنبال هويت گمشده خويش ميباشد و راه رهايي از استبداد ديني و آخوندي را بازگشت به هويت ايراني خود ميدانند كه با حمله تازيان در 1400 سال پيش از بين رفت و با حمله دوم تازيان در سال 57 اندك خدماتي كه در چند صد سال گذشته در راستاي ساختن دوباره ايران از سوي ميهن پرستاني مثل رضاشاه شده بود، به كل نابود شد و حكومت عربي جاي حكومت ايراني را گرفت.

....ادامه....



منشور ‪۹۱

حق
پیروز محترم، من منظورتان را نسبت به نظرم نفهمیدم تا پاسختان را بدهم. لطفا روشن منظورتان را بیان کنید تا قابل فهم باشد. با سپاس
....ادامه....



منشور ‪۹۱

AMiR
هدف از ارائه منشور و امضاء اون و تلاش جمهوری خواهان برای اتحاد جمهوری خواهان همزمان با طرح شورای ملی ایران چیست ؟؟؟
شلوغ کاری ؟
بلوا ؟

....ادامه....



مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟

گل آقا
مردم ایران سه دسته نیستند و دو دسته هستند .
1 - باسواد ها
۲ - بیسواد ها
دسته اول امید وارند که آمریکا و دسته دوم امید وارند که امام زمان آنهارا نجات بدهد
بامید پیروزی هر دو دسته
....ادامه....



منشور ‪۹۱

پیروز
بسیار پسندیده و مستند میشد اگر قبل از انتشار نامهائی که تائید مجازی بر روی منشورهای گوناگون که با رنج و تلاش ایرانپرستانی تهیه و نهایتا منتشر میشود ، ارزیابی و تائیدیه لازم از امضاء کنندگان دریافت شود تا پس از انتشار اظهار نکنند که نام ما بدون تائید منتشر شده و زیرش برنند.

چرا چند کارشناس حقوقی شایسته مستقل خوش سابقه با مطالعه مثلا قانون اساسی فرانسه یک قانون اساسی پیشنهادی برای ایران نمی نویسند و برای نقد و بررسی به ما ارائه نمی کنند تا ببینیم که تا چه حد منافع ملی ایران و ملت ایران را تامین می کند!؟ چرا نه!؟ ( یعنی ۳۴ سال برای این نزدیکی و بدست آوردن برآیندی قابل قبول کافی نبوده و ۳۴ سالهای دیکری برای به نتیجه رسیدن مورد نیاز است . بقول اینجائیها how caresکه چه بر ایران و ایرانی در این مدت گذشته....)حداقل چند کارشناس به این منشورها نگاه کنند و ببینند که آیا از دل این منشورها می توان قانون اساسی ای شبیه قانون اساسی فرانسه درآورد یا نه!؟
دقیقا بنظرم، ما به یک پیش نویس قانون اساسی نیاز داریم که امنیت و ازادی و دمکراسی و رفاه ملت ایران را تامین کند بدون خدشه ای به تمامیت ارضی ایران یا ایران یک کشور و یک ملت.
حق؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
....ادامه....



منشور ‪۹۱

حق
در کشورهای غربی که ما زندگی می کنیم، وقتی می خواهیم خانه یا آپارتمانی بخریم، بفروشیم یا اجاره دهیم حتما وکیل ویژه خرید ملکی انتخاب می کنیم و در قبال پولی که به او می دهیم او را مامور حفظ منافع خود در این معامله می کنیم تا مبادا سرمان کلاه برود. تازه این فقط یک مرحله از خرید و فروش یا اجاره دادن است! چگونه است که ما ایرانیان برون مرزی انقدر در خرید ملک خصوصی به اندازه یک آپارتمان کوچولو انقدر از خود وسواس نشان می دهیم ولی وقتی تمامیت ارضی ایران که ملک مشاع ۷۵ میلیون ایرانی است می رسد آن وسواس لازم را از خود نشان نمی دهیم تا منافع ملی ایران و ملت ایران تامین شود!؟ چرا چند کارشناس حقوقی شایسته مستقل خوش سابقه با مطالعه مثلا قانون اساسی فرانسه یک قانون اساسی پیشنهادی برای ایران نمی نویسند و برای نقد و بررسی به ما ارائه نمی کنند تا ببینیم که تا چه حد منافع ملی ایران و ملت ایران را تامین می کند!؟ چرا نه!؟ حداقل چند کارشناس به این منشورها نگاه کنند و ببینند که آیا از دل این منشورها می توان قانون اساسی ای شبیه قانون اساسی فرانسه درآورد یا نه!؟ بنظرم، ما به یک پیش نویس قانون اساسی نیاز داریم که امنیت و ازادی و دمکراسی و رفاه ملت ایران را تامین کند بدون خدشه ای به تمامیت ارضی ایران یا ایران یک کشور و یک ملت.
....ادامه....



منشور ‪۹۱

بهمن زاهدی
با دورود،
منشور خودی و غیر خودی نداریم. باید بیاموزیم که تمامی این بیانیه‏ها را بخوانم. مخصوصا نکات مشترکی که در تمامی آنان موجود می‏باشد ارزیانی کنیم.

ما به لیبرال دموکراسی اعتقاد داریم. در یک لیبرال دموکراسی هر گروهی می‏تواند نظرات خوذ را بیان کند، این خوانندگان و یا شهروندان هستند که حق داوری دارند. شما هم داوری خود را انجام دهید.

از ما توقع نداشته باشید که گروه‏هی را خودی بنامیم و گروه دیگر را غیر خودی. جمهوری اسلامی به جای ما این کار را خواهد کرد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



منشور ‪۹۱

Parish Pahakin
جناب زاهدی حمایت از هیچ گروه و دسته ای فی نفسه بد نیست اما از شما به نام یک مشروطه خواه انتظار داشتم به جای این منشور جهان وطنی الکن و بی خاصیت منشور شورای ملی را پروموت می کردین
....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

شیر و خورشید و تاج
یزدان پرست گرامی‌،

همانطور که اطلاع دارید، خوشبختانه شاهزاده بزودی در این مورد و موارد دیگر صحبت خواهند کرد و امیدواریم این مشکلات بزودی بر طرف شود، که همگان بتوانند به یک توافقی برسند تا بتوانیم از این... هم عبور کنیم و به اصل مطلب که همانا رژیم است بپردازیم.

متأسفانه می‌بینید که پس از شکست رژیم در نمایش "کشور‌های غیر متعهد"، این رژیم از طریق عوامل خود جهان را به چه فضاحتی کشاند و چگونه منابع ملی‌ کشور را که باید خرج این ملت ستم دیده شود را در راه آشوب بپا کردن حدر داده و چگونه تمامیت ارضی ایران‌زمین را دوباره با خطر جدی روبرو کرده است.

ما باید هر چه زودتر از این موانع گذر کرده و یک پارچه برای نجات میهن بپا‌خیزیم.

دیگر جا برای هدر دادن زمان و اشتباهات و جبران اشتباهات نمانده.

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

یزدان پرست
با درود فراوان
بسیار جامع و کامل بود,خواستم مواردی رو اضافه کنم که باز با خوندن کامنت های شما جناب زاهدی دیدم که تکرار مکررات هستش.
امیدوارم که این شورای ملی سرنوشت بدی پیدا نکنه و راهش رو درست طی کنه چون ملت ایران با هر ضربه ایی که بخوره از اپوزیسیون ناامیدتر میشه و همین امر باعث بقای رژیم جمهوری اسلامی میشه
پاینده ایران

....ادامه....




Morad Moallem
مردم و نیرو های سیاسی ایران در
نوشتار باهم اختلاف نظر زیادی ندارند یعنی مشکل ما در بینش نیست بلکه در منش و رفتار است
من مفاد منشور شما را خوانده ام وبا ان هیچ مشکلی ندارم ولی امیدوارم که پروسه و رفتار شما شفاف و دمکراتیک باشد

زنده باد آزادی
مراد معلم
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** دو - نام مستعار بحثی‌ پایان پذیر در مکان و زمان خود *****

البته بدون هیچ شکی هستند افرادی که با نام مستعار از سیاسست‌های رژیم پشتیبانی میکنند، اما پس از مدتی‌ از رفتار و گفتار و پندار این افراد، نیت و اهداف آنها برای همگان کلاً مشخص میشود.

در نتیجه استفاده از نام مستعار الزاماً بدلیل پنهان شدن از رژیم نیست. اصولا بر خلاف باور‌های اشتباه، اگر به سیاست‌های رژیم دقت کنید واژه "ترس" واژه‌ای است که بیشتر برای رژیم برازنده است، نه آن افرادی که در برابر رژیم مقاومت میکنند.

دلیل ما برای استفاده از نام مستعار دو چیز است، یکی‌ اینکه از عملکرد ناخواست و ندانسته خودی ها که از عدم اطلاعت دقیق در مورد اوضاع این مبارزه ناشی‌ میشود جلوگیری می‌کند، دوم و مهمتر اینکه تشخیص دادیم این رژیم "در برخی‌ موارد" یک حساسیت عجیبی‌ نسبت به این مسئله دارد و و و.. بیش از این توضیح لازم نیست و مسائل مهمتری وجود دارد که باید به آنها پرداخت اما چون استفاده از نام مستعار گاه مطرح میشود، به این هم گاه در اینجا و آنجا اشاره می‌کنیم..

شیر و خورشید و تاج
....ادامه....




شیر و خورشید و تاج
***** یک - نام مستعار بحثی‌ پایان پذیر در مکان و زمان خود *****

هم میهن گرامی‌،

لازم شد که در مورد نام مستعار شیر و خورشید و تاج یک توضیحی بدهیم. ما که می‌گویم یعنی‌ من و دوستان و یارانام. ما زمانی‌ که مبارزه با رژیم را آغاز کردیم همگی‌ با نام و نشان حقوقی و حقیقی‌، هم با رسانه‌ها مصاحبه کردیم، هم سخنرانی کردیم، هم در جلسات حضور پیدا کردیم، هم تظاهرات بپا کردیم و هم در تظاهراتی که دیگران برپا کردند شرکت کردیم، و و و... از سازمان دهی‌ تا پشتیبانی‌ از سازمان‌های دیگر...

میتوانیم با اطمینان هم بگوییم که جزو یک الیت بسیار اقلیتی هستیم که تا به امروز هنوز شناسنامه شاهنشاهی خود را با شناسنامه غیر قانونی (از دید ما) رژیم اسلامی نیز تعویض نکردیم. و شاید جزو یک مشت ایرانیانی باشیم که از طرف خودمان از همان روز نخست یک نامه بلند بالا به جمهوری اسلامی با امضا و نام حقیقی‌ حقوقی و تاریخ مدرک فرستادیم، که در آن مشخصا نوشتیم ما رژیم اسلامی را غیر قانونی می‌دانیم و تمام اسناد، مدارک تا پاسپورت این رژیم را غیر قانونی میدانیم. به رژیم اسلامی نه می‌گوییم و رژیم آخوندی را دشمن ایران و ایرانی‌ میدانیم.
....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

حق
همانطور که من نمی توانم جنسیت و شخصیت و هویت خود و تلاش خود را برای بدست آوردن خوشبختی از راههای درست را به مذاکره بگذارم و جزء اصول سازنده من و حقوق حقه من هستند، من نمی توانم کشورم، نام کشورم، تمامیت ارضی کشورم، ملتم، و امنیت و آزادی و رفاهی و خوشبختی ای که برایش و برای خودم می خواهم را به مذاکره بگذارم و یا فقط پیشنهادشان کنم. وقتی به ایران و ملت ایران و امنیت و آزادی و رفاه و خوشبختی و سرنوشت یک کشور و ملتش می رسد باید اصولی را مشخص کرد و غیرقابل مذاکره قرار داد تا منافع ملی کشور حفظ شوند. این اصول را نمی توان به مذاکره گذاشت یا فقط پیشنهادشان کرد. باید مواظب بود که کسی تلاش نکند تفاوت بین اصول و فروع را جابجا کند و اصول را انتخابی و پیشنهادی جلوه دهد.// جمشاد گرامی، با همه اختلافاتی که بین من و شما بوده و در آینده هم قطعا خواهد بود، پاسختان را به جناب مفخمی صد در صد تایید می کنم. آقای مفخمی محترم، نظرتان در مورد منشور پیشنهادی چیست برای من مهمترست تا بحث در مورد نام و نشان من و این و آن. آیا خیالتان راحت می شد اگر نامم را می نوشتم فرروز فرزانه فر؟ از کجا برایتان معلوم می شد که این نام حقیقی منست آخر؟ آیا انوقت طلب شناسنامه ام را می کردید؟ به محتوای نظرات توجه بفرمایید.
....ادامه....



یه روز یه ترکه … و زلزله!

جمشاد پرچمشاهی

نوشته:
"زنده باد آذربایجان!"
"مرگ بر شووینیزم فارس!"

----------
جمشاد پرچمشاهی سپاسگذارم.

منظور را تقریبا فهمیده بودم ولی اشکالی ندارد.

ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

حق
من پرسشی دارم بویژه از نویسندگان منشور پیشنهادی شورای ملی ها و کسانیکه می گویند این منشور که وحی منزل نیست و فقط پیشنهادی است! آیا اصول را می توان بعنوان پیشنهاد قرار داد و یا آنها را قابل مذاکره قلمداد کرد آخر؟ آیا موقعیت خطیر ایران و بویژه که تمامیت ارضی و یگانه بودن ملی ما سخت مورد هجوم نرم و سخت قرار گرفته، ایجاب نمی کند که در هر منشوری بوسیله هر کسی که پیشنهاد می شود ، اصولی مثل تمامیت ارضی ایران و یگانگی ملی ایران بعنوان اصل ۱ و ۲ و غیر قابل مذاکره قید شوند؟ مگر هی نمی گوییم که ۱۰۰ سالست که ما بدنبال آزادی و رفاه هستیم!؟ آیا بدست آوردن این آزادی و رفاه از طریق دیگری برایمان ممکنست مگر اینکه دمکراسی پارلمانی داشته باشیم و یک قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن!؟ آیا بجز ایندو اصل از راه دیگری می توان به امنیت و آزادی و رفاهی رسید که ۱۰۰ سالست بدنبالشان هستیم و بخاطرشان میلیونها ایرانی در این ۳۴ سال به کشورهای اروپای غربی و امریکای شمالی و استرالیا و ژاپن مهاجرت کرده اند!؟ آیا ایندو اصل را می توان فقط پیشنهاد کرد یا بعنوان اصول غیرقابل مذاکره باید در هر منشوری بعنوان اصل ۳ و ۴ قید کرد؟ آیا برای تضمینشان نباید بعنوان اصل ۵ غیرقابل مذاکره در هر منشوری قید کرد؟
....ادامه....



گل های اپوزيسيون انحلال طلب به دروازهء خودی!

پیروز
در تلاش دکتر نوری علا جهت سرنگونی یا بقول ایشان انحلال رژیم آخوندی ذره ئی تردید نیست.
پرسش اینست که در این برهه از مبارزات ، آیا خود ایشان هم بعلت نفی و همکاری نکردن جهت راهنمائی و بکار بردن تجربیاتشان در جهت بهبود و بوجود آوردن بی و یا کم اشتباهترین شورای ملی یا آلترناتیو یا بدیل ......که در حال برپائی و جانگرفتن است ، میتوانند یکی از گل زنها باشند یا هستند ؟
تمام مطالبی که ایشان مینویسند خواندنی و آموزنده هستند ولی کدام موانع و مشکلات مانع از این میشود که ایشان را از موقعیت حمله به دفاع هم بکشاند.
پس از ۳۳ سال تجربه اندوزی آیا باید با شناختی که بدست آمده همچنان به تجربه اندوزی و آموزش بدون عمل و انتقاد هائی که در آن سازندکی دیده نمیشود ادامه داد؟
استاد باید ، باید ، باید جوانان را دریابند و با دانششان راهنما و مشوق آنان گردند تا بتوان معضل سرنگونی آخوند و رویای دستیابی به حکومتی سکولار دموکرات را ممکن سازند.
گلی که دکتر زده و میزند از همه دردناکتر و تاسف بارترست.

....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

جمشاد پرچمشاهی

... اگر در کشورمان آزادی بیان بدون اینکه کسی نگران جان و مال و ناموس خود باشد، وجود می داشت و یا اینکه بیم و هراسی از بازداشت و شکنجه و تجاوز و اعدام و هزار جور کوفت و زهرمار نمی داشت، قطعا هیچکس به این فکر نمی افتاد که با نام خودساخته یا مستعارعلنا اظهارنظر کند، مگراینکه از نام اصلی و واقعی اش خوشش نیامده و همانند برخی نویسندگان و شاعران و هنرمندان تاتر و سینما نام مستعار یا هنری برای خود انتخاب کند.
اتفاقا دررابطه با همین مطلب مورد بحث می بینیم که از بانیان فراخوان امضای منشور پیشنهادی شورای ملی تاکنون نامی برده نشده و اگرهم نامی ذکر شده و یا امضایی صورت گرفته، معلوم نیست که آیا نام حقیقی آنهاست یا اسامی خودساخته و مستعار!؟ بنابراین بهترست که ما افکارمان را با نام اشخاص که دراینجا یا سایت دیگر کامنت می گذارند، مشغول و مغشوش نکنیم بلکه به نظرات و دیدگاه های آنان با احترام بنگریم و اگرهم با محتوای آنها موافق نباشیم (که در بسیاری موارد هم چنین است) به نام و مشخصه او گیر نداده و به آن پیله نکنیم!

....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

جمشاد پرچمشاهی

چه اشکالی دارد وقتی کسانی دیدگاه های خود را یا با نام حقیقی خود یا نام های خودساخته، دراین سایت و سایت های دیگر بیان می کنند؟ تازمانی که از نام مستعار بمنظور توهین و ناسزاگویی و سخنان رکیک به افراد یا گروه و سازمان و تشکلات استفاده نشود، مهم نیست که آن شخص کیست و نامش چیست! بسیاری از شاعران و نویسندگان مشهور معاصر و حتی قرن گذشته به دلایلی از نام های مستعار استفاده می کردند. فراموش نکنیم که درشرایط سیاسی و اجتماعی کنونی کشور، برای هرکسی کار آسان وعاری از خطر نیست که دیدگاه ها و نظرات سیاسی اش را با نام واقعی خود در شبکه های باز و قابل دسترس برای عموم، ابراز دارد. با توجه به اینکه اغلب ایرانیان چه در داخل و چه در خارج از کشور اقوام و بستگان نزدیک دارند که در ایران بسر می برند، چه خطرات جانی و مالی برای خود و یا بستگانشان میتوانند ایجاد کنند چنانچه بخواهند با نام حقیقی و مشخص مطالبی علیه سران رژیم و نظام بنویسند یا منتشر کنند؟! ادامه ...

....ادامه....



یه روز یه ترکه … و زلزله!

آراز
ياشاسين آذربايجان
اولوم اولسون فارس شووينيزمينه

-----
من نمیدانم چه نوشته اید. ولی اشکالی ندارد.

بهمن زاهدی


....ادامه....



منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم

بهمن زاهدی
دورود بر آقای مهدی مفخمی گرامی،

در دنیای انگاری، که مابین دنیای مجازی و واقعی بوجود می‏آید، افرادی با نام خود ساخته‏ای نوشته‏های را در باره نظرگاه‏های خود می‏نویسند. این افراد به مرور زمان دیدگاه‏های آن شخصی واقعی را که می‏نویسد، به ما معرفی می‏کنند.
افرادی با نام‏های غیر‏واقعی در مدت زمان مشخصی شخصیت واقعی خود را نمایان می‏کنند. برای مثال

حق: جمهوری‏خواهی می‏باشد که لیبرال‏دموکراسی برای ایران می‏خواهد و نظرگاه‏هایش به ما نزدیک است.
شیر و خورسید و تاج: مشروطه‏خواهی می‏باشد که به راست بیشتر تمایل دارد و از نظر دیگاه سیاسی در مقابل حق قرار دارد.

این دو شخص توانسته‏اند در این مکان با هم به تفاهم نسبی برسند و با هم به گفتگو بپردازند.

این دو نفر در محیط واقعی خود و با نام واقعی خود از افکاری که دارند و در این مکان تکامل یافته است، استفاده خواهند کرد و اطرافیانشان را هم آگاه می‏کنند. این بزرگترین مزیتی می‏باشد که ما در دنیای انگاری می‏توانیم از آن استفاده کنیم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

آخرین " نظرات آزاد " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


 
  30    31    32    33    34    35    36    37    38    39    40  
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites