حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.



شانزده آذر با کربلا سالاران بیگانه است

و_ر
جناب پناهنده
از مقاله خوب شما متشکرم و باید بعرض برسانم که در داخل کشور به افرادی که به مسائل 28 مرداد و 16 آذر دامن میزنند طرفدار رژیم جمهوری اسلامی اطلاق میشود.
....ادامه....



شاهزاده رضا پهلوی: ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی در ایران هستیم

و_ر
وطن پرستان
به پیام شاهزاده زضا پهلوی پاسخ مثبت دهید.
زنده باد ایران آزاد و آباد
....ادامه....



شاهزاده رضا پهلوی: ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی در ایران هستیم

بهمن زاهدی
با دورود

شمع سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) از امروز روشن است. شما هم شمع خود را حاضر کنید.

این عکس‏ها از سایت «بزرگترین مرکز عکس» می‏باشند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی

احسان نراقی: گول آخوندها را نخورید؛ کثیف‌ترین انسان در قرن بیستم آخوند است


دراین ویدئو کلیپ کمتر از دو دقیقه، احسان نراقی قط همین یک جمله فوق را ذکر کرد و نتوانست مطالب و گفته های بیشتری را که می خواست بیان کند، بگوید چون دونفر پرسش کننده آنقدر وراجی و روده درازی کردند که فرصت مابقی گفتگو و سخن را از این مرد گرفتند.

آیا این رسم و شیوه نظر خواهی از یک پیرمرد سالخورده است که همینطور خود بی وقفه اظهار نظر کرده و اهمیتی به سخن آن شخص نداد؟
بروید اول اداب و رسوم خبرنگاری و خبررسانی را بیاموزید، پیش از اینکه به فکر مصاحبه یا سئوال و جواب با دیگران بیفتید!
....ادامه....



همبستگی هواداران پادشاهی گامی به سوی رهایی ایران

وجدانی

نرخ گوهر نشکند هرگز به طعن مشتری (مشیری)!

بیش از ۳۰ سال است که دشمنانِ پادشاهی و مخالفانِ پادشاهی خواهان، به انحاء مختلف و صور گوناگون تلاش نموده و مینمایند به هر طریقی که شده مانع سرنگونی و برچیده شدن رژیم ضد ایرانیِ آخوندی شوند. این جمعیت تمامیت خواه و خود محور، تمام سعی و کوشش این است نگذارد بار دیگر ملت ایران به آن عزت و بزرگواری شایستۀ خویش نائل گردد. توصیۀ من به پادشاهی خواهانِ راستین و حقیقی (آنانی که برایشان فرقی مابین جمهوری و پادشاهی در ایران وجود ندارد مورد مخاطَبِ این ندا نیستند زیرا در واقع خواست قلبی و آرزویِ همیشگی آنان همانا ادامۀ وضع کنونی و ثبات و ماندگار بودن رژیم اسلامی است و بس) آن است که از هیچ گونه انگی و بر چسبی که دشمنانِ ایران و ایرانی به این طرفدازان پادشاهی میزنند نهراسند و به قیمت رهایی و نجات ایران تمامی این تهمت ها را بجان بخرند.

اکثریتِ قریب به اتفاق ایرانیان و حتی مخالفین نظام پادشاهی بخوبی بر این واقعیت واقفند تنها نیرو و عاملی که میتواند جمهوری اسلامی را نیست و نابود نماید همان نیرو و توان طرفدارانِ پادشاهی در ایران است. لذا طفره زدن و بدنبالِ آلترناتیوِ دیگری بغیر از پادشاهی طلبی گشتن آب در هاون کوبیدن و بر عمر جمهوری اسلامی افزودن است. من اطمینانِ یقین دارم که طرفداران نظامِ پادشاهی در ایران از چنان وقوف و آگاهی برخوردار هسند که خود را از گروهها و دستجاتی که در واقعِ امر عمالِ رژیم آخوندی هستند و بقائشان به بقاء این رژیم بستگی دارد، دور سازند و بجز خودشان اتکائی به احدی نداشته باشند. بنابراین بار دیگر تکرار میکنم این طرفدارانِ راستینِ نظامِ پادشاهی هستند که قادرند ایران را از بلای جمهوری اسلامی نجات دهند فلذا بی جهت نباید وقت خود را تلف کنند و منتظر این و آن باشند اگر طالبِ ایرانی آزاد و سرافراز هستند؛ که هستند!
....ادامه....




حق
با درود خدمت دوستان، در رابطه با نقد بند الف منشور سبز موسوی نیاز به کمک هموطنان دارم. اول باید مطمئن شوم حافظه من در رابطه با اهدافی که موسوی و کروبی ادعا می کنند "بستر میلاد" "جنبش سبز مردم ایران" را تعریف می کند واقعیت دارند یا نه؟ در آغاز بند الف منشور سبز موسوی کروبی امده:-

"جنبش سبز مردم ایران، نهضتی است که اهداف خود را در بستر میلاد خود تعریف کرده است. این جنبش در اعتراض به ظهور و تداوم کژروی ها و انحرافاتی شکل گرفت و در دل خود اهدافی را پرورد که اینک به نمادهای معنادار آن تبدیل شده است. انحرافاتی که به تدریج پدید آمد و از اتفاق به استمرار رسید".

اما تا آنجایی که من بیاد دارم، بند الف منشور سبز در اصل حرفهای موسوی طی چند هفته رقابتهای انتخاباتیش خود با احمدی نژاد بود یعنی پیش از اعتراض به نتایج انتخابات در 22 خرداد 88 و پیش از شکل گیری جنبش سبز ملت ایران که اوجش در عاشورای همان سال بود. بنابراین، نسبت دادن طرز تفکر و اهدافی که در مقدمه مفاد بند اول منشور سبز به اعتراض میلیونی به نتایج انتخابات شد و در پی آن این اعتراض به جنبش سبز ملت ایران تبدیل شد، واقعیت ندارد. پرسش اینست که دقیقا تاریخ اهدافی که با آن می توان "بستر میلاد" "جنبش سبز مردم ایران" را تعریف کرد به پیش از انتخابات کذایی سال 88 برمی گردد و یا پس از آن؟ مضافا اینکه موسوی و کروبی در دوران رقابتهایشان با احمدی نژاد بدنبال ایجاد جنبشی در ایران نبودند یا اگر بودند کی آنرا اعلام کردند؟ مگر موسوی نگفت که بدنبال مردم جنبش مردم دارد می دود و نه برعکس!؟ تعریف اهدافی که "بستر میلاد" جنبش سبز مردم ایران که موسوی و کروبی در بند الف خود از آن بعنوان یک "نهضت" یاد می کنند را دقیقا به چه تاریخی می توان نسبت داد؟ مایلم نکات بالا اول برایم روشن شوند و بعد نقدم را در بخش "پیشنهادات" و نقد منشور سبز بگذارم. امیدوارم منظورم را به اندازه کافی واضح بیان کرده باشم.

پیشاپیش از ایرانی و عرفان و بهمن زاهدی سپاسگزاری می کنم که موتور نقد منشورها را بحرکت درآورده اند.
....ادامه....



شانزده آذر با کربلا سالاران بیگانه است

ایرانی
با درود خدمت دوستان
تنها کاری که می توان در مقابل اندیشه و قلم نویسنده مقاله انجام داد، فرود آوردن سر تعظیم است. من نیز با خواندن نوشته هایی که در متن به آن اشاره شده، در اندیشه نوشتاری تحلیلی برای ۱۶ آذر بودم که این مقاله زیبا در سامانه حزب درج گردید. سپاس از نویسنده مقاله و تأیید همه موارد آن. نه آن روز ایران و ایرانی برای مارکسیست-لنینیست ها و مائویی ها و دیگران اهمیتی داشت و نه امروز دارد. آن چه اهمیت داشت و دارد، مبارزه کور ضد امپریالیستی است!، از این به اصطلاح مبارزه چه برخاسته است؟ جمهوری جهل و فساد!، باز هم از رو نمی روند و مقاله پشت مقاله از عاشورای ۲۸ مرداد و تاسوعای ۱۶ آدر می آرایند. که چه بشود؟ دکان های پنج زاری نگاری سال هاست برقرارند و دست از سر این ملک و ملت بر نمی دارند. نان آن ها در ۲۸ مرداد و ۱۶آذر است، همانند نان آخوند که در بساط و دکان دین فروشی است.
از بهمن خان نیز برای درج این مقاله زیبا، سپاس فراوان دارم.
پاینده ایران
....ادامه....



گور پدر ایران

سهیلا آذری
یک بار دیگر تاریخ وظیفه ای‌ بزرگ را برای ترن و ایرانیان رقم زده است. این وظیفه به گور سپردن لاشه گندیده اسلام و اسلامین می‌باشد. بی‌ گندیده اسلام از هر طرفی انسانها را مسموم می‌نماید. این وظیفه تاریخی‌ ایرانیان می‌باشد جهان را از اسلام رهایی بخشند و برای انسانها آزادی و امنیت هدیه کنند. ما تا به امروز، با وجود تمام هزینه ها،این راه را رافت ایم و چهره زشت، متجاوز، دروغ گو و دروغ پرور اسلام را افشا کرده ایم. تا به گور سپردن آن راهی‌ نمانده است. هم میهنان، ایرانیان ، فرزندان کورش، داریوش، فرزندان زال، رستم، گیو، خشایار، همت کنید، پیروزی نزدیک است.پاینده ایران، درود بر شاهنشاه

....ادامه....



همبستگی هواداران پادشاهی گامی به سوی رهایی ایران

سهیلا آذری
هم میهن گرامی بسیار سپاس گذارم و دستتان را می‌‌فشارم. پیشنهاد شما تنها راه نجات ایران و ایرانی‌ می‌باشد. آرزو مندم هم میهنان ایرانی‌ میهن‌پرست و آزاده در این راه گام بردارند. وقیت اینست که حتا ما طرف داران حکومت پادشاهی با همدیگر "اختلاف" سلیقه داریم ولی‌ نکته‌های مشترک بسیار زیادی داریم. شور بختانه بیشتره ما ایرانیان این هماهنگی‌ را ندیده و با تحریک دشمنان ایران و ایرانی‌ بر روی اختلافات پافشاری میکونیم. هم میهنان، باور کونید ما ، حوا داران حکومت پادشاهی تنها نیروی هستیم، که دارای برنامه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میبشیم. ما تنها آلترناتیو ، تنها امید قابل تصور، تنها نیروی میهن‌پرست ایرانی‌ می‌‌باشیم که بدون "اما" و "اگر" در خدمت ایران و ایرانیان هستیم. ینرا مردم ایران امروزه تا هادی فهمید اند.ما میگویم " نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" ما میگویم: ایرانی‌ متحد شو، ما میگویم ایران، ایران و باز هم ایران ، زیرا تنها نیروی میهن پرست می‌‌باشیم. هم میهنان، محد شویم، پیروی از آن میهن پرستان است. پاینده ایران، درود بر شاهنشاه.

....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود خدمت کامنت‏نویسان گرامی،

قسمت پیشنهادات تقریبا تمام شده است (قسمت ظاهری برای همگان). قسمت مدیریت این قسمت هم تا همین چند روز آینده کامل خواهد شد.

سایت خبرنت هم سامانه حزب را دوباره آزاد کرد و به همین جهت دکمه خبرنت دوباره در سامانه حزب دیده می‏شود.

ایرانی و عرفان هم اولین پیشنهادات خود را نوشته‏اند که در همین جا از هر دو آنها سپاسگذاری می‏کنم و امیدوارم به کار خود ادامه دهند و با روشنگری‏های خود به دیگر هموطنان کمک کنند تا آنها هم در امور سیاسی فعال شوند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی
... به داد و کمک پناهجویان ایرانی درخارج شتافتن هم سودی برایش ندارد چون او از روی انسانیت و خیرخواهی مسلما دست به چنین کاری نزده و علاوه براین مقامات امور مهاجرت و پناهندگی کشورهای اروپایی نیازی به همکاری و کمک شیرین عبادی ندارند چون اولا به زبان و اصطلاحات حقوقی این کشورها آشنایی ندارد و دوم اینکه تقبل خرج و هزینه های مربوطه را برعهده نمی گیرند. پس تنها امکان برای گذراندن زندگی، تبلیغ و فروش کتاب و مصاحبه و گفتگو با برخی رسانه ها هر از گاهی که درآنها ناگزیر به رعایت جوانب احتیاط هم هست و باید باشد.

در مورد نقد منشورهای پیشنهادی، به اعتقاد من مسئله حرفه ای و ژورنالیستی مطرح نیست بلکه اعتماد به نفس نقش مهمی را بازی می کند. کسانی شاید فکر کنند که اگر دراین راه پیشگام شده و درباره نکاتی از منشورها ابراز نظر و حتا انتقاد کنند، بلافاصله با انتقاد و توبیخ و سرزنش دیگران مواجه شده بطوری که موضوع نقد و انتقاد منشورها از مسیر اصلی و اساسی خود خارج و به مشاجرات کتبی و اختلافات شخصی مبدل گردد.

این مانع باید در وحله اول از سر راه برداشته شود و هرکسی که مایل به شرکت در نقد و انتقاد منشورها می باشد، صرفا به نظرات شخصی خود پرداخته و از نیش زدن به دیگران و انتقادهای گزنده از نوشتآر و نظرات آنها بپرهیزد. دراینصورت است که می توان به انتقادات سازنده و راهبردی بمنظور تغییر یا ترمیم نکات یا بندهای منشورها دست یافت.
....ادامه....




جمشاد پرچمشاهی

با درود به هموطن گرامی حق؛

گلایه و شکوه شما از و در مورد خانم شیرین عبادی کاملا بجاست. درعین حال نیز روشن است که چرا این حقوقدان بظاهر حامی حقوق بشر و درواقع تنها به دنبال مصالح و منافع شخصی خود، نیت و علاقه ای برای رسیدگی به وضعیت پنج میلیون آواره سرگردان ایرانی در خارج ندارد.


از دیدگاه من و بسیاری از صاحب نظران امور اجتماعی و حقوق بشر، هنوزمسئله اهدای جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی تا به امروز همچنان سئوال برانگیز مانده است. به باورمن، کمیته صلح نوبل نروژ در آن سال فقط با انگیزه سیاسی و نوعی دهن کجی و هشدار به حکومت جمهوری اسلامی دررابطه با نقض آشکار منشور حقوق بشر و شرایط غیرانسانی در زندان های خود، این جایزه ارزشمند را به وی اعطا نمود.

از آن به بعد شیرین خانم با شهرتی که بکمک جایزه نوبل کسب کرده بود، بیشتر بدنبال درآمد از طریق فروش کتاب و مصاحبه با رسانه های مختلف است تا پیگیری و رسیدگی به پرونده های موکلانش.

خانم عبادی درواقع ازایران نگریخت بلکه با اذن رژیم و تحت شرایط خاصی ایران را ترک نمود. رژیم همواره او را تحت کنترل دارد و با کوچکترین عمل خلاف میتواند وی را مجددا به کشور بازگرداند. بنابراین او چاره ای جزداشتن هوای رژیم را ندارد. شیرین عبادی درنهایت به اصطلاح گروگان رژیم از راه دور است. ادامه ....
....ادامه....




ایرانی
با درود خدمت دوستان
حق عزیزم، منتظر بودم بهمن خان قسمت نقد منشورها را تکمیل کند تا کار را شروع کنیم. از نقد منشور جنبش سبز آغاز کردم و از قسمت الف، چهار بند را به طور خلاصه مطرح کردم. از تو و کلیه دوستان گرامی می خواهم با مراجعه به قسمت نقد منشورها و قسمت جنبش سبز، بحث بر سر بندهایی را که مطرح کرده و نقد مختصری بر آنها نوشته ام (به عنوان شروع بحث)، شروع نمایند. شما نیز نظرات خود را بنویسید و پس از بحث و به نتیجه رسیدن، از بهمن خان می خواهیم زحمت خذف اضافات و درج حمعبندی را بکشند.
از همه دوستان فعال در این کانون دعوت می کنم به بحث بپیوندند و ما را در غنای هر چه بیشتر بحث یاری کنند.
عرفان جان، مسلما جایگاه تو نیز ويژه است، از تو می خواهم با رعایت اصول ایمنی و نکاتی که امنیت تو را به خطر نیندازد، در بحث شرکت کنی.
پاینده ایران
....ادامه....




حق
من اگر می دانستم بحث انتقادی نوشتاری حرفه ای را چگونه باید مدیریت و اجرا کرد، خودم دست بکار می شدم ولی به چه زبانی بگویم بلد نیستم چون کارشناس نیستم. کارشناسانی که اینکار را نمی کنند مسئولیت سنگینی بدوش دارند! تاسفبارست، ژورنالیستها که حرفه شان ایجاب می کند چنین کنند و هر مدعی با منشورش را زیر ذره بین و نورافکن جلوی مردم بگذارند، بدلائلی که فقط خود دانند، از زیر بار ان فرار می کنند و ترجیح می دهند فله ای لیستی از مصیبت های روزمره در سایت بالاترین و روزنامه های رژیم را بچسبند! راهکار نشان نمی دهند و سرابی را هم که برخیها راه جلوه می دهند را پاسخگو به مردم نمی کنند! یا ما را نصیحت می کنند که بگذارید هر کسی هر کاری می تواند بکند، یا جواب سر بالا می دهند، یا انتقاد را مطابق تخریب و تخریب را مطابق با انتقاد جلوه می دهند! الان دارم حسین فرجی را در تلویزیون پارس نگاه می کنم. طبق معمول با حرص خوردن هر چه در اینهمه در چند روزه اخیر در رسانه ها بوده را تکرار می کند. همه شده اند تحلیلگر، مفسر و هر وقت عشقشان کشید هم می شوند مبارز سیاسی و تاریخدان! یکبار نشد اینهمه ژورنالیست بجای فله ای تکرار نوشته های همدیگر، مثلا بروند جلوی در شیرین عبادی که خانوم نوبل از سوراخت دربیا و اقلا کاری برای اینهمه پناهنده ایرانی برون مرزی بکن، یا بپرسند آخرین باری که سری به اینها زدی کی بود؟ یا چرا انقدر ارادت به خارجی ها داری و بدنبال میکروفونهاشان می دوی ولی با ما ۵ میلیون ایرانی برون مرزی قهری؟ یا چرا این ۵ میلیون را بجای اینکه سازماندهی کنی، آنها را فدای یک خاتمی ات کرده ای؟ یا بفرمایید چه شباهتی بین انک سان سوچی، مندلا، گاندی، واسلاو هاول و شما هست آخر!؟ این ۳ سال و نیمه که از ایران دررفتید برای ایران و ایرانی چه کرده اید و برنامه تان برای نجات ایران چیست؟

آخر نوبل را به کسی باید داد که دغدغه اش یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر برای ایران نبوده بلکه حفظ رژیم فاشیست مذهبیش و حمایت از مشتی جانی مثل موسوی و کروبی و خاتمی بوده!؟
....ادامه....



دو دستگی‌های شدید در نیروی نظامی رژیم ایران

جمشاد پرچمشاهی


گویند که: انقلاب فرزندانش را می بلعد. تجربه تاریخ نشان داده و می دهد که هیچ انقلابی با آرامش و نرمش دوام نیاورده است. در آغاز هر انقلاب بطور معمول نخست با مخالفان اصلی (یا منافقین) تسویه حساب می شود و سپس به مرور زمان با مخالفان حاشیه ای (موافقان پیشین) برخورد شده و افراد یا از سمت های حساس برکنار یا حذف فیزیکی می شوند.
این سرداران نامبرده که قربانی انقلابی شدند که خود در شکل گیری آن به نحوی سهم داشتند، آخرین قربانی های این رژیم نخواهند بود و باید متاسفانه در انتظار تعداد بیشتری از آنها باشیم، مگراینکه یک تحول و دگرگونی اساسی در درون کل سپاه صورت گیرد. بنظر میرسد که بر تعداد ناراضیان و سرخوردگان در سپاه پاسداران روز به روز افزوده می شود ولی احتمالا همگی منتظر فرصت مناسب یا همان جرقه معروف هستند که انفجارعظیم را به وجود آورد.
من این مساله را با نقد منشورهای پیشنهادی درهمین سایت مقایسه می کنم. هیچکس پیشگام نشده و نقد و انتقاد یا تبادل نظر در باره آنها را شروع نمی کند و منتظر کسان دیگر است که این کار را شروع کنند و بعد خود به آنها ملحق شود. البته من به دلایلی که قبلا هم نوشتم، خود را مبرا می دانم اما متعجبم که چطوردوستانی که مایل به پرادختن به این موضوع می باشند، هنوز درحاشیه انتظار می کشند !؟
....ادامه....




عرفان
درود بر کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران
بعد از مدت ها کش مکش و کشت و کشتار در خاورمیانه بالاخره شاهد اولین تحول مثبت در خاورمیانه هستیم البته این امر مشروط بر به نتیجه رسیدن ان میباشد خوشبختانه مردم مصر زود متوجه اشتباه و خودزنی خود شدند و امیدوارم بتوانند اب رفته را به جوی بازگردانند.
به امید روزهای خوب و فرداهایی روشن برای ایران
پاینده ایران
....ادامه....




ایرانی
بخش ۲: ظاهرا کنفرانس پراک نیز نه تنها به نتیجه نرسیده، بلکه با پراکندگی تمام بین شرکت کنندگان پایان یافته، من مصاحبه نوری زاده با شاهزاده را در دو دلیل خلاصه می دانم. ابتدا نا امیدی از پراگ و سپس وادار کردن شاهزاده به تبری جستن از رستاخیز نوین ایران. در مورد داخل، انسداد سیاسی با تصویب قانون جدید انتخابات، به طور کامل تشدید شده است و با چموشی های احمدی نژاد و باند پولدار او (حاصل از دزدی های حلقه فاطمی) انتخابات ریاست جمهوری را به بزرگترین معضل پیش روی نظام تبدیل کرده است. مردم هم کم کم اعتماد به نفس لازم برای حضور خیابانی را باز می یابند و این از تجمع های سینمایی، تجمع در مقابل نهادهای مسئول برای نسرین ستوده، قابل ردیابی است. دقت کن که طیف اصلاح طلب دیگر نمی تواند حتی یک تجمع چند ده نفره تشکیل و سازمان دهد، اما اعتراضاتی که اشاره کردم و در قالب مدنی و بدون خشونت در چند روز اخیر انجام شد و حاصل تعامل نیروهای برانداز در درون کشور است. در این شرایط، اپوزیسون ملی به نظر من به رهبری شاهزاده، نقش فعال تر و پررنگ تری در تحولات آتی ایران خواهند داشت و این تحلیلی است که پهلوی ستیزان نیز به آن رسیده اند. حجم توهین ها و انگ ها در سایت هایی مانند بالاترین از طرف باند بنی صدر، مجاهدین (مزاحمین) چپ ها و دیگران به شاهزاده، در همین راستا ارزیابی می شود. فکر می کنند با درج تصویر بنی صدر در خط مقدم! و یا انتقاداتی که از یار دیرین تر و دشمن دیرین خود، رفسنجانی می کند، برای او وجاهت ملی می آفریند. در این شرایط، تحلیل درست مشاوران شاهزاده از اوضاع ایران و نقش صحیح ایشان در حهت دهی به اوضاع، درست مانند لحظه حرکت رضاشاه کبیر از قزوین به سمت تهران اهمیت دارد. کوچکترین اشتباه، مسیر را به سمتی خواهد برد که یا از تجزیه سردرمی آوریم و یا از صدها بلای خانمان سوز دیگر که چند نسل باید تاوان آن را پس بدهد.
پاینده ایران
....ادامه....




ایرانی
حق عزیزم
بخش ۱: آنچه در حال اتفاق افتادن است، شفافیت بیش از پیش مواضع است و این حسن بزرگ شورای ملی است. با تمام انتقاداتی که ما به حق به منشور شورای ملی داریم، اما حضور پررنگ شاهزاده رضاپهلوی در عرصه سیاست و جلب توجه ایرانیان به او، حضرات را به شدت ترسانده است. این مسئله اول است. مسئله دوم، عقب نشینی هایی است که ملت تراشان فکر می کنند در اثر پروپاگاندای آنها ایجاد شده است. در ارزیابی ها خوش خیالانه خود به این نتیجه رسیده اند که تا پیش از سال ۸۸، کمتر صحبتی از اقوام ایرانی بود، ما به تب فدرالیزم و تجزیه گرفتیم، فارس ها! به مرگ راضی شدند و با عقب نشینی عدم تمرکز را پذیرفتند، حال زمان آن است که با فرار به جلو به سبک خامنه ای، مطالبات بیشتری را مطرح کنند و این درست همان جاست که ما می گوییم دلسوزی برای حقوق از دست رفته اقوان ایرانی، بهانه برای احزاب مسلح و فرصت طلب محلی است تا حکومت های مطلقه و موروثی برای خود در آن منطقه ایجاد کنند. درست مانند کردستان عراق که بوی جنگ با دولت مرکزی نیز این اواخر به مشام رسید. اوضاع سوریه و حالت نیمه خود مختاری کردهای آن نیز در تشدید این وضعیت بی تأثیر نیست. خیال می کنند با سقوط اسد که ظاهرا نزدیک هم هست، تحولات ایران آغاز می شود و باید خود را برای آن روز در اثر خلع بوجود آمده در مرکز، آماده کنند. البته کسانی هم هستند که با وزارت اطلاعات ارتباط دارند و برای ترساندن اپوزیسون ملی از تغییرات و کنترل تحولات به نفع جمهوری اسلامی به این دعاوی ملت تراشی دامن می زنند. همچنین، طبعا منافع خارجی در تجزیه ایران است و برخی نیز معمورند و طبعا گوش به فرمان خارجی. شاهزاده در مصاحبه با نوری زاده به زیبایی و البته تلویحی به این مورد دوم اشاره کرد. به نظر می رسد در این شرایط، همبستگی نیروهای ملی، پرهیز از اختلافات و آمادگی برای شرایط پیش رو، از وظایف اصلی تمامی نیروهای ملی است و البته در این میان نقش شاهزاده نیز بسیار مهم است.
....ادامه....




حق
درود بر دوستان، ایرانی نازنیثنم، تحولاتی اخیرا می بینم که با همه دوستان مایلم در میان بگذارم. امیدوارم آنها را بیطرفانه قضاوت کنند چون خیلی دلم می خواهد که در موردشان اشتباه کرده باشم. این امید منست که دچار تخیلات شده باشم و این افکارم درست نباشند تا کمی از نگرانیهایم بدرآیم. ۱. قطع برنامه سیاسی سه شنبه شبهای علیرضا میبدی در تلویزیون پارس که داشت کم کم چهره واقعی آپوزیسیون بدلی و واقعی را به میلیونها ایرانی نشان می داد. دیدم اسماعیل نوری علاء چه زود فرار از این برنامه را بر قرار ترجیح داد! ۲.قطع مصاحبه علیرضا میبدی با علی میرفطروس درباره دوران مصدق که کسان و بیگانگانی که مصدق را بهانه می کنند تا در میان آپوزیسیون و مردم تفرقه و دشمنی مصنوعی ایجاد کنند و به ضعف اپوزیسیون کمک رسانی کنند. منافع اینان ایجاب می کند سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن در مورد شاه و مصدق را همچنان دنبال کنند. مصاحبه اخیر در صدای امریکا با محمد امینی را در همین راستا می بینم. مثلث حسین فرجی، محمد امینی و بهرام مشیری و منشی شان هنگامه افشار و نفوذ اینان و دیگر دوستانشان در تلویزیون پارس و تلویزیون اندیشه و صدای امریکا و عقب نشینی علیرضا میبدی و و و احتمالا کشاندن حسین مهری به تلویزیون اندیشه، بوی بدی به مشامم می رساند. همزمان با این ۳. تغییر رویه ۱۸۰ درجه ای بیکباره برادران موحدی، امین و امیرحسین برای لجن مالی شاهزاده و انتشار مقالات بی ارزش شان در لجن مالی شاهزاده در سایت خودنویس و همزمان انتشار مقالات دیگرشان مبنی بر ایران ؛چند ملت و ملیتی؛ ایندو برادر دروغگو در سایت ایران گلوبال بوی بدی به مشامم می رساند. اینان در خودنویس ملت و ملت ایران می کنند و در سایت ایران گلوبال درست برعکسش عمل می نویسند. یعنی سایت خودنویس و نیک آهنگ کوثر خبر از تناقض های ایندو برادر ندارند!؟ ۴. مصاحبه محمد حسن حسین بُر با العربیه تجزیه طلبی و دروغهایش به العربیه و کنگره امریکا و خلیج فارس را ؛خلیج؛ نامیدنش. لینک:-
http://www.alarabiya.net/articles/2012/12/03/253118.html
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،

روز جمعه هفته پیش یکی از اعضای سامانه خبرنت حدود چهل مقاله از سامانه حزب را به یکباره در خبرنت درج می‏کند.

این کار باعث می‏شود که سامانه حزب در سایت خبرنت بلوک بشود. بدین صورت که دیگر کسی نمی‏تواند صفحه‏ای از سامانه حزب را در سایت خبرنت درج کند.

تا کنون سه ایمیل برای مدیر خبرنت فرستاده‏ام که بی‏جواب مانده‏اند. بهتر دیدیم که دکمه خبرنت را تا رفع این اشکال بردارم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




unknown
چرا دکمه خبرنت را برداشتید؟ چند روز است که مقالات این سایت در خبرنت درج نشده.
....ادامه....




ایرانی
با درود خدمت دوستان
حق عزیزم، هز زمان که صلاح دانستی و چنانچه بهمن خان زحمت قسمت نقد منشورها را کشیده اند، نقد را شروع کنیم. موضوع جالبی هم پیش آمده که آن بیانیه بلندبالای حزب مشارکت است. آنچنان از دوران اصلاخات! تعریف فرموده است که انگار همه دچار نسیان شده اند و ده سال پیش را به خاطر ندارند!. طوری از تدارکاتچی کبیر ستایش نموده است که پنداری کسی آخرین ۱۶ آذری که خاتمی در دانشگاه حاضر شد و حتی از دانشجویان فحش شنید را کسی به خاطر ندارد. شاید این ها فکر می کنند با تجربه فاجعه آمیز احمدی نژاد، دوران خاتمی به دوران طلایی! تبدیل شده است که مردم در رفاه بسر می بردند و همه آزادی های سیاسی و اجتماعی به غایت وجود داشت!، با این لفاظی ها به جایی نخواهند رسید که از ابتدا نیز این ها بهانه مردمی دربند برای ابراز مخالفت بودند. همه نیز دوران اصلاخات را به خاطر دارند که آقایان با در اختیار داشتن دولت و مجلس تنها کاری که از دستشان برآمد، عقب نشینی پی در پی در برابر خامنه ای بود تا او بر همه ارکان سیاسی و اقتصادی مسلط شود. در اوج قدرت، حتی نتوانستند لوایح دوقلو را در مجلسی با اکثریت تصویب کنند. نفوذ سپاه در داخل اقتصاد از دوران خاتمی آغاز شد و در مقابل این مافیا و ضعف خاتمی ؛گفتار درمانی؛ طنزی بود که مردم برای اعمال خاتمی ساخته بودند. گفتند مردم ایران فراموش کارند، اما دیگر نه اینقدر!
پاینده ایران
....ادامه....



بی وطنی و انسان ستیزی مصباح یزدی از زبان خودش

ایرانی
با درود خدمت دوستان
از آیت الله هایی که در هنگام ورود به وطن ؛هیچ احساسی ندارند؛ مگر توقعی غیر از این می رود؟ این ها تمام آن چیزی که برایشان اهمیت دارد، بساط و دکان دین فروشیشان است و هر چه این کاسبی حلال! را تهدید کند، مایه نفرت ایشان است. اگر این بسیاط دین فروشی نبود و انقلابی نیز در کار نبود، امثال یزدی چه می کردند و چه کاره بودند؟ امروز اما در مؤسسه ای که بساط ریا در آن گسترده است، بودجه های میلیاردی بی حساب و کتاب در اختیار دارند و روزی احمدی نژاد می آفریند و روزی دیگر، جریان انحرافی را از دل آن می آرایند! یاللعجب از این دم بریده ها، دوست گرامی مان جمشاد خان چه زیبا گفت، اگر این وطن تحت اشغال نبود، بساط دین فروشی کجا برپا می کردی حضرت ایت الله!؟.
پاینده ایران
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

ایرانی
با درود خدمت دوستان
همه انقلابیون ۵۷ باید پاسحگو باشند و این منحصر به رفسنجانی و بنی صدر نیست. ابتدا باید از مذاکرات پاریس بگویند و رمزی کلارک، سپس ار مذاکرات با ناصر مقدم (آخرین رئیس ساواک) پرده بردارند و چرایی اعدام او، از اعدام های اول شورش، از قتل امیرعباس هویدا، از دوریان مک گری (مراجعه شود به کتاب پشت پرده انقلاب، جعفر شفیع زاده، به همت بهرام چوبینه) و هزاران پرسش دیگر که پیش روی آنان است، هزاران پرسشی که از گورهای دسته جمعی بر می خیزد. از ویرانی ایران، از دست بوسی جانی کبیر، بهترین امام تاریخ!، از دروغ، از تزویر، از خون، از تخنه و تعفن بی وطنی بی شرافتی.
پاینده ایران
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

unknown
نیک گرامی

میتوانی مرجع موثقی دررابطه با« مخالفت مهدی بازرگان با اعدام بسیاری از سران رژیم سابق » ارائه دهید؟
به اینجاها نگاه کن تا خلافش ثابت شود.

http://yekavazi.blogspot.co.uk/2012/11/1.html
http://yekavazi.blogspot.co.uk/2012/11/blog-post_22.html
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

حق
حمیدخان گرامی، نظر من اصلا واکنشی نسبت به نظر شما هموطن عزیز نبوده است. بنظر می رسد بنی صدر یک تیمی دارد که در سایتهای خودنویس و اخبارروز و بالاترین و حتما جاهای دیگر مرتب به تطهیر و تبلیغ او و همزمان تبلیغات دروغ نسبت به خاندان پهلوی فعالیت می کنند. خوشبختانه در سایت بالاترین هستند کسانیکه بنی صدر و تیمش را افشا می کنند. بنی صدر این دروغ بزرگ را ترویج می دهد که جمهوری اسلامی ادامه طبیعی نظام پهلویست. مثل این می ماند که بگوییم هیتلر و رژیم فاشیست توتالیتر او ادامه طبیعی نظام لیبرال دمکرات پیش از رژیم خودش است! آخر دیکتاتوری آنهم دیکتاتوری نرم و اصلاح پذیر پهلوی دوم چه به جمهوری اسلامی فاشیست مذهبی توتالیتر اصلاح ناپذیر!؟ پس نظام لیبرال دمکراتی هم که در آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمد باید ادامه طبیعی فاشیسم توتالیتر هیتلر بوده باشد! اینهمه مغلطه از این آدم و اینهمه دروغ پراکنی های دیگر درباره تاریخ معاصر ایران بوسیله او همفکران لشکر سیاهش از محمد امینی و بهرام مشیری گرفته تا ..... سایتها و رسانه های مختلف فقط خدمت به رژیم و منافع شخصی و گروهی بقیمت منافع ملی ایران است. البته شما نیازی به این حرفهای من ندارید چون معلومست از من بیشتر می دانید. مایلم نظرات بیشتری از شما ببینم. در ضمن اگر توضیحی در مورد هادی خرسندی و قلم کش بدهید سپاسگزارتان می شوم چون گوگلش کردم ولی چیزی پیدا نکردم. با سپاس، ارادتمند حق
....ادامه....



بی وطنی و انسان ستیزی مصباح یزدی از زبان خودش

جمشاد پرچمشاهی

"مصباح یزدی «آیت»الله هست اما «آیتِ» وطن نیست." من به «آیت» الله بودنش هم شک دارم.

پرسش اینجاست که وقتی کسی وطن ستیزی می کند و جان دادن در راهش برایش بی ارزش است، پس چرا در همین وطن جای خوش کرده و از کیسه وطندوستان، مفت خوری می کند؟
اگر وطن و ملت و ملیت برای «آیتالله های» مفت خور و شکم پرورده ارزشی ندارد، ملت و مردم وطندوست و از اسلام گریخته هم هیچگونه مخالفتی ندارند که آخوند و ملا و طلبه های قرون وسطایی هرچه زودتر به سوراخ موش های خود خزیده و برای اسلام عهد حجرشان جان فدا کنند. خاک وطن ایران لیاقت و شایستگی جان فداکردن مشتی اعراب وطن ستیز و جهالت پیشه را نداشته و ندارد و هرگز هم نخواهد داشت. صبرکنید تا روز موعود فرارسد تا در پیشگاه ملت بزرگ و وطندوست ایران با عجز و التماس اظهار پشیمانی و ندامت کنید برای اینهمه رجزخوانی ها و هذیان گویی ها. یقین داشته باشید، آن روزها در راهند،!

....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

جمشاد پرچمشاهی

... با همه اینها در لباس زنانه با خوار و خفت از کشور گریخت و ثابت کرد که از شجاعت مردانگی بویی نبرده است!
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

حمید4
با درود
دوست محترم حق فکر میکنم سوءتفاهمی برای شما پیش امده٬زیرا استفاده من از توضیحات ارائه
شده بوسیله بنی صدر نه برای تأیید افکار او بلکه بدلیل اشنا بودن او به مدار قدرت در رژیم اخوندی
ایران است. او کسی است که بهمراه«ابراهیم یزدی و قطب زاده» با ارائه گزارشی به نشست سران
در کنفرانس گوادلوپ تعهداتی را از جانب خمینی متعهد شدند که متاسفانه تا به امروز نه کسی حاضر
به توضیح در رابطه با ان نامه است و نه مدارک ان نشست از «قید محرمانه»بودن ازاد شده است.
من توقع داشتم که شما حداقل به جمله اخر نوشته من هم توجه میکردید چون امروزه کسانی راجع به
خاندان رفسنجانی مقاله مینویسند که تا قبل از برملا شدن ماجرای «دکتر»شدن مهدی رفسنجانی در
ارتباط با او بوده !!! همین اشخاصی که هادی خرسندی بنام«قلم کش»از انان یاد میکند و به برکت
«اسلام عزیز»در چهار گوشه دنیا مستقرند.بد نیست از نویسنده محترم همین مقاله راجع به روابط
ایشان با ولی نعمتی که ایشان را از انجا به کانادا رساند بخواهیم بجای یک کلاغ چهل کلاغ کردن
در این موارد قلم بزند. یا حق
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

حق
همه کسانیکه با این رژیم بوده اند باید پاسخگوی هم اعمال و هم انفعالشان در همه این دهه ها باشند، فرقی هم نمیکند از رژیم ظاهرا یا واقعا یا کی جدا شده باشند. پرونده هایشان را باید به ۲۸ مرداد ۵۷ کشاند که سینما رکس آبادان را به کوره آدم سوزی تبدیل کردند و ۴۰۰ زن و مرد و کودک بیگناه را زنده زنده سوزاندند. پرونده رفسنجانی را باید به دهه ها پیش از آن کشاند تا نقشش در قتل حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت ایران معلوم شود. کشتار بیش از ۱۵۰ فعال سیاسی برون مرزی که شامل قتلهای فجیع شاپور بختیار و فریدون فرخزاد و قتلهای میکونوس هم می شوند به دوران رفسنجانی، خامنه ای، خاتمی و و و برمی گردد، پرونده هایی اند که این جانیان بالفطره باید جوابگویشان باشند. بنی صدر باید در مورد بزک کردن خمینی پاسخگو باشد و بگوید چرا او و پدر عمامه دار آیت الله اش از معرفی چهره و ماهیت خمینی که در توضیح المسائل و دیگر آثار متحجرش قابل رویت بود هیچ نگفتند. و چرا وقتی همسر بنی صدر به او از مطالب شنیع در این رساله ها گفت، بنی صدر او را به سکوت دعوت کرد تا از آن بعنوان یک کارت بعدا بازی کند. بنی صدر باید بگوید چرا در همراهی با خمینی کراوات مردانه را دُم خر نامید و ادبیات خر ؛اقتصاد مال خرست؛ خمینی را با این حرفش وارد ادبیات! سیاسی ایران کرد. این دخالت بنی صدر در پوشاک مردان همان تحجر خمینی وار را در او نشان میدهد. هنوز هم بنی صدر از همان ؛اقتصاد توحیدی؛ اش دفاع می کند که قادر نیست یک جا در دنیا نشان دهد که چنین اقتصادی داشته باشد. هنوز سایت رسمی بنی صدر ؛انقلاب اسلامی در هجرت؛ نامیده می شود و دل از انقلاب اسلامیش نکنده. بنی صدر هنوز خود را ؛رئیس جمهور منتخب؛ مردم می داند درصورتیکه در آن انتخابات کذایی حق انتخاب شدن از نیمی از جامعه که زنان هستند گرفته شده بود و بنابراین با تقلبی که به زنان شد او موفق شد و فرزند معنوی امام دجالش خمینی بودنش. او باید بگوید چرا از تظاهرات ۸ مارس ۵۷ زنان علیه حجاب اجباری دفاع نکرد. درین رژیم سگ زرد برادر شغالست!تطهیر هر کدامشان خیانت است!
....ادامه....



بنیاد قانون اساسی فعلی بر تناقض است

و_ر
من از آقای داریوش اشوری مقاله ای راجع به مرحوم "خلیل ملکی" در اینترنت خواندم.ایشان در این مقاله سعی کردند که زندگی خلیل ملکی را به طور اجمالی توضیح دهند و طی ان برای بعضی ها مثلا مصدق اعتبار کسب نمایند.که گویا ملکی با مصدق ملاقات داشته است.در حالیکه مرحوم ملکی با شاه فقید هم چند جلسه ملاقات مناظره ای انجام داده اند که از نظر تاریخی بسیار با اهمیت و میتوانست این موضوع در سرنوشت مردم نقش مثبت بازی کند.اما متاسفانه آقای داریوش اشوری این موضوع را سهوا یا عمدا حذف مینمایند.
در خواست من از سردبیر محترم سایت این است که بر طبق قانون اساسی کشور های مانند سوئد_بلژیک_دانمارک-انگلستان و هلند وظیفه و حقوق ملکه یا پادشاه انها را بزبان اصلی از متن قانون استخراج ودر سایت منعکس و از داریوش آشوری بخواهد انرا ترجمه نماید.مطمئنم کسی که اثار نیچه را ترجمه میکند قادر به اینکار است تا برای اولین و شاید اخرین بار نقش سمبلیک ملکه یا شاه در کشور های سلطنتی طور مستند برای همه روشن شود.
....ادامه....



راز بقا یا قلعه حیوانات نظام؛ هاشمی اعتراف می‌کند

حمید4
 
من در ابتدا شما را به سخنان بنی صدرانقلاب توجه میدهم.در مصاحبه با رادیو فرانسه او اشاره دارد 
به کتاب خاطرات خود رفسنجانی بنام عبور از بحران - چهارم مهر ۱۳۶۰در انجا رفسنجانی میگوید:

«نهار را در منزل موسوی اردبیلی با حضور اقایان مهدوی کنی- خامنه ای 
و احمد خمینی بودیم اقای کنی پیشنهاد داد بکلی اعدامها متوقف شود و با محاربان ملایمت کنیم که
 تصویب نشد» بنی صدر در ادامه  میگوید:  که هاشمی رفسنجانی در ابتدای انقلاب جزو کسانی بود که با توقف اعدامها مخالفت می کرد.بنی صدر ادامه می دهد: اعدامهای اول انقلاب، کار قضایی نبوده، بلکه تصمیم سیاسی بود و هدفش استقرار ولایت فقیه. وی تأکید می کند که اگر قرار است به اعدامهای اول انقلاب رسیدگی شود باید از خود هاشمی رفسنجانی شروع شود.ب نی صدر می گوید حالا اوبه فکر این افتاده که درباره ابتدای انقلاب اظهار نظر کند، اما زمان برای او دیر شده است. با این حال تنها راهی که مقابل هاشمی رفسنجانی وجود دارد این است که خیلی روشن به خطاها،خیانت ها و جنایت ها در حضور ملت اعتراف کند.

رفسنجانی میگوید خمینی  با ان جنایات مخالف بود!! 

اما ایشان فراموش کرده که دست خط خمینی در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی موجود است و هزاران انسان بیگناه را با سه پرسش روانه کشتارگاه کرد سخنرانی او راجع به  شکستن قلمها و خشم از یاداوری رحمت در اسلام هنوز روی اینترنت موجود است. رفسنجانی  باید پاسخ پرسشهای زیر را بدهد که اولا متصدیان  اموردر ان زمان چه کسانی بودند؟ دوم اعدام شدگان چه کسانی بودند؟ نکتة کلیدیی که رفسنجانی پنهان  میکند اهداف این اعدامها  است؟؟
مگر هنگامی که دیدند از عهده کنترل خواسته های مردم برنمیایند جنگ را ششسال دیگر ادامه ندادند؟ مگر فرماندهی کل قوا با همین رفسنجانی نبود؟
وقتی افراد تحت امر مهدی رفسنجانی به تمسخر ولی نعمت میپردازند باید خبری باشد.

....ادامه....




حق
بخش 2

وقت طلاست هم برای شما و هم برای حامیان و منتقدان شما. باید قدر این وقت گرانبها را دانست و حداکثر بازدهی از آنرا برای همگان انتظار داشت و برآورده کرد. دو برنامه پرسش و پاسخی که از شما در پارس دیلی نیوز دیدم، وقت گرانبها را بی جهت از دست می داد که می توانست صرف پاسخگویی به پرسشهای بیشتری بشود و باید می شد. من پیشنهاد می کنم که پاسخها را بصورت نوشته مختصر و مفید و بزبانی روان آماده کنید و در برنامه هایتان بخوانید. متن نوشته اش را هم از طریق سایت خودتان و دیگر سایتها در اختیار مردم بگذارید. بدین ترتیب با صرفه جویی در این وقت گرانبها، خواهید توانست به دو یا سه برابر پرسشها پاسخ دهید و مردم هم در حداقل زمان و گسترده تر پاسخهایتان را دریافت خواهند کرد.

در برنامه پرسش و پاسخ اخیرتان گفتید که 2500 پرسش دریافت کرده اید. بسیارانی همانند من مایلند این پرسشها را خود ببینند و با پرسشهای دست چین شده شما برای پاسخ دادن در برنامه هایتان مقایسه کنند. یا با چشم خود ببینند که مثلا چرا پرسش شان دست چین نشده است؟ پیشنهاد می کنم صفحه ای در سایت تان باز بفرمایید برای انتشار پرسشهای مردم از شما را در یکی دو خط.

پیشنهاد دوم من، اینست که در سایت تان یک صفحه تبادل نظر برای مردم در مورد شورای ملی و موضوعات دیگر در رابطه با آن باز بفرمایید. مردم باید در اینمورد با یکدیگر در ارتباط و تبادل نظر باشند. مشارکت عمومی، خرد جمعی، مساعدت، سازماندهی، آگاهی رسانی و و و علاقمندان و منتقدان منشور پیشنهادی که ارائه داده اید برای شفافیت و پاسخگویی و گسترش آگاهیها لازمند.

پیشاپیش از توجه شما به درخواستهایم سپاسگزاری می کنم. پیروزی ایران یگانه و ملت یگانه ایران بر همه ایران ستیزان و ملت ایران ستیزان از صمیم قلب آرزومندم.

چو ایران نباشد تن من مباد!
به امید آنکه هر چه زودتر، ایران، از شر دشمن و دروغ خشکسالی که 34 سالست بدان گرفتار آمده، رها گردد!

با احترام و سپاس
ارادتمند، حق

پاینده ایران یکپارچه و ملت یکپارچه ایران
....ادامه....




حق
با درود بر هموطنان و دوستان، من دو برنامه دیداری پرسش و پاسخ کمیته هماهنگی و تدارکات را از طریق پارس دیلی نیوز دیدم و نوشتار زیر را از طریق پارس دیلی نیوز برایشان ارسال کردم که فکر کردم با شما هم در میان بگذارم.

---------------

با درود به کمیته موقت هماهنگی و تدارکات محترم،

برنامه های پرسش و پاسخ شما به پرسشهای دسته بندی و دست چین شما را با علاقه از طریق پارس دیلی نیوز دنبال می کنم. شفافیت و پاسخگویی به مردم از هر دو طیف مخالف و موافق از مهمترین ارکان دمکراسی است و برنامه پرسش و پاسخهای شما هم درین راستا حتما می باشد. بعنوان یک ایرانی منتقد منشور شما ولی علاقمند که هنوز نتوانسته خود را قانع کند که به لیست حامیان شما بپیوندد مایلم کاستی هایی که در سایت شما و برنامه پرسش و پاسخ شما می بینم را با شما در میان بگذارم.

من یک ناسیونالیست تدافعی و جمهوریخواه سوسیال دمکرات(نوع اروپایی آن) هستم، و یکی از بینندگان پر و پا قرص پارس دیلی نیوز و سامانه حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) که ترجیح می دهم از طریق ایندو رسانه با شما تبادل نظر کنم. بنابراین، حرفهایی که با شما دارم را فقط از طریق ایندو رسانه بگوش شما می رسانم به امید اینکه بدست شما برسد! برنامه های پرسش و پاسخ شما را هم دنبال می کنم به امید اینکه پاسخها به پرسشهایم را از شما دریافت کنم و در صورت متقاعد شدن بشما بپیوندم! حتما شکی ندارید که امثال من فراوانند و شما برای پیشبرد اهدافتان به تعداد کثیری از آنها نیازمندید. حتما برنامه هایی برای جلب هر چه بیشتر مردم دارید یا حداقل بفکرش هستید. در این راستا پیشنهاداتی دارم که امیدوارم حداقل پاسخ دهید که چرا امکان برآوردن آنها برایتان نیست!

....ادامه در بخش ۲
....ادامه....



عاشورا : از تحمیق تا تطمیع و از امام تا یزید

یزدان پرست
با درود
یادم هست در تهرانپارس هیئتی بود که پیتزا پیکو!! و ماهی قزل آلا میداد! خواستم از ادرس و گردانندگانش بگویم! ولی هیچ نگویم بهتر است،توجه کنید به پیتزا و ماهی قزال آلا(یک عدد کامل) خود گویای همه چیز است!
تمام
....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

آخرین " نظرات آزاد " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


 
  20    21    22    23    24    25    26    27    28    29    30  
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites