تأکید بر اهمیت شاهزاده رضا پهلوی در سیمای رژیم اتفاق مبارکی بود!
ط-ش
نویسنده محترم
باید عرض کنم که شرایط کنونی داخل کشور از تعادل خارج میشود و فروپاشی رژیم بسیار محتمل است.مردم داخل هم میدانند تنها آقای رضا پهلوی میتواند جامعه را با تلفات کمتر بطرف دمکراسی هدایت نمایند.عوامل رژیم هم این موضوع را بخوبی در ک میکنند. ....ادامه....
|
تجزیه ایران را جدی گرفتهاند
بهمن زاهدی
با دورود خدمت جمشاد پرچمشاهی گرامی،
ما در متن مقاله دست نمیبریم. ولی این یک اشتباه چاپی میباشد که شما با دقت خود به آن پیبردهاید.
منبع خبر یک سایتی از اصلاحطلب جمهوریاسلامی میباشد، به آنها اعتمادی نیست چون جهانوطنی هستند و برای نوشتن حقوق هم میگیرند. اگر منبع دیگری را پیدا کردم حتما جایگزین خواهم کرد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
تجزیه ایران را جدی گرفتهاند
جمشاد پرچمشاهی
قبل از هرچیز لازم به ذکر است که جمله ی آخر متن این گفتگو یعنی ".. این نشانه اهمیت دادن آنها به ایران است." درست نیست یا اشتباه چاپی و یا از قلم افتاده است.
نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران از آنجایی که هرگز ارزشی برای کشور و ملت ایران در هیچ زمینه ای قائل نبوده و نیست، بنابراین بایستی که در جمله آخر چنین می آمد که: این نشانه بی تفاوتی و اهمیت ندادن آنها به ایران است.
طرح تجزیه طلبی و تجزیه خاک ایران اگر طرحی جدی و امکانپذیر باشد، بدون شک در زمان حاکمیت همین رژیم عرب پرست ضد ایرانی ممکنست صورت گیرد. همانگونه که سکوت و عدم واکنش اعتراضی وزیر امور خارجه رژیم در "کنفرانس" نیمه رسمی یا غیررسمی قاهره در مصر نشان داد، این خود دلیل بارز بر بی اعتنایی و بی تفاوتی همه سران رژیم در قبال تجزیه ایران بویژه خوزستان است. آنها شاید در خفا چنین می اندیشند که در فردای سقوط نظام شان و درصورت موفقیت فرار از کشور به "جمهوری خوزستان" عرب نشین پناهنده شوند!؟
اما شوخی به کنار، برخلاف کسانی که معتقدند پس از سرنگونی و اضمحلال نظام جمهوری اسلامی خطر تجزیه و از هم پاشیدگی خاک ایران بیش از پیش وجود دارد، به تصور من عکس قضیه محتملتر است، یعنی چنین خطری تازمانی که این رژیم سر کار باشد، روز به روز بیشتر و امکان پذیرتر به نظر می رسد تا در یک حکومت و نظام مردمسالاری در پی انتخابات آزاد و آرای مردمی. البته شکی نیست که باید در برنامه ها و مراحل بعدی تمام تلاش های جدی را بکار گرفت تا از طریق عملکرد خردمندانه و منطقی و مستندانه، اختلافات قومی در زمینه های مختلف را برطرف ساخته و با فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم اقوام و هموطنان را متقاعد ساخت که سراسر خاک ایران متعلق به همه ایرانی ها از هر قوم و قبیله ای بوده و می باشد و در قالب تحکیم نیروهای اتحاد و همبستگی ملی برای همیشه خواهد ماند - همانگونه که جزایر سه گانه و خلیج همیشه فارس در جنوب کشور متعلق به ایران و ایرانی هستند و خواهند بود. ....ادامه....
|
تجزیه ایران را جدی گرفتهاند
هايده توكلى
اينك برنامه براندازى رژيم جمهورى اسلامى ايران همه جوره در حال پايه گذاريست. جوامع بين الملل هر روز بيشتر از پيش متقاعد ميشوند كه اين رژيم امنيت جهانى را به خطر انداخته است ، آنچه كه مهم است برنامه و مراحل از اين گذار است . بديهىست كه دولتمردان جهان مايلند كم خطر ترين يا كم ريسكترين راه را انتخاب كنند. كشورهاى غربى، عربى ، اسرائيل و همه آنهائيكه مشغول بررسى و پيدا كردن بهترين برنامه هستند اگر راحتترين طرح تجزيه ايران باشد آنها هم همان را دنبال خواهند كرد . در اينجا وظيفه ما اپوزيسيون است كه مردم ايران را هوشيار كرده و تا آخرين توان و با ارائه برنامه اى مناسب تر جلوى اين كار را بگيريم. ايران يك كشور و يك ملت است. پاينده ايران و ايرانى ....ادامه....
|
تعهد بر حقوق بشر
حق
با درود و سپاس فراوان خدمت آقای تفضلی گرامی
برای این نوشتار بسیار در خور توجه و مهم برای ایران اکنون و ایران آینده. چه زیبا می فرمایید که ؛ حقوق بشر در قالب شعارهای انتخاباتی و قول و قرار سیاسی نمیگنجد...؛ ! آنچه در قالب شعارهای انتخاباتی می گنجد اینست که کدامین حزب و گروه سیاسی قادرست که نشان دهد که استعداد و توانایی به اجرا در آوردن این منشور را دارد و می تواند اعتماد مردم را در این راستا بخود جلب کند تا حمایتش کنند. گام نخستین ولی توافق و همکاری احزاب و گروهها و شخصیت های سیاسی بر اصل اجرای این منشور در ایران است، منشوری که چارچوب قانون اساسی نوین ایران را باید شکل دهد. هنوز احزاب و گروهها و شخصیتهایی هستند که اصلا این منشور را قبول ندارند و در گذشته ابایی نداشتند که اینرا بزبان بیاورند بویژه کمونیستها و چپهای سنتی چون در این منشور مالکیت خصوصی یکی از حقوقی است که بشر با آن زاده شده و به این حقش باید احترام گذاشته شود و امنیت مال و ملک شهروندان باید در قانون ضمانت شود. کمونیسم چیزی بنام مالکیت خصوصی را اصلا قبول ندارد و همه چیزی از آن همگان است که این در یک نظام سیاسی به معنای دولتی بودن و شدن همه چیزست از گهواره تا گور و از شرکتها و مدارس و خانه ها و رستورانها. ولی امروز همین مخالفین این منشور از ترس مردم فقط شعار منشور جهانی را می دهند ولی در عمل عاجزند حتی در سایتهایشان در برون مرز نظرات مردم را حذف می کنند و انتخاب بین پادشاهی و جمهوری را هم برای مردم پس از سرنگونی این رژیم از حالا قبول ندارند. یا این منشور را طوری تعبیر و تفسیر می کنند که مثلا ؛حق تعیین سرنوشت ملتها؛ در منشور را به حق تعیین سرنوشت هر استان و تیره قبیله در ایران برای تجزیه قائل می شوند. رژیم که تکلیفش را با این منشور روشن کرده و با بیشرمی می گوید که این منشور را اصلا قبول ندارد و منشور جهانی اسلامی اش بهترین است. از بنی صدر هم می ذرم که می گوید حقوقی که در قرآن به بشر داده شده بس فراتر از منشور جهانی حقوق بشرست!
منشور جهانی لوکس نیست، حق است. ....ادامه....
|
بازار داغ خرید و فروش مقاله و پایاننامه در ایران
ایرانی
بخش ۲: جالب است بدانید، قیمت های مطالبه شده (دستمزد نویسنده پایان نامه برای کسانی که آن را می خرند) گاهی آنجنان نازل است که انسان از بازگو کردن آن دچار خجلت می شود. البته این مشکل قابل رفع است. مسلما می توان یک فارغ التحصیل کم آگاه را با یک دوره بازآموزی کوتاه مدت، متناسب با کاری که قرار است به عهده بگیرد، آماده کرد. در فردای جمهوری جهل و فساد، کارهای انجام نداده زیادی وجود دارد که باید طی برنامه های معینی به انجام برسد. در ارتباط با مسئولین که موضوع سی و چند سال است روشن است. در اوان شورش، به آقایان می گفتیم این بی سوادان را چرا مصدر امور مهم می کنید؟ می فرمودند این ها متعهد هستند!، حال با گذشت سالیان، یا خود حضرات متعهدین! دکتری از دکان های مدرک فروشی داخل و خارح ابطیاع! نموده اند و یا کیلویی به صورت افتخاری تقدیمشان شده است. بسیار تاسف می خورم بر ای دانشگاه هایی که روزی در جهان آبرویی داشتند و امروز که به رنکینگ دانشگاه های جهان نگاهی می کنی، دانشگاه های ایران را در بدترین وضعیت خود می یابی. البته هنوز هم نخبگانی از دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف فعلی) راهی استنفورد می شوند، اما این کجا و وضعیت قبل از شورش ۵۷ آن کجا.
پاینده ایران ....ادامه....
|
بازار داغ خرید و فروش مقاله و پایاننامه در ایران
ایرانی
با درود خدمت دوستان
بخش ۱: متاسفانه کل مطلب حقیقت دارد. در کنار دانشگاه ها و دانشکده ها، آگهی های مربوط به این امور به وفور بر در و دیوار نصب شده است و حتی گاهی با اسپری رنگ بر روی زمین یک شماره موبایل نوشته شده که نشان دهنده انفرادی کار کردن آگهی دهنده است. بر آنچه در متن آمده، باید تهیه مقاله برای آی اس آی را نیز اضافه کرد. آگهی های رنگارنگی که به نیازمندان! چاپ مقاله در ای اس ای وعده تهیه پروپوزال و مقاله با تضمین چاپ می دهد!. در پایان نامه های دانشجویی یک دهه اخیر، حتی آنها که به این شیوه خریده نشده، تنها چیی که یافت می شود، انبوهی از کپی کاری و سرهم کردن مطالب کتاب های مختلف در قالبی کاملا نچسب است. هر کس پایان نامه را می خواند، متوجه است که آن پایان نامه هایی که تنها تئوری هستند (بخش های آزمایشگاهی ندارند)، درصد کمی از آن را دانشجو نوشته است و الباقی کپی از کتاب های مختلف است. نثر به کارگرفته شده در همان حداکثر ده درصد نوشته دانشجو، آنچنان ضعیف و پای استدلالش آنچنان چوبین است، که از سایر بخش های کپی شده از کتاب ها، کاملا متمایز است. متاسفانه علی رغم رشد کمی دانشگاه ها، به دلیل نبود دید علمی، اساتید کارکشته و سایر منابع انسانی و زیربنایی، کیفیت نیروی انسانی آموزش دیده به هیچ وجه مناسب نیست. ....ادامه....
|
جمشاد پرچمشاهی
" !Scheiden tut weh "
جناب بهمن زاهدی، مدیر مسئول محترم سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
جمله فوق یک ضرب المثل آلمانی است به معنای (برای کسانی که به زبان آلمانی آشنایی ندارند) "جدایی دردناک است!"
جدایی اشخاص از آشنایان، دوستان، رفقا، همکاران و همیاران دیرینه بخاطر ترک سمت یا استعفا از مشاغل و وظایف محوله همیشه دردناک و حزن انگیز است. اما در زندگی انسان، همواره چنین بوده و خواهد بود. هر انسانی بنا بر مقتضیات زمانه و بمنظور پیشبرد اهداف خود درهر زمینه ای، این حق را به خود می دهد که تغییراتی را در زندگی خصوصی یا حرفه ای خود پیش گرفته و برای کسب آرمان های کوتاه یا درازمدت تلاش نماید.
خوشبختانه جنابعالی بنا به گفته خودتان، برای همیشه از این سامانه و دوستان و همکاران جدا نشده بلکه تنها با ترک سمت خود از مدیریت سامانه، کماکان از طریق نوشتار و نظرات تان در تماس مجازی با هموطنان باقی خواهید ماند که این خود مایه دلگرمی همه دوستداران و علاقه مندان شما می باشد. طبق جمله "شیرین" فارسی خودمان: کاچی بعضی هیچی!
با آرزوی تندرستی و توفیق روزافزون برای حال و آینده و هر برنامه و هدفی که در پیش دارید،
صمیمانه
جمشاد پرچمشاهی ....ادامه....
|
مذاکرات شاه با فورد و سادات در اسوان و همزمان، گفتگوهای آیت الله خمینی با سران جبهه ملی در فرانسه
حمید
با درود
طبق اسنادو مدارک جدید و همچنین کتاب خاطرات کارتر او(۱۵۰میلیون دلار)به حساب بانکی خمینی در پاریس واریز میکند و پرمسلم امدادهای غیبی دیگر که ما از ان اگاه نیستیم و نخواهیم شد.
در اینجا دو پرسش برای من مطرح است . امید که کسی بتواند پاسخ مرا بدهد.
۱- این پولها مابین چه کسانی تقسیم شد؟ نوشيروان كيهانی زاده بهتر است تعارف را کنار بگذارد راجع
به انها هم بنویسد منظورم مسئولین کشوری و لشگری نظام پیشین است که خود را اباد و ملتی را ویران کردند.
۲- با سپاس از احساس مسئولیت نوشيروان كيهانی زاده در یاداوری این نکات مهم و تاریخی ٬ اما نباید
فراموش کرد که روال کار در اینگونه موارد ذکر منبع و مأخذ است امید که در اینده تصحیح بفرمایند. ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود بر حق گرامی،
برای تغییر دادن در جامعه باید افراد آن جامعه حاضر باشند که خود را تغییر دهند.
بعد از هشت سال کار در این سامانه که شش سال آن با همیاری و همفکری داریوش همایون گذشته و دو سال آن با تنهایی و تجربه، وقت آن است که با این تجربیات به نزد تک تک ایرانیان خارج از کشور بروم و صداهای خاموش شده و نیروهای از پا افتاده را دوباره با امید آزادی ایرانمان با جوانان پرشور ایرانی پیوند زده و به میدان مبارزه بکشم.
به رسانههای رادیوئی و تلوزیونهای بیگانگان و لوسآنجلس نشین اعتمادی نیست. آنان برای بقای خود دست به هر کاری میزنند بغییر از آگاهی دادن به مردم و آیندهنگری!
در کنار مدیر آینده این سامانه باز هم فعالیتم را ادامه خواهم داد. از تغییر در خود (تجددخواهی) نباید ترسید اگر میخواهیم در کشورمان تغییری بنیادین بوجود آوریم اول خودمان را آماده کنیم.
تا شورای مرکزی تصمیم نهایی خود را در این مورد بگیرد (شش ماهی میباشد که این گزینه بروی میز است)، هنوز زمان داریم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
حق
بهمن زاهدی نازنینم، نیم ساعت پیش که در اتاق این کانون گرم میهنپرستان ایران را باز کردم با تاسف فراوان دیدم که قصد ترک ما را داری. آنچنان غم بدلم نشست که در خود فرو رفتم. احساسات متضادی وجودم را فرا می گرفت. لحظه ای از دستت عصبانی می شدم که ؛الان که موقع رفتن و ول کردن ما مردم نیست بهمن خان؛. لحظه دیگری بدنبال مسئول این تصمیمت در ذهنم می گشتم که ؛ اینان کیانند که بهمن را هم مثل علی میرفطروس دارند حذفش می کنند؛! و لحظه دیگر بخود می گفتم که ؛تقصیر منست چون در اینجا بقول برخی از آموزگاران و استادانم زیاده روی هایی کرده ام ... ؛! در آخر با خود گفتم که اگر دلیل بهمن برای رفتن بخاطر وارد مرحله مهمتری از مبارزه برای ایران باشد من حق ندارم که بخاطر خودخواهی های خودم از او توقع داشته باشم که با من و ما بماند. درستش اینست که با اینکه دلم برایش تنگ می شود او را تشویق کنم که کارهای بزرگتر کند و برایش آرزوی تندرستی و پیروزی کنم.؛. خب می بینی بهمن خان که امشب چقدر مرا بجان خودم انداختی!؟
بهمن عزیزم، اگر رفتن ات برای انجام کارهای مبارزاتی بزرگترست، قابل درک است هر چقدر هم برای من دلتنگی بیاورد و جایت را در اینجا حسابی خالی بگذارد. امیدوارم دلائل دیگری نداشته باشد. امیدوارم که ما را فراموش نکنی و مرتب در این کانون بما سر بزنی و نظراتت را با ما در میان بگذاری. در پایان می خواهم ازت یکدنیا سپاسگزاری کنم بخاطر همه زحمات سنگینی که در این سامانه متحمل شدی و بنظر من بهترین ستون نظرات ممکن در دنیای مجازی را براه انداختی. بفکرت هستم و خواهم بود. در بالای فهرست کسانی هستی که در اولین روزهای آزادی ایران باهات تماس مستقیم خواهم گرفت تا با دوستان جشن بزرگی را با هم بگیریم. جشنی که با صرف قهوه موعود ایرانی عزیزمان آغاز خواهد شد. با همه اینها باز ته دلم می خواهم همچنان مدیر این سامانه بمانی. بهترین سامانه را راه انداختی و اداره کردی و این کار کمی نبود و نیست. آرزوی تندرستی و پیروزی ات را دارم. دوستدارت حق ....ادامه....
|
بهمن زاهدی
با دورود به دوستان کامنتنویس،
تا آنجایی که بتوانم در این کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی نظرات خود را خواهم نوشت. ولی مدیریت سامانه را قرار بود بعد از کُنگره نُهم تحویل بدهم.
کار سیاسی را کنار نخواهم گذاشت. در این حزب کار زیاد میباشد. امیدوارم جوانان حزب، این سامانه را آنچنان که جوانان در ایران میخواهند مدیریت کنند. گهگاهی خوب است که نسلها جابجا شوند تا فضای سیاسی یک جانبه نشود.
با آغازی که شاهزاده انجام داده است، سرنگونی جمهوریاسلامی نزدیکتر از آن میباشد که فکرش را میکنیم. برای آن روزها میخواهم آماده باشم و تلاشم را در دنیای واقعی برای آزادی ایران به ثمر برسانم.
به فکر آینده باشیم که تحولات زیادی در راه است. آنچه را که انتظارش را داشتم اتفاق افتاده است و آن اینست که جهانیان بخصوص اروپائیان از اصلاحطلبان جمهوریاسلامی و خود جمهوریاسلامی گذشتهاند و به فکر آلترناتیوی به رهبری شاهزاده هستند.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
ایران و استعمار سرخ و سیاه
ط-ش
این نامه یک حقیقت بود و لی علت اصلی شورش سال 57 نبود با اینحال متن نامه و پیامد های ان ماهیت همه گروه ها را از چپ وراست برملا کرد.مخالفین شاه جنون قدرت داشتند که به جان همدیگر افتادند و در شرایط کنونی هم اب در هاون میکوبند. ....ادامه....
|
درباره شاه
م.غ ایران مازندران
سپاس از شما عالی بود ....ادامه....
|
نقش اصلاحطلبی و برنامه اتمی در غیبت و ظهور امام زمان
جمشاد پرچمشاهی
"امام زمان":
..."چرا برای صنایع اتمی روحانیان دعا نمیکنند که جمهوری اسلامی اتمی بشود. باید حتما چند هزار روسی در بوشهر دوران بازنشستگی خود را با هزینه مردم ایران بگذراند چون خدای مسلمانان و امام زمانش سواد و دانش ندارند.
این چه امام زمانیست که نه غیرت دارد نه شرف و نه انسانیت. شاید هم آنقدر روحانیون با امام زمان لواط کردهاند که تفلک دیگر نمیتواند خود را نشان بدهد."
چرا به این پرسش ها خودت پاسخ نمیدی؟ مگر "امام زمان" نیستی؟ اگر هستی، جوابش را خودت بده؛ و اگر نیستی از این لقب سوء استفاده نکن !
....ادامه....
|
ایرانی
بهمن خان زاهدی، دوست و سرور ارجمند
صحبت از بی وفایی نفرمایید قربان. علی رقم اینکه می دانم چقدر خسته هستنید، اما امروز روز از پای نشستن نیست. شما بهتر از من می دانید که سال ۲۰۱۳ میلادی سال سرنوشت جمهوری اسلامی و ملت ایران است. یا در سال ۲۰۱۴، جمهوری اسلامی برای ۳۰ سال دیگر باقی مانده است و یا اساسا چیزی به این نام دیگر وجود ندارد. برای تاثیر گذاری بر جریانات و حوادث، به فردی همچون شما که با درایت خود سامانه را به این پایه از تاثیرگذاری رسانده که در داخل و خارج ایران اثر گذار است، نیازی مبرم است. می دانم مبارزه سالیان همه ما را از نفس انداخته است. اما این چند قدم آخر را باید با صلابت طی کرد، امیدوارم روزی در ایران در اولین کنگره حزب، شما را از نزدیک ببینم و از یک عمر مبارزه شما و هموندان حزب در راه ایران، سپاس و قدردانی کنم.
پاینده ایران ....ادامه....
|
تعهد بر حقوق بشر
ایر انی
جناب آقای دکتر تقضلی، سرور دانشمند با درود
مقاله وزین و پرباری را قلمی فرمودید. قطعا برای نهادینه شدن موضوع مهمی مانند مبنای قانون گذاری بر اساس منشور حقوق بشر، گامهای اولیه ای لازم است. جمهوری اسلامی هزینه های هنگفتی برای ایران و ایرانی خلق کرد، اما ضرورت بعضی مسائل اساسی و مهم را نیز برای همگان روشن نمود. آنچه از زبان مهدی کروبی گفته می شود، در واقع خواست و بیان جمعی در هر نشست دانشجویی در ایران است. کمتر کسی در بین دانشگاهیان در ابران، بر روی ضرورت آزادی های اساسی، علی الخصوص آزادی تحزب و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن تردیدی دارد. اما در ارتباط با عموم مردم، به خصوص در مناطق کمتر توسعه یافته، مسئله طور دیگری است. متاسفانه توسعه ناپایدار و نامتوازن، ایران را در شرایطی قرار داده است که با فاصله های چند صد کیلومتری، ده ها سال از نظر تاریخی (سیاسی یا فرهنگی) به جلو و عقب می روید. در شما تهران، کسانی مانند اهالی نیویورک و پاریس (از نظر فرهنگی) زندگی می کنند و در جنوبی ترین نقطه تهران، دختران ۵ ساله را شوهر می دهند! انگار اصلا رضاشاهی نبوده است و جامعه دچار تغییرات مثبت نشده است. البته این به پدیده مهاجرت بر می گردد و آن کسانی که دختر را در آن سن شوهر می دهند، مهاجرینی هستند که از توسعه نیافته ترین مناطق ایران به تهران مهاجرت کرده اند. شاید رشد و توسعه اقتصادی آسان ترین کاری باشد که در فردای جمهوری اسلامی قابل انجام است، اما توسعه فرهنگی و سیاسی، مثلا پذیرش مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر از طرف تمام مردم و نهادینه شدن آن در رفتار روزانه آن ها، به برنامه ای در طول یک نسل نیازمند است. از مقالات شما بسیار لذت می برم و حقایقی بسیاری برپایه علم و دانش در آن می یابم. پیروز باشید
پاینده ایران ....ادامه....
|
عرفان
درود بر اقای زاهدی نازنین
اقای زاهدی نازنین موفقیتتان را در اداره سامانه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) را به شما تبریک گفته و امیدوارم کامیابی و موفقیتهایتان در عرصه های دیگر نیز افزون گردد.
باور بفرمایید از اینکه فرمودید قصد واگذاری مسئولیتتان را دارید بسیار محزون شدم من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم و نبود شما برای من خیلی گران خواهد بود ته قلبم اصلا دوست ندارم اینگونه بشود اما اینکه بعد سالها خدمت در راه اطلاع رسانی و خدمت در راه ایران عزیزمان در این سامانه ملی قصد استراحت و بازنشستگی را دارید منطقی بنظر میرسد و من نیز باید این واقعیت را بپذیرم امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق و موید باشید و کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی را ترک نکنید.
این روزها بدلیل ایام امتحانات وقت کافی برای حضور در بحث های ارزشمند دوستان گرانقدرم را ندارم اما همیشه مشتاقانه انها را دنبال کرده و میکنم و بزودی به شما خواهم پیوست.
پاینده ایران ....ادامه....
|
توطئه ی جدید در راه است
ایرانی
با درود خدمت دوستان
جناب آیدین
در مورد قیام مردم آذربایجان پیش از رسیدن ارتش، اسناد متعدد و غیر قابل انکاری وجود دارد. سندی که نسخه ای از آن را در همین اینترنت نیز می توانید بیابید، از غلام یحی به پیشه وری ارسال شده با قید ؛چوخ چوخ فوری؛، در آن سند می بینید که غلام یحی گزارش می دهد به دلیل اینکه از پشت سر نیز به آنها شلیک می شود، (یعنی از سمت آذربایجان و تبریز) مجبور شده است جپهه را کوتاه تر کند تا از دو سو مورد حمله واقع نشود. متاسفانه اینجا نمی توانم اسناد ضمیمه کنم، اسناد مربوط به قیام مردم آذربایجان بر ضد دولت دست نشانده استالینی پیشه وری، در بسیار از کتاب ها آمده است و درباره آن تردیدی موجود نیست. مسلما چنانچه این خاست و حمایت از آرتش ایران نبود، شاه فقید و قوام به سختی می توانستند آذربایجان را نجات داده به مام میهن بازگردانند.
پاینده ایران ....ادامه....
|
ولی فقیه و این چند صد نفر
بهمن زاهدی
با دورود،
این شش هزاریم مقاله «از دیگران» در سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) میباشد. زمان بازنشستگی من از مسئولیت این سامانه هم کم کم فرا رسیده!
آلمانی میگوید: بهترین پایان، پایانیست که با نکویی انجام شود. امیدوارم شورای مرکزی حزب این مسئولیت را هر چه زودتر به دگر هموندان انتقال بدهد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
نقش اصلاحطلبی و برنامه اتمی در غیبت و ظهور امام زمان
امام زمان
در زلزله آذربایجان مسئول کمک به مردم فاجعه زده گفته بود : که تمام بودجه دولتی برای کمک به فاجعه زدگان را در اختیار علمای قم قرار داده تا آنها دعا کنند که زلزله نیاید.
چرا برای صنایع اتمی روحانیان دعا نمیکنند که جمهوری اسلامی اتمی بشود. باید حتما چند هزار روسی در بوشهر دوران بازنشستگی خود را با هزینه مردم ایران بگذراند چون خدای مسلمانان و امام زمانش سواد و دانش ندارند.
این چه امام زمانیست که نه غیرت دارد نه شرف و نه انسانیت. شاید هم آنقدر روحانیون با امام زمان لواط کردهاند که تفلک دیگر نمیتواند خود را نشان بدهد.
....ادامه....
|
توطئه ی جدید در راه است
aydin
دوست عزیز با احترام به مطلب زیبا و هشدار دهنده ای که نگاشته و منتشر نموده اید لازم است مطلبی در خصوص اینکه فرمودید حزب دموکرات آذربایجان بعد از توفق قوام با استالین توسط مردم آذربایجان شکست خوردند ، باید عرض کنم که آنها نه به دست مردم آذربایجان بلکه به دست نیروهای دولتی و به نوعی باحمایت روسیه شکست خوردند البته حزب دمکرات در بیشتر مناطق آذربایجان حمایت میشد ولی در بعضی مناطق نیز با کمک نیروهای بومی وابسته به حکومت که بعدها در دستگاه حکومتی دارای منصب نیز شدند بیرون رانده شدند. لطفا در بیان حقایق تاریخی امانتدار باشید. ....ادامه....
|
دیدار و گفتگوی رضا پهلوی با رییس پارلمان اروپا
وجدانی
دو بالِ آزادی و رهایی ایران!
هموطن بزرگوار جناب آقای بهمن زاهدی! سالیانِ سال است که بقولِ کیهان آنلاین (لندن) و اعتراف دوست و دشمن، این "شناخته شده ترین شخصیت سیاسیِ سرشناس" یعنی شاهزادۀ محبوب ایران رضاپهلوی، از یک طرف و حزب وزین، استخواندار و خوشنامِ مشروطه ایران از طرف دیگر، طروق و راه حلهایی را بکرات پیشنهاد نموده و آنها را برای آگاهی و اقدامِ عموم ایرانیان منتشر کرده اند. سایت و تارنمای همین حزب با مجاهدتها و تلاشهای شبانه روزی از جانب شما و تحمل هزینه های سنگین از طرف اعضای وطنپرست حزب، در این خصوص کاری را پیش برده اند که چه بسا اغلب سازمانها و احزاب سیاسی حتی دنیای غرب عاجز از انجام آن بوده اند. به اعتقادِ اینجانب همانگونه که هر پرنده برای پرواز درست و بی عیبِ خویش نیاز حتمی به دو بالِ خود دارد، کبوترِ آزادی و رهایی ایران نیز بمنظور پر کشیدن و اوج گرفتن در آسمان و سپهر سیاسی ایران بی نیاز از این دو بالِ خود یعنی شاهزاده رضاپهلوی و حزب مشروطه ایران نبوه و نخواهد بود. امید و آرزویی جز این ندارم که روزی شاهد این پرواز رهایی بخش بوده و آزادی ایرانمان را بچشم خود ببینم. ....ادامه....
|
فقر و تباهی همزاد استبداد است
بهمن زاهدی
با دورود بر حق گرامی،
آقای شاهین فاطمی در این مقاله خود توضیح دادهاند که آمار چگونه جمهوریاسلامی را رسوا میکند.
در لینک زیر اطلاعات بیشتری را میتوانید بدست آورید.
http://iranprimer.usip.org/
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
توطئه ی جدید در راه است
مجید
بسیار خوب ودرست بود.دلم میخواهدیک مطلب رابگویم.هرکشور ومملکتی برای همه اهالی آن کشور ملک مشاع .محسوب میشود یعنی همانطورکه پشت بام وراهرووحیاط دریک آپارتمان رانمیشه تقسیم کردکشورهم همینطوره .اگرخوزستان فقط متعلق به خوزستانیهابودچراهشت سال بخاطردفاع ازمردمش جنگیدیم ویک میلیون کشته وزخمی دادیم واهالی آن رادرشهرهای دیگراسکان دادیم؟همانطورکه ترکها در تهران ساکن شدندومهاجرت کردندتبریزو آذربایجان هم متعلق به همه ایرانیان است نه فقط آذریها. ....ادامه....
|
مردم جهان درباره ایران چگونه فکر می کنند؟
حق
با درود بر بهمن زاهدی و ایرانی و یکایک دوستان در این کانون گرم بواقع ایرانی
در این نظر سنجی، وقتی می گویند ؛ایران؛ منظورشان کدام جنبه ایران است؟؟؟ جمهوری اسلامی کهریزکی، ملت ایران، مهاجرین ایرانی، تاریخ ایران در مقطع بخصوصی، شعر و هنر و فرهنگ و تمدن ایران ، آب و هوای ایران در مقطع بخصوصی یا ... ؟؟؟ اگر منظور رژیم کهریزکی باشد این نظرسنجی درست است ولی بدون ذکر اینکه دقیقا ایران از چه لحاظی با دیدگاه منفی جهان روبرو شده این نظرسنجی مبهم است. اگر این نظر سنجی ایران را تنها در رژیم اشغالگر کهریزکی حاکم در ایران خلاصه کرده باشد که از اساس غلط خواهد بود. من فکر می کنم این گزارش نشریه ؛عصر ایران؛ مشکل دارد وگرنه نظرسنجی ها در غرب انقدر مبهم نیستند که دقیقا مشخص نکنند که از چه نقطه نظری نگاه کشورها به ایران منفی است. ایران، رژیم نیست و رژیم هم ایران نیست.
پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران ....ادامه....
|
گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است / اما چه سود حاصل گلهای پرپر است
ایرانی
با درود خدمت دوستان
با شاعر در گلو گریستم همانگونه که او خواند و گریست.
پارنده ایران
....ادامه....
|
ایران و استعمار سرخ و سیاه
ایرانی
با درود خدمت دوستان
انتشار مقاله فوق بهانه ای شد در دست مخالفان که از مدت ها قبل تشکیلات لازم را در قالب هیئت های مذهبی به وجود آورده بودند. ده ها مقاله و کتاب به اتفاقات پیش و پس از انتشار این مقاله پرداخته است. اما امروز پس از این سالیان که دوباره آن را می خوانی، چیزی جز حقیقت محض از ورای کلمات آن درنمی یابی. جقیقتی محض و مطلق. شاید آن روز که پیک، پاکت زرد رنگ منقش به آرم دربار حاوی مقاله فوق را به دفتر روزنامه تحویل داد و طبق گفتار دست اندرکاران، هیاهویی به وجود آورد که در نهایت با تماس با وزیر دربار وقت (شادروان هویدا) خاتمه یافته و مقاله منتشر شد و تازه هیاهو خیابان ها را در بر گرفت، هیچ کس نمی دانست که اتاکی اینجنین به خمینی، ردپایی از حقیقت محض را در دل تاریخ به یادگار می گذارد. هر چند این یادگاری، زحمی مهلک به همراه دارد برخاسته از گران ترین تجربه ایرانی در سه دهه اخیر. یک نام مستعار (احمد رشیدی مطلق)، برای همیشه در تاریخ ایران باقی ماند و بحث های سالیان را موجب شد. ابعاد ایت الله العظمی ای را به جامعه شناساند که از حیث پیروان، واقعا هم عظمی بود. از چپ های چپ تا راست ها مثلا ملی - مصدقی، کشف این ایت الله العظمی که بهترین اما تاریخ بود نه توسط مذهبیون، که توسط احسان طبری ها صورت گرفت. مرجعیت جهانی شیعه و امامت را ایت الله دیگری برایش دست و پا کرد، آیت الله بی بی سی. امامی که به مومنین رخ در ماه می نمود و به سکولارها و عده جمهوری فرانسه می داد. به مردم عادی متذکر می شد که تنها به این قانع نباشید که آب و برق مجانی باشد، ما دنیا و آخرت شما را آباد خواهیم کرد!، حال با نگاهی به ارقام میلیونی خرید گوری در بهشت زهرای تهران، در می یابی که حتی مرگ هم مفت که نیست بماند، بلکه کیلویی خون باباست، دنیا پیش کش.
پاینده ایران ....ادامه....
|
توطئه ی جدید در راه است
بابك
درود بر اين مرد ميهن پرست. اميدوارم اين قلم هميشه پايدار باشه تا بتوانه هميشه به اين بيگانه پرستان و تجزيه طلبان بي هويت پاسخ دهد. من شرم دارم كه امثال آقاي محمدي رو ايراني بدونم. دريغ از ذره اي احساس نسبت به هويت خويش و نمونه كامل يك خودفروخته ميباشد امثال اين روشنفكران كه در بي بي سي و صداي آمريكا جا خوش كرده اند.
اميدوارم كه اين سايت مطالب آقاي محمدي رو تنها به اين دليل كه ليبرال هستند و از اقتصاد آزاد دفاع ميكنند، در اين سايت قرار نده بلكه افكار پليد اين اشخاص رو هم مدنظر داشته باشه چراكه وظيفه هر ايراني ميهن پرستي در مرحله اول نجات ميهن و حفظ يكپارچگي ايران بايد باشد. ....ادامه....
|
دیدار و گفتگوی رضا پهلوی با رییس پارلمان اروپا
بهمن زاهدی
تا کمی خوششمان بیاید
با دورود خدمت وجدانی گرامی،
نظر من این است که در حال حاضر ما بدنبال این باشیم که در آینده چه باید بکنیم. تاریخنگاری اینترنتی (مجازی) واقعیت را در بُعد زمانی کوتاهی آشکار میکند. امروز را به نظرم هر چه بیشتر به آینده ایران تمرکز دهیم بهتر باشد تا مبارزات شخصی و بیپایان تاریخ معاصر کشورمان.
دنیا واقعی که همان کُره خاکی زمین میباشد، در تاریج خود در باره صد سال گذشته ایران فراوان اطلاعاتی را جمعآوری کرده. هر چه نظرگاهها را بیشتر بررسی میکنیم، برای بیست سال آینده ایران پادشاهی بهترین سیستمی را میتواند ارایه دهد که با سیستم جهانی موجود مطابقت و حتا پیشرفته از آن باشد.
جهانیان برعکس ایرانیان که فکر میکنند کسی آنان را نمیشناسد، شناخت علمی و عملی خوبی از ایرانیان دارند.
تا زمانیکه اتحادیه خاورمیانه تشکیل نشده و مرزهای کشورهای متحد برداشته نشوند، تمامیتارضی بالاترین ارزش ماست. در آن اتحادیه فدارلیسم را با حضور عراق، کویت، جمهوری باکو، افغانستان، پاکستان و تمامی شهرهای شیخنشین خلیج فارس برقرار خواهیم کرد، نه اینکه اول ایران راه پارهپاره کنند، چون انگلیس و امریکا خوششان میآید. آنها از خیلی چیزها خوششان میآید. ملت ایران اول خوششان میآید که آزاد شوند تا کمی خوششمان بیاید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
....ادامه....
|
درباره شاه
وجدانی
ما آن روز بد کردیم، امروز نیز همینطور! (۲)
13. ما بد کردیم که با بورس دولتی برای ادامة تحصیل به اروپا و آمریکا رفتیم اما شغلمان شد پادویی تبلیغاتی «جمال عبدالناصر»، «مسکو»، «پکن» و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غربی علیه «محمدرضاشاه پهلوی» که امیدش این بود ما در بازگشت به کشور گوشهای از کار را برای آبادانی ایران بگیریم.
14. فرهنگیان ما بد کردند که نگفتند «تغذیه رایگان» در مدارس، برنامة بسیار مفید و خوبی است اما در عوض رفتند دنبال سخنگوی خمینی، حجتالاسلام غفاری که گفت «این شیری که بهدستور آمریکا در مدرسهها به بچهها میدن برای اونه که از همون بچگی بیغیرت بار بیان».
15. کارکنان رادیو و تلویزیون بد کردند اعتصاب کردند و در راهپیمایی «تاسوعا» شرکت کردند که از خواستهای قطعنامهاش این بود «جلوگیری از نمایش فیلمهای خلاف اخلاق و منافی عفت در تلویزیون بهویژه فیلمهای اینگمار برگمان».
16. ما بد کردیم که او (شاه) را به ترک سرزمینش ناگزیر کردیم و از رنجی که تا آخرین لحظة حیاتش از ویران شدن ایران در انقلاب اسلامی برد، شادمان شدیم.
17. ما به ایران بد کردیم، به خود بد کردیم و به نسل آیندهمان و بیش از همه به محمدرضاشاه پهلوی.
.
.
.
۱۰۰۰ ما نتنها در سال ۱۳۵۷ بد کردیم بلکه امروز هم بد میکنیم وقتی میگوییم: «...در مقابل اما هر چه از حکومتش (حکومتِ شاه) گذشت بر خودرایی و استبدادش در عرصه سیاسی افزوده شد. بیشتر و بیشتر (شاه) به این نتیجه رسید که نه نخبگان و نه توده در ایران لیاقت آزادی سیاسی که هیچ لیاقت طرف مشورت قرار گرفتن را هم ندارند...»، در حالی که بخوبی آگاه بوده و هستیم هرچه شد و اتفاق افتاد و هر بلایی که بعد از انقلابِ ۱۳۵۷ بر سر ایران و ایرانی آمد حاصل تفکرات و اقداماتِ محیرالعقولِ همان نخبگان و آن تودۀ روشنفکران میباشد و بس.
بیشتر بخوانید در:
http://javankar.org/?p=899 ....ادامه....
|
درباره شاه
وجدانی
ما آن روز بد کردیم، امروز نیز همینطور! (۱)
1. ما بد کردیم وقتی در سال ۱۳۵۷ فریاد زدیم آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی.
2. ما بد کردیم که نخواستیم بدانیم خمینی درباره «احیاء کاپیتولاسیون» دروغ میگفت.
3. آن روستایی بیرون آمده از نظام بردهداری «ارباب و رعیتی» و عشایر آزادشده از ظلم «خان» در دوران محمدرضاشاه پهلوی بد کردند که فریاد زدند «مرگ بر شاه».
4. آن حقوقدان سرشناس مراغهای بد کرد که گفت و نوشت، با درآمد یک روز نفت ایران میشود چند بار دور زمین را با اسکناسهای ۵تومانی دور زد و اینهمه را «شاه» از ملت میدزدد.
5. ما بد کردیم که به دروغ گفتیم و نوشتیم در ایران بیش از ۱۰۰هزار زندانی سیاسی داریم.
6. ما بد کردیم که گفتیم «شاه» خونخوار است، جلاد است، یزید زمان است.
7. ما که از دانشگاههای ساخته شده در زمان «پهلویها» فارغالتحصیل شده بودیم بد کردیم ادعای خمینی را باور کردیم که «این پدر و پسر دشمن علم بودند، دشمن دانش و ترقی بودند».
8. ما بد کردیم که با خمینی همصدا شدیم و گفتیم و نوشتیم «این انقلاب سفید و کذا ایران را ذلیل و ویران کرد».
9. آن زن و دختر ایرانی که در دوران «پهلویها» از کنیزی دوران «قاجار» و سلطة آخوند بهدر آمدند و قانوناً بهعنوان «انسان» شناخته شدند و به مقام و منزلتی شایسته رسیدند، بد کردند که در انقلاب چادر و چاقچور بهسر کردند و دنبال آخوند راه افتادند.
10. آن کمونیست ما بد کرد که بهدستور «مسکو» تسبیح بهدست گرفت و بهریا خمینی را یک «سوسیالیست تمامعیار» خواند.
11. منِ نویسنده، ما روزنامهنگاران و شاعران که حرف بیشتری برای گفتن نداشتیم بد کردیم از صبح تا به شام و بیشتر در بادهنوشیهای شبانه علیه سانسور که هرگز به ابعادی که ادعا میشد، نبود، پرخاش کردیم.
12. آن پزشکان که جای حکیم و دعانویسهای دوران «قاجار» را گرفته بودند بد کردند که نگفتند تا پیش از محمدرضاشاه بسیاری از ایرانیها از بیماریهایی مثل مالاریا و حصبه میمردند. ....ادامه....
|
درباره شاه
سیروس
مجموعا نگاه منصفانه ای بود .اما نمی دانم کی در مورد این شخصیت قلم ها به تقدیر می گردد .عنوان در باره شاه با محتوی گفتار هم خوانی نداشت .محمدرضا شاه پهلوی از شاهان بزرگ ایران و شایسته تقدیر و مورد احترام و عزت ملت کنونی ایران است .ایران کنونی مدیون تلاش و او و پدرایراندوستش می باشد.
روشنفکران باید از سایه و وهم پروپاگاندی آخوندی بدر آیند .خدمات پهلوی مانند خورشید می درخشد .ابهامی وجود ندارد .فقط ما باید دلقرص و شجاع باشیم.
محمدرضاشاه پهلوی شایسته تقدیر اکرام بسیار است ....ادامه....
|
سیری در گفتمانِ ناسیونالیسمِ «آریایی» در ایران
پان ایرانیست
مقاله اخیر متاسفانه فاقد شاکله یکدست و تنظیم شده است. نویسنده هرگز نتوانسته مفهوم ناسیونالیسم آریایی راتبیین کند و بدین سبب تا توانسته به در و دیوار کوبیده. تا توانسته گذشته و هویت ایرانی را جعل و یا نیم بند مطرح کرده و واقعیتهای تاریخ ایران را نادیده انگاشته است. حتی در بررسی نظریه ناسیونالیسم نیز مرتکب انتخابهای دست چین شده. همین کار را هم بدون توجه به کلیت تاریخ ایران کرده است و بیش از اندازه پراکنده گویی کرده. اگر قرارباشد ناسیونالیسم ایرانی را تبدیل کنیم به ناسیونالیسم آریایی و سپس برای ردیه آن هزار دلیل و برهان نخ نما بیاوریم، کاری زشت و ناپسند است. ایشان از نهضت شعوبیه، قرامطه و ... که شدیدا ایران دوست بودند صرفنظر میکند. آنها هم ساخته دست اروپای قرن نوزدهم و بیستم بودند؟ فردوسی و نظامی گنجوی چطور؟ تاریخ را بریده-بریده خواندن کار ناپسندی است و زشت تر اینست که همین کاری را که خودش انجام داده بدون هرگونه سند و مدرک به دیگران نسبت داده. کدام ناسیونالیستی قوم ستیزی کرده یا دست به حذف تاریخ ایران زده؟ رضاشاه را محکوم میکند که حکومتش بدنبال ناسیونالیسم آریایی بود اما فراموش میکند که در زمان رضاشاه بیشترین نسخ شعر و ادبیات و تاریخ ایران پس از اسلام در حد امکان منتشر می گردد. آیا این تناقض فاحش نیست؟ به یکباره از زرتشت و پیش از اسلام به میانه سده نوزدهم پریدن هم کار ناپسندی است. انتقاد دوست دیگری بنام ایرانی بسیار دلپذیر و دقیق بود. ایشان روح ایرانی را در تمام این سده ها نادیده می انگارد. ....ادامه....
|
درباره شاه
جمشاد پرچمشاهی
"چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" - این ضرب المثل معروف بدون شک دررابطه با متن این نوشتار گویای واقعیت است.
ایرانیان اصولا دارای خصوصیات وافری هستند که از میان آنها دو خاصیت از همه متجلی تر است: ١- قدر نشناسی ٢- حسرت خوردن
ما ایرانیان تازمانی که هیچ کمبودی در زندگی نداشته و از هرگونه نعمت روزگار برخوردار باشیم، قدرش را نمی دانیم و تنها زمانی که همه چیز را از دست دادیم، در سوگ و غمش نشسته و حسرت می خوریم.
ما نه فقط قدر شاه و حکومت پهلوی با تمام فراز و نشیب هایش را ندانستیم بلکه به ارزش های آنچه که سالهای متمادی تا آغاز انقلاب شوم سال ٥٧ نصیبمان گشته بود، پی نبردیم و حالا با گذشت بیش از سی سال، حسرت روزهای فراوانی گذشته را می خوریم. صرف نظر از آسایش و آرامش و رفاه کم و بیش برای هر شهروند ایرانی (البته فقر و تنگدستی و محظوری هم وجود داشت) اکثر خانوارها مازاد غذایی شان را در سطل های زباله کنار خیابان ها انباشته می کردند چون همه بر این باور بودند که همه چیز فراوان است و هر کدبانوی ایرانی مایل بود که برای میهمانی های بعدی غذاهای تازه تدارک ببینند. در مقابل، امروز شهروندان برای خرید یک قرص نان یا یک کیلو گوشت و مرغ باید ساعت ها در صف ایستاده و در نهایت با مواد خوار و بار بی کیفیت و بنجل هم خود و هم خانواده اش را ارضاء کند.
اگر ما درزمان شاه فقید خود را نباخته بودیم و قدر نعمت ها و سفره های رنگین را می دانستیم و از همه مهمتر کمی منطقی و عاقلانه فکر و رفتار می کردیم، امروز از کرده های خود پشیمان نمی شدیم. شاید کشورمان امروز در بسیاری عرصه ها به پیشرفت های چشمگیری نائل گردیده و هیچ ایرانی ناچار به تحمل اینهمه رنج و محنت در درون و خفت و سرشکستگی در خارج از کشور نمی شد!؟ ....ادامه....
|