حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست   برگشت
کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی
 

به کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران خوش آمدید.



یک میهنِ، یک ملت، یک تاریخ و یک سرنوشت! (از شاهزاده رضاپهلوی)

بهمن زاهدی


ای سی‏مرغِ خونینِ وطنم، پاینده باشی
ای حامی نسلِ جوانِ وطنم، پوینده باشی

خواهم در گُذر‏گاه زمان گر گُذرم، نور تو باشی
خواهم که در زمانِ رفتنِ من، حافظ این مُلک تو باشی

....ادامه....



ای کاش انقلاب نمی کردیم!

پان ایرانیست
با درود به نوریزاد و همه افرادی که وجدان دارند
از همه کسانی که شرف دارند تا از اشتباهاتشان دست کشند و برپایه وجدان نظر می دهند باید سپاسگزار بود. درست است که آن انقلاب این عوارض را بدنبال داشت اما از همه هم میهنان و بویژه دوستان طرفدار پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی می خواهم که از این رویکرد نوریزاد و دیگر کسانی که از راه نادرست پیشین برگشته اند استقبال کنند . اگر ما بخواهیم به کسانیکه درصدد جبران گذاشته اند و از کرده پیشین خویش پشیمان هستند توهین کنیم و فحاشی کنیم که حالا چرا این حرفها را میزنید ، آنگاه افراد کمتری به نقطه ای میرسند که نوریزاد و اسماعیل خویی و ... رسیده اند. بیایید از تمام کسانیکه برخلاف گذشته ، درباره شاه نظر نیک می دهند استقبال کنیم تا راه برای اعتلای بیشتر خاندان پهلوی باز شود. هوشیار عمل کنیم و افراد را با توهین نرانیم. پاینده ایران.
....ادامه....



نقش آخوندها در حفظ رسوم بیگانه

دانشجو
جناب ط ش:
ازتوجه جنابعالی سپاسگزارم. با شما موافقم که باید عوامل دیگر را نیز در نظر گرفت. اما چنانکه توجه کرده اید بحث ما مربوط به همه عوامل نیست بلکه مربوط به بزرگترین عامل است. از این گذشته در روزگارانی که بیشتر مورد گفتگوی ماست کشورها و در این مورد کشور ما، چندان باز نبودند و منابع آموزشی، خبری و رسانه ای وسعت امروز را نداشت. اگر امکانات امروزی آنروزها وجود داشت، بی تردید موعظه وتدریس آخوندها نمی توانست مخاطب بسیار و اثر کاری داشته باشد. دانشجو

....ادامه....



نقش آخوندها در حفظ رسوم بیگانه

ط _ش
جناب دانشجو با تشکر
باید بعرض برسانم که در تحلیل مسائل پیچیده بهتر است از رویکرد کل نگر(هولیسم) یا نگرش سیستمیک استفاده نمود..این نگرش یا منطق اخیرا در غرب رشد و توسعه یافته است.متاسفانه اغلب تحصیلکرده و تحلیلگران از ان غفلت میکنند.در مورد استمرار تفکرات کهنه و قدیمی تنها اخوند ها مقصر نیستند بلکه گروه های سیاسی که اغلب در خارج هم هستند نقش دارند.دنیای مجازی نشریات احزاب و گروه ها منابع اموزشی محسوب میشوند حتی اثار هنرمندان و نویسندگان.تفکر سنتی در جهان از خود مقاومت نشان میدهد.بطوریکه از نوشته های ایرانیان خارج بخوبی پیداست.کافی است به مقالات بعضی ها مثلا اقای بهنام چنگائی مراجعه فرمائید.تعجب من از این است که ایشان در خارج دو باره میخواهد مارکسیسم و سوسیالیسم را زنده کنند.برای اثبات ادعای خود به همه گروه های فکری دشنام میدهد.او خبر ندارد که تفکر سیستمی از ماتریالیسم دیالکتیک درستر است.
....ادامه....




بهمن زاهدی
دورود بر شالاو گرامی،

حق تعیین سرنوشت حق طبیعی هر ملتیست. با این مطلب شما هیچ‏گونه مخالفتی ندارم و می‏خواهم که ملت ایران بتوانند سرنوشت خود را بوسیله انتخابات آزاد و دموکراتیک تعیین کنند.
آیا شما یا تماميت ارضی و حفظ يكپارچگی آذربایجان ایران مشکلی دارید؟ آیا می‏خواهید آذریایجان ایران تبدیل به چندین استان مختلف بشود؟
این را هم عرض بکنم که ایران یک ملت دارد و یک کشور هم بیشتر نمی‏باشد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....




شالاو
با درود
تماميت ارضي وحفظ يكپارچگي،هميشه بهانه اي بوده در دست حكام ايران براي سركوب ملتهاي غيرفارس ايران،بخصوص كردها.
درحالي كه حق تعيين سرنوشت حق طبيعي هرملتيست
يك جريان يا چند جريان كه دم از دمكراسي ميزنند بايد به همه اصول دمكراسي پايبند باشند
نه اينكه به دلخواه خود بخشهايي از انرا گلچين كنند

باتشكر
شالاو از اروميه
....ادامه....



داریوش همایون، لیبرالی اصولگرا

وجدانی

هر چند جوابِ اَبلهان خاموشیست، و لیکن جوابِ ”های“، ”هوی“ است! (۲)

چه نسبتها و چه عناوین زشت و بدی را در همین مقاله ای که در صدر صفحۀ مقابلِ چشمانمان واقع استُ ملاحظه میکنیم که به ناحق و ناروا به شاهزادۀ محبوب ایران می بندند! امروز به شاهزاده ای که در خصوص زنده یاد داریوش همایون بیان میدارد: «سخنگوئی فرهیخته و توانا، همسنگری پرشور و هشیار، آموزگاری خردمند، از مردان بزرگ عرصۀ سیاسی ایران و کسی نیست اکنون که جایش را پر کند و چون او بتواند برای گرد هم آوردن نیروها و جنبش های آزادی خواه ایران پیوسته بکوشد... و (نهایتآ) در این دوران دراز دوری از وطن من از رایزنی های ارزنده و تجربــه های آموزنده اش بهره بسیار بردم و به همین روی از رفتنش سخت افسرده ام.» این اتهام را میزنند که سعی کنند شاهزاده رضا پهلوی را (علیرغم آنکه ایشان بارها فرموده اند مخالفِ ایرانِ فدرال هستند) طرفدار فدرالیسم معرفی کنند و عملآ میان اهداف رایزن فقید ایران و خواست شاهزاده فاصله بیدازند و مرامِ این دو را در مقابلِ هم قرار دهند.

من روی سخنم اینک با طرفدارانِ شاهزاده رضا پهلوی از یک سو و اعضای حزب مشروطه ایران از سوی دیگر است. چنانچه این عزیزان و این وطنپرستان راستین و سلحشور سکوتِ خود را نشکنند و اینبار نیز همان اکثریت خاموشِ شبیه دوران انقلاب ساکت بماند و میدان را در دستِ خائنینِ به وطن بگذارند، مطمئن باشند بلای دیگری که بر سر ایران نازل خواهد شد بمراتب بدتر از بلای جمهوری اسلامی است. هیهات از سکوتِ دوباره و جوابِ ”هوی“ ندادن به ”های“ ها!
....ادامه....



داریوش همایون، لیبرالی اصولگرا

وجدانی

هر چند جوابِ اَبلهان خاموشیست، و لیکن جوابِ ”های“، ”هوی“ است! (۱)

در جایی میخواندم «هستی و بقای هر جمعی را، خواه جمع کوچکی مانند خانوادۀ چند نفره خواه کشوری چند میلیونی، در هنگامِ اتفاقات مهم و روزهای سرنوشت‌ساز (مثلآ غائلۀ خمینی) دو خطای متفاوت و متضاد به خطر می‌اندازد: یکی تک صدایی و فریاد جمعی و دیگری بی ‌صدایی و سکوت.»

سکوتِ بقولِ معروف اکثریت خاموش در غائلۀ بهمن ۱۳۵۷ و باز گشتِ آیت الله خمینی به ایران از مصادیق همین خطایِ متفاوت و متضادی هستند که نتیجه اش بجز به خطر انداختنِ هستی و بقای وطنمان ایران نشد. اگر در آن روز آن اکثریت خاموش سکوتِ خود را می شکست و بی پروا به میدان میآمد و هر آنچه که به خیر و صلاح میهن بود همان را انجام میداد، امروز سرنوشت ایران این نبود. چنین حالت و شرایطی همین امروز نیز پیش آمده است. عده ای انگشت شمار ولی بسیار گستاخ، هوچیگر و حق به جانب بر آنند که ضمن توسل جستن و اعتصام به همان حیله ها، دروغ بستنها، فرافکنیها، و شایعه سازیهای معمول و مختص خمینی و اعوان و انصارش، اتهاماتی را اینبار بجای شاهِ فقید به فرزند برومندِ او یعنی شاهزاده رضا پهلوی نسبت بدهند و بخیالِ خامشان محبوبیت ایشان را در نزد ملت ایران از بین ببرند و یا حداقل از آن بکاهند.
....ادامه....



رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب

شیر و خورشید و تاج
***** پایان - مردم ایران، از دانشگاه کثیف سیاسی / جهانی‌ درسی‌ فرا گرفتند که جدّ اندر جدّ فراموش نخواهند کرد *****

در ایرانی‌ بودن و میهنپرست بودن این شاهزاده هیچ شکی نیست، و در اینکه، ایشان هم قلبا و هم با یک دانش مستند به این ملت و اراده این ملت اعتقاد عمیق دارند هم هیچ شکی نیست.

آنهایی که به رضا شاه دوم از این تهمت‌ها میزنند باید راه دیگری را برای تخریب ایشان پیدا کنند این وصله‌ها به این ایشان نمی‌‌چسبد.

اگر این شاهزاده به این فکر بود که با کمک سازمان‌های اطلاعاتی‌ خارجی‌ به ایران باز گردد، سال‌ها پیش در ایران می‌بودیم، بجای آواره بودن.

ناگفته نماند که اگر این شاهزاده به فکر این بود که با کمک خارجی‌ به ایران باز گردد، هیچ میهن‌پرستی از هزار فرسنگی این شاهزاده هم رّد نمی‌شد. خیالتان از این بابت راحت.

این خارجی‌‌ها این بلا را بر سر ما آوردند - این همه عزیزانمان را بخاطر افتضاح اینها از دست دادیم.. حال در این دقایق آخر پیروزی برویم دنبال سازمان‌های اطلاعاتی‌ خارجی‌ که ما را نجات دهند؟ باید دیوانه باشیم که چنین کاری را بکنیم.

اگر بدنبال آزادی و استقلال واقعی‌ ایران و ایرانی‌ هستیم، که هستیم؛ این آشی که خارجی‌‌ها به کمک یک مشت بی‌ وطن در پنجاه و هفت بر سر ما و این میهن خراب کردند را باید خودمان با آستین‌های خود و دست و قلب و روح زخمی اما مقاوم خود از خاک ایران، یک بار برای همیشه بشوییم و پاک کنیم. و غیر از این نیست و نمی‌تواند باشد.

روزی که ایران دوباره پادشاهی شود تمام کشور‌هائی که در این سی‌ و اندی سال لیلی‌ به لالایی این رژیم آخوندی گذاشتند به سوگواری خواهند نشست. همه سازمانهای اطلاعاتی و شرکتهای نفتی‌ و انرژی جهان میدانند زمانی‌ که مردم ایران به بازگشت پادشاهی به ایران رای دهند، اینها دیگر نخواهند توانست بلایی را که در پنجاه و هفت با هزار فریب بر سر ایران و ایرانی‌ آوردند در آینده تکرار کنند. و می‌‌دانند که با بازگشت پادشاهی به ایران، ایرانی‌ میرود که سر بلند تر از همیشه وارد میدان جهانی‌ شود.
....ادامه....



رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب

شیر و خورشید و تاج
***** دو - مردم ایران، از دانشگاه کثیف سیاسی / جهانی‌ درسی‌ فرا گرفتند که جدّ اندر جدّ فراموش نخواهند کرد *****

تنها زمانی‌ رسانه‌های خارجی‌ از شانس برگشت پادشاهی به ایران سخن خواهند گفت که ما ملت، خودمان، گوش طراحان پنجاه و هفت را بگیریم و یک درس تاریخی‌ به اینها بدهیم و این افتضاحی را که اینها در ۵۷ برای ما آوردند را در حلق آنها بریزیم و به آنها پس دهیم و بگوییم - این زهر مار را که در ۵۷ بر سر ما خراب کردید، بفرمائید خودتان نوش جان کنید.

آنوقت خواهید دید کشور‌های خارجی‌ برای اینکه از معرکه عقب نیافتند شروع خواهند کرد از طریق رسانه‌های خود به رضا، شاهزاده رضا پهلوی گفتن و ناگهان یاد القاب ایشان خواهند افتاد... اما تا آن زمان، همین "رضا (فرزند شاه اسبق ایران) مرسی‌ که در برنامه ما شرکت کردید" - جملات پایانی مصاحبه‌های آنها خواهد بود.

اما بر عکس هر دیوانه‌ای که مدعی شد که از این رژیم جدا شده است، این سازمان‌ها و رسانه‌های آنها آن شخص را چنان با آب و تاب آوردند و از طریق رسانه‌های خود بعنوان قهرمانان این مبارزه به ملت معرفی‌ کردند و در دانشگاه‌های خود به آنها کار و مقام دادند و هر گاه سخنی از نوع نظام آینده شد چونان جمهوری را به نظام‌های دمکرات وصل کردند که گویی در کّل این کره زمین هرگز پادشاهی وجود نداشته، و پادشاهی دمکراتیک و سکولار هم اصلا وجود نداشته و ندارد. و گویی تمام جمهوری‌های جهان فقط عسل بین ملت خود پخش می‌‌کنند.

این یک مبارزه سخت و پیچیده‌ای‌ بود که با روشنگری و تعلیم و تربیت و هزار مسائل دیگر همراه بود، و سازمان‌های اطلاعاتی‌ و رسانه‌های خارجی‌ هر آنچه که از دستشان بر آمد را کردند که پادشاهی هرگز به ایران باز نگردد چون می‌دانند پادشاهی این پهلوی از همان نوع پادشاهی سازنده پهلوی اول و دوم خواهد بود حتی بهتر، زیرا این بار در زمانی‌ رخ خواهد داد که ملت آمادگی‌ و تجربه پاسداری از یک دموکراسی‌ را خواهد داشت، این بار دیگر نمی‌شود با مو لای کتاب و تصویر در ماه این ملت را فریب داد.
....ادامه....



رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب

شیر و خورشید و تاج
***** یک - مردم ایران، از دانشگاه کثیف سیاسی / جهانی‌ درسی‌ فرا گرفتند که جدّ اندر جدّ فراموش نخواهند کرد *****

اگر توجه کرده باشید هر گاه با مصاحبه های شاهزاده رضا پهلوی بر خورد می‌کنید - ایشان یا مستقیم یا غیر مستقیم بر اهمیت "حضور ملت در سرنوشت خود" تاکید ویژه‌ای‌ قائل میشوند، و اینکه "ایران باید بدست ایرانی‌ آزاد شود."

بخاطر میاورم در اواسط سال‌های ۸۰ در ایالت مریلند آمریکا فرصتی پیش آمد که با شاهزاده در حضور دو تن‌ از مشاورین ایشان ساعتی‌ در مورد اینکه در این مبارزه در کجای کار هستیم و بکجا میرویم با هم صحبتی‌ داشته باشیم - مهمترین مطلبی که هر دوی ما به هزار و یک دلیل بر سر آن توافق نظر داشتیم این بود که این مبارزه و تغییر رژیم باید با اراده مردم ایران، با حضور مردم ایران در تعیین سرنوشت خود و بدست ایرانی‌ صورت گیرد. و این اعتقادی است که ایشان پس از گذشت سالیان سال هنوز هم بر آن باورمند هستند.

روشنگری و بیدار کردن خارجی‌‌ها بجای خود، اما این پیروزی باید پیروزی ایرانیان با حضور و به وسیله ایرانیان باشد. ما ایرانیان میتوانیم و باید به خاطر نسل فردا هم که شده این مهم تاریخی‌ را خودمان انجام دهیم.

آنهایی که باز با همان شیوه عوام فریبانه پنجاه و هفت میخواهند مبارزه این شاهزاده را به اینجا و آنجا وصل کنند وقت خود را بی‌خود تلف میکنند. ایرانیان اگر میخواستند از سازمان‌های سیا و این و آن کمک بگیرند - شاهزاده این همه زمان را صرف مصاحبه و کتاب و مقاله و بحث و گفتگو نمی‌کردند در راه روشنگری و بیداری وجدان ایرانی‌...

کافیست به سی‌ و اندی سال گذشته نگاهی‌ کنیم و ببینیم این سازمان‌های اطلاعاتی‌ کشور‌های خارجی‌ و رسانه‌های خارجی‌ چند بار این مطلب را مورد بحث قرار دادند که بازگشت پادشاهی به ایران امکان پذیر است؟ هرگز، حتی نه یک بار. اگر در جایی‌ این مطلب را پیش کشیدند همیشه برای این بوده که در آخر نتیجه بگیرند امکان بازگشت پادشاهی به ایران صفر است. چیزی که عوامل آنها در این سی‌ و اندی سال همواره تکرار کرده‌اند.
....ادامه....



داریوش همایون، لیبرالی اصولگرا

بهمن زاهدی
با دورود خدمت آقای علی تیز‏قدم گرامی،

سپاسگذارم که شما هم هنوز به یاد رایزن همیشه جاوید ما هستید. آنچه را که نوشته‏اید بغیر از دو قسمت آخر، حقیقت است.

با اینکه در این حزب فعالیت نمی‏کنید چگونه می‏توانید چنین موضع‏گیری‏های در مورد این حزب انجام دهید؟ این حزب هنوز استقلال خود را حفظ کرده است. آیا این حزب «منشور ملی» جمهوری‏خواهان اطراف شاهزاده را امضا کرده است؟

این حزب بر عکس نظر شما ارگان تبلیغاتی آقای پهلوی نیست. پادشاهی تنها اصل سوم منشور ماست.

افراد زیادی ("تلاش‏"گران اصلاح‏طلب جمهوری‏اسلامی) برای حفظ فاشیسم اسلامی حاضر هستند ایران از بین برود ولی پادشاهی گزینه‏ای برای آینده ایران نشود.

سوال این می‏باشد که چگونه به لیبرال دموکراسی در ایران خواهیم رسید، اگر حامی رژیم جمهوری‏اسلامی باشیم؟ این سوال را اگر توانستند ژرف‏اندیشان همیشه در تلاش برای حفظ جمهوری‏اسلامی (چه اصول‏گرا و چه اصلاح‏طلب) پاسخ دهند.

هیچ‏گاه فراموش نکنید که داریوش همایون یک «لیبرال دموکرات ایرانی» بود و نه یک لیبرال خالی. اگر هستند افرادی که می‏خواهند برعکس نوشته من را ثابت کنند، حاضرم با آنان به بحث بنشینم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



ای کاش انقلاب نمی کردیم!

حق
آقای نوریزاد، آنچه شما نسل ۵۷ ها کردید، انقلاب نبود بلکه ضد انقلاب بود. انقلاب را مشروطه خواهان در ۱۹۰۶ کردند وقتی آخوندها را از عرصه آموزشی و قضائی و سیاسی دور انداختند. انقلاب را شاه فقید با انقلاب سفید شاه و مردم اش کرد چون هر دو مترقی بودند. شماها بر ضد آندو انقلاب در سال ۵۷ قیام کردید. ضد انقلاب، انقلاب اسلامی واپسگرای نسل ۵۷ ای شماست که باعث شد کره جنوبی که از ایران عقبتر بود امروز بجای ایران به یکی از غولهای اقتصادی و لیبرال دمکراسی تبدیل شود و ایران امروز هر روز بیشتر شبیه به ملغمه ای از کره شمالی و عربستان سعودی شود. ما را امروز از انقلاب نترسانید تا همچنان گرفتار ضد انقلاب شماها بمانیم. انقلاب هم لزوما با خونریزی همراه نیست همانطور که انقلاب سفید شاه و ملت و انقلابهای مخملین دهه های اخیر خونین نبوده اند. ما نه خامنه ای و جناحش را می خواهیم و نه رفسنجانی و جناحش را. ما لایق بیش از آنیم که انتخاب مان بین بدتر و بدترین شماها باشد بلکه ما لایق انتخاب بین خوبتر و خوبترین هستیم تا دیگر مجبور نشویم از ترس مار به عقرب و از ترس عقرب به مار پناه ببریم. این ترفند شماها که ما برای رسیدن به اهداف مان باید بجای انقلاب تن به اصلاحاتچی های حکومتی بدهیم دیگر نخ نما شده حتی اگر دوباره مثل سال ۸۸ بوسیله ملت ایران مورد استفاده قرار گیرد و دوباره همه شماها و حامیان و غربی و شرقی تان را غافلگیر کند. ما راهمان را همچنان ادامه می دهیم تا ایران را از شر رژیم کهریزکی نجات دهیم و به جرگه کشورهای آزاد جهان غرب بیافزاییم چه غرب اینرا بخواهد یا نخواهد. وقتی می گویم ما، منظورم همفکرانم است. و همه آنانیکه منافع ملی ایران را از صدر انقلاب مشروطه تشخیص داده و دین، مذهب، ایدئولوژی (امور شخصی) خود را در عرصه عمومی یعنی سیاست و کشورداری دخالت نمی داده اند و حاضر بوده اند علایق و امور شخصی خود را فدای ایران کنند و نه برعکس چون ایران از همه چیز و همه کس برایشان بالاتر بوده. در نامه نگاریتان با سید علی گدا موفق باشید! ما را هم از انقلاب نترسانید.
....ادامه....



ایران ستیزی و آمریکاستیزی

جمشاد پرچمشاهی


... گفتی ایران مورد تجاوز نظامی عراق قرار گرفته بود. این درست است. ولی چه کسی زمینه را برای این "تجاوز نظامی" فراهم آورد؟ گذشته از آن، صدام حسین با حمله نظامی به ایران قصد داشت که به صورت یک حمله برق آسا در ظرف کوتاه مدتی آنرا نیز به پایان برساند اما دیدیم که آخوند های جنگ طلب ایران ستیز به سر کردگی امام خمینی تان و یاری و آتش
بیار معرکه رفسنجانی روباه جنگ را تا هشت سال "کش" دادند و صدها هزار جوانان و کودکان ایرانی را قربانی کردند.
آیا اسراییل هرگز چنین کاری را کرده یا خواهد کرد؟ قطعا خیر! اسراییل در ازای یک سرباز ساده و معمولی ربوده شده توسط تروریست های انسان ستیز و گرگ صفت، پس از ده ها سال اسارت بیش از هزار نفر تروریست های آدم کش و جانی را از زندان های کشورش آزاد کرد. جمهوری اسلامی برای ٤٨ نفر گروگان های ایرانی (ولو از قماش سپاه پاسداران) ککش هم نگزید و کمترین واکنشی از خود نشان نداد.

بله، ایران یا بهتر بگوییم رژیم جمهوری اسلامی ایران کشوری را اشغال نکرده ولی بیش از سی و اندی سال است که سرزمین و ملتی را به اشغال و اسارت خود درآورده که نظر آنرا در هیچ کجای جهان نمی توان یافت.

جمهوری اسلامی اگر مستقیما به کشوری حمله نظامی نکرده ولی بطور غیرمستقیم از طریق همان گروه ها و سازمان های آدم کش و تروریستی درحال جنگ در منطقه و در آرزوی پیشبرد اهداف شومش یعنی نابودی کشور و ملتی به نام اسرائیل بسر میبرد. اما زمان رسیدن به این آرزوهای واهی و خام فعلا سر می برد!
....ادامه....



ایران ستیزی و آمریکاستیزی

جمشاد پرچمشاهی


"... ایران نه تنها به هیچ کشوری تاکنون حمله نکرده و هیچ کشوری را اشغال نکرده است، بلکه مطابق قطعنامه شورای امنیت مورد تجاوز نظامی عراق قرار گرفته است. هیچ‌گاه شورای امنیت یا شورای حقوق بشر سازمان ملل ایران را به ارتکاب جنایات جنگی محکوم نساخته‌اند."

اسرائیل به کدام کشور تا بحال حمله کرده است؟ اگر حملات و بمباران های نظامی اسرائیل علیه حزب الله لبنان و گروهای تروریستی حماس و جهاد اسلامی و غیره که دست پرورده و جیره خوارهای نظام جمهوری اسلامی هستند، حمله به کشورهای بیگانه می دانید، سخت در اشتباهید. اسراییل به تجاوزهای بی وقفه موشکی و خمپاره ها و سلاح متعددی که گروه های تروریستی نامبرده از جمهوری اسلامی برای نابودی اسراییل به خرج ملت دربند کشیده و مفلوک ایران و بقای رژیم ستمگر و ایران ستیز واقعی اش دریافت می کنند، پاسخ میدهد و از ملت و خاک کشورش دفاع می کند - برخلاف رژیم بدخیم و ددمنش جمهوری اسلامی که جان و زندگی هیچ ایرانیبرایش پشیزی ارزش ندارد! ادامه ...

....ادامه....



رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب

وجدانی

شاعری میگوید: خنجری از پشت در قلبم فرو رفت، پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود! (۲)

1. حسین مُهری تعریف می‌کند که آن زمان (قبل از غائلۀ خمینی) شایع شده بود «ولیعهد» لال است!

2. اين يارو (رضا پهلوي) چوب لاي چرخ اپوزيسيون مي گذارد!

3. گزافه گويي هاي چندي پيشِ رضا ربع پهلوي!

4. ظاهراً آقای پهلوی ناامید از کمک‌های آمریکا و غرب، دستِ کمک به سمت اسرائیل دراز کرده است!!!

5. شاهزاده گویا قصد به قربانگاه بردن ایران و ملت یگانه‌اش را دارد!!!

6. رویکردهای خطرناک شاهزاده رضا پهلوی درباره‌ی ملت ایران!

7. این اشتباهات پی در پی و چندین ساله ایشان (شاهزاده رضا پهلوی) هستند که می‌رود بنیاد ایران و ایرانیان را از جای برکند!!! می‌فرمایند که می‌شود فروپاشی ایران!!!(فدرالیسم) را به رای گذاشت!

8. بازی کردن با برگ رضاپهلوی در برابر میرحسین موسوی بازی سبکی‌ست!!!

9. البته چنین کاندیدای پادشاهی را که جمهوری‌خواهان می‌پسندند، باید بیشتر با نمونه احمد شاه قاجار یکی بگیرند!

10. ایشان (شاهزاده رضا پهلوی) که هر امضائی را می‌دهد!... او آماده است مهر حمایت «شاهانه» خود را پای هر «اتحادی» علیه حکومت اسلامی و در راه دستیابی به قدرت به هر قیمتی بزند!!!... ایشان حاضر است با همه کس بنشیند و هیچ نگوید که به دردی بخورد...!!!

11. "شاهزادۀ فدرال"!!! متولی "آلترناتیوسازی" و مشروعیت بخشیدن به فدرال و تکه تکه شدن ایران شده است!!!

12. شاهزاده رضاپهلوی زنجیرزن خامنه ای است!

.
.
.
می بینید گستاخی را؟ توجه دارید به بغض و حسد که در جان و دلِ این کارگزاران و متولیانِ فرافکنی و دروغ پردازی چگونه ریشه دوانیده است؟ آیا میشود این انتقادات را سازنده و مثبت خواند؟ آیا این نشانۀ ترورِ شخصیت نیست؟ تعجب در آنجاست که اغلب همین منتقدین خویشتن را آزادیخواه و دمکرات هم میدانند. وای اگر اینها جایِ شاهزاده بودند چه میکردند؟! پناه بر خدا!
....ادامه....



رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب

وجدانی

شاعری میگوید: خنجری از پشت در قلبم فرو رفت، پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود! (۱)

شاهزاده رضا پهلوی که به صراحت میگوید؛ بهترین کم هزینه‌ترین و مشروع ‌ترین راهِ نجات ایران سرمایه گذاری رو خود مردم ایران است، آشتی‌ ملی هزینۀ تغییر رژیم را کاهش می دهد، مشکلِ اساسی در ایران نه مناقشۀ هسته‌ای بلکه نقض حقوق‌بشر و نبودِ دمکراسی است، وحشتِ رژیم از قیام مردم از هر تحریمی اثر گذارتر است، عبور از جمهوری اسلامی برای "حفظ تمامیت ارضی" با بهره گیری از نافرمانی مدنی، اسرائیل ایران را بمباران نکند به اپوزیسیون کمک کند. و در حالی که عملآ دهها سند از جنایت علیه بشریت از خامنه‌ای را انتشار داده و مسائلی را مطرح می کند که آقای موسوی اصلا طرفش هم نمی رود، آنوقت نتنها مخالفان و دشمنان تاریخی و قسم خوردۀ او بلکه معدودی دوستان بدتر از دشمن، همین شاهزاده را متصف به صفات و متهم به گناهانی مینمایند که حتی روح این شخص از آنها خبر ندارد. چه ظلم و تعدی که در حق این سربازِ نمونۀ ایران ننمودند و شاهزاده بذلیل دمکرات و طرفدار آزادی بودن سکوت کرد و کوتاه آمد. امیدوارم ملتِ ایران خودش جزای این ستمکاران را بدهد. به اتهامات ساختگی و دروغهای شاخدارِ زیر توجه فرمائید و نهایتآ خودتان قضاوت کنید که بعضی از این منتقدین دوست نما با حسین بازجو چه فرقی دارند؟!:
....ادامه....



ای کاش انقلاب نمی کردیم!

فرزند ایران
روحاني راه مسجد را گم کرده بود . از کودکی خردسال پرسید :فرزندم !
مسجد این محل کجاست ؟
کودک گفت: آخر همین خیابان ،به طرف چپ بپیچید ،آن جا گنبد مسجد را خواهی دید
روحاني گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم ، تو میخواهی به سخنانم گوش دهی ؟
کودک پرسید : درباره چه چیزی صحبت میکنی ،حاج آقا !؟
روحاني گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم .

کودک خندید و گفت:تو راه مسجد را بلد نیستی ،می خواهی راه بهشت را به مردم نشان بدهی!
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،

آقای ناصر مستشار در سایت خودنویس نوشته‏اند: « جبهه ملی ایران از ماه شهریور 1357 به پشتیبانی از خمینی برخاست !خمینی در همان روزها به پاریس آمد! رهبران جبهه ملی یکی پس از دیگری به پاریس سفر نمودند و از خمینی حمایت کردند! برای مثال داریوش همایون در پاریس به مدت دو ماه در کنار خمینی ماند! جبهه ملی و بخصوص حزب ایران به رهبری شاپور بختیار از جدائی دین از حکومت دفاع می کردند اما آنروزها در ضدیت با شاه همه میثاق های سابق را فراموش کرده بودند!»

http://www.khodnevis.org/index.php?news=21140


آقای ناصر مستشار،

آقای داریوش همایون هیچگاه عضو جبهه ملی نبوده. فکر می‏کنم منظورتان آقای داریوش فروهر می‏باشد.
چون آقای داریوش همایون در زمانیکه خمینی در پاریس بود، در زندان بسر می‏بردند.

اینگونه اشتباهات اگر غیر عمدی هستند و آن را تحصیص می‏کنید من با آن مشکلی ندارم ولی اگر عمدی هستند باید با آن برخورد کنم.

ارادتمند
بهمن زاهدی

حق گرامی پیام شما را دریافت کردم و از شما سپاسگذارم، برداشتن آن کامنت مورد نظر شما دستور حزبی بود.
....ادامه....



ایران ستیزی و آمریکاستیزی

بهمن زاهدی
با دورود،

مشکل اساسی «ایران» نیست بلکه «جمهوری اسلامی» می‏باشد که آقای گنجی با زیرکی تمام به آن پرادخته است. برای مثال اگر در جملات آقای گنجی به جای نام ایران، نام ناهماهنگ جمهوری اسلامی را جایگزین کنیم، مفهوم رساتر خواهد شد.

الف- جمهوری اسلامی در حال ساختن بمب اتمی است.
ب- جمهوری اسلامی مرتکب «جنایت علیه بشریت» شده است.
پ- جمهوری اسلامی مرتکب «جنایت جنگی» شده است.
ت- دولت جمهوری اسلامی ، «دولت یاغی» است.
ث- جمهوری اسلامی صلح و امنیت جهان را به خطر انداخته است.
ج- جمهوری اسلامی باید مورد تحریم‌های فلج کننده قرار گیرد.

استفاده آقای گنجی از حس ملی‏گرایانه ایرانیان در دفاع از جمهوری اسلامی و چادر کشیدن به روی جمهوری اسلامی عقلانی نیست. من فکر نمی‏کنم ایران ستیزی در اپوزیسیون ایران وجود داشته باشد، حتا در جهان هم ایران ستیزی وجود ندارد. بلکه ستیز اصلی با جمهوری اسلامی و فاشیسم اسلامیست، که آقای گنجی نمی‏خواهد به آن بپردازد و سعی در این دارد که افکار عمومی را سردرگم نگاه دارد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



ای کاش انقلاب نمی کردیم!

ط_ش
ضمن تشکر از اقای نوری زاد
سوال این است که چگونه نظر یک انقلابی ساکن ایران تغییر میکند ولی نگرش خیلی از مهاجرین ایرانی به خارج تغییر نمیکند؟ آیا محیط خارج فرصت اندیشیدن را از انها گرفته است؟بهرام مشیری و غیره منتظر جواب هستم.
....ادامه....



مصاحبه روزنامه عربی زبان «الشرق الأوسط» با شاهزاده رضا پهلوی

شیر و خورشید و تاج
***** پایانی پر آغاز - ایرانیان راستین همیشه در راه ایران بودند و هستند و خواهند بود *****

خیانتی که به این میهن و کشور در پنجاه و هفت شد - و سپس در این سی‌ و اندی سال به عناوین مختلف ادامه پیدا کرد و برخی‌ هم از خوبان ما ندانسته در دام این جهنمی‌ها افتادند بحثی‌ نیست که قبل از اتمام کار آن را شکافت و همه جوانب آن را برای همگان روشن کرد.

اما خیالتان راحت این مملکت باید بدست ایرانیان دلسوز و عاشق میهن و از خود گذشته باز گردد و باز میگردد. ما با امضا، بی‌ امضا، همیشه در طول تاریخ ایرانزمین هر گاه میهن در خطر بوده قبل از همه حضور داشته، داریم و خواهیم داشت چون ما به نیاکان خود پشت نمی‌کنیم بلکه از آنها راه حفظ میهن و مبارزه بر ضد دشمنان ایران را می‌‌آموزیم.

ما به دیگران امان می‌‌دهیم اما هیچ گاه از هیچ کسی‌ در راه دفاع از میهن در خواست امان نمی‌کنیم، در خواست اجازه و در خواست حضور هم نمی‌کنیم. ما ایرانی‌ هستیم، ایرانی‌ نما نیستیم.

اگر پیامی باید داده شود اطمینان خاطر داشته باشید که به سوی ایرانیان راستین نباید باشد... آنها خودشان پیام آور هستند... همیشه همینطور بوده حال نیز همان گونه است.

این کشور میبایستی سی‌ و سه سال پیش آزاد می‌‌شد - و اگر همگان کار خود را می‌دانستند و بدرستی انجام میدادند بدون هیچ شک و تردید اینگونه می‌‌شد. اما از بخت بد، ما با مشکلاتی بر خورد کردیم که دست کم از برخی‌ انتظار نمی‌رفت از جانب آنها این مشکلات برای ما فراهم گردد...

خوشبختانه پوست ما پوست شیر است و تا به اینجا دوام آوردیم و با صبر و شکیبایی، قدم بقدم تا رهایی ایرانزمین و بازپسگیری میهن دوام خواهیم آورد.
....ادامه....



مصاحبه روزنامه عربی زبان «الشرق الأوسط» با شاهزاده رضا پهلوی

شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - ایرانیان راستین همیشه در راه ایران بودند و هستند و خواهند بود *****

وجدانی گرامی‌،

ایرانیان راستین هستند که به همین جا هم که می‌بینید رسیده. مطمئن باشید به دلیل حضور امیر قاسمی‌ها نیست که امروز به اینجا رسیدیم که رسیدیم. خیالتان راحت باشد کمک‌های مالی‌ که مدّ نظر شما هست را هم همان ایرانیان راستین پیش قدم و به یاری شاهزاده شتافتند.

اگر می‌بینید که فریاد ایرانیان راستین در اینجا و آنجا در میاید برای این است که آنهایی که باید بدانند، بدانند حواس ما به همه چیز هست، که فکر نکنند هر کاری دلشان می‌خواهد میتوانند با این ملت و میهن انجام دهند.

ما می‌دانیم در کجا به چه چیز آری بگوییم، و چرا؟ و میدانیم در کجا به چه چیز نه بگوییم، و چرا؟

ما می‌دانیم در کجا حضور مستقیم داشته باشیم و در کجا بگذاریم بقیه گرد و خاک کنند... و مدعی شوند...

به گمان برخی‌ که فکر میکنند آنها در جایی‌ هستند که ما نیستیم.. ما نیازی به دعوت و اجازه گرفتن برای حضور خود در مبارزه برای باز پسگیری میهن نداریم... نیازی به گرد و خاک کردن هم نداریم...

هدف ما از این مبارزه همیشه در صحنه بودن بوده است برای سرنگون کردن این رژیم تحمیلی و باز گرداندن هویت و دموکراسی‌ به ایران و ایرانی‌.

اطمینان داشته باشید که اهداف و واژه‌هایی‌ چون اتحاد و هم بستگی و شورای ملی‌ و آشتی‌ ملی‌ و عفو عمومی‌ و عدالت قانونی و و و اینها از افرادی که ایران را به این روز انداختند بر نخواسته است... و هیچ کدام بر حسب تصادف و بدون پرداخت سنگینترین هزینه و از خود گذشتگی نبوده است. ما که در راه این میهن خون داده‌ایم بخوبی می‌دانستیم که معنی‌ آشتی‌ ملی‌ چیست و برای چه آن را پیشنهاد کردیم. "گذشت" کار پنجاه و هفتی نیست، در این شک نکنید.

این مبارزه پیچیده گی‌‌‌هایی‌ دارد که امروز جای باز کردن این بحث نیست چون ما تا حتی پس از سرنگونی این رژیم کار و کارستان‌ها در پیش داریم...
....ادامه....



مصاحبه روزنامه عربی زبان «الشرق الأوسط» با شاهزاده رضا پهلوی

وجدانی

جمهوری اسلامی، بقاءِ ایران را به خطر انداخته است!

در جدیدترین و آخرین اعلامیۀ حزب مشروطه ایران به مناسبت دومین سالگرد درگذشت دکتر داریوش همایون، پاراگرافِ ارزنده و کم نظیری را بدین مفهوم و مضمون شاهدیم:

««...(زنده یاد دکتر داریوش همایون) می‏اندیشید، می‏نوشت، مصاحبه می‏کرد، خود را هدف تیر دشمنان کینه‏توز از چپ و راست قرار می‏داد و بی‏پروا از شرق تا غرب عالم را یک تنه در می‏نوردید تا با هر کس با هر پیشینه‏ای که در این راه همراه و هم هدف خود می‏یافت، بنشیند و دل‏ها را به هم نزدیک کند و برای این هدفِ مشترک (فردائی که بهترین‏هایش را برای ایران و ایرانی و نسل جوان ایران زمین می‏خواست!) راهکاری بیابد...»»

من امروز جهت رهایی وطنم ایران، بغیر از این که رَهروان، شاگردان و دوستانِ شفیق و صادقِ رایزن فقید این حزب، روانشاد داریوش همایون، نیز همانند او "بی‏پروا" با تمامی آنانی که برای ایران بهترینها را میخواهند (در رأس همه شاهزاده رضاپهلوی) همراه گردند، آرزو و امیدِ دیگری ندارم. برایِ داریوش همایون همۀ ایرانیانِ وطنپرست عزیز و محترم بودند تا چه رسد به شاهزادۀ محبوب ایران رضا پهلوی.

شاهزادۀ پر آوازۀ ایران در این مصاحبۀ خویش با روزنامۀ عربی زبانِ «الشرق الأوسط» "بی پروا" و با جرأت هرچه تمامتر از مشکل و معضلی نام می برد که وضوح و آشکار بودن آن بقول رئیس پارلمان اروپا بی شباهت به وجودِ فیل در منزل و یا اتاق نیست ( Der Elefant im Zimmer). مشکل و معضل نتنها برای ایران که برای همۀ دنیا همانا جمهوری اسلامیست. برای از بین بردن این معضل و در امان ماندن از بلایای ایران ویران کننده، راهی بجز اتحادِ ایران خواهانِ راستین وجود ندارد.
....ادامه....



کدامین ثمره انقلاب را باید جشن گرفت؟

فرنود
سخنان دکتر شاهین فاطمی بی اختیار من را به یاد شعر زیبای "جانا سخن از زبان ما میگویی" انداخت. خصوصا به این دلیل که احساسات میهن دوستانه را میتوان در لابلای خطوط این نوشتار دید و حس کرد.
فکر میکنم روزگار روشنی در انتظار است تنها و تنها به این شرط که با چشم های باز انتخاب کنیم. ایران آبستن حوادث سخت و عمیق ایست و در این تندباد حوادث پیش رو، ممکن است اوضاع به گونه ای وخیم پیش رود و تمامیت ارضی و تمامیت اقتصادی کشورمان مورد تهدید قرار گیرد.
امیدوارم امثال شاهین فاطمی عزیز در ایران آینده کماکان منشا اثر باشند.

پاینده و پیروز باشید
فرنود - پرتلند، امریکا.

....ادامه....




وجدانی

یادگارهایی چند از رایزنِ فقیدِ حزب مشروطه ایران، روانشاد دکتر داریوش همایون:

1. بيست و پنج شش سدۀ پيش (اشاره به دوران کورش بزرگ) ما و تنها ما، فرد انسانی را مسئولِ پيروزی کيهانی نيروهای نيکی بر بدی می‌دانستيم.
2. هنگامی که خامنه‌ای کسی را سجده کنند و رفسنجانی کسی را مدافع دمکراسی و حقوق بشر بنامند، دیگر از چه استانداردی می‌توان سخن گفت؟
3. ما در جزيره تنها بسر نمی‌بريم و جز پيشرفت و آزادی سرنوشتی نخواهيم داشت.
4. نظریه پردازِ ورشکستۀ دوم خردادی با پادشاهی در بهترین صورتش هم میانه‌ای ندارد.
5. فرهنگ، یك ویژگی برجستۀ هر ملت و بخشی از هویت آن است. هویتِ یك ملت بیشتر برپایه تاریخ مشترك آن گذاشته شده است و تاریخ بیش از فرهنگ است.
6. ایران در زیر رهبری و سرپرستی خود پادشاه (رضا شاه) به یك ملت به معنای امروزی درآمد، از تجزیه حتمی باز آورده شد ، و به درجه ای از پیشرفت دست یافت كه یك نسل پیش از آن (آنرا) تنها در رویاهایشان می دیدند.
7. هنگامی كه سپاهیان هجوم آورِ انگلستان و روسیه رضا شاه را بیرون راندند بیشتر مردم دست كم برای مدتی شادی كردند و بزودی سخت پشیمان شدند.
8. اصلاحاتِ گسترده و برجستۀ او (رضا شاه) از سه ناحیه زیر آتش در آمد كه دو تای آنها، اسلامیان و چپگرایان، قدرتِ روز افزون یافتند و سرانجام توانستند به یاری سومی، مصدقی ها، پادشاهی پهلوی را واژگون كنند.
9. جمال الدین افغانی یك احیاگر revivalist اسلامی سده نوزدهم و از ایران بود كه وفاداریش را به آسانی نامش عوض می كرد.
10. پیروان ناسیونالیستِ مصدق پیشرفت انكارناپذیر ایرانِ دوران پهلوی را یا به عنوان زیان آور و یا یك طرحِ آفریده استعمار كوچك شمردند.
11. اسباب حکومت در ايران سرانجام از ۱۲۹۹/1921 فراهم آمد. همان کودتائی که ديگر دشنامی نمانده است که به آن بدهند و دشنام دهنده‌ای نمانده است که به او اعتنا کنند.
سرتاسرِ جريان روشنفکری ايران، از تر و خشک، در آتش انقلابی (انقلاب اسلامی)، مايه شرمساری سده‌ها و نسل‌ها، سوخت.
....ادامه....




بهمن زاهدی
با دورود،
امروز بیست و هشت ژانویه دومین سالگرد در گذشت داریوش همایون می‏باشد.

همایون پایه‏گذار اندیشه «مشروطه نوین» است. برای او ایران بالاترین ارزش در تمامی زندگی پر ثمرش بوده. نظریه‏پردازی‏‏های وی در باره «لیبرال دموکراسی» و «ناسیونالیسم ایرانی» ریشه در تاریخ کُهن این سرزمین دارد. برای شناختن داریوش همایون نسل‏های آینده ایران بر این گفته او تاکید خواهند داشت که «ایران هسته سختی دارد» که هویت ملی ما را هم در خود بسختی محافظت می‏کند.

او که با آیندگان می‏زیست و با آیندگان زندگی و گفتگو می‏کرد در کنار تک‏تک ایران‏دوستان تا آزادی و برقراری لیبرال دموکراسی در ایران، راه و روش مبارزه را به ما نشان خواهد داد. جسم او امروز با ما نیست، ولی روحش چتری به روی ایران کشیده که حافظ «ایران» من و توست.
روحش شاد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

....ادامه....



انقلاب ِ سپید ِ شاه وُ ملت خجسته باد

جمشاد پرچمشاهی


... اختلاف طبقاتی مابین مردم ایران در طول تاریخ تا به امروز هرگز نامحسوس و جزئی نبوده و احتمالا در آینده هم نخواهد بود. تفاوت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتا جغرافیایی (شمال شهر و جنوب شهری) همواره شکاف عمیقی در جامعه ایجاد کرده که برعمق و گستردگی آن به مرور زمان بیشتر و بیشتر شده و می شود.

اگر روزی حکومت و دولتی در ایران به حاکمیت و اداره مملکت برسد که این اختلافات طبقاتی را به میزان چشم گیری کاهش دهد تا جایی که نخست همه افراد ملت از حقوق مساوی و یکسان برخوردار شده و فقر و گرسنگی از میان همه اقشار مردم رخت بندد، آنوقت است که می توان از یک کشور ایده ال با همه تفاصیل و خصایصی که دراین نوشتار آمده سخن گفت.

سوء تفاهم نشود، در اینجا سخن از به زیر سئوال بردن خدمات شاه فقید نیست بلکه به زیر سئوال رفتن جامعه ای است که در آن ملتی با وجود مشکلات و اختلافات طبقاتی رایج، از رفاه و آسایش نسبی و نیز وفور مایحتاج زندگی و آزادی های فردی و اجتماعی برخودار بودند، چگونه و با چه انگیزه ای در ظرف کوتاه مدتی تن به انقلابی دادند که همه چیز را از آنها گرفت و همه را به خاک سیه نشاند و حالا با گذشت بیش از سه دهه تحمل رنج و محنت، خواری و ذلت، ظلم و ستم، بتدریج از کابوس وحشت بیدار شده و حسرت بازگشت دوران آن "خدا بیامرز" را در سر و دل می پرورانند !؟
....ادامه....



انقلاب ِ سپید ِ شاه وُ ملت خجسته باد

جمشاد پرچمشاهی

چه نوشتار عارفانه و شاعرانه ای !؟ گویی حکایت از یک سرزمین رویایی یا بهشت برین است.
این همه "همه جا" چنین بود و چنان بود اغراق آمیز بنظر می رسد. بدون شک همه جای این سرزمین آنگونه که دراین نوشتار توصیف شده است، چنین نبود. درست است که شاه فقید اقدامات مهم و شایسته ای را بویژه درسالهای آخرین حکومتش، ازجمله تقسیم اراضی به کشاورزان و رهایی از یوغ برخی اربابان سنگدل و بی رحم آنها، به ملت ایران ارائه داد ولی فراموش نکنیم که اختلافات فاحش طبقاتی بین اقشار مردمی درآنزمان نیز وجود داشت که البته درمقایسه با امروز شاید بسیار ناچیز به نظر بیاید. اما آنچه که دور از حقیقت نیست اینست که اگر یک کشاورز در روستایی قطعه زمین خشکی را (من نمی گویم کویر!) صاحب شد، باید بدانیم که همزمان افراد بسیاری هم بودند که به مال و مکنت افسانه ای دست یافتند.

البته مشخص نیست که زمین هایی که شاه فقید به کشاورزان و زارعان بخشید، واقعا به خود او تعلق داشته اند. برفرض هم که چنین بوده باشد، باید توجه داشت که همان دوران کمتر شرکت دولتی یا حتا خصوصی، کارخانه و موسسه و نهاد و بنیادی وجود داشتند که شخص شاه فقید یا اعضای خاندان سلطنتی، اطرافیان و ارتشیان عالی رتبه و امثالهم، درآنها سهم نبوده باشند. بخشیدن چند قطعه زمین در مقایسه با آنهمه دارایی های نجومی بقول غربی ها "پیناتز" یا بقول ما ایرانی ها "چیزی ناقابل" به حساب می آمد. ادامه ...
....ادامه....



اصلاحاتِ ارضی حقیقتآ برنامۀ درخشانی بود!

شیر و خورشید و تاج
زمین‌ها را بین کشاورزان تقسیم می‌کند، آنها را از بردگی برای اربابان نجات میدهد، و به آنها میگوید تو که با چنگ‌های خونین این زمین را شخم زدی خودت از زمینت بهره ببر... و اولین خان که زمینش را بین کشاورزان تقسیم می‌کند... زمین‌های خود شاه بود که از زمان پدرش رضا شاه برای او گذاشته شده بود. آن مرد بزرگ اول از خودش آغاز کرد، چون به آزادی و لیاقت کشاورزان اعتقاد داشت... اول خودش پیش قدم شد و زمین‌های خود را بین کشاورزان تقسیم کرد.

آنوقت مشیری می‌گوید کویر را به کشاورزی که تا آن زمان بجز چنگ‌های خونین چیز دیگری نداشت میدادند. اینها همان هایی‌ هستند که در سال پنجاه و هفت با گردن‌های رگ بیرون زده فریاد میزدند مرگ بر شاه دیکتاتور. این هم از اصلاحات ارضی این آقایان که مدعی بودند و هستند که همیشه از کارگر و حق و حقوق این ملت دفاع کرده‌اند.

و این سناریوی پنجاه هفت هنوز هم با رنگ و نام دیگری ادامه دارد... زمانی‌ که این ملت درک کند که یک راه بیشتر برای باز پس گیری میهن و هویت خود ندارد، آن زمان ایران و ایرانی‌ میرود که استقلال پیدا کند.

ملتی که هویتش را از او بگیرند، نه به آزادی می‌رسد، نه به دموکراسی‌ می‌رسد، نه به استقلال می‌رسد، نه به رفاه و نه به مدرنیته می‌رسد.

دست کم آنهایی که آزادی و دموکراسی‌ و استقلال و رفاه و هویت را در خمینی یافتند و فرزندان شان که هم مانند خودشان بار آورده‌اند افرادی نیستند که بتوانند یا بخواهند این مهم را در ایران عملی‌ کنند.

از جمهوری اسلامی که این ملت خیری ندید، ببینیم جمهوری دومشان که با هزار نیرنگ میخواهند به زور اما این بار بدون پسوند اسلامی بر سر ملت خراب کنند چه گلی‌ بر سر این ملت و هویت از دست رفته این ملت و تمامیت ارضی ایران خواهد زد...

نگران نباشید امیر قاسمی آمده که نجاتتان بدهد - تفو بر تو ‌ای چرخ گردان تفو. هرچی‌ می‌کشیم از دست خودمان می‌کشیم. و این کابوس ادامه دارد...
....ادامه....



اصلاحاتِ ارضی حقیقتآ برنامۀ درخشانی بود!

حق
درود بر دوستان گرام. عملا چپهای سنتی و آخوند نشان داده اند از یک قماش اند و هیچ ارزشی برای ایران، هویت ایرانی، نان و آزادی(عدالت اجتماعی و برابری) برای ایران قائل نیستند. گول این تفاوت ظاهریشان را نخوریم که یکی ادعای اسلام و دیگری ادعای بی دینی یا بیطرفی نسبت به دین دارد. کافیست به سابقه شان در تاریخ معاصر ایران توجه کنیم تا ببینیم که روابط و ضوابط خانوادگی تنگاتنگ اینها و مرامهای بیوطنیشان تا به امروز چه انتقامی از ایران و ایرانی گرفته است! همکاری جبهه ملی با اینها علیه شاه هم بطور کل نتیجه ای جز انتقام گیری از ایران نداشته که امروز می بینند، ملت هیچکدامشان نمی خواهد وگرنه انتخاب بین پادشاهی و جمهوری را به ملت واگذار می کردند و فقط در فکر ساختن خانه خود بقیمت ویرانی نمی بودند. به مال و مقام و شخصیتی رسیدند که یا از سوی رژیم کهریزکی گرفته اند یا بیگانگان مثل کرسی های دانشگاهی، جایزه نوبل، استخدام در رسانه های بیگانه و برخی به اصطلاح خودی برون مرزی. اگر پایگاه اجتماعی در ایران و در درون مرز داشتند ما آنرا حداقل در تظاهرات جنبش سبز برون مرزی می دیدیم. فرخ نگهدار در تظاهرات لندن به چشمش دید بزور ۱۰ چریک فدائی خلق بودند که یکیشان مردی ۸۳ساله بود که ۵۰ سال از عمرش به ایران نرفته بود و بیشتر عمرش را در انگلیس گذرانده بود و هنوز دم از کمونیسم می زد. اینکه پاسخی نداشت که چرا بجای پناهنده شدن به چین و کوبا و کره شمالی، ۴۰ سالست در انگلیس است، بماند. چرا شیرین عبادی که الان نزدیک به ۴ سالست در برون مرز بسر می برد از ارتباط با ما ۵ میلیون ایرانی عمدا فرار می کند!؟ آیا بخاطر ترسی نیست که او از ما مردم دارد وگرنه چرا در بسیج ما علیه رژیم درین ۴ سال کاری نکرده. جایزه و لقبش به چه درد ما و حتی بدرد موسوی و کروبی اش خورده؟ برای آخوند و ؛روشنفکر؛ واقعیت تلخ اینست که با همه جعل و تحریف که از تاریخ ما کرده اند، ملت ایران به هیچ شخصیت سیاسی دیگری بجز شاه القابی مثل ؛اون خدا بیامرز؛ نداده چون او میهنپرست و خدمتکار بود و مخالفانش همگی بیوطن.
....ادامه....



اصلاحاتِ ارضی حقیقتآ برنامۀ درخشانی بود!

وجدانی

مدرس خطاب به رضا شاه: میخواهم که تو نباشی!

هموطن عزیز و گرامی جنابِ ط-ش، هیچ تعجب نکنید! وقتی که بعضی از تحصیل کرده ها، چه مهندس، چه کارشناس و یا دارندۀ دگترای هرچند معتقد به نظام اشتراکیِ سوسیالیستی چه بسا از نوع دمکراتیک و نه کمونیستی آن، نظام و سیستمی را مجاز میداند که تمام هّم و غّم آن نظام فقط و فقط مصروف رفاه، فلاحت و نهایتآ اقتصادِ مملکت بشود تا عدالت و مساوات برقرار گردد. اینان در تمامی صحبتها و یا فرافکنیهای خویش در این بابت داد سخن میدهند و تمامی این امور مربوط به معیشتِ مردم را بر هر اقدام و ارزشی حتی آزادی و دمکراسی مقدم میشمارند. اما در آن هنگام که پای پادشاهان پهلوی و در خط مقدم و وهلۀ اول شاهِ فقید محمد رضا شاه که از برای رفاه و فلاحت ایران و ایرانی یک سر و گردن از دیگران پیشی گرفته و گوی سبقت را ربوده اند، افسوس و هزاران افسوس همین پادشاهانِ خدمتگذار مورد غضب و نفرتِ اینگونه مهندسین و کارشناسان امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و طراحان و برنامه سازانِ حتی تلویزیون شده اند چرا؟ جواب این چرا را استادِ بلامنازع و مفسر زمانه روانشاد دکتر داریوش همایون رایزن فقید حزب مشروطه ایران در این سامانه و متن همین مقالۀ بالایِ این صفحه در چند کلمۀ گویا و رسا چنین میدهد: "با برنامۀ اصلاحات مخالفند چون مثلآ شاه کرده است!" آری! جناب ط-ش! روشنفکرانِ از این قماش و از این طیف جز خود و خودی را هیچ وقت برسمیت نشناخته و نخواهند شناخت. آنان اگر هم شاهِ فقید آن آزادی مورد طلب این جماعت را بدانان داده بود- که معتقدم در عرض این سی و اندی سالِ اخیر بدون تردید به آزادی مشابه آنچه در همین اروپا حاکم است رسیده بودیم- باز این قوم بد تر از بنی اسرائیل، بهانه ها و ایرادهای دیگری را مطرح میکردند و همین بلا را بر سر ایران و ایرانی می آوردند که بر کشورمان نازل شده است. آنها همانند پیر و مراد هایشان مدرس و خمینی بجز مرگ شاه و نابودی ایران به چیز دیگری رضایت نداده ونخواهند داد. بنابراین تعجب شما بی مورد است چرا چون افعی هرگز کبوتر نزاده است!
....ادامه....



۵۰ سال حق رای زنان در ایران

جمشاد پرچمشاهی

ندای "الله اکبر" مربوط به اذان و ادای نماز توسط دینداران و نه برای فریاد آزاده خواهی و رهایی از چنگ مشتی اهریمنان شیطان صفت است.
هموطنان! می بینید که این واژه های عربی که از دیرزمان در اذهان ما ایرانیان رخنه کرده و ریشه دوانده اند، هنوزهم بی وقفه بر زبان آورده شده و تصور می کنیم که با فریاد آنها راه نجات از مظالم و ستمگری های چند تن عرب زاده های ایرانی و ایران ستیز حاکم بر مملکت، در پیش داریم، غافل از اینکه اگر حقیقتا چنین می بود، می بایستی که از سه دهه قبل به تحقق می رسید.

اگر برخی از ایرانیان تشنه به شعار نیاز به سردادن فریادهای اعتراضی یا دهن کجی به رژیم دارند، چه لزومی دارد که با شعار "الله اکبر" و "یا حسن، یا حسین" آنهم شب ها و در سالگرد ولادت ها و مرگ و میرهای پیامبر و امامان شیعه باشد؟ مگر غیر از این است که سران رژیم اتفاقا اینگونه شعارها در ایام مذهبی را به سود خود و نظام تلقی کرده و به حساب "عشق" و "علاقه" امت اسلامی به پیامبر و امامان و امامزاده های بیشمارشان می گذارند؟!

بنابراین آیا بهتر نیست که بجای فریادهای "الله اکبر" روی پشت بام ها به هنگام تاریکی شب، روز روشن در خیابان ها و گذرگاه های عمومی شعارهای میهن پرستانه و ایران دوستانه سر داده و بدین ترتیب مراتب عشق و علاقه خود نسبت به ایران و ایرانی و درعین حال رویگردانی و عدم پذیرش عرب گرایی و عرب پرستی در خاک و مهد تمدن و فرهنگ ایرانی در این کشور را به نمایش گذارد؟
....ادامه....



اصلاحاتِ ارضی حقیقتآ برنامۀ درخشانی بود!

ط-ش
برای من واقعا جای تعجب است که خیلی از ایرانی ها که سالها در غرب زندگی میکنند چگونه ذهنیات خود در غرب حفظ نموده اند و هیچ تغییر در افکار کهنه آنها دیده نمیشود.یکی از این افراد مهندس بهرام مشیری است.خانزاده ها بزرگترین مخالفان شاه بوده اند که البته همه خانزاده ها مخالف نبودند و شرایط اجتماعی کشور را درک نمودند.پس نباید بگوئیم که شرایط محیط حتما روی افکار انسان تاثیر گذار است.
....ادامه....



انقلاب شاه و مردم

ط-ش
مخالفان شاه جنون و شهوت قدرت داشتند که از بین آنها فقط خمینی به قدرت رسید و مملکت ودین را بر باد داد. سایر مخالفین هم که بازی را باختند ادعا نمودند که انقلاب با شکوه انها دزدیده شده است.ولی بسیاری از مردم در همان موقع و اکثریت جامعه در شرایط کنونی انقلاب سفید را نقطه عطف میدانند.
....ادامه....



نظرات درج شده در این مکان نظرات رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمی‌باشد. کاربران در اظهار نظر آزاد هستند

در این مکان نظر خود را با ما و دیگران در میان بگذارید.

آخرین " نظرات آزاد " ارسال شده

تالارهای نوشتاری

آخرین نظرات ارسال شده

2 نظر شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟

8 نظر سیاست پیر

2 نظر تحقیر عدالت نیست

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

1 نظر برای مردم یا کنار «تیم رهبر» علیه «تیم احمدی نژاد»؟!

4 نظر یک هویدا و یک احمدی نژاد

9 نظر درباره‌يی هويّتِ ملّی و پروژه‌ی ملّت‌سازی

1 نظر تکرارِ عادت به نام سیاست

2 نظر جستاری درباره‌ی «نظریه‌ی توطئه»

3 نظر دست‌کم ۳۷ کشته در زلزله استان بوشهر

پرشورترین مقالات از لحاظ نظرات ارسال شده

51 نظر رضا پهلوی، تنها نیست

47 نظر مشکلتان با رضا پهلوی چیست؟

42 نظر درخواست تجزیه آذربایجان از ایران بوسیله نماینده کالیفرنیا

41 نظر آزادی دور نیست، اگر همه بخواهیم

38 نظر ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

35 نظر نظام غیرمتمرکز فدرالیسم نیست

35 نظر اپوزیسیون ایرانی، کدام اپوزیسیون؟

34 نظر لزوم تشکیل جبهه‌ی واحد سرنگونی

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب

33 نظر بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب


 
  10    11    12    13    14    15    16    17    18    19    20  
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites